تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 45 از 91 اولاول ... 3541424344454647484955 ... آخرآخر
نمايش نتايج 441 به 450 از 901

نام تاپيک: های-فای ... های-اند... سیستم های استریو

  1. #441
    حـــــرفـه ای rave-87's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2010
    پست ها
    887

    پيش فرض

    اول بازم تشکر کنم برای وقتی که برای دوستان میزارین
    چند وقتیه می خوام مطلبی رو بپرسم که الأن قسمت شد 2 تا مطلب رو بپرسم، برای همین پست زدم



    شما چقدر مسئلۀ دمپینگ فکتور رو توی ساخت آمپ ها در نظر میگیرین؟ به نظرتون قانون کلی برای تأثیر دمپینگ فکتور بر کیفیت صدا وجود داره؟ اکثراً میگن که هرچه دمپینگ فکتور بیشتر باشه بهتره و از اون طرف اکثر آمپ های لامپی امپدانس خروجیشون بالاتر از مشابه هاشون در آمپ های حالت جامد هست. پس اگر قبول کنیم دمپینگ فکتور هرچه بیشتر باشه بهتره؛ پس صدای آمپ های حالت جامد از این لحاظ باید برتر از آمپ های لامپی باشه

    البته جای دیگه مطلبی رو خوندم که می گفت، اسپیکر های قدیمی (تا اوایل 1950) صدای بهتری با لامپ ها آمپی دارن (چون کارخونه های سازندۀ اسپیکر ها، محصولاتشون رو برای استفاده با آمپ ها لامپی که مقاومت خروجی بالایی دارن، بهینه کردن.) ولی از وقتی که آمپ ها حالت جامد با اون امپدانس خروجی های پایینشون فراگیر شدن، کارخونه های سازندۀ اسپیکر هم دستشون برای طراحی اسپیکر بازتر شد

    یه مطلب جالب در وبلاگ یکی از دوستان خوندم که فکر کردم خالی از لطف نباشه ترجمه اش رو اینجا بزارم دوستان مطالعه کنن

    منبع: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    مرجع گوش/مغز هنگام گوش دادن به یک سیستم صوتی های-اند چیست
    اغلب ما میدانیم که شنیدن و گوش کردن دو مقوله کاملا متفاوت هستند. بعنوان مثال اگر ما زبان چینی را ندانیم،
    اگر شخصی چینی صحبت کند ما فهوای کلام وی را نخواهیم فهمید (خب مسلمه)
    افرادی که آشنایی ندارند ممکن است زبان فرانسه را با ایتالیایی اشتباه بگیرند. طبق همین منطق، بعنوان مثال
    اگر ما صدای ساز ویولا را به خوبی نشناسیم، ممکن است هنگامی که یک ویولن در چند اکتاو پایین تر یا یک ویولون سل
    در چند اکتاو بالاتر نواخته شود، اصوات تمام این سازهارا با هم اشتباه بگیریم. طبق همین نظریه اگر ما با صدای
    اجرای زنده ی یک ویولن آشنا نباشیم، در تست صدای یک سیستم هم نمی توانیم بفهمیم که کدام صدا به واقعیت نزدیکتر است.
    عمل شنیدن 24 ساعت شبانه روز حتی در زمان خواب انجام میشود. در غیر اینصورت ما قادر نبودیم که صدای
    ساعت زنگدار کوک شده یا صدای شیون کودکمان را بشنویم. مغز ما تمامی اصوات را بررسی می کند ولی
    اصوات بی اهمیت را نادیده می گیرد. مغز نه تنها اصوات را بررسی و پیمایش می کند، بلکه بلا انقطاع آنها را
    پردازش و تجزیه و تحلیل نیز می کند. اگر صدای یک ساز ویولا را بشنویم بلا فاصله مغز صدا را پردازش می کند،
    سپس به حافظه رجوع می کند تا در مورد تجربه شنیدن صدای مشابه در گذشته اطلاعاتی را بازیابی کند و
    تصمیم بگیرد که آیا صدای پردازش شده مربوط به یک ویولاست یا خیر. به عبارت دیگر می توان اینگونه نتیجه گیری
    کرد که "گوش کردن" در واقع "شنیدن موثر و هدفدار" است. اگر مغز در این فرایند دخالتی نداشته باشد،
    عمل انجام شده صرفا شنیدن است نه گوش کردن.

    آیا تا بحال به صدای ضبط شده خودتان گوش کرده اید؟ آیا خوشتان آمده؟ آیا صدای ضبط شده تان مشابه صدای خودتان
    بود یا تفاوت داشت؟ هر شخصی که صدای ضبط شده تان را بشنود، تصدیق می کند که صدا متعلق به شماست،
    بغیر از خودتان! صدای ما صرفا از طریق مستقیم به گوش شنونده میرسد ولی وقتی صحبت میکنیم صدا از طریق
    لرزش های درونی (داخل جمجمه) و همچنین از طریق گوشمان شنیده خواهد شد؛ لذا صدایمان متفاوت میشود.
    این پدیده همان مرجع مغز است. مرجع مغزی صدای ما مبتنی بر همان چیزی ست که در طول زندگی مان شنیده ایم.
    مغز است که تصمیم می گیرد که صدا از یک پیانو می آید یا از یک ویولن. دلیل چنین رخدادی حافظه است.
    اگر شخصی صدای واقعی یک پیانوی اکوستیک را در یک اجرای زنده نشنیده باشد، درک او از صدای پیانو صرفا
    چیزی خواهد بود که از یک سیستم صوتی های-اند یا سیستم صوتی خودش (که شاید خیلی هم accurate نباشد)
    شنیده است. کاملا واضح است که چنین شخصی به محض شنیدن صدای پیانو می تواند آنرا شناسایی کند ولی
    ممکن است در خصوص صفات "طبیعی بودن" صدا نتواند اظهار نظر درست کند. با این اوصاف، ما چگونه می توانیم
    تصمیم بگیریم که کدام سیستم صوتی بهتر است؟ کدام صدای طبیعی تری دارد؟ آیا تنها راه بسنده کردن به تعداد
    ستاره های یک محصول در مجلات استروفایل و مجلات تبلیغاتی دیگر است؟ مسلما خیر! به نظر من بهترین راه
    گوش کردن به اصوات مختلف در کنسرت ها و اجراهای زنده است در حالیکه هیچ تقویتی روی صدا صورت نگرفته است.
    این نوع گوش کردن می تواند مرجع خوبی برای مغز باشد.
    راستش من منطق این فرد رو درک نمی کنم
    براساس برداشت بنده، هدف ایشون از نوشتن این مقاله این بوده که جواب به این سوال رو بده که:
    از کجا بفهمیم یک سیستم صوتی طبیعی هست؟

    به نظر بنده این شیوه ایی که ایشون معرفی کردن، در 99 درصد مواقع، جواب اون سوال رو نمیده
    ما وقتی داریم به یک آهنگ ضبط شده گوش میدیم، ذائقۀ مهندس صدا، کیفیت تجهیزات ضبط صدا و ... روی اونچیزی که در نهایت روی سی دی ریخته میشه، تأثیر میزاره
    مثلاً اگر مهندس صدا بنابر نظر شخصی یا نظر هنرمند یا نظر ... تصمیم بگیره که مثلاً صدای مید رو اندکی نسبت به بقیۀ فرکانس ها تقویت کنه؛ اونچیزی که در نهایت به دست شما میرسه آهنگی خواهد بود که مید در اون اندکی تقویت شده و اگر شما طبیعی ترین سیستم دنیا رو هم داشته باشید، باید آهنگی رو بشنوید که میدش مقداری تقویت شده، نه اینکه آهنگی رو بشنوید که قراره توی کنسرت بشنوید

    روش ایشون تنها در یک درصد موارد نتیجۀ مطلوب میده و اونم موقعی هست که : شما دارید صدای یک اجرای زنده (بدون هرگونه تقویت کننده) که توسط طبیعی ترین میکروفون (یک مفهوم انتزاعی از میکروفون ایده آل) ضبط شده رو با سیستمتون گوش میدید بعد میایید می گید که این صدایی که من شنیدم با اون صدایی که توی کنسرت شنیدم متفاوته، پس سیستم من اونقدرها هم طبیعی نیست.

  2. 2 کاربر از rave-87 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #442
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2011
    پست ها
    375

    پيش فرض

    اول بازم تشکر کنم برای وقتی که برای دوستان میزارین
    چند وقتیه می خوام مطلبی رو بپرسم که الأن قسمت شد 2 تا مطلب رو بپرسم، برای همین پست زدم



    شما چقدر مسئلۀ دمپینگ فکتور رو توی ساخت آمپ ها در نظر میگیرین؟ به نظرتون قانون کلی برای تأثیر دمپینگ فکتور بر کیفیت صدا وجود داره؟ اکثراً میگن که هرچه دمپینگ فکتور بیشتر باشه بهتره و از اون طرف اکثر آمپ های لامپی امپدانس خروجیشون بالاتر از مشابه هاشون در آمپ های حالت جامد هست. پس اگر قبول کنیم دمپینگ فکتور هرچه بیشتر باشه بهتره؛ پس صدای آمپ های حالت جامد از این لحاظ باید برتر از آمپ های لامپی باشه

    البته جای دیگه مطلبی رو خوندم که می گفت، اسپیکر های قدیمی (تا اوایل 1950) صدای بهتری با لامپ ها آمپی دارن (چون کارخونه های سازندۀ اسپیکر ها، محصولاتشون رو برای استفاده با آمپ ها لامپی که مقاومت خروجی بالایی دارن، بهینه کردن.) ولی از وقتی که آمپ ها حالت جامد با اون امپدانس خروجی های پایینشون فراگیر شدن، کارخونه های سازندۀ اسپیکر هم دستشون برای طراحی اسپیکر بازتر شد



    راستش من منطق این فرد رو درک نمی کنم
    براساس برداشت بنده، هدف ایشون از نوشتن این مقاله این بوده که جواب به این سوال رو بده که:
    از کجا بفهمیم یک سیستم صوتی طبیعی هست؟

    به نظر بنده این شیوه ایی که ایشون معرفی کردن، در 99 درصد مواقع، جواب اون سوال رو نمیده
    ما وقتی داریم به یک آهنگ ضبط شده گوش میدیم، ذائقۀ مهندس صدا، کیفیت تجهیزات ضبط صدا و ... روی اونچیزی که در نهایت روی سی دی ریخته میشه، تأثیر میزاره
    مثلاً اگر مهندس صدا بنابر نظر شخصی یا نظر هنرمند یا نظر ... تصمیم بگیره که مثلاً صدای مید رو اندکی نسبت به بقیۀ فرکانس ها تقویت کنه؛ اونچیزی که در نهایت به دست شما میرسه آهنگی خواهد بود که مید در اون اندکی تقویت شده و اگر شما طبیعی ترین سیستم دنیا رو هم داشته باشید، باید آهنگی رو بشنوید که میدش مقداری تقویت شده، نه اینکه آهنگی رو بشنوید که قراره توی کنسرت بشنوید

    روش ایشون تنها در یک درصد موارد نتیجۀ مطلوب میده و اونم موقعی هست که : شما دارید صدای یک اجرای زنده (بدون هرگونه تقویت کننده) که توسط طبیعی ترین میکروفون (یک مفهوم انتزاعی از میکروفون ایده آل) ضبط شده رو با سیستمتون گوش میدید بعد میایید می گید که این صدایی که من شنیدم با اون صدایی که توی کنسرت شنیدم متفاوته، پس سیستم من اونقدرها هم طبیعی نیست.

    خیلی ممنون دوست گرامی از لطف شما
    خیلی خوشحالم که دوستانی مثل شما هستند که سوالات تخصصی تر هم می پرسند و وجود افرادی مثل شما این فکر که دوستان علاقمند به صدا تقریبا منقرض شده اند رو از ذهنم دور میکنه

    در مورد دمپینگ فکتور:
    دمپینگ فکتور در واقع نرخ تعادل و برابری امپدانس یه آمپلی فایر نسبت به امپدانس بلندگو هست. به عبارت دیگه دمپینگ فکتور پهنای باند (نه پاسخ فرکانسی) یه آمپلی فایر هست. دمپینگ فکتور رابطه مستقیمی داره با میزان توانایی آمپلی فایر در کنترل رزونانس امپدانس بلندگو. ولی مساله اساسی اینه که ما برای داشتن صدای های-اند تنها به دمپینگ فکتور بالا نیاز نداریم. چه بسا آمپلی فایرهایی هستند با دمپینگ فکتورهای بسیار بالا ولی صدای قابل بررسی و مطالعه ای ندارند. کنترل تغییرات رزونانس یک بلندگو رابطه مستقیم داره با میزان دمپینگ فکتور یک آمپلی فایر. ولی دمپینگ فکتور بصورت پیشفرض نمیتونه تضمین کننده صدای ایده آل باشه. المان های زیادی من جمله توپولوژی، طراحی، متریال و ... در صدای یک آمپلی فایر موثر هستند ولی در شرایط برابر یه آمپلی فایر که خیلی هم خوب طراحی شده ولی دمپینگ فکتور خوبی نداره، بسیار عقب تر از یه آمپ مشابه با دمپینگ فکتور بالا داره، می ایسته. اگه بخوام به زبان ساده بگم دمپینگ فکتور رو میشه به یه نظام اجتماعی دموکراتیک تشبیه کرد، ولی صرف اینکه یه سیستم حکومتی دموکراتیک باشه نمیشه گفت که شهروندان اون کشور در رفاه کامل به سر می برند. ولی خب این خصیصه نیاز اساسی یک جامعه مرفه به شمار میره.
    در مورد بلندگوهای قدیمی، به دلیل اینکه اکثر بلندگوهای قدیمی امپدانس های بالایی داشتند (حتی تا 600 اهم) به همین دلیل شرایط کاری بهتری با لامپ ها که پاسخ خطی بهتری دارند، داشته اند. از جهتی بسیاری از بلندگوهای قدیمی Horn هستند و هورن ها بصورت عمومی دارای Efficiency بالایی هستند و از این جهت آمپلی فایرهای لامپی می تونستند انتخاب های بهتری باشند.

    در مورد مقاله ای که گذاشتم: فکر کنم شما منظور نویسنده رو متوجه نشدید. نویسنده نمیخواد بگه که صدای رکورد شده در استودیو خوب نیست یا ایرادی بهش بزاره. ببینید الان مثلا تو همین ایران اکثر رکوردها برای اکوستیک ماشین مستر میشن. خیلی ایرادها میشه گرفت. ولی منظور اصلی نویسنده از نوشتن این مقاله این موارد بوده به نظر من:


    مغز انسان یک عضو محاسبه گر با قابلیت یادگیری ست که صداهای جدید رو شناسایی، پردازش و تجزیه تحلیل و بایگانی میکنه
    ما اگه رفرنس مناسبی از یه صدای به خصوص (ساز، خواننده یا هر صدایی) نداشته باشیم، هنگام شنیدن صدای یه سیستم صوتی نخواهیم توانست در مورد خصوصیات توصیفی اون صدا (طبیعی بودن یا نبودن و ...) نظر دقیق بدهیم
    اگه گوش انسان با صدای یه سیستم به خصوص عادت کنه و رفرنس بشه، ممکنه صداهای دیگه به براش ناخوشایند باشند چون گوش و مغز با اون صدا رفرنس شده.

    یه نکته که من خودم میخوام اضافه کنم:
    تفاوت یه رکورد با اجرای زنده یه چیز ناگریز و اجتناب ناپذیره و رکورد کردن 100% مشابه اجرای زنده (با فرض اینکه یه سیستم صوتی 100% بی نقص داشته باشیم برای پخش مجدد که این خودش محل بحث داره) اصلا امکانپذیر نیست. ولی مساله اساسی اینه که اگه ما از بازآفرینی هرچه بهتر یه رکورد لذت شنیداری می بریم، خب دیگه چی نیاز داریم؟
    Last edited by klipsch; 24-12-2012 at 17:49.

  4. این کاربر از klipsch بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #443
    حـــــرفـه ای rave-87's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2010
    پست ها
    887

    پيش فرض

    خیلی ممنون دوست گرامی از لطف شما
    خیلی خوشحالم که دوستانی مثل شما هستند که سوالات تخصصی تر هم می پرسند و وجود افرادی مثل شما این فکر که دوستان علاقمند به صدا تقریبا منقرض شده اند رو از ذهنم دور میکنه

    در مورد دمپینگ فکتور:
    دمپینگ فکتور در واقع نرخ تعادل و برابری امپدانس یه آمپلی فایر نسبت به امپدانس بلندگو هست. به عبارت دیگه دمپینگ فکتور پهنای باند (نه پاسخ فرکانسی) یه آمپلی فایر هست. دمپینگ فکتور رابطه مستقیمی داره با میزان توانایی آمپلی فایر در کنترل رزونانس امپدانس بلندگو. ولی مساله اساسی اینه که ما برای داشتن صدای های-اند تنها به دمپینگ فکتور بالا نیاز نداریم. چه بسا آمپلی فایرهایی هستند با دمپینگ فکتورهای بسیار بالا ولی صدای قابل بررسی و مطالعه ای ندارند. کنترل تغییرات رزونانس یک بلندگو رابطه مستقیم داره با میزان دمپینگ فکتور یک آمپلی فایر. ولی دمپینگ فکتور بصورت پیشفرض نمیتونه تضمین کننده صدای ایده آل باشه. المان های زیادی من جمله توپولوژی، طراحی، متریال و ... در صدای یک آمپلی فایر موثر هستند ولی در شرایط برابر یه آمپلی فایر که خیلی هم خوب طراحی شده ولی دمپینگ فکتور خوبی نداره، بسیار عقب تر از یه آمپ مشابه با دمپینگ فکتور بالا داره، می ایسته. اگه بخوام به زبان ساده بگم دمپینگ فکتور رو میشه به یه نظام اجتماعی دموکراتیک تشبیه کرد، ولی صرف اینکه یه سیستم حکومتی دموکراتیک باشه نمیشه گفت که شهروندان اون کشور در رفاه کامل به سر می برند. ولی خب این خصیصه نیاز اساسی یک جامعه مرفه به شمار میره.
    خواهش میکنم، این شمایید که زحمت می کشید و وقت میزارید و مطالب رو به صورت فارسی در اختیار دوستان قرار میدین

    راستش همیشه برام سوال بوده که دمپینگ فکتور چطور معیاری هست که میشه از روش فهمید که چقدر رزونانس ها کم خواهد بود
    از اونجایی که من توی کار هدفون هستم و تجربه ایی از اسپیکر ها ندارم، وقتی داشتم یک مقاله ایی در مورد یک هدفون که با امپدانس های مختلف تولید میشه رو می خوندم و به این نمودار رسیدم

    اینجا هم دلیل دقیقتر بودن هدفون با امپدانس بالاتر رو همین دمپینگ فکتور بالاتر سیستم حاصله میدونست.
    ولی سوال اصلیم هنوز اینه که، اگر آمپ از طریق اعمال ولتاژ سعی در ثابت کردن دیافراگم بعد از جابجایی اون رو داره (لااقل در مورد هدفون ها، آمپ ها از طریق ولتاژ هدفون ها رو درایو میکنن؛ چونکه محدودیت جریان دارن) پس دیگه چرا صحبت از دمپینگ فکتور می کنیم و فقط کافیه ولتاژ آمپ و مقاومت خروجی آمپ و مقاومت هدفون (اسپیکر) رو داشته باشیم تا بتونیم میزان ولتاژی که به هدفون(اسپیکر) میرسه رو بدست بیاریم.

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    حالا اگر این ولتاژ برای هدفون a بیشتر از ولتاژی باشه که به هدفون b میرسه، (با فرض اینکه همۀ مشخصات دیگۀ دو هدفون a و b با هم یکی باشد بغیر از امپدانس اون دو تا) پس رزونانس در هدفون a کمتر از هدفون b خواهد بود بدون در نظر گرفتن اینکه دمپینگ فکتورسیستم چی باشه.
    مثلاً فرض کنید که هدفونی داریم که امپدانسش 40 اهم و روی فرکانسش ثابته، از اونور دو تا آمپ داریم که همۀ مشخصاتشون با هم یکیه به جز ولتاژ و امپدانس خروجیشون
    آمپ a با امپدانس خروجی 1 اهم و ولتاژ 10 ولت و آمپ b با مپدانس خروجی 20 اهم و ولتاژ 20 ولت
    واضحه که اگر هدفون 40 اهمی رو به آمپ a وصل کنیم؛ دمپینگ فکتور میشه 40 و اگر به آمپ b وصل کنیم دمپینگ فکتور میشه 2
    حالا اگر بیاییم ولتاژی که آمپ های a و b به هدفون میرسونن رو از رابطۀ

    حساب کنیم میبینیم که ولتاژی که از طریق آمپ a به هدفون منتقل میشه 9.756 ولت و ولتاژی که از طریق آمپ b به هدفون منتقل میشه، 13.33 ولت هستش
    از اونجایی که منطقاً وقتی ولتاژ بیشتری اعمال بشه باید رزونانس دیافراگم هدفون کمتر باشه پس باید هدفونمون با آمپ b رزونانس کمتری داشته باشه یا به عبارت دیگه در کنترل تر باشه این در صورتیه که دمپینگ فکتور این سیستم 2 هست در مقابل دمپینگ فکتور حاصل از بکارگیری آمپ a که 40 هست.
    همیشه سوالم این بوده که دمپینگ فکتور چطور روی رزونانس تأثیر میزاره و تأثیرش بیشتر از ولتاژ هست؟ ولتاژ برای من قابل درکه ولی دمپینگ فکتور رو اصلاً درک نمی کنم.
    راستش اگر رایتینگم خوب بود حتماً از منابع اونوری هم میپرسیدم ولی تنبلی و .. تا الأن نزاشته
    احتمالاً می پرسم یکروزی

    در مورد مقاله ای که گذاشتم: فکر کنم شما منظور نویسنده رو متوجه نشدید. نویسنده نمیخواد بگه که صدای رکورد شده در استودیو خوب نیست یا ایرادی بهش بزاره. ببینید الان مثلا تو همین ایران اکثر رکوردها برای اکوستیک ماشین مستر میشن. خیلی ایرادها میشه گرفت. ولی منظور اصلی نویسنده از نوشتن این مقاله این موارد بوده به نظر من:


    مغز انسان یک عضو محاسبه گر با قابلیت یادگیری ست که صداهای جدید رو شناسایی، پردازش و تجزیه تحلیل و بایگانی میکنه
    ما اگه رفرنس مناسبی از یه صدای به خصوص (ساز، خواننده یا هر صدایی) نداشته باشیم، هنگام شنیدن صدای یه سیستم صوتی نخواهیم توانست در مورد خصوصیات توصیفی اون صدا (طبیعی بودن یا نبودن و ...) نظر دقیق بدهیم
    اگه گوش انسان با صدای یه سیستم به خصوص عادت کنه و رفرنس بشه، ممکنه صداهای دیگه به براش ناخوشایند باشند چون گوش و مغز با اون صدا رفرنس شده.

    یه نکته که من خودم میخوام اضافه کنم:
    تفاوت یه رکورد با اجرای زنده یه چیز ناگریز و اجتناب ناپذیره و رکورد کردن 100% مشابه اجرای زنده (با فرض اینکه یه سیستم صوتی 100% بی نقص داشته باشیم برای پخش مجدد که این خودش محل بحث داره) اصلا امکانپذیر نیست. ولی مساله اساسی اینه که اگه ما از بازآفرینی هرچه بهتر یه رکورد لذت شنیداری می بریم، خب دیگه چی نیاز داریم؟

    تا اونجایی که من توی مقالشون دیدم، ایشون سعی در تبیین معیاری برای فهمیدن این مطلب کردن که آیا سیستم صوتی ما طبیعی هست یا نه. (معیاری که تبیین کردن این بود که گفتن اگر احرای زنده رو به عنوان رفرنس قرار بدیم و ....)
    من هم گفتم این معیار ایشون (رفرنس قرار دادن موسیقی زنده و بدون افکت) فقط به این درد می خوره که بفهمیم آیا توی مسیری که صدا از استودیو تا گوش ما طی می کنه همه چیز طبیعی هست یا نه
    در اصل حرف من اینه که اگر شما رفرنس رو موسیقی زنده (بدون هرگونه افکت) قرار بدین و بعد آهنگی رو با سیستمتون گوش بدین و متوجه بشین که این صدا با صدای اجرای زنده متفاوته؛ تنها نتیجه ایی که میتونین بگیرین اینه که یک جایی توی مسیر صدا (از قسمت ضبط گرفته تا اسپیکر) یک چیز یا چند چیز باعث شدن که صدا غیر طبیعی بشه؛ و هیچ نتیجه ایی در مورد سیستم صوتیتون نمیتونین بگیرین چونکه ممکنه سیستم صوتیتون کاملاً طبیعی باشه و تفاوت شنیده شده ناشی از طبیعی نبودن ضبط یا اعمال سلیقه های شخصی باشه، نه طبیعی نبودن سیستم صوتی

    ایشون توی مقالشون در اصل گفتن که اگر شما رفرنس رو موسیقی زنده (بدون هرگونه افکت) قرار بدین و بعد آهنگی رو با سیستمتون گوش بدین و متوجه بشین که این صدا با صدای اجرای زنده متفاوته؛ میتونین نتیجه بگیرین که سیستم صوتیتون طبیعی نیست. که این حرف به نظرم درست نیست.
    Last edited by rave-87; 21-07-2012 at 23:55.

  6. این کاربر از rave-87 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #444
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2011
    پست ها
    375

    پيش فرض

    خواهش میکنم، این شمایید که زحمت می کشید و وقت میزارید و مطالب رو به صورت فارسی در اختیار دوستان قرار میدین

    راستش همیشه برام سوال بوده که دمپینگ فکتور چطور معیاری هست که میشه از روش فهمید که چقدر رزونانس ها کم خواهد بود
    از اونجایی که من توی کار هدفون هستم و تجربه ایی از اسپیکر ها ندارم، وقتی داشتم یک مقاله ایی در مورد یک هدفون که با امپدانس های مختلف تولید میشه رو می خوندم و به این نمودار رسیدم

    اینجا هم دلیل دقیقتر بودن هدفون با امپدانس بالاتر رو همین دمپینگ فکتور بالاتر سیستم حاصله میدونست.
    ولی سوال اصلیم هنوز اینه که، اگر آمپ از طریق اعمال ولتاژ سعی در ثابت کردن دیافراگم بعد از جابجایی اون رو داره (لااقل در مورد هدفون ها، آمپ ها از طریق ولتاژ هدفون ها رو درایو میکنن؛ چونکه محدودیت جریان دارن) پس دیگه چرا صحبت از دمپینگ فکتور می کنیم و فقط کافیه ولتاژ آمپ و مقاومت خروجی آمپ و مقاومت هدفون (اسپیکر) رو داشته باشیم تا بتونیم میزان ولتاژی که به هدفون(اسپیکر) میرسه رو بدست بیاریم.

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    حالا اگر این ولتاژ برای هدفون a بیشتر از ولتاژی باشه که به هدفون b میرسه، (با فرض اینکه همۀ مشخصات دیگۀ دو هدفون a و b با هم یکی باشد بغیر از امپدانس اون دو تا) پس رزونانس در هدفون a کمتر از هدفون b خواهد بود بدون در نظر گرفتن اینکه دمپینگ فکتورسیستم چی باشه.
    مثلاً فرض کنید که هدفونی داریم که امپدانسش 40 اهم و روی فرکانسش ثابته، از اونور دو تا آمپ داریم که همۀ مشخصاتشون با هم یکیه به جز ولتاژ و امپدانس خروجیشون
    آمپ a با امپدانس خروجی 1 اهم و ولتاژ 10 ولت و آمپ b با مپدانس خروجی 20 اهم و ولتاژ 20 ولت
    واضحه که اگر هدفون 40 اهمی رو به آمپ a وصل کنیم؛ دمپینگ فکتور میشه 40 و اگر به آمپ b وصل کنیم دمپینگ فکتور میشه 2
    حالا اگر بیاییم ولتاژی که آمپ های a و b به هدفون میرسونن رو از رابطۀ

    حساب کنیم میبینیم که ولتاژی که از طریق آمپ a به هدفون منتقل میشه 9.756 ولت و ولتاژی که از طریق آمپ b به هدفون منتقل میشه، 13.33 ولت هستش
    از اونجایی که منطقاً وقتی ولتاژ بیشتری اعمال بشه باید رزونانس دیافراگم هدفون کمتر باشه پس باید هدفونمون با آمپ b رزونانس کمتری داشته باشه یا به عبارت دیگه در کنترل تر باشه این در صورتیه که دمپینگ فکتور این سیستم 2 هست در مقابل دمپینگ فکتور حاصل از بکارگیری آمپ a که 40 هست.
    همیشه سوالم این بوده که دمپینگ فکتور چطور روی رزونانس تأثیر میزاره و تأثیرش بیشتر از ولتاژ هست؟ ولتاژ برای من قابل درکه ولی دمپینگ فکتور رو اصلاً درک نمی کنم.
    راستش اگر رایتینگم خوب بود حتماً از منابع اونوری هم میپرسیدم ولی تنبلی و .. تا الأن نزاشته
    احتمالاً می پرسم یکروزی




    تا اونجایی که من توی مقالشون دیدم، ایشون سعی در تبیین معیاری برای فهمیدن این مطلب کردن که آیا سیستم صوتی ما طبیعی هست یا نه. (معیاری که تبیین کردن این بود که گفتن اگر احرای زنده رو به عنوان رفرنس قرار بدیم و ....)
    من هم گفتم این معیار ایشون (رفرنس قرار دادن موسیقی زنده و بدون افکت) فقط به این درد می خوره که بفهمیم آیا توی مسیری که صدا از استودیو تا گوش ما طی می کنه همه چیز طبیعی هست یا نه
    در اصل حرف من اینه که اگر شما رفرنس رو موسیقی زنده (بدون هرگونه افکت) قرار بدین و بعد آهنگی رو با سیستمتون گوش بدین و متوجه بشین که این صدا با صدای اجرای زنده متفاوته؛ تنها نتیجه ایی که میتونین بگیرین اینه که یک جایی توی مسیر صدا (از قسمت ضبط گرفته تا اسپیکر) یک چیز یا چند چیز باعث شدن که صدا غیر طبیعی بشه؛ و هیچ نتیجه ایی در مورد سیستم صوتیتون نمیتونین بگیرین چونکه ممکنه سیستم صوتیتون کاملاً طبیعی باشه و تفاوت شنیده شده ناشی از طبیعی نبودن ضبط یا اعمال سلیقه های شخصی باشه، نه طبیعی نبودن سیستم صوتی

    ایشون توی مقالشون در اصل گفتن که اگر شما رفرنس رو موسیقی زنده (بدون هرگونه افکت) قرار بدین و بعد آهنگی رو با سیستمتون گوش بدین و متوجه بشین که این صدا با صدای اجرای زنده متفاوته؛ میتونین نتیجه بگیرین که سیستم صوتیتون طبیعی نیست. که این حرف به نظرم درست نیست.

    در مورد اثر دمپینگ فکتور در رزونانس باید بگم که این سوال خودم بود حدود یکسال قبل و رفتم دنبالش و جوابش رو پیدا کردم. الان هم دقیقا خودم متوجه شدم ولی حقیقتش اینه که من هیچوقت نتونستم حتی نقش یک معلم رو بازی کنم و در انتقال مطالب خیلی خوب نیستم. ولی مقاله مورد نظر رو که دقیقا خاطرم هست 3-4 صفحه بود رو دارم. ویندوز رو تعویض کردم فایلهارو بک اپ گرفتم، میتونم بگردم پیداش کنم و بزارم پاسخ رو براتون. فقط خلاصه بگم که اثر دمپینگ فکتور رابطه مستقیم داره با شاخصه های الکتریکی/مکانیکی بلندگو.

    در مورد مقاله دوم هر شخص یه برداشتی داره. به نظر من نویسنده میخواسته حالت شرطی بودن مغز رو نشون بده و اینکه مغز چطور با صدا رفرنس میشه. شما اگه با یه بلندگوی نه چندان خوب 1000 دلاری گوشتون رفرنس شده باشه، وقتی یه ویلسون 100 میلیون یا یه آوانگارد 150 میلیون رو گوش میدی میتونی تفاوت رو نسبت به اون بلندگوی 1000 دلاری که رفرنس مغز شما شده بسنجی. یا بالعکس.

  8. این کاربر از klipsch بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #445
    کاربر فعال انجمن MP3 Player t-jays's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2012
    محل سكونت
    اصفهان
    پست ها
    890

    پيش فرض

    \
    همیشه سوالم این بوده که دمپینگ فکتور چطور روی رزونانس تأثیر میزاره و تأثیرش بیشتر از ولتاژ هست؟
    دمپینک به هر سیستم مکانیکی کمک میکنه که به حالت پایدار خود برسه
    برای مثال اگر یک فنر از جنس مس با ثابت ویژه فنر پایین رو به نوسان در بیاریم. این فنر رو برای مثال 5 سانتی متر پایین میکشیم و رها میکنیم
    به علت دمپینگ سیستم وقتی بار دوم فنر پایین میاد دیگه 5 سانتی متر پایین نمیاد. مثلا 4 سانتی متر پایین میاد. و اینقدر بالا و پایین میره تا کاملا به حالت اولیه برگرده. این مبحث در فیزیک دانشگاه به نوسانات میرا معروفه.
    هرچه قدر دمپینگ بالاتر باشه فنر زودتر به حالت تعادلی خودش برمیگرده. و هرچه قدر دمپینگ پایینتر باشه فنر دیرتر از حرکت باز می ایسته.

    حالا توی بحث هدفون یا اسپیکر:
    همونطور که میدونیم با جلو و عقب رفتن دیافراگم صدا تولید میشه. بیاین فرض کنیم دیافراگ همون فنره
    فرض میکنیم برای تولید فرکانس 20 هرتز دیافراگم باید 5 سانتی متر جا به جا بشه
    اگر دمپینگ فاکتور ما بالا باشد دیافراگم بعد از تولید فرکانس 20 هرتز به حالت سکون در می آید
    اگر کم باشد دیافراگ بعد از 5 سانتی متر جابه جا شدن دوباره میره عقب و میاد جلو این بار 4 سانتی متر میاد جلو.
    این 4 سانتی متر جلو اومدن تولید یک فرکانس میکنه که من اصلا اون رو نمیخوام. حالا در نظر بگیرین این دیافراگم ما قراره همینجور عقب و جلو بره و فرکانس های مختلفی رو تولید کنه. فرض کنید همون موقع که دیافرام داره عقب و جلو میره تا بایسته دوباره به اون نیرو وارد میشه برای تولید یک فرکانس دیگه
    این تکون خوردن های اضافی با هم تلفیق میشن و حسابی از کیفیت و دقت بیس ما کم میکنند.
    اینکه این حالت بیشتر تو فرکانسهای پایین مشهوده به علت تکان خوردن شدید دیافراگم و در پی اون نوسانات شدید دیافراگمه
    در فرکانسهای بالا دیفراگم کم جا به جا میشه پس نوسانات بعد از اون هم کم خواهند بود.
    درست مثل یک فنر که به صورت علمی ما میگیم اینقدر نوسان میکنه تا در بی نهایت بایسته. ولی بعد از یه مدتی نا اصلا دیگه نوسان اون رو نمیبینیم.
    پس میگیم اینقدر کمه که از اون صرف نظر میکنیم.
    در اسپیکر ها دو تا دمپینگ داریم:
    1. مکانیکال دمپینگ
    2. الکتریکال دمپینگ

    مکانیکال دمپینگ همون مقاومت دیافراگم برای به جلو و عقب رفته خودشه. که مثالا اگر انگشتتون رو روی دیافراگم یک اسپیکر قرار بدین و به داخل فشارش بدین
    خودتون متوجه این مقاومت میشن.

    الکتریکال دمپینگ
    با استفاده از نیروی الکتریکی از جابه جا شدن دیافراگم جلو گیری میکنه. این همونه که مقاومت خارجی میاد و ضعیفش میکنه
    اینکه چرا این اتفاق میافته با فرمول هلی فیزیکی قابل فهمه
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    الکتریکال دمپینگ با Qes
    و مکانیکال دمپینگ با Qms
    نشون داده می شونددمپینگ کل از رابطه رو به رو بدست می آید.


  10. 2 کاربر از t-jays بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #446
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2011
    پست ها
    375

    پيش فرض

    اینم همون مقاله در مورد دمپینگ فکتور: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    توضیحات کامل در مورد دمپینگ فکتور و اثرش بر رزونانس با توجه به شاخصه های الکتریکی و مکانیکی بلندگو و تاثیرش بر صدا

  12. 2 کاربر از klipsch بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #447
    حـــــرفـه ای rave-87's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2010
    پست ها
    887

    پيش فرض

    اینم همون مقاله در مورد دمپینگ فکتور: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    توضیحات کامل در مورد دمپینگ فکتور و اثرش بر رزونانس با توجه به شاخصه های الکتریکی و مکانیکی بلندگو و تاثیرش بر صدا
    آقا دستت درد نکنه
    کمک کرد، بدجور
    فهمیدم مشکلم کجا بود
    این رابطه
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    که توی مقاله ایی که دادین بود، قسمتی بود که من دنبالش بودم
    هرچند خود رابطه رو درک نکردم (اینکه از کجا اومده و ... ولی حلقۀ گمشده همین رابطه بود.)

    راستش وقتی داشتم می خوندم مقاله رو، تازه متوجه شدم بعضی مفاهیم مثل Q factor و Damping ratio و سیستم کار هدفون به عنوان یک سیستم که ترکیبی از خواص مکانیکی و الکتریکی هستش رو بهشون کم توجه بودم.
    فکر کنم لازمه یکسری مطالب پایه ایی رو که تا حالا سرسری ازشون گذشتم، دقیقتر بخونم.
    Last edited by rave-87; 22-07-2012 at 19:36.

  14. 2 کاربر از rave-87 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #448
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2011
    پست ها
    375

    پيش فرض

    آقا دستت درد نکنه
    کمک کرد، بدجور
    فهمیدم مشکلم کجا بود
    این رابطه
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    که توی مقاله ایی که دادین بود، قسمتی بود که من دنبالش بودم
    هرچند خود رابطه رو درک نکردم (اینکه از کجا اومده و ... ولی حلقۀ گمشده همین رابطه بود.)

    راستش وقتی داشتم می خوندم مقاله رو، تازه متوجه شدم بعضی مفاهیم مثل Q factor و Damping ratio و سیستم کار هدفون به عنوان یک سیستم که ترکیبی از خواص مکانیکی و الکتریکی هستش رو بهشون کم توجه بودم.
    فکر کنم لازمه یکسری مطالب پایه ایی رو که تا حالا سرسری ازشون گذشتم، دقیقتر بخونم.

    خواهش میکنم قابلی نداشت
    خیلی خوشحال میشم که دوستانی اینقدر موشکافانه مطالب رو دنبال میکنند بصورت علمی. سعی میکنم این مطلب رو اونطوری که خودم درک کردم توضیح بدم. شاید درکش برای شما هم راحت تر باشه. زیاد نباید توی فرمول ها دنبال روابط گشت بلکه باید منطق پشت پدیده های مختلف رو درک کرد بعدش فرمول ها خود به خود حل شده خواهند شد

  16. این کاربر از klipsch بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #449
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2011
    پست ها
    375

    پيش فرض شاخص Q در بلندگو چیست؟

    در مشخصات هر بلندگویی شاخصی با عنوان Q وجود دارد (همچنین در هدفون ها و ...) به زبان ساده شاخص Q یعنی نسبت انرژی ذخیره شده (اینرسی حرکتی) به میزان فرسایش انرژی بر اثر رزونانس. البته در اینجا نمیخوام بحث کنم که چه بلندگوهایی دارای Q بالاتر و کدوم پایین تر هستند ولی اجمالاً بد نیست بدونید که میزان این شاخص رابطه مستقیم با وزن دیافراگ، مقاومت کویل، اینداکتانس کویس، کپسیتانس کویل، اسپایدر بلندگو و دنسیتی و قدرت آهنربا داره.
    Q بالا در یک بلندگو به این معناست که عوامل فرسایش انرژی ذخیره شده در دیاگرام بلندگو نسبت به میزان انرژی کمتره (با دقت بخونید تا متوجه بشید). پس یک بلندگویی که دارای Q بالاست، بصورت طبیعی دیرتر انرژی حاصل از رزونانس رو خنثی میکنه بدین معنا که میزان عوامل فرسایش انرژی نسبت به کل انرژی خیلی کمتره پس انرژی خیلی پایاتر و ماندگارتره. ولی در یک بلندگوی دارای Q پایین انرژی رزونانس به سرعت فرسایش پیدا میکنه و ناپدید میشه.
    در حالت کلی دو شاخص Q در هر بلندگو وجود داره:
    1- Q مکانیکی (Qms)
    شاخص Q مکانیکی در واقع میزان فرسایش انرژی رزونانس بر اثر حرکت دیاگرام بلندگو هست. یعنی بر اثر حرکت دیاگرام انرژی رزونانس فرسایش پیدا میکنه و کم کم از بین میره.

    2- Q الکتریکی (Qes)
    شاخص Q الکتریکی در واقع میزان مقاومت DC سیم پیچ بلندگو (در مقابل میدان مغناطیسی آهنربا) و میزان مقاومت خروجی آمپلی فایر می باشد (یعنی از برآیند این دو مقاومت کویل به یه حالت تعلیق در میدان مغناطیسی میرسه و در نتیجه به سمت سکون میل میکنه و رزونانس کاهش پیدا میکنه )


    حالا شاید خیلی درکش راحت تر باشه که چرا یه آمپلی فایر با دمپینگ بالاتر میتونه منتج به صدای بهتر بشه چون میتونه کنترل دقیق تری رو مقاومت DC کویل داشته باشه
    Last edited by klipsch; 24-12-2012 at 17:50.

  18. 2 کاربر از klipsch بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #450
    داره خودمونی میشه payaaaaam's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2011
    محل سكونت
    خرم آّباد-الشتر
    پست ها
    51

    پيش فرض

    با سلام
    ما یه lg kr9900dv داریم.همون موقع که خریدیمش تا مدت کوتاهی بعدش Dvd میخوند ولی بعدش دیگه نمیخوند.به نظر شما دلیلش چیه و چه راه حلی واسش دارید؟
    توی دفترچه هم گفته که dvd با کد منطقه ای 2 میخونه(گفتم شاید به درد بخوره)
    توی خوندن cd هیچ مشکلی نداره.
    کلا نظرتون راجع به این ضبط چیه؟
    ممنون

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •