تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 446 از 2734 اولاول ... 3463964364424434444454464474484494504564965469461446 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,451 به 4,460 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #4451
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    وا هواي بهار است و باده باده ناب
    به خنده خنده بنوشيم و جرعه جرعه شراب
    در اين پياله ندانم چه ريختي پيداست
    كه خودش به جان هم افتاده اند آتش و آب
    فرشته روي من اي آفتاب صبح بهار
    مرا به جامي از اين آب آتشين درياب
    به جام هستي ما اي شراب عشق بجوش
    به بزم ساده ما اي چراغ ماه بتاب
    گل اميد من امشب شكفته در بر من
    بيا و يك نفس اي چشم سرنوشت بخواب
    مگر نه خاك ره اين خرابه بايد شد
    بيا كه كام بگيريم از اين جهان خراب


  2. #4452
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    بر بستر سالي كه گرم است از سوختن عاطفه ها
    با كودكي ام همخوابه شدم
    و بارور شدم از افسانه ي باورها
    اي قابله ي اميد از رحم يأس
    افسانه ي باورم را از رحم خارها متولد كن

  3. #4453
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    نمیدانم چرا فکر میکنی پرنده ها هنوز هم سیب می خورند
    آنهم در روزگاری که همه گوشتخوار شده اند.
    من که امروز هر چه سیب سرخ به دلم تعارف کردم
    بالا آورد
    گرچه،
    قبل از آن زمان که سیبهای سرخ
    در هورمُن دروغ پرورش داده شوند تا فریباتر جلوه کنند،
    دل ما هم اهل سیب و شعر و شراب بود
    اما روزگار عوض شد

    حالا دل ما صبحها
    جگر کباب شده اش را روی ذغالهای "ساخت دوستان" باد میزند
    و شبها آه تاسف دود می کند
    که ای کاش هنوز آن درخت سیب باغچهء سهراب بود
    تا ما هم به جای بامجان سوخته که شکلش را عوض کرده اند
    قدری سیب بخوریم

  4. #4454
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    من در اين تاريكي
    من در اين تيره شب جانفرسا
    زائر ظلمت گيسوي توام
    گيسوان تو پريشانتر از انديشه ي من
    گيسوان تو شب بي پايان
    جنگل عطرآلود
    شكن گيسوي تو
    موج درياي خيال
    كاش با زورق انديشه شبي
    از شط گيسوي مواج تو من
    بوسه زن بر سر هر موج گذر مي كردم
    كاش بر اين شط مواج سياه
    همه ي عمر سفر مي كردم

  5. #4455
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    اين مثنوي حديث پريشاني من است بشنو كه سوگنامه ويراني من است
    گفتي غزل بگو غزلم شور و حال مرد بعد از تو حس شعر فنا شد و خيال مرد
    گفتم مرو كه تيره شود زندگاني ام با رفتنت به خاك سيه مي نشانيم
    گفتي زمين مجال رسيدن نمي دهد بر چشم باد فرصت ديدن نمي دهد
    وقتي نقاب محور يكرنگ بودن است معيار مهرورزيمان سنگ بودن است
    ديگر چه جاي دلخوشي و عشق بازي است اصلا كدام احمق از اين عشق راضي است
    اين عشق نيست فاجعه قرن آهن است من بودني كه عاقبتش نيست بودن است
    حالا به حرفهاي غريبت رسيده ام فهميد ه ام كه خوب تو را بد شنيده ام
    حق با تو بود از غم غربت شكسته ام بگذار صادقانه بگويم كه خسته ام
    بيزارم از تمام رفيقان نارفيق اينها چقدر فاصله دارند تا رفيق
    من را به ابتذال نبودن كشانده اند روح مرا به مسند پوچي كشانده اند
    تا اين برادران رياكار زنده اند اين گرگ سيرتان جفاكار زنده اند
    يعقوب درد ميكشد و كور مي شود يوسف هميشه وصله ناجور مي شود
    اينجا نقاب گرگ به كفتار مي زنند منصور را هر آينه بر دار ميزنند
    اينجا كسي براي كسي كس نمي شود حتي عقاب در خور كركس نمي شود
    جايي كه سهم مرد به جز تازيانه نيست حق با تو بود ماندنمان عاقلانه نيست
    ما مي رويم گرچه دلمان جاي ديگر است ما ميرويم هر كه بماند مخير است
    ما ميرويم گرچه ز الطاف دستان بر جاي جاي پيكرمان زخم خنجر است

  6. #4456
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تا سر كوه ستاره واسه ديدنت دويدم
    صد دفه زانو شكستم ‚‌ اما پا پس نكشيدم
    گفتي گوش به زنگ مي موني ‚ تا بازم برات بخونم
    اما رفتي و نموندي ‚ تا تك وتنها بمونم

  7. #4457
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    منم شهره شهرم به عشق ورزیدن
    منم که دیده نیالودم به بد دیدن
    وفاکنیم وملامت کشیم وخوش باشیم
    که در طریقت ما کافریست رنجیدنبه پیر میکده گفتم چیست راه نجات
    بخواست جام می وگفت رازپوشیدن

  8. #4458
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    نه می خوردو نه می خوابید
    نه می پیچید ، نه می تابید
    نگاهش خسته بود اما...
    به جایی دور می تازید
    ومن حالا
    به پشت پنجره ، تنها
    برایش اشک می ریزم
    و دستم را
    برایش می برم بالا
    و می خوانم دعا
    اما !!

  9. #4459
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    اگر مردی می شناسی
    که بیش از من تو را دوست می دارد
    او را به من نشان بده
    تا به او تبریک بگویم.
    و پس از آن ، او را بکشم
    ------
    چه خشن

  10. #4460
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    چه شعر قشنگي خوشم اومد
    ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــ
    من مي گم به روزا شك كن
    تو مي گي بهم كمك كن
    من مي گم خدانگهدار
    تو مي گي تا چي بخواد يار
    من مي گم كه تا قيامت
    برو زيبا به سلامت
    پشت پات آب نمي ريزم
    كه نروننت عزيزم

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 4 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 4 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •