قسمت دوم مصاحبه با Ken Levine خالق Bioshock
شما در مورد تاثيير گرفتن از بازهاي قديمي صحبت كرده ايد.مانند Ultima Underworld در مورد افرادي كه در صنعت PC Gaming اين گونه بازيها را ساخته و دوست دارند صحبت مي كنيد؟
ما افراد زيادي را داريم.ما افراد oldschool زيادي از Looking Glass در اينجا داريم. و وقتي من به Looking Glass رفتم اين افراد در آنجا بودند. و حتي در پروژه Thiefما ديدگاههاي مختلفي داشتيم كه مي توان گفت در نهايت تمام نظرهاي افراد oldschool و newschool در اين بازي اعمال شد. من فكر مي كنم اگر شما يك ديد قديمي و Classic نداشته باشيد نمي توانيد المانها جديد و نسل جديدي را خلق كنيد، مي توان گفت اين دو امر در كنار هم ادغام مي شود.
ما افراد تازه كار زيادي داشتيم كه به استوديو ما مي آمدند و ما براي اين كه تجربه آنها بيشتر شود مي گفتيم برويد در مورد بازيهاي قديمي مطالعه كنيد...System Shock 1 يا 2 را بازي كنيد. يا اينكه Deus Ex را بازي كنيد. وقتي آنها درسهاي قديمي را از اين گونه بازيها گرفتند حالا مي توانند اين المانها را به دنياي مدرن هم منتقل كنند.
من فكر نمي كنم اين يك تصادف باشد.شما الان به بازي سازان بزرگ نگاه مي كنيد؟به بازيهاي كنسولي؟ Bungie و Lionhead را نگاه كنيد.BioWare يا Bethesda يا Valve آنها از كجا آمده اند؟ بله همه آنها از PC شروع كرده اند و از آنجا آمده اند.
تمام اينها به اين خاطر است كه آنها در فضاي بازي سازي مي كنند كه در آن قرار دارند(PC). البته نه تمام آنها مثلا Shigeru Miyamoto به نظر من يكي از مهمترين افرادي است كه در فضايي كه در بازي خود خلق مي كند زندگي مي كند.
وقتي آنها به سمت كونسولها مي آيند تمام افكار خود را هم با خود همراه مي كنند و فكر مي كنند: چه چيزي بازيهاي PC را بزرگ كرد؟ در ادامه اين تفكرات اين صحبت ها گفته مي شود كه "هي اين بازي شما است نه بازي ما.اين بازي است براي كاربران و براي شما. مي خواهيد موزيك On باشد يا Off ؟آيا حالتهاي مختلفي مي خواهيد تا بازي را دوباره به شكل ديگر بروديد؟" اين تمام چيزهايي است كه از PC منتقل شده كه ما آن را وارد بخش كونسولها كرديم.
من فكر مي كنم يكي از دلايلي كه Bioshock را خيلي موفق كرد اين بود كه زواياي مختلفي را براي انسانهاي مختلف خلق مي كرد. من يك FPS باز نيستم ولي خيلي از اين بازي لذت بردم. از آنجايي كه بعضي ها فقط علاقه دارند در بازيها شليك كنند و غرق در Gameplay شوند ، شما چگونه خود را با اين امر رو به رو كرديد كه آدمهايي با اين ديدگاه ها هم وجود دارند؟ چگونه آن را انجام داديد؟
من فكر مي كنم ما خيلي خلاقانه و Original فكر كرديم و خيلي دور از واقعيت عمل نكرديم. مثل اين مي ماند كه من با Nate يا Shawn يا Bill يا Joe بشينم و صحبت كنيم. ميدوني موضوع بحث ما مي تواند همه چيز باشد:دين،سياست،فيلم يا كتاب. ما حتي مي نشينيم و فييلمهاي احمقانه اي هم در Youtube ميبينيم. پس من نمي خواستم خودمون رو خيلي عقلاني و با خردمند در حالي كه هستيم نشان دهم. من فكر مي كنم مردم زيادي با علاقه مندي هاي زيادي وجود دارند. افرادي كه ما استخدام كرديم هر كدام ديدگاهاي وسيع متفاوتي دارند.
شما در مورد اين كه با افرادي با ديدگاههاي مختلف كار مي كنيد صحبت كرديد.آيا اين امر براي شما خيلي مهم است؟
معمولا.وقتي ما با افرادي كه مي خواهند استخدام شوند مصاحبه مي كنيم در مورد موضعات مختلف از آنها سوال مي پرسيم. البته اين ليستي نيست در مورد اينكه:"آيا اين كتاب را خواندي يا اين فيلم راديدي و.... " من مي سوال مي پرسيم كه آنها چه چيزي خوانده اند يا چه چيزي ديده اند. و يا اخيرا چه چيز بازي كرده اند. و بعد ما در مورد آن صحبت مي كنيم و مي پرسيم وقتي آنها بازي مي كنند ... فقط بازي را انجام مي دهند و جلو مي برند و مي گويند"اوه.. اين فوق العاده است" ؟ يا آن را آناليز مي كنند و مي گويند چه چيز در اين بازي فوق العاده است؟ چه چيز اين بازي را فوق العاده كرده؟.
آيا فيلم Armageddon را ديده ايد؟ و ميدانيد از كجا آمده؟ آيا تاريخچه داستان آن را مي دانيد؟
لازم نيست طرف شكسپير باشد فقط اين كه توانايي آناليز اين كه چه چيز اين را موفق كرده يا چرا مردم در مورد موضوعي احساساتي مي شوند كافي است.
يك چيز جالب براي من تاريخچه استوديو شما است. مي توانيد در مورد تحولات و كلا پيرامون آن توضيح دهيد؟
تاريخچه...اين استوديو توسط من و Jon Chey و Robert Fermier پايه گذاري شد.ما آن زمان همه در Looking Glass كار مي كرديم.
چيزي كه من در خودمان ديدم اين بود كه همه ما ادراك بازيها را داشتيم.ما وقتي جوان تر بوديم با هم board game هايي انجام ميداديم. و خواندن كتابهاي كميك را دوست داشتيم و فيلمهاي زيادي را تماشا مي كرديم.
البته ما نظرات مختلفي هم داشتيم ... مثلا فكر مي كنم Rob خيلي به سبك sci-fi fantasy علاقه داشت. من به موسيقي هم علاقه داشتم... تحصيل كرده ترين فرد بين ما Jon بود كه مدرك PhD داشت... Jon تو چه بخشي PhD داشت؟
Joe McDonagh:عصب شنوايي.
KL: عصب شنوايي... آره يه چيزي تو همين مايه ها بود.
(خنده)
من فكر مي كنم Jon خيلي با سليقه تر از من و Rob بود... اون دستور عمل ساخت شراب رو بلد بود و اين در حالي بود كه من كيك رژيمي مي خوردم و Rob هم شكلات.
(خنده)
ولي ما هميشه در مورد بازيها و ساختنه آنها با هم مشترك بوديم.
فكر مي كنم يكي از دلايلي كه ما را موفق كرد اين بود كه ما يك فرد تجاري نداشتيم.و ما روي هر پروژه اي كه دوست داشتيم كار مي كرديم. من بازيهاي زيادي را نوشته ام BioShock و System Shock 2 و Freedom Force و Tribes. اين در حالي بود كه ميز من در طبقه بقيه افراد بود و من يك دفتر جدا نداشتم.و من دوست ندارم يك نفر كه فقط به Bussines بينديشد در استوديو داشته باشم كه راه برود و بخواهد چيزها را از هم جدا كند.
منبع:
منبع اصلی:کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
