تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 448 از 4105 اولاول ... 3483984384444454464474484494504514524584985489481448 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,471 به 4,480 از 41049

نام تاپيک: | مشاوره در مورد خدمت سربازی | ( پست اول مطالعه شود )

  1. #4471
    داره خودمونی میشه abbas_apolo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    کرج
    پست ها
    94

    پيش فرض

    بابا یکی جواب مارو هم بده دیگه. ضربتیه
    ببین من یه پسر دایی دارم که چون پدرش سربازی رو موقع جنگ توی منطقه جنگی بوده حالا پسرش فقط اموزشی رو رفت بعد معاف شد . . . . داییم کمتر از پنجاه ساله و بیماری نداره . . . . . حالا شما باید از نظام وظیفه بپرسی . . . یه تلفن هم داره 09680 زنگ بزن و در قسمت نظام وظیفه سوالت رو مطرح کن

  2. این کاربر از abbas_apolo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #4472
    داره خودمونی میشه elyas_bamaram's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    ایران خودمون
    پست ها
    60

    پيش فرض

    سلام خدمت دوستان
    من سال 85 دفترچه رو پست كرده بودم و اون موقع معاف از رزم بودم،چون از دانشگاه قبول شدم ديگه خدمت نرفتم و دفترچه باطل شد،حالا كه فارغ التحصيل شدم يه هفته پيش دفترچه رو فرستادم و واسه معافيت هم اقدامي نكردم، در عين ناباوري باز معاف از رزم زده!!! تاريخ اعزامم هم اول آبان ماهه!!! ميخواستم بدونم كه كاريش نميشه كرد؟ ناجا هم مراجعه كردم اين پاس داد به اون ، اون پاس داد به اين. ميگن كه دست ما نيست و دست تهرانه و بعضي از آقايون ميگن كه بايد معاف از رزمت باطل ميشد و برخي ميگن كه نه قوانين همينه كه هست. جواب درست و واحدي نميدن... موندم چه كنم!!! كجا برم؟ با كي صحبت كنم؟دردمو به كي بگم؟ يه راه حل؟؟؟؟ من الان نيازي به معاف از رزم ندارم دوره ي تكميلي(برگ سبز) هم گذروندم حالا كه ميرم سپاه واسه پذيرش ميگن معاف از رزم برنميداريم...
    من چه خاكي به سرم بريزم؟؟؟؟؟
    از كسايي كه به قوانين آشنان يا اينكه آشنايي تو ناجا دارن خواهش ميكنم يه جواب بهم بدن!!!
    واسم مسئله ي مرگ و زندگيه...
    منتظرم...
    فقط تا شنبه90/6/5 وقت دارم اگه شنبه هم حل نشد سپاه پر و با اجازتون قراره بيگاري بكشن حالا يا ن.انتظامي يا ارتش

  4. #4473
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    Neverland
    پست ها
    265

    پيش فرض

    کسی از شرایط پادگان دپو (جاده کرج، 3 راه شهریار) اطلاع نداره؟
    چجوره؟ هتل هست یا نه؟
    Last edited by reza8766; 26-08-2011 at 12:09.

  5. #4474
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    Neverland
    پست ها
    265

    پيش فرض

    من نیروزمینی ارتش 06پاسداران تهران هستم دیروز رفتیم واسه دریافت استحقاقی

    راستش من توقع برخورد و رفتار و جای بدتر ازاین را داشتم که الحق از تصوراتم خیلی بهتر بود ولی میتونست با یه چند تا تغییر کوچک بهتر از اینها هم باشه

    ساعت 8:50 رسیدیم گلستان دهم که کاشف به عمل اومد یه مسیر 20 دقیقه ای باید بریم تا برسیم به محل تجمع نوسربازان

    بعد راه افتادیم به محل تجمع برای گرفتن برگه و اینها. خدا را شکر از 9:30 که اونجا نشستیم تا 2 ساعت بعدش تو سایه بودیم اون اسم خوندنها که خیلی سوژه بود =)) من که کلا با روی خنده رفتم و تا تهش تحمل کردم اصلا ارزش ناراحتی و اعصاب خوردی را نداشت جدا! چون از قبل خودمو آماده کردم برای هدر دادن یه روز از عمرم و این تصورات خیلی کمکم کرد و در بقیه عمر سربازیم هم باید همش از این تصورات داشته باشم اگر بخوام کمی منطقی تر فکر کنم حتما به دوره چلچلی نمیرسم و از شدت عصبانیت و اینها کار دست خودم میدم (که فکر میکنم "اونها" هم همینو میخواند که ... )


    اسمها را که خوند دومیش ماله من بود دیگه نشستم به مطالعه یه کتاب که آورده بودم ولی باز صدا و مسخره بازیهاشون رو اعصاب بود (اگر اینها برگه اولی را هم به ترتیب حرفو الفبا میکردن جای 3 ساعت تو 1ساعت تموم میشد) (اینجا بود که داداش رفیقمو شناختم که با ما هم خدمته )

    برگه دوم شکر خدا به ترتیب حرفو الفبا بود که سریع پخش شد

    بعد رسیدیم به گندترین مرحله (البته از نظر من که میگم چرا! ) یعنی حضور غیاب با توجه به کد ملی! خب اینجا باید بگم که همانطور که آقا روزبه گفت اونهایی که بالا سر ما بودند نه شعور و نه توانایی کنترل و انجام کار را داشتند؟ :|
    اون ستوان دوم ولی آدم باحالی بود عوش اون یکی که لباس قهوه ای داشت بچه ها بهش میگفتن سادیسمی =)) و اون یکی عقده ایه که هی میگفت نشین تو سایه!!! نرو آب بخو و آب نزن به صورتت!!!حالمو به هم زدند! ولی خب میدونم که اونها اکثرا زور شنیدند پس از کوچکترین فرصتی برای زور گفتن و خالی کردن عقده اشون استفاده میکنند پس اصلا برام مهم نبود

    داشتم میگفتم سر اون کد خوندنه خیلی اذیت کردن و کند بودند! (اگر 4نفر دیگه اضافه میکردند البته از نوع با شعورش باز این مرحله هم کمتر از نصف طول میکشید) دیگه تقریبا همه را خواندند موندیم ما 50 نفر! گفت لیست شما نیست باید صبر کنید ساعت چنده ساعت 4!!! لیست جدید اومد نصفمون رفتند! باز ما یه 20 دقیقه ای صبر کردیم گفت لیستتون نیست دیگه پرونده هاتون بدید خودم بعدا تیک مزیدنم برید به خط شید و برید! (کاشف به عمل اومد اونهایی که موندیم همه اول کد ملیمون 001 هست و یعنی همه بچه تهرانیم! (نه که بقیه نبودندها ولی این کد کاملا همه صادره از تهران بودیم) و این شک تقویت شد که نکنه اینها شهرستانیند و خواستند ما را اذیت کنند :| که خب دیگه برام مهم نیست ...)

    رفتیم پته را گرفتیم و با صف رفتیم سمت آسایشگاه گردان! ساعت چنده ساعت 4:30! دیدم که اوه ه ه ه هنوز گروه قبلی وسایلشو نگرفته مثلا ما 25 نفر بودیم اونها بیش از 120 نفر بودند :|

    دیگه از وقت استفاده کردم رفتم نماز و آب زدم به صورتمو اینها و خیلیها رفتند خوابیدند (من موندم چرا توالتها را قفل کردند :| این کارشون جدا زشت و وقیح بود :| ) و هی هم میگفتند که قاطی گروه قبلیه نشید ما میفهمیم و مهمه (که فهمیدیم الکی میگه)! دیگه ساعت 5:45 بود دیدم دیگه جونم جواب نمیده رفتم یواشکی قاطی گروه قبلیه و رفتم تو! :| و 6 استحقاقی را گرفتیم (نوار قرمز به ما نرسید) و رفتیم یه جناب سروان صحبت کرد برامون و بردمون بیرون و برگه مرخصی را داد و ساعت 6:30 من از اونجا زدم بیرون و با یه اشتباه در انتخاب مسیر خونه و ترافیک و اینها ساعت 19:30 رسیدم خونه! (آقا روزبه شل کن و وضع منو شنیدی حالا شکر کن )

    ساعت 6 صبح 2شنبه باید اونجا باشیم گفت با لباس شخصی بیایید چون کلاه نداشتیم بدیم بهتون پس بیرون دژبان ببنیتتون گیر میده بهتون! و گفت اگر کسی بیرون کلاه خرید میتونه با لباس نظامی بیاد

    در مورد اون وسایلی هم که ندادند و از همه مهمتر شرت و زیرپوش گفت حتما با خودتون به اندازه بیارید گفت ممکنه محموله 1ناه دیگه برسه و شما تا اونموقع ... =)) وگفت رکابی نیارید حتما آستین دار باشه!

    شنبه صبح بریم قال قضیه لباس و وسایل را بکنیم

    کسی تجربه خاصی داره یا مغازه خوبی میشناسه دریغ نکنه

    ارادتمند دوستان مخصوصا همرزمان : مصطفی عشقی
    آقا مصطفی منم همین چند روز پیش آموزشیمتو 06 پاسداران تموم شد البته من کوچکتر از اونم که نصیحت کنم اما اینا حاصل تجربیات منه.
    به نظر من 06 درکل جای خوبیه البته به اندازه 01 و 02 هتل نیست یا مثلا به نیرو هوایی یا سپاه نمیرسه اما چون ذاتا نیرو زمینی از همه جا سخت تره؛ میشه با در نظر گرفتن این نکته گفت جای خوبیه چون اولا که وسط شهره جای خوش آب و هواییه توش سرسبز و قشنگه و این دوره شما هم دوره خوبیه چون نه به اندازه دوره قبلیش گرم و سوزاننده اس و نه به اندازه دوره های بعدیش سرد و طاقت فرسا(زمستونای اونجا واقعا سخته) کلا معتدله
    یه سری شرایط هست عمومیه و فرق نمیکنه که کدوم گردان یا گروهان افتادی و همه تحمل میکنن ولی یه سری شرایط بستگی به جات و شانست داره
    در مورد استحقاقی حد اقل در مورد خود من هیچکدوم به درد نخورد پوتین هاش که اندازه نیس خشک و سنگینه و پا رو داغون میکنه حتما عوض کنین و یه پوتین سبک و نرم بگیرین لباسا هم همین طور اونا رو بدین یه چیزی هم یر بدین جنس خوب و یه کمی گشادتر از اندازه تون بگیرین. بقیه وسایلی هم که میدن به درد نمیخوره.
    اما خب ذاتا 06 از لحاظ آموزش جای سختگیریه و اصلا شل نمیگیره و سخت ترین آموزش ها رو تقریبا داره همون روز اول که بری بعد از تقسیم یرسی به خط میکنن و آموزشا رو شروع میکنن که اولیش نظام جمع هستش معمولا توی هفته اول بیشترین فشار بدنی، روحی، عصبی رو وارد میکنن البته دوره شما اولش به ماه رمضون خورده نمیدونم چجوری تا میکنن اما روال اینه بعدا به مرور هم سطح فشارا کمتر میشه و هم بدنا آماده میشه و عادت میکنین
    مشکلاتی که معمولا باهاش رو به رو هستین گرما زدگی، عرق سوز شدن(مخصوصا برای افراد تپل و کسایی که پاهاشون بزرگه)، افتادن فشار و ضعف بدنی البته اگه مشکل خاص بدنی نداشته باشید و کمی هم بدنتون آماده باشه دچار مشکل نمیشید.
    مسئله بعدی خوابه که این یکی همه رو اذیت میکنه روزای اول هم خیلی سخت میگیرن هم خسته میکنن و هم وقت خوابش کمتره از طرفی معمولا شبای اول خوب و راحت خوابتون نمیبره که طبیعیه و نگهبانی ها هم که شروع بشه بیشتر تاثیر میذاره که به اونم بعد یه مدت عادت میکنین از طرفی به مرور فشار کمتر و وقت خواب بیشتر میشه.
    شما با چند قشر آدم طرفید یکی فرمانده و جانشینش که بیشترین اختیار رو دارن و سعی کنین هیچ وقت باهاش کل کل نکنید و جلوه خوبی جلوش داشته باشین قشر بعدی گروهبانا هستن که معمولا قشر مهربونی نیستن! بعضی ها شونم بی تربیت و بی لیاقت سعی کنید اصلا بهشون توجه نکنین و درگیر نشین باهاشون و اگه شد باهاشون رفیق شین که هواتونو داشته باشن که البته کم پیش میاد و نفر بعدی افسر وظیفه شماس که بیشتر از همه با شماس افسر وظیفه خودش یه سربازه که معمولا دوره پیاده توی 02 دیده و میاد میشه افسر وظیفه شما. معمولا وقتی که همه فرمانده ها اذیت میکنن افسر وظیفه از اونجایی که خودش سربازه بیشتر درکتون میکه و احساس همدلی داره و هواتون رو در این شرایط داره. سعی کنید باهاش رفیق شید احترامشو داشته باشید(مخصوصا جلو گروهبانا) افسر وظیفه ما هوامونو داشت و پسر خوبی بود.
    تعداد سربازا هم مهمه هر چی بیشتر باشه بهتره و اگه دوره شما دانش آموز (سرباز دیپلمه برای تربیت در کادر ارتش) بگیرن که خیلی خوب میشه هر چی تعداد بیشتر باشه نگهبانی ها، منطقه نظافت و تمرکز و فشار روی شما کمتر میشه.
    یه سری مسئولیت هم هست که بیشتر به ذات شما بستگی داره اگه حوصله اش رو دارید بگیرید بعضیاش مثل انباردار، کلید دار انبار شخصی، اسلحه دار و ... در حد باز کردن بستن یه جاییه و نهایتش نگهبانی نصف میشه بعضیاش مثل منشی و مقسم دردسر بیشتر اما خب اگه زرنگ باشین بعضی کلاسا میپیچه البته مقسمی مکافات زیادی داره صبح ها زودتر بیدار شی و در طول روزم مکافات داره. کلا منشی گری بهتره با فرمانده ارتباط بهتری برقرار میکنی نگهبانیت کمتر و از نوع بهتری(آسایشگاه) میشه و مزایاش بیشتره اما شاید مهمترین مسئولیت ارشد گروهان باشه که من خودم اصلا دوس ندارن چون هی باید با این و اون کل کل کنی اسم بدی و با بچه ها بد بشی البته بهتر اینه که هوای بچه ها رو داشته باشی اما خب سخته اما اگه تشنه قدرت هستین بهترین جایگاهه. نگهبانی هم نداره مرخصی هم خوب میگیره
    یه سری مسئولیت ها هم هست در سطح گردان و هنگ مثل دژبان( با اون دژبان جلو در فرق داره) و ارشد خدمات و اینا که دژبان بودن معمولا مکافات زیادی داره البته بعضی فرمانده ها به دژبانا نگهبانی نمیدن بعضی ها هم میدن.
    به نظر شخص خودم اگه حوصله ندارین مسئولیت نگیرین اگه هم گرفتین ترجیحا منشی!
    اما از نعمتایی که اونجا هست میشه به فضای سبز و درختاش اشاره کرد که روح رو تازه میکنه، بوفه ها که واقعا بهشتن! هر گردان یه بوفه داره علاوه بر اینا توی میدون شرقی هم یه بوفه هست که اونم اگه باز باشه خوبه علاوه بر این تو میدون غربی یه بوفه عقیدتی و یه تعاونی هست که تعاونی تو وقت اداری بازه اما بهترین بوفه در گوشه پادگانه معروف به بوفه کاظم بغل پارکینگ عمومی پاگانه که درش به سمت پاسدارانه و یه پنجره هم به سمت پادگان داره که هر چی بخوای داره اگه هم نداشته باشه سفارش میدی میاره (از جمله نوشیدنی های تگری، میوه، هندونه، ساندویج، پیتزا! و ...)
    نکته بعدی اینکه مواظب سلامتیتون باشین کار نداشته باشین فرمانده چی میگه جو نگیرتتون و خودتونو نکشین اونجا هیچکی جز شما به فکرتون نیست اگه واقعا مشکلی دارین به خودتون فشار نیارین برین بهداری، بیمارستان به تهدید ها هم گوش نکنین از اونجایی که خیلی ها خودشونو به موش مردگی میزنن و الکی میخوان برن بهداری و بپیچونن برخورد فرمانده ها اونجوریه اما اگه واسه شما واقعیه اهمیت بدین کار نداشته باشین بقیه چی میگن چون بعضی صدمات غیر قابل جبرانه
    در مورد تهدیدا هم خیلی هاش الکیه خیلی سخت کسی رو تجدید میکنن در مواردی که دعوا و درگیری با فرمانده طوری که کار بالا بگیره و فرمانده لج کنه و کوناه نیاد و خلافای سنگین (مثلا مواد مخدر) امکان تجدید دوره هست که بازم بستگی به فرمانده و پارتی های احتمالی فرد داره اما شایع ترین مورد نهست غیر موجه یا همون بری دیگه بر نگردی در حد چند روزه که خطر تجدید دور داره کلا شایع ترین تنبیهات تو آموزشی نگهبانی، بازداشت 5شنبه جمعه و باز داشت دفترچه مرخصیه بعضی وقتام دو تا کوله پشتی میندازی با کلاه آهنی.
    در مورد وسایل ممنوعه مثل سیگار و موبایل تا جای ممکن احتیاط کنین و اگه نیاز مبرم و شدید ندارین ترجیحا نبرین چون اونجا تلفن کارتی هست هر گروهانم تلفن داخلی داره، وقت ملاقا حضوری داره و مرخصی های روزبرگ تا با هر کس که میخواید ارتباط داشیته باشید سیگارم اگه میتونید نکشید که بهترین فرصت برای ترک هم هست اگر هم بردید مواظب باشید رد کردن از دژبانی و همچنین آنتن های داخل گروهان! کلا چیز حال به هم زینه اما واقعیه و یه سرس متاسفانه آدم فروش تشریف دارن البته خداییش ما نداشتیم ولی بعضی جا ها هست!
    و در آخر این که دوست عزیز اصلا سخت نگیر اگه بی عدالتی، ناملایمتی دیدی همه رو ندید بگیر و فراموش کن سعی کن چند تا دوست خوب پیدا کنی که اونجا نعمته روزای اول مخصوصا هفته اول سخت ترین دوران بعد به مرور هم راحت تر میشه هم عادت میکنین اون آخراش حالم میکنین فرمانده ها اولش تند و خشنن تا به اصطلاح جای پاشونو محکم کنن اما روز آخر همه با فرمانده ها روبوسی میکنن و میگن و میخندن. با هیچ کس کل کل نکنین به اعصاب مسلط باشین و سعی کنین آستانه تحملتون بالا بره بهونه هم دست کسی ندین تا بخواد توهین یا اذیت کنه.
    بازم اگه سوال خاصی هست بگید
    موفق باشین.
    Last edited by reza8766; 26-08-2011 at 12:07.

  6. 5 کاربر از reza8766 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #4475
    پروفشنال ha789di's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    کـــــــــــــــــــــــــــازرون
    پست ها
    945

    پيش فرض

    دوستان کسی تکمیلی داشته و سپاه فجرشیراز بوده باشه؟
    چند روز اونجا نگه میدارن؟
    برخوردشون چطوره؟
    موقع تقسیم کردن هرکسی رو میفرستن شهر خودشون؟
    Last edited by ha789di; 27-08-2011 at 13:05.

  8. #4476
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    50

    پيش فرض

    سلام

    بچه ها من امشب از شمال به سمت تهران حرکت می کنم، افتادم 01 تهران، میشه آدرسش رو دقیق بگین و یه مسیر خوب (با مترو یا اتوبوس یا تاکسی) که هزینه اش هم کمتر باشه بهم بگین؟ ممنون میشم بار اولمه خودم می خوام برم پادگان 1 شهریور با اتوبوس بردنمون.

  9. #4477
    اگه نباشه جاش خالی می مونه omidsarab's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2010
    محل سكونت
    همین نزدیکیا
    پست ها
    233

    پيش فرض

    دوست عزیز اطلاعات شما غلطه.من خودم در جریان معافی چشم هستم و خودم اقدام کردم.
    آستیگمات نصف نمیشه.
    محاسبه به اینصورته که اگه علامت(مثبت یا منفی) نمره چشم و آستیگمات یکی باشن مثلا هر دو منفی این دو جمع میشن و مجموع حساب میشه.
    با این حساب جمع نمره چشم من میشه 8.75 و معاف میشم؟ کمکم کنید
    اگه معاف شدم با اینکه متولد 72 هستم میتونم معافی رو بگیرم؟
    اگه رفتم دفترچه گرفتم و معاف نشدم باید برم یا میتونم سال دیگه کنکور بدم؟

  10. #4478
    آخر فروم باز Immunology's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2010
    محل سكونت
    Near you
    پست ها
    1,134

    پيش فرض

    با این حساب جمع نمره چشم من میشه 8.75 و معاف میشم؟ کمکم کنید
    اگه معاف شدم با اینکه متولد 72 هستم میتونم معافی رو بگیرم؟
    اگه رفتم دفترچه گرفتم و معاف نشدم باید برم یا میتونم سال دیگه کنکور بدم؟
    من دقیق شماره چشمتونو نمیدونم.یه بار دیگه بزارید.
    علامتای مثبت منفیشم بزار

  11. این کاربر از Immunology بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #4479
    اگه نباشه جاش خالی می مونه omidsarab's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2010
    محل سكونت
    همین نزدیکیا
    پست ها
    233

    پيش فرض

    من دقیق شماره چشمتونو نمیدونم.یه بار دیگه بزارید.
    علامتای مثبت منفیشم بزار

    Od: -3.75 /-1.75 xs
    Os: -2.75 /-1.00 x170
    Pd:60

  13. #4480
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Aug 2011
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2

    پيش فرض

    سلام

    بچه ها من امشب از شمال به سمت تهران حرکت می کنم، افتادم 01 تهران، میشه آدرسش رو دقیق بگین و یه مسیر خوب (با مترو یا اتوبوس یا تاکسی) که هزینه اش هم کمتر باشه بهم بگین؟ ممنون میشم بار اولمه خودم می خوام برم پادگان 1 شهریور با اتوبوس بردنمون.

    سلام
    با مترو میتونی بیای- خط 4 مترو (آزادی-کلاهدوز) رو تا آخر بیا، ایستگاه کلاهدوز پیاده شو. اونجا از هرکی بپرسی راهنماییت میکنه. اگه وسیله هات زیاد نیست با حدود 500-600 متر پیاده روی و اگه زیاده با یه کورس تاکسی میتونی برسی. موفق باشی

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 26 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 26 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •