فكر نميكني به جز سن ملاك هاي ديگم مهمه
مثلا من ازدواج كردم اما اصلا شرايط اقتصادي مناسبي نداريم
بنظرت الان خيلي حوصله دارم؟
فكر نميكني به جز سن ملاك هاي ديگم مهمه
مثلا من ازدواج كردم اما اصلا شرايط اقتصادي مناسبي نداريم
بنظرت الان خيلي حوصله دارم؟
البته صحبت دوستان کاملا صحیح و از لحاظ روانشناختی هم گفته میشه وقتی سن پدر مادر کمتره بیشتر حوصله همبازی شدن و دوست شدن با بچه رو دارن. در واقع شاید این مزیت بچه دار شدن در سن کمتر باشه البته برای بچه نه برای پدر مادر.
یک مورد دیگه هم که باید توجه بشه سن حامگی برای زن سن خاصی هست و از اون سن بگذره حاملگی خطرناکه و ریسک داره. شاید این هم دلیلی برای زودتر ازدواج کردن زن باشه.
دقیقا همینه از یه سنی به بعد هم برای مادر و هم برای رشد طبیعی و روانی کودک خطرناکه ! بهترین سن فک کنم 23 - 25( یا همین حوالی ) باشه که میزان خطر برای جنین و مادر حداقله !!
میشه همون عدم اعتماد !
شاید ما هم نمی تونیم حرف پدر و مادرمونو درک کنیم !! مساله بر می گرده به ارزش هایی که هر نسل باهاش اجتماعی و بازاجتماعی شده و به اون ارزش اهمیت میده !! این نیست که نتونن درک کنن !! اگه اینجوری باشه که شما میگی فرزندان شما هم شما رو به اینکه نمی تونید اونا رو درک کنید متهم خواهند کرد !!
پ . ن : یکی این پستارو بهم بچسبونه !
ببينيد دوستان الان اينقدر علم پيشرفت كرده كه اگر زني بعد 35 حامله بشه برا بچه خطري نباشه
...............
بيشتر اشتباهات ما بخاطر همين افكاره
تا دختره كمي از نظر جسمي بزرگ ميشه ميگم ديگه بايد شوهرش داد
در صورتي كه واقعا رشد عقلي پيدا نكرده و نميدونه ازدواج و زندگي مشترك مسيوليت زيادي داره
بعد بزرگ ترها به انتخاب خودشون با معيار خودشون اونو عروس ميكنن
اما10 سال بعد هم به مشكلاتي كه اونها بر ميخورن هستن
هستن كه واقعا جواب بدن؟
پس به جاي اينكه فكرك نيم سن بارداري يك زن چه موقع باشه بهتره
فكر كنيم بلوغ فكري يك خانم كي هست و ايا داره با معيارها و افكار خودش ازدواج ميكنه يا طبق نظر ديگران
در اکثر موارد کودکانی که به علت سندرم داون عقب مانده به دنیا میان ، مادرانی با سن زیر 20 یا بالای 35 داشتن زمانی که مادر نمی تونه به اندازه کافی استروژن تولید کنه !! با چه زبونی بگم بارداری تو اون سن خطرناکه !!!
والله زمان مادر بزرگ هاي ما بچه ها همه زير 20 سالگي مياوردنن
و پدر مادرهاي ما هم همه سالم هستن
نگفتم هر کی زیر 20 سال بچه بیاره در اکثر موارد عقب مونده میشه گفتم کودکانی که به دلیل سندرم داون عقب مونده بدنیا میان در اکثر موارد مادرانشون تو اون سن بودن !
در مورد این حرفتون نمیگم 100% اما تا حد زیادی قابل قبول هست بین ما و نسل گذشته تفاوت سلیقه و درک نکردن وجود داره اما این دلیلی نمیشه که همین نگرش برای نسل ما و نسل های بعدی هم باشه یکی از دلایلشم دوستمون گفتند که نسل ما نسبت به قبل نگرش وسیع تری پیدا کرده و فکر نمیکنم دیگه اون پدر سالاری یا مرد سالاری که توی نسل گذشته وجود داشته درحال حاظر یا حداقل در بیست سال آینده وجود داشته باشه و به نظرمن سل امروز خیلی بهتر میتونند خودشون رو به روز نگه دارند تا در آینده حداقل اختلاف نظر رو با بچه هاشون داشته باشند نسبت به نسل پدر و مادر های ماالان از همین بچه های پی سی آمار بگیریم ببینیم چند درصدشون با پدر و مادرهاشون مشکل دارن و
اینکه اونها درکشون نمیکنن به نظرتون چند درصد میشه ؟؟؟؟
به نظر کن بالای 80 درصد
هیچ چیزی نشد نداره ولی احتمالش و تونستنش خیلی پایینه .
به نظر من 90 درصد نمیتونن .
اگه شما این توانایی رو در خودت میبینی من نمیبینم
درمورد خودم الان وقتی بچه های فامیلمون میان خونمون من آنچنان ذوق و شوقی دارم که اونا هم فکر میکنند با یک بچه هم سن و سال خودشون دارند بازی میکنند واقعا نمیدونم این اشتیاق رو درسال های آینده هم داشته باشم یا نه اما چیزی که اینجا بازم مثل همیشه حرف اول رو میزنه همون مسائل اقتصادی هستش شما وقتی تو سنین بالاتر بچه دار بشی و اگر حوصله بچه داری رو هم نداشته باشی میتونی اگر از لحاظ مالی قوی باشی برای فرزند پرستار بگیری درسته شاید بگی درست تربیت نمیشه و ... اما الان خیلی از کسایی که نه به خاطر حوصله نداشتن بلکه به خاطر مشغله کاری حتی تو سنی های خیلی پایین تر هم فرزندشون رو در مهد میزارند و یا پرستار میگرند پس درحال حاظر با توجه به پیشرفت و بهتر شدن شرایط ترس از بی حوصلگی و نگهداری فرزند حداقل تا سن مدرسه رفتن با توجه به امکانات خیلی کمتر شده (البته اینا همه بر میگرده به داشتن شرایط مالی خوب ) که شاید به مراتب هم از فرزندی که توی خود خانواده تا سن 7 سالگی بخواد تربیت بشه براش بهترم باشه (نه در مورد همه خانواده ها)
این حرفتون تایید میشه نمونش خانوادههایی هستند که دختر و پسرشون رو به خاطر اینکه مثلا از بچگی اسمشون رو هم بوده بهم دادند (در سنین پایین) و بعد اون خانوم و آقا نه توانایی مسئولیت پذیری روداشتند و نه علاقه ای به هم و در انتها با اومدن بچه باعث شده با تمام اختلافاتی که هست و خانواده هر دو طرفم مطلع هستند طلاق نگیرند و زیر یک سقف به زندگی اجباری تن بدهند و بیرون از خانواده با فرد مورد نظرشون رابطه برقرار کنند .بيشتر اشتباهات ما بخاطر همين افكاره
تا دختره كمي از نظر جسمي بزرگ ميشه ميگم ديگه بايد شوهرش داد
در صورتي كه واقعا رشد عقلي پيدا نكرده و نميدونه ازدواج و زندگي مشترك مسيوليت زيادي داره
بعد بزرگ ترها به انتخاب خودشون با معيار خودشون اونو عروس ميكنن
اما10 سال بعد هم به مشكلاتي كه اونها بر ميخورن هستن
هستن كه واقعا جواب بدن؟
پس به جاي اينكه فكرك نيم سن بارداري يك زن چه موقع باشه بهتره
فكر كنيم بلوغ فكري يك خانم كي هست و ايا داره با معيارها و افكار خودش ازدواج ميكنه يا طبق نظر ديگران
بابا به نظر من بحث کردن نداره . سن ازدواج , شرایط ازدواج , سن بارداری و ... همه بستگی به شرایط عقیدتی و مالی و فرهنگی و ... طرفین داره
یکی دوست داره زود بچه دار بشه یکی دوست داره حالا حالا ها صبر کنه همه بستگی به خود طرفین داره مهم اینه که خود زن و مردی که میخوان با هم ازدواج کنن تو این موارد هم عقیده باشن حالا هر چی باشه..
اوه اوه ، بحث از كجا به كجا كشيده شد . از ازدواج به سنوگرافي و سزارين و اين چيزا .
ببين خواهرم من منظورم اصلا شما نبودين ، من اكثر روبه رو شدن ها مخصوصا تو جمع منظورم بود .
1. سركلاس هاي آمارگيري
2. كلاس هاي آموزش تعميرات لپ تاپ و برنامه نويسي
3. كلاس هاي كنكور پيام نور
4. سركلاس هاي خودمون
و يكي از دلايلش هم اينه كه ما از بچگي فقط با همجنس خودمون توي يه محيط بوديم و ارتباط برقرار كرديم . از دوره كودكي تا جووني ، حالا وقتي توي محيطي كه هم زن هست و هم مرد مثل دانشگاه محل كار اتوبوس و مترو و ...... نميدونيم چطور ارتباط درست برقرار كنيم ( فك و فاميل و خانواده فرق داره اونا بحثشون جداست )
وقتي ميبينيم همه جا رابطه ها فقط از پشت سنگر برقرار شده ، همجنس ها باهم مقابل جنس مخالف ، اين بنطر عادي ميشه و روال عادي بنطر مياد ، حالا اگه يه خانوم مثلا با من خوش رفتاري كنه و دوبار پشت منو بگيره و بهم كمك كنه ، من نبايد بهش شك كنم ؟ نبايد بگم اين منطور خاصي داره ؟ وگرنه چه دليلي داره كه اينطور رفتار كنه ؟
مثلا من خودم خيلي راحت ترم از يه فروشنده مرد خريد كنم تا زن !! چون ميتونم راحت تر باهاش ارتباط برقرار كنم ، راحت تر باهاش حرف بزنم ، ميدونم چطور رفتار كنم كه بيشتر مثل دوست باشيم تا فقط مثل مشتري ( جهت تخفيف گرفتن و بدست آوردن اطلاعات ) ميدونم چطور باهاش شوخي كنم كه ناراحت نشه و .......
اما اگه زن باشه ، مثلا ميگم : قيمت اين گوشي چنده ؟ ميگه 220 تومن ، ميگم رامش چنده ؟ ميگه دوگيگ . اونوقت با يه لبخند خدافطي ميكنم و دنبال يه فروشنده مرد ميگردم كه به جز قيمت اطلاعات ديگه اي هم داشته باشه چون هنوز فرق رم و رام رو نميدونه ، اين باعث ميشه براي من كه اولين بار از يه فروشنده زن سئوال پرسيدم تصور اشتباهي از اكثر اونا داشته باشم . اما اگه يه مرد همچين خطايي بكنه ميگم فقط اين شخص نميدونه چون هزاران بار از فروشنده هاي مرد مختلف سئوال پرسيدم .
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)