تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 441 از 2734 اولاول ... 3413914314374384394404414424434444454514915419411441 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,401 به 4,410 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #4401
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    مي خواهم خودم برايت بنويسم!
    مي بيني؟ بي بي ِ دريا!
    ديگر كارم به جوانب ِ جنون رسيده است!
    مي ترسم وقتي كه - گوش ِ شيطان كر! -
    از اين هجرت ِ بي حدود برگردي،
    ديگر نه شعري مانده باشد،
    نه شاعري!
    كم كم ياد گرفته ام به جاي تو فكر كنم،
    به جاي تو دلواپس شوم،
    حتا به جاي تو بترسم!
    چون هميشه كنار ِ مني!
    كنارمي، اما...
    صد داد از اين «اما

  2. #4402
    پروفشنال Mehrshad-msv's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    زمین - کرج
    پست ها
    752

    پيش فرض

    نقل قول نوشته شده توسط magmagf
    مي خواهم خودم برايت بنويسم!
    مي بيني؟ بي بي ِ دريا!
    ديگر كارم به جوانب ِ جنون رسيده است!
    مي ترسم وقتي كه - گوش ِ شيطان كر! -
    از اين هجرت ِ بي حدود برگردي،
    ديگر نه شعري مانده باشد،
    نه شاعري!
    كم كم ياد گرفته ام به جاي تو فكر كنم،
    به جاي تو دلواپس شوم،
    حتا به جاي تو بترسم!
    چون هميشه كنار ِ مني!
    كنارمي، اما...
    صد داد از اين «اما
    از قواعد معمول
    شب
    سکوت و تردید , باران در حال ریزش بر روی خیابان های بیعابر
    تردد اشیائ متحرک بی روح
    لبخند سرودن گاه به گاه فراموشی
    دلتنگی اشکار , حسرت های پنهان
    و هزاران پرده دری های بیو اسطه از طعنه های هر کس و هر ذهن بیپنجره
    این همه اتفاق
    این همه روز
    ای همه ساعت
    که حتی یک ثانیه از حرکت باز نمیماند برای چیست؟
    من از اتفاق های همینطوری میترسم
    قلب که بارها شکست و تپیدنش هنوز اتفاقی است
    سنگ چین های ته مانده و خسته از پاهای من
    و هر چه از نفیر برگ میگذرد و سلامی به درخت نمیکند
    صورتک های عجیب و غریب یک مشت سوال بی جواب
    و مردمی که با دست پس میزنند و درد پایشان هنوز روی قلب خسته ی من است
    و مردمی که به جای درخت , برج میبینند و به جای یک فضای بی الایش و مسرور خواستن
    چارچوبی از قواعد معمول مثل خوره به جانشان افتاده است
    من از شتاب
    من از اضطراب این آدمهای ناشناس
    به تنگ آمده ام

  3. #4403
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    مردي با كوله باري از نفرت وُ رسالتٍ سنگينِ پدر
    هفت و نيم هر شب
    مغبون و دل شكسته
    به خلوتِ خانه بر مي گردد
    با بغلي از خزه هاي خيس
    و سراسر شب را بر سينه مي نشاند
    با باريكه‌ي نوري در دل :
    شايد فردا آسمان نيلي باشد.

  4. #4404
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    به یاد گذشته
    آن رخ شاداب و زیبا یادم آید
    آن همه ناز و تمنا، یادم آید
    گونه ات چون برگ گل بود و دلم را
    برده بود آسان به یغما، یادم آید
    با غرور و ناز، هر جا می گذشتی
    می شدم محو تماشا، یادم آید
    دل چنان در دام زلفت بود حیران
    مثل صیدی مانده تنها، یادم آید
    قصه ی زیبائیت ورد زبانها
    بود، در اینجا و آنجا، یادم آید
    حالیا بنشسته بر سر برف پیری
    باز هم آن عشق و رؤیا یادم آید
    حیف، گم شد دیگر آن شور و جوانی
    زان گذشته، داستان ها یادم آید

  5. #4405
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دل سير از سياحت كشتارگاه عشق
    مشتاق دشت بي حصار آزادي
    همواره
    در معبر قرق
    قلب نجيب خود را آماج مي كنند
    غم مي كشد دلم
    غم مي برد دلم
    بر چشم هاي من
    غم مي كند زمين و زمان تيزه و تباه
    آيا دوباره دستي
    از برترين بلندي جنگل
    از دره هاي تنگ
    صندوقخانه هاي پنهان اين بهار
    از سينه هاي سوخته صخره هاي سنگ
    گل خارهاي خونين خواهد چيد ؟

  6. #4406
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    ديگه قلبت نگرون نيست واسه مردن قناري
    ديگه اشكاي قشنگت ، نميشه رو گونه جاري
    ديگه اون نگاه سردت ، نمي گه ازم جدا شو
    يا كه خنده هاي گرمت ، نمي گه رنگ خدا شو

  7. #4407
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    وقتي قراري ما بين ِ نگاه ِ من
    و بي اعتنايي نگاه ِ تو نيست،
    ساعت به چه كار ِ من مي آيد؟
    مي خواهم به سرعت ِ پروانه ها پير شوم!
    مثل ِ همين گل ِ سرخ ِ ليوان نشين،
    كه پيش از پريروز شدن ِ امروز
    مي پژمرد!

  8. #4408
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    همه جا و هیچ جا
    پست ها
    447

    پيش فرض

    در راه عشق وسوسه ي اهريمني بسي ست
    پيش آي و گوش دل به پيام سروش كن

  9. #4409
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    نمي دانم چرا همه مي خواهند،
    طناب ِ اميدم را
    از بام آمدنت ببرند!
    مي گويند،
    بايد تو مي رفتي تا من شاعر شوم!
    عقوبتِ تكلم اين هشمه ترانه را،
    تقدير مي نامند!
    حالا مدتي ست كه مي دانم،
    اكثر اين چله نشين ها چزند مي گويند!
    آخر از كجاي كجاوه ي كج كوك جهان كم مي آيد،
    اگر تو از راه دور ِ دريا برگردي؟
    آنوقت ديگر شاعر بودنم چه اهميتي دارد؟
    همين نگاه نمناك
    همين قلب ِ بي قرار
    جاي هزار غزل عاشقانه را مي گيرد !

  10. #4410
    Banned مومن خدا's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,266

    پيش فرض

    در این غوغای بی آبی که خشکیده همه لبها...به پیش من بیا تو ای هم جانها...

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 6 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 6 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •