ريحانه بنده خدا نقشش رو زيبا بروفه باز ميكرد تا جايي كه من اطلاع دارم.....
ريحانه بنده خدا نقشش رو زيبا بروفه باز ميكرد تا جايي كه من اطلاع دارم.....
حالا شاید من اسم نقش رو اشتباه کردم ولی مرجان محتشم پیر که شد تبدیل به افسر اسدی شدکه خیلی کار مسخره ای شده بود.
بچه این نقشه می شد زیبا بروفه.
البته بی انصافیه اگه بگیم بازی داریوش ارجمند تو این سریال ضعیف بوده.
من بازیش رو می پسندم.
البته زیاد از فعل "افتاااد" استفاده کرده یه مقدار لوث شده.
این جمعه فرصت نکردم کامل نگاه کنم این قسمتش رو فقط اون صحنه هایی رو دیدم که محمود عزیزی با گرگ ها درگیر می شه
اولش یه مقدار جالب بود ولی بعدش که آدم فکر می کنه می بینه یه پیر مردی که تو فیلم انقدر ضعیف نشونش می ده چطوری از پس اونا برمیاد.
سریال از یه جاهایی به بعد خیلی ضعیف شد خصوصا این چند قسمت آخر که می رن ده.
در رابطه با عوض شدن نقش ستایش در ستایش 2
دو دیدگاه هست
1 - اگر بخواد نقش ستایش عوض بشه اون ذهنیتی که مردم از ستایش قبلی دارن تغییر می کنه و کلا ستایش 2 نمی تونه ادامه خوبی برای ستایش 1 باشه
و مطمئنا مدتی طول می کشه که مردم باهاش ارتباط برقرار کنن ولی ممکنه به عنوان یک سریال جدید بشه بهش نگاه کرد.
2 - اگر بخوان همون نرگس محمدی رو پیر کنن ،
صرفا بحث ظاهر نیست
این شخص باید توانایی بازی در نقش زنی چندین سال بزرگتر از خودش رو داشته باشه که بعید می دونم بتونه.
یه سری موارد هم هست که ما هر وقت سریال رو نگاه می کنیم ته غم هم که باشه ما می خندیم
خصوصا اون قسمت هایی که ستایش با صدای لرزون می گه " آقا جون"
به نظر من که مشکلی نداره.
یارو انگیزه بالایی داشته.
30 سال فکر یوسف اونقدر اذیتش کرده که اینطوری میخواسته تلافی این 30 سال رو دربیاره.
تازه کاملا که نتونسته بود گرگ ها رو ضربه فنی کنه. گرگ ها گردن و دستش رو پاره پاره کرده بودن.
منطقی و قابل پذیرشه.
مشکل من با این صحنه اینه که این گرگها رو چطوری برای فیلم آموزش دادنه؟ تو اجرای این صحنه به جای محمود عزیزی بدل کار هم بود؟
انگیزه جایزگزین نیروی بدنی نمیشه،
فقط می تونه کمی اونو ارتقا بده.
شما خودت رو بذار جای اون شخص ببین چنین توانایی رو حتی در شرایط بسیار سخت داری؟
ایشون فقط انگیزه داشت که یوسف رو بعد 30 سال نجات بده انگیزه مهمی نیست.
ضمن اینکه گرگ فقط می خواسته زخمی کنه و بره؟ یعنی قصد خوردن نداشته؟
به احتمال زیاد بدل کار هم بوده و بدل کار هم احتمالا شخصی بوده که با گرگ ها ارتباط برقرار کرده و آموزششون داده.
من که چند قسمتی از سریال رو فرصت نکردم ببینم
به نظرم تو شخصیت ستایش خیلی غلو شده حرفای گنده که از دهناین شخصیت کوچیک داستان در میاد . طاهر هم که فقط یه پسر نجیب بود الان شده یکی از اولیای خدا که از اونور هی پیغام میده و ستایش رو هدایت می کنه. به نظرم چنین سریالی با یه طرح داستان معمولی نباید به چنین بحث هایی بپردازه هم روند طبیعی سریال رو خراب می کنه هم اون اهداف متعالی که در ذهن سازنده اش بوده فقط به صورت شعاری در میاد.
ولی شخصیت فردوس و منطقش و نحوه بازی آقای ارجمند طبیعی تر از آب در اومده و به نظر خود من نقطه قوت داستانه
Last edited by حساموند; 17-10-2011 at 11:28.
من کلا چند ساله برنامه های تلوزیون ضرغامی رو نگاه نمیکنم! نمیدونم شماها با چه ذوق و شوقی میرین باش میشینین؟!
ستایش 2 رو ایشالله نوه هامون خواهند دید!!!!!!!!!!!!سری اولش تا 12 سال دیگه ادامه خواهد یافت.
ستایش=آدامس شیک!!
شاید از این سگ گرگ های آموزش دیده بودن !مشکل من با این صحنه اینه که این گرگها رو چطوری برای فیلم آموزش دادنه؟
به نظر من که چند قسمت آخر این سریال یه کم آبکی شده بخصوص که از عامل تصادف داره به شکل لوثی داره استفاده میشه مثلا قاتل فراری از زندان تصادفا جایی مشغول به کار میشه که خانواده مقتول مشغول به کارند یا این قسمت آخر پدر ستایش شبی میره بیرون توی جنگل که تصادفا همون شب نوه گله داری از خونه فرار کرده و گیر گرگها افتاده.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)