تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 450 از 2734 اولاول ... 3504004404464474484494504514524534544605005509501450 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,491 به 4,500 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #4491
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    ترانه را در سكوتم بشنو
    نور را در سياهي ام ببين
    فانوس را در سرماي حضورم لمس كن
    رود را بر خشكي كوير تجسم كن
    آغاز را در ختم روانم جستجو كن
    و رويا را در بيداري ام بيفشان

  2. #4492
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    تپش ها خاكستر شده اند.
    آبي پوشان نمي رقصند.
    فانوس آهسته بالا و پايين مي رود.
    هنگامي كه او از پنجره بيرون مي پريد
    چشمانش خوابي را گم كرده بود.
    جاده نفس نفس مي زد.
    صخره ها چه هوسناكش بوييدند!
    فانوس پر شتاب !
    تا كي مي لغزي
    در پست و بلند جاده كف بر لب پر آهنگ؟
    زمزمه هاي شب پژمرد.
    رقص پريان پايان يافت.
    كاش اينجا نچكيده بودم!

  3. #4493
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    من با تو روي عشق گرو بستم
    آن حقه را كه نام و نشان تو داشت
    گرچه به خاطرت نيست ، نشكستم
    ميراث من همين هاست
    آيا به چشم كس برسد ؟ شك دارم

  4. #4494
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    گفتم ای بی باوری ای درد فريادت کنم

    در کجای اين سکوت سرد فريادت کنم

    نی مگر شا می ميان کوچه های بی چراغ
    مثل يک ديوانه يک ولگرد فريادت کنم

    تا کدامين موسم ای باغ غريب انتظار

    از گلوی برگ های زرد فريادت کنم

    زير ديوار بلند يادها ای بی کسی

    آسمانت تا تحمل کرد ! فريادت کنم

    تا وزد نور رهايی تا رسد پيک نجات

    باز ای روز و شب نا مرد! فريادت کنم

  5. #4495
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    من ندانم با كه گويم شرح درد
    قصه ي رنگ پريده ، خون سرد ؟
    هر كه با من همره و پيمانه شد
    عاقبت شيدا دل و ديوانه شد
    قصه ام عشاق را دلخون كند
    عاقبت ، خواننده را مجنون كند

  6. #4496
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    دست نازش برسرم هردم کشد از روی ناز

    بوسه بر پیشانی ام بی حد زند وقت نیاز

    من شراب هم با خدا نوشیده ام!

    در سحر از جام او٬ من جرعه ها دزدیده ام

    او خودش داند که من دیوانه ام در وصل او

    از همین مستم کند تا من رسم در اصل او

    او خودش رسوای عشقست خوب داند درد فراق

    نیم نگاهی هم کنیم او دل دهد با اشتیاق

    بعد ازین آیید رویم عشقبازی با خدا

    بوسه بر ذاتش زنیم بر او شویم ما مبتلا

  7. #4497
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    اولين ديدار ما بود آن و شايد آخرين ديدار
    ما در آن غربت به هم نزديكتر ياران
    ياد عطراگين آن افسانه گون لحظه
    نورباران باد و گلباران
    Last edited by magmagf; 01-10-2006 at 19:19.

  8. #4498
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    نمی دانم چه می خواهم بگویم

    زبانم در دهانم، باز، بسته ست

    در تنگ قفس باز است و افسوس

    که بال مرغ آوازم، شکسته ست

    نمی دانم چه می خواهم بگویم...

    غمی در استخوانم می گدازد

    خیال ناشناسی آشنا رنگ

    گهی می سوزدم، گه می نوازد

    پریشان سایه ای آشفته آهنگ

    ز مغزم می تراود گیج و گمراه

    چو روح خواب گردی مات و مدهوش

    که بی سامان به ره افتد شبانگاه

    درون سینه ام دردیست خونبار

    که همچون گریه می گیرد گلویم

    غمی آشفته، دردی گریه آلود

  9. #4499
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    در بوسه هاي تو مزه ي اخلاص
    از مايه ي خلاص شدن
    انگشت ها
    انگشت هاي گرم پرستاري
    كه از سر ترحم
    بيمار را خلاص كند
    و پيكرت
    تنگ بلور در شب گندم گون
    شايد به اشتباه به من زهر مي دهي
    شايد جز اين دواي كهن
    چيزي به خاطرت نيست

  10. #4500
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    تو دست معجزه بنگر در آستين كليم
    كه فتنه بر سر فرعون از عصا نرود
    اگر ز خرمن همسايه شعله برخيزد
    گمان مدار كه دودش به چشم ما نرود
    طبيب اگر كه زبان را به مهر بگشايد
    ز كوي او تن رنجور بي شفا نرود
    به يك نگاه چنان در دلم نشست آن ماه
    كه ياد او ز سر من به سالها نرود
    به شام تيره ي خود يك ستاره دارم و بس
    چه روشنم گر از اين آسمان سها نرود

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 4 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 4 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •