دلَـم آرامـش ميخـواهَـد ...
دَر بـﻰ دلهُـره تَـريـטּ آغـــوش ِ دنيـــا ..
دلَـم آرامـش ميخـواهَـد ...
دَر بـﻰ دلهُـره تَـريـטּ آغـــوش ِ دنيـــا ..
.و کلمات
سالها بعد خواهند فهمید
که با آنها چه گفته ام
سالها بعد
که نه چیزی از من خواهد ماند
و نه از این سرگشتگی
یک نفر رفت و ...
یک نفر جا ماند...
یک نفر تا همیشه تنها ماند!...
به سلامتیِ خودمون
که تویِ هر آآآآه ه ه... کشیدنمون
یادِ آدمهایی هستیم
که بد کردن باهامون ...
خـــ ـــ ــ ـ ــــدایا
بالاتر از بهشت هم داری ؟ ؟ ؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
برای زیرِ پای مادرم میخواهم..![]()
کاش راستش را میــگفتے
نگاهت خیس
لبانت لرزان
و دلت عجیبـــ گرفته بود
میــــدانم !
نگفتے که نشکنم
اما
شکستمــ
!
زندگے قطرہ قطرہ ذوب مےشود،
آنچہ باقے مےماند(دوستےھاست)
و آنچہ قلبھا را تباہ مےکند(جدایےھاست)
و آنچہ مرحمے بر دل مےگذارد(خاطرہ ھاست)...
شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم
خداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم
خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم
در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم
خداحافظ / سید مصطفی تقوی
Last edited by Ahmad; 16-10-2012 at 15:57. دليل: اضافه کردن نام شعر و شاعر
خسته ام... از تو نوشتن...
کمی از خودم می نویسم.
این "منم" که
دوستت دارم ...
می نویسم که تو بخوانى، اما حیف !
دیگران عاشقانه هاى مرا می خوانند و یاد عشق خودشان می افتند !
و تو…
حتى نگاه هم نمی کنى …!
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)