تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 449 از 640 اولاول ... 349399439445446447448449450451452453459499549 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,481 به 4,490 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #4481
    آخر فروم باز ŞHÍЯÍŃ's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2011
    محل سكونت
    یه کلــبــه کوچــیکـــ
    پست ها
    3,317

    پيش فرض

    به خودم می خندم

    به دل غمگینم

    به جهان و به غم سنگینم

    زندگی زیبا بود

    همچو یک رویا بود

    چون سرودی در دشت

    عطرو بویش چون مشک

    لحظه ی سخت وداع

    اشک و غصه آه

    از برم یار نرو

    تو ستم کار نشو

    منتظر میمانم

    چشم تر می خوانم

    تو نرو از بره من

    با تو میگویم سخن

  2. 2 کاربر از ŞHÍЯÍŃ بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #4482
    کاربر فعال انجمن ادبیات Lady parisa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    پست ها
    2,598

    پيش فرض

    غربت دیرینه ام را با تو قسمت می کنم ... تا ابد با درد و رنج خویش خلوت می کنم

  4. 2 کاربر از Lady parisa بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #4483
    آخر فروم باز water_lily_2012's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    اصفهان
    پست ها
    1,095

    پيش فرض

    غم تنهایی
    هیچ کس بامن در این دنیا نبود

    هیچ کس مانند من تنها نبود
    هیچ کس دردی زدردم بر نداشت
    بلکه دردی نیز بر دردم گذاشت
    هیچ کس فکر مرا باور نکرد
    خطی از شعر مرا از بر نکرد
    هیچ کس معنای ازادی نگفت
    در وجودم ردپایش رانجست
    هیچ کس ان یار دل خواهم نشد
    هیچ کس دم سازوهمراهم نشد
    هیچ کس جز من چنین مجنون نبود
    در کلاس عاشقی دل خون نبود
    هیچ کس دردی نکرد از من دوا
    جز خدای من خدای من خدا

  6. 2 کاربر از water_lily_2012 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #4484
    آخر فروم باز ŞHÍЯÍŃ's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2011
    محل سكونت
    یه کلــبــه کوچــیکـــ
    پست ها
    3,317

    پيش فرض

    تا به كي بايد رفت / از دياري به دياري ديگر

    نتوانم نتوانم جستن / هر زمان عشقي و ياري ديگر

    كاش ما آن دو پرستو بوديم

    كه همه عمر سفر مي كرديم

    از بهاري به بهاري ديگر

  8. 2 کاربر از ŞHÍЯÍŃ بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #4485
    آخر فروم باز ŞHÍЯÍŃ's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2011
    محل سكونت
    یه کلــبــه کوچــیکـــ
    پست ها
    3,317

    پيش فرض

    خدا آن حس زیبایی ست که در تاریکی صحرا

    زمانی که هراس مرگ می دزدد سکوتت را

    یکی مثل نسیم سرد می گوید:

    کنارت هستم ای تنها....و دل آرام میگیرد

  10. 2 کاربر از ŞHÍЯÍŃ بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #4486
    آخر فروم باز water_lily_2012's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    اصفهان
    پست ها
    1,095

    پيش فرض

    تو دور می شوی
    من در همین دور می مانم !
    پشیمان که شدی
    برنگرد !
    لاشه ی یک دل که دیدن ندارد !

  12. #4487
    آخر فروم باز ŞHÍЯÍŃ's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2011
    محل سكونت
    یه کلــبــه کوچــیکـــ
    پست ها
    3,317

    پيش فرض

    وقتی از غربت ایام دلم می گیرد‎‎
    مرغ امید من از شدت غم می میرد
    دل به رویای خوش خاطره ها می بندم
    باز هم خاطره ها دست مرا می گیرد.

  13. این کاربر از ŞHÍЯÍŃ بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #4488
    آخر فروم باز ŞHÍЯÍŃ's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2011
    محل سكونت
    یه کلــبــه کوچــیکـــ
    پست ها
    3,317

    پيش فرض

    تنهایی من
    من از خدا خواستم،
    نغمه هاي عشق مرا به گوشت
    برساند تا لبخند مرا
    هرگز فراموش نكني و
    ببيني كه سايه ام به
    دنبالت است تا هرگز
    نپنداري تنهايي.
    ولي اكنون تو رفته اي ،
    من هم خواهم رفت
    فرق رفتن تو با من اين
    است كه من شاهد رفتن تو هستم

  15. این کاربر از ŞHÍЯÍŃ بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  16. #4489
    کاربر فعال انجمن موسیقی و ورزش Pessimist's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    3,383

    پيش فرض

    فرا موشم مکن چون من فراموشت نخواهم کرد
    تو در من آتشي هستي که خاموشت نخواهم کرد

  17. 2 کاربر از Pessimist بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #4490
    آخر فروم باز water_lily_2012's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    اصفهان
    پست ها
    1,095

    پيش فرض

    اي رفته ز دل ، رفته ز بر ، رفته ز خاطر
    بر من منگر تاب نگاه تو ندارم
    بر من منگر زانكه به جز تلخي اندوه
    در خاطر از آن چشم سياه تو ندارم
    اي رفته ز دل ، راست بگو !‌ بهر چه امشب
    با خاطره ها آمدهاي باز به سويم؟
    گر آمده اي از پي آن دلبر دلخواه
    من او نيم او مرده و من سايه ي اويم
    من او نيم آخر دل من سرد و سياه است
    او در دل سودازده از عشق شرر داشت
    او در همه جا با همه كس در همه احوال
    سوداي تو را اي بت بي مهر !‌ به سر داشت
    من او نيم اين ديده ي من گنگ و خموش است
    در ديده ي او آن همه گفتار ، نهان بود
    وان عشق غم آلوده در آن نرگس شبرنگ
    مرموزتر از تيرگي ي شامگهان بود
    من او نيم آري ، لب من اين لب بي رنگ
    ديري ست كه با خنده يي از عشق تو نشكفت
    اما به لب او همه دم خنده ي جان بخش
    مهتاب صفت بر گل شبنم زده مي خفت
    بر من منگر ، تاب نگاه تو ندارم
    آن كس كه تو مي خواهيش از من به خدا مرد
    او در تن من بود و ، ندانم كه به ناگاه
    چون ديد و چها كرد و كجا رفت و چرا مرد
    من گور ويم ، گور ويم ، بر تن گرمش
    افسردگي و سردي ي كافور نهادم
    او مرده و در سينه ي من ،‌ اين دل بي مهر
    سنگي ست كه من بر سر آن گور نهادم

  19. این کاربر از water_lily_2012 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •