تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 432 از 638 اولاول ... 332382422428429430431432433434435436442482532 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,311 به 4,320 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #4311
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    حالا که رفته ای

    پرنده ای آمده است

    در حوالی همین باغ روبرو

    هیچ نمی خواهد ،

    فقط می گوید : کو کو ….

  2. 6 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #4312
    پروفشنال barani700's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    IRAN
    پست ها
    994

    پيش فرض

    مادر بباف آرام گيسوي ترم را
    يادم بده تا گيسوان دخترم را . . .

    يادم بده وقتي دلش مي گيرد از غم
    بايد چگونه دور او بال و پرم را . . .

    يادم بده تا عاشقش باشم هميشه
    حتي اگر با سنگ هر حرفش سرم را . . .

    يادم بده هر شب در آغوشش بگيرم
    از چشم هایش دوست دارم مادرم را . . . !

    يادم بده هرگز نرنجم ، آه يعني
    بايد نرنجم او كه دارد باورم را . . . ؟

    مادر ببخش آرام جانم ، مهربانم
    تا بعد تو من هم همينسان دخترم را !

  4. این کاربر از barani700 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #4313
    پروفشنال barani700's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    IRAN
    پست ها
    994

    پيش فرض

    غارتگر کوه و دشت و جنگل ای عشق!
    ای رهزن با نام مبدل ای عشق
    محکوم به حبس ابدی در دل من
    ای متهم ردیف اول ای عشق

  6. این کاربر از barani700 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #4314
    پروفشنال barani700's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    IRAN
    پست ها
    994

    پيش فرض

    چه قدر کودکانه مدادت در دست و
    خط می کشی بر هر چه سـفـید می بینی

    و نـمی دانی گر چه سفید نیستم
    اما پاک نـمی شوم

  8. این کاربر از barani700 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #4315
    پروفشنال barani700's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    IRAN
    پست ها
    994

    پيش فرض

    گل من قلبت را به خداوند سپار
    آن همه تلخی وغم، این همه شادی وایمانت را
    گاهی از عشق گذر کن و دلت را بسپار
    به خداوندی که خوب می داند گل من
    سهم تو از دل چیست!
    گاه دلتنگ شوی، گاه بی حوصله و سخت وغریب
    زمانی راهم، غرق شادی و پر از خنده ی عشق
    همه را ای گل ناز به خداوند سپار
    خاطرت جمع عزیز
    که عدالت خصلت مطلق اوست
    گل نازم این بار چشم دل را واکن
    دست رد بر دل هر غصه بزن
    حرفهایت را گرم و آرام و بلند به خداوند بگو
    عشق را تجربه کن
    حرف نو را این بار از لب شاد چکاوک بشنو
    قطره آبی بچکان بر کویر دل و بر بایر این عاطفه ها
    ...
    گل من در این سال که پر از روز و شب است
    و پر از خاطره های تازه
    چشم دل را نو کن
    و شبیه شب و شبنم، غرق موسیقی باش
    لحظه ها می گذرند
    تند و بی فاصه از هم
    ....
    مثل آن لحظه که دیروز شد و مثل آن روز
    که انگار گلم هرگز از ره نرسید
    آری ای خوب قشنگ
    زندگی آمدن و رفتن نیست
    خاطره ها هستند؛ گاه شیرین و گهی تلخ و غریب
    بهتر آنست که در روز جدید
    فکر را نو بکنیم
    عشق را سر بکشیم
    بنشانیم سر سفره نور
    خانه اش را بتکانیم و سپس
    هر در و پنجره را سوی چشمان خدا وا بکنیم
    روز نو آمده است
    کاش این بار گلم
    با دل گرم زمین عهد ببندیم دگر
    قدر بودن ها را خوب تر میدانیم

  10. #4316
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    نمی شود بگذاری تورا نگاه کنم ؟
    نمی شود که نگاهی به قرص ماه کنم؟

    نمی شود بدرخشی به سرزمین دلم؟
    نمی شود شب دل را چنان پگاه کنم؟

    نمی شود بگذاری که شانه هایت را
    برای این تن تاخورده تکیه گاه کنم؟

    نمی شود که بمانی کنار من تا من
    به زیر سایه ی مهرت کمی پناه کنم؟

    اگرچه عشق مرا اشتباه می دانی
    نمی شود بگذاری که اشتباه کنم؟

    اگر که دل به تو دادن گناه بوده نخست
    نمی شود که من این بار هم گناه کنم؟

    نمی شود بنشینی؟ نمی شود نروی؟
    که زیر چتر تو احساس سر پناه کنم؟

    نمی شود بگذاری که لااقل این بار
    به عشق بی ثمر خود تو را گواه کنم؟


    هوروش نوايي


  11. 3 کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #4317
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    هیچ کس نمی داند

    برای نوشتن همین چند خط ساده

    خودکار چه دردی کشیده است

    …………………………………….

    با چه زبانی به این جماعت بگویم

    که آشنای هیچ کدامتان نیستم

    که عاجزترین اعتراف زمینم

    سری در آسمان دارم

    و دعای خیری که هرگز

    از دستانم بالاتر نرفت…

  13. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #4318
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    عطر پيرهنت

    شفايم داد

    نگفته بودند يوسف

    خواهر دارد ..

  15. 6 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #4319
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    قرار عاشقی از یاد تمام پنجره ها رفته

    و او دیگر هیچ پنجره ای را باز نمیکند

    تا تمام اتاق، سلام های خنکی باد را در آغوش بگیرند

    آه . . . ! جذر و مد های دریا مرا به یاد خانه می‌اندازد

    بالاتر از دماوند

    آنجا که ماده اقاقی‌ها هر روز به گل می‌‌نشینند

    و قاصدکها

    با خبرهای خوش در راهند

    شنبه ها هنوز خوابم می‌اید

    وقتی باران به شیشه میزند

    و فرشتگان

    با التماس دنبال سرپناهی میگردند

    جهان اگر دست من بود

    شاید آنرا چه رنگی می‌زدم. . . ؟

  17. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  18. #4320
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    زندگی چشم می گذارد

    و تو

    می روی در خودت قایم می شوی

    گم می شوی ...

  19. 5 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •