تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 44 از 137 اولاول ... 344041424344454647485494 ... آخرآخر
نمايش نتايج 431 به 440 از 1366

نام تاپيک: نثرهای عاشقانه

  1. #431
    پروفشنال آرسـام's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    شما کجاست؟
    پست ها
    932

    پيش فرض

    بچه ها شوخي شوخي به گنجيشكا سنگ ميزنن
    ولي گنجيشكا جدي جدي ميميرن
    آدما شوخي شوخي به هم زخم ميزنن
    ولي قلبها جدي جدي ميشكنن
    تو شوخي شوخي به من لبخند زدي
    ولي من جدي جدي عاشقت شدم
    تو هم يه روز شوخي شوخي تنهام ميزاري
    منم جدي جدي بي تو ميميرم !

  2. #432
    داره خودمونی میشه P30 Love's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    36

    پيش فرض

    خواستم هديه اي برايت بفرستم
    گل گفت:مرا بفرست
    تا با عطر خود او را شاد سازم
    گفتم:او خودش گل است.
    خار گفت:مرا بفرست تا به چشم دشمنانش فرو روم
    گفتم :او آنقدر مهربان است كه دشمن ندارد.
    بلبل گفت:مرا بفرست تا با آوازم او را شاد سازم
    گفتم:نه او خوش صداست .
    ناگهان صداي قلبم به گوشم رسيد
    صداي تاپ تاپ قلبم بود
    كه مي گفت:مرا بفرست تا دوستش بدارم
    پس خالصانه به تو تقديم مي كنم.

  3. #433
    داره خودمونی میشه P30 Love's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    36

    پيش فرض

    عشق زاده با ماست
    عاشق می اییم
    اما
    به رسم روزگار فراموش می کنیم
    می شکنیم و شکسته می شویم
    اما
    زمانی عاشق بودن
    از نفس کشیدن سا ده تر بود
    به سادگی شعر سهراب
    به سادگی نوای نی
    وای از ادمها....

  4. #434
    داره خودمونی میشه P30 Love's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    36

    پيش فرض

    در عشق دستهای مرا

    تا که تو از پشت بسته ای

    از من

    مخواه

    از من مخواه عشق

    در دستهای

    بسته

    سخاوت نیست

  5. این کاربر از P30 Love بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #435
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    اولین بار که شیطان را دیدم در بهشت بود. در موردش چیزهایی شنیده بودم اما از نزدیک با او برخوردی نداشتم. می دانستم که بر سر سجده نکردنش بر من، مورد غضب قرار گرفته اما سعی کردم وانمود کنم در مورد او چیزی نمیدانم... اولین برخوردمان بسیار عادی بود . اول از اب و هوا گفتیم و بعد از تازه های خلقت و بعد هم نمی دانم چگونه موضوع به سیب سرخ کشیده شد و حــــوا زن عجول من هوس خوردن سیب به سرش زد و ... خلاصه این بود داستان امدن ما به زمین! از ان روز هزاران سال می گذرد و در این سالها چندین بار شیطان رابا اشکال مختلف و با ظواهری متفاوت دیدم اما دیگر رفتارمان با هم عادی نبود دیگر هردو می دانستیم که با هم دشمن هستیم. اخرین باری که او را دیدم امروز بود، امروز صبح با همان شمایل روز نخست.

    صبح وقتی از خانه خود بیرون امدم به میدان شهر رفتم در شلوغی شهر ودر میان جمعیت بودم که نا گهان با همهمه مردم نگاهم به ان سو کشیده شد . شیطــــان بر بلندای شهر ایستاده بود. رو در روی ما و با دست ما را به سکوت فرا می خواند. سکوت بر شهر حاکم شد، همه منتظر بودیم که علت امدنش را بدانیم .او چیزی نگفت، فقط پس از نگــــاه کردن به چهره تک تک انسانهای زمین مکثی کرد وسپس در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود به خاک افتاد و درمقابل ما انسانها سجـــــده کرد...

    وقتی بر خواست سر به اسمان بلند کرد وفریاد زد: خدایا! ای کاش ان روز که فرمودی سجده کن تسلیم امرت می شدم ، اگر در ان روز سجده می کردم سجده ام برعظمت خلقت تو بود اما سجده امروز من بر مکر و حیله ایست که در وجود این موجودات می بینم... وای بر من که این جماعت در فریب و نیرنگ گوی سبقت از من ربودند. خدایا دیگر نه تو را دارم نه کسی را برای گمراه کردن!

  7. #436
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    برای زیستن شادمانه خود را باور کن، اما مست غرور هرگز. راضی باش، لیکن بدان که همیشه می توانی فراتر روی. عشق رابزرگوارانه بپذیر، و همواره آماده ایثار بیشتر. در کامیابی و پیروزی فروتن باش و در شکست پردل. آرامش و امنیت را به دیگران ارزانی دار،تا همان به تو بازگردد. شادزی! که تو خود شگفت انگیزی. ... !

  8. #437
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    رویاهایم دیدم که با خدا گفتگو میكنم! خدا پرسید:پس تو میخواهی با من گفتگو كنی. من در پاسخش گفتم :اگروقت دارید! خدا خندید،گفت: وقت من بی نهایت است. در ذهنت چیست كه میخواهی از من بپرسی؟ پرسیدم ؟ چه چیز بشر تو را سخت متعجب میكند؟ -اینكه آنها از كودكی شان خسته میشوند،عجله دارند كه بزرگ شوند. و بعد دوباره پس از مدتها،آرزو میكنندكه كودك باشند! -اینكه آنها سلامتی خود را از دست میدهند تاپول به دست آورند. و بعدپولشان را از دست میدهندتا سلامتی خود را دوباره به دست آورند! -اینكه با اضطراب به آینده نگاه میكنند و حال را فراموش میكنند. بنابر این نه در حال زندگی میكنند نه درآ ینده ! -اینكه آنها به گونه ایی زندگی میكنند كه گویی هرگز نمی میرند! و به گونه ایی می میرند كه گویی هرگز زندگی نكرده اند. دستهای خدا دستانم را گرفت . برای مدتی سكوت كردیم. من دوباره پرسیدم:به عنوان یك پدر! میخواهی كدامیك از درسهای زندگی را فرزندانت بیاموزند؟ -بیاموزند كه آنها نمیتوانند كسی را وادار كنند كه عاشقشان باشد، همه كاری كه آنها میتوانند بكنند این است كه اجازه دهند كه خودشان دوست داشته باشند! -بیاموزند كه درست نیست خودشان را با دیگران مقایسه كنند. -بیاموزند كه فقط چند ثانیه طول میكشد تا زخم های عمیقی در قلب آنان كه دوستشان داریم ایجاد كنیم. اما سالها طول میكشد تا آن زخم ها راالتیام بخشیم. -بیاموزند ثروتمند كسی نیست كه بیشترین ها را دارد كسی است كه به كمترین ها نیاز دارد! -بیاموزند كه آدمهایی هستند كه آنها را دوست دارند،فقط نمیدانند كه چگونه احساساتشان را نشان دهند. -بیاموزند كه دو نفر میتوانند با هم به یك نقطه نگاه كنند و آنرا متفاوت ببینند! - بیاموزند كه كافی نیست فقط آنها دیگران را ببخشند بلكه لازم است آنها خود را نیز ببخشند! من با خضوع گفتم: از شما به خاطر این گفتگو متشكرم. آیا چیز دیگری هم هست كه دوست داری فرزندانت بدانند !؟ خداوند لبخند زد و گفت : فقط این كه بدانند من اینجا هستم همیشه

  9. #438
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    بهترین دوست اون دوستی كه بتونی باهاش روی یك سكو ساكت بنشینی و چیزی نگی و وقتی ازش دور میشی حس كنی بهترین گفتگوی عمرت رو داشتی. ما واقعاً تا چیزی را از دست ندیم، قدرش را نمی‌دونیم، ولی در عین حال تا وقتی كه چیزی رو دوباره بدست نیاریم، نمی‌دونیم چیزی را از دست دادیم. اینكه تمام عشقت رو به كسی بدی، تضمینی بر این نیست كه اون هم همین كارو بكنه پس انتظار عشق متقابل نداشته باش، فقط منتظر باش تا اینكه عشق آروم تو قلبش رشد كنه و اگه اینطور نشد، خوشحال باش كه توی دل تو رشد كرده. در یك دقیقه میشه یك نفر رو خرد كرد، در یك ساعت میشه كسی را دوست داشت و در یك روز میشه عاشق شد ولی یك عمر طول میكشه تا كسی رو فراموش كرد. دنبال نگاه‌ها نرو، چون میتونن گولت بزنن، دنبال دارایی نرو چون كم‌كم افول می‌كنه دنبال كسی برو كه باعث بشه لبخند بزنی چون فقط با یك لبخند میشه یه روز تیره را روشن كرد. كسی را پیدا كن كه تو را شاد كنه. دقایقی توی زندگی هستن كه دلت برای كسی اونقدر تنگ میشه كه میخوای اونو را از رویات بیرون بكشی و توی دنیای واقعی بغلش كنی. رویایی رو ببین كه میخوای. جایی برو كه دوست داری. چیزی باش كه میخوای باشی. چون فقط یك جون داری و یك شانس برای اینكه هر چی دوست داری انجام بدی. آرزو می‌كنم به اندازه كافی شادی داشته باشی تا خوش باشی، به اندازه كافی بكوشی تا قوی باشی، به اندازه كافی اندوه داشته باشی تا یك انسان باقی بمونی و به اندازه كافی امید تا خوشحال بمونی. همیشه خودتو جای دیگران بگذار، اگر حس میكنی چیزی ناراحتت میكنه، احتمالاً دیگران را آزار میده. شادترین افراد لزوماً بهترین چیزها رو ندارن، اونا فقط از اونچه تو راهشون هست بهترین استفاده رو میبرن. شادی برای اونایی كه گریه می‌كنن و یا صدمه می‌بینن زنده است. برای اونایی كه دنبالش میگردن و اونایی كه امتحانش كردن. چون فقط اینها هستن كه اهمیت دیگران رو تو زندگیشون میفهمن. عشق با یك لبخند شروع میشه، با یك بوسه رشد میكنه و با یك اشك تموم میشه. روشنترین آینده همیشه روی گذشته فراموش شده، شكل میگیره. نمیشه تا وقتی كه دردها و رنجها را دور نریختی، توی زندگی به درستی پیش بری. وقتی به دنیا اومدی، تو تنها كسی بودی كه گریه می‌كردی و بقیه می‌خندیدن. سعی كن یه جوری زندگی كنی كه وقتی رفتی، تنها تو بخندی و بقیه گریه كنن.

  10. این کاربر از bidastar بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #439
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    وقتی دلتنگ شدی به یاد بیار کسی رو که خیلی دوست داره. .وقتی ناامید شدی به یاد بیار کسی رو که تنها امیدش تویی. وقتی پر از سکوت شدی به یاد بیار کسی رو که به صدات محتاجه. وقتی دلت خواست از غصه بشکنه به یاد بیار کسی رو که توی دلت یه کلبه ساخته. وقتی چشمات تهی از تصویرم شد به یاد بیار کسی رو که حتی توی عکسش بهت لبخند میزنه. وقتی به انگشتات نگاه کردی به یاد بیار کسی رو که دستای ظریفش لای انگشتات گم میشد. وقتی شونه هات خسته شد به یاد بیار کسی رو که هق هق گریش اونها رو می لرزوند

  12. #440
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    مردم در همه جای دنیا عاشق می شوند، از عشق دست می کشند یا در عذاب عشقند. عبارات عاشقانه به شما کمک می کند تا عمیق ترین افکار و احساساتتان را در زمانهایی که کلمات به راحتی بر زبانتان جاری نمی شوند، ابراز کنید. در اینگونه مواقع علیرغم تمام تلاشتان برای پیدا کردن کلمات و جملات، هیچ کلمه ای به ذهنتان نمی رسد. ممکن است ذاتاً یک نویسنده یا شاعر به دنیا نیامده باشید، درست است. اما توانایی انتخاب دارید. پس بهترین و زیباترین عبارت عاشقانه را انتخاب کنید که حرف دلتان را به عزیزتان برساند تا او بفهمد که در عمق ذهن و قلبتان چه می گذرد. وقتی کلمات به یاریتان نمی آیند، اجازه بدهید عبارات عاشقانه کمک حالتان باشند. اجازه بدهید عبارات عاشقانه به شما کمک کند افکارتان را به زیبایی بر صفحه کاغذ نقاشی کنید. چه برای کارت تبریک روز ولنتاین باشد، چه برای سالگرد دوستی یا ازدواج، یا نامه ها یاایمیل های عاشقانه، اگر نمی دانید چه بگویید و چه بنویسید، اصلاً نگران نباشید. با عبارات عاشقانه عشقتان را جاری کنید و ببینید که این جملات چطور به کارت، نامه یا پیام شما جان می بخشد.

  13. این کاربر از bidastar بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •