خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
[ + افزودن آگهی متنی جدید ]
از کوچه پرسیدم نشانت را نمی دانست
آن کفشهای مهربانت را نمی دانست
رنجیده ام از آسمان ، قطع امیدم کرد
دنباله ی رنگین کمانت را نمی دانست
اینگونه سیب سرخ هم از چشمم افتاده ست
شیرینی اش ، طعم لبانت را نمی دانست
قیچی شدم ، بال و پرم را یک به یک چیدم
ســـَمت ِ وسیع ِ آسمانت را نمی دانست
لای ورقها ، نامه ها ، دفترچه ها گشتم
حتی کتابی داستانت را نمی دانست
مي خواهم و مي خواستمت تا نفسم بود
مي سوختم ازحسرت و عشق تو بسم بود
عشق تو بسم بود ه اين شعله بيدار
روشنگر شب هاي بلند قفسم بود
دست من و آغوش تو هيهات كه يك عمر
تنها نفسي با تو نشستن هوسم بود
لب بسته و پر سوخته از كوي تو رفتم
رفتم به خدا گر هوسم بود بسم بود
افسوس امکان ندارد
وقتی هوا آفتابی ست
یکریز باران ببارد
سلام
خبرت هست كه بي روي تو آرامم نيست..؟
زندگی ام
از تولد تا . . .
تو
و از تو تا . . .
نبودنت،
به دو نیم شد.
زمین هیچگاه سراسر روشن نبوده است.
من با زمین می چرخم،
یا زمین دیگر نمی چرخد،
که روز بر نمی آید؟
---------- Post added at 01:52 PM ---------- Previous post was at 01:49 PM ----------
حتی میان این شلوغی ها ، خالی ست جای تو زمانی که،
حال مرا حتی نمی فهمد، چشمان خیس آسمانی که...
سخت است شاید باورش اما ، من هم نمی دانم چه می خواهم!
من هم نمی دانم چراهستم! گیرم تو دردم را بدانی که...
من یک غزال سرکشم هرچند، دردام چشمان تو افتادم
یک لحظه از بند تورا اما ، با وسعت کل جهانی که...
"خوشبخت" یعنی اینکه دستانت تنها به دست "من" سندخورده ست
خوشبخت یعنی اینکه "ما" باشیم ، یعنی نباشد "دیگرانی" که...
باران ببارد نم نم وُ نم نم ،ما زیر چتر آسمان باشیم
من پابه پایت ساکت و آرام... آن وقت تو شعری بخوانی که ...
"هرجا که باشم یاد تو هستم" گفتی قرار قصه این باشد
گفتی و من مثل تو خندیدم ٬ دور از نگاه این و آنی که...
"آرام جان خسته ام هستی. آرام جان خسته ات باشم؟"
گفتی وُ باور کردمت اما ٬ باید کنار من بمانی که ...
هر روز بین رفتن و ماندن ... راه مرا چشم تو می بندد
می خواهم از تو بگذرم اما ... آن قدر خوب و مهربانی که...
سلام
از وقتي از پيشم رفتي .. همه خنده هام وارونه شدن..!
ای آن که دستم را گرفته ای،هر که هستی،
بدون یک چیز،همه چیز بی فایده ست،
پیش از آنکه مرا بیش از این بیازمایی،
منصفانه هشدارت میدهم
من نه آنم که گمان میکنی،
بس متفاوتم.
کیست که میخواهد پیرو من شود؟
کیست که داوطلب است تا دستخوش هیجان های من شود؟
راه مشکوک است،نتیجه نامعلوم،شاید ویرانگر،
باید دست از هر چیز دیگر بشویی،
از تو خواهم خواست که من،
تنها و یگانه معیار تو باشم،
حتی نوآموزیت طولانی و مشقت بار خواهد بود،
باید تمام نظریه های پیشین زندگی ات را رها کنی،
و همه ی هم نوایی ات را با زندگان پیرامونت.
پس اینک مرا واگذار،
پیش از آنکه خود را بیشتر بیازاری،
دست از شانه ام بردار،
رهایم کن و به راه خود برو.
والت ویتمن
در آغوشم بگیر
بگذار برای آخرین بار گرمی دستت را حس کنم
و مرا ببوس تا با هر بوسه ات به آسمان پرواز کنم
نگاهم کن و التماسم را در چشمانم بخوان
قلبم به پایت افتاده است نرو
لرزش دستانم و سستی قدمهایم را نظاره کن
تنها تو را می خواهم
بگذار دوباره در نگاهت غرق شوم
و بگذار دوباره در آغوشت بخواب روم
خندت برام آهنگه - سکوت من یه فریاده ... فریادی که در باده
سلام ...
ای که دلم برات تنگه
خندت برام آهنگه
افسوس دلت از سنگه
تو چشمات پره نیرنگه
اشکم مثل بارونه
غم برام فراوونه
سکوت من یه فریاده
فریادی که در باده
تو یه کوهی و من دره
تو دنیایی و من ذره
نگاه کن تو چشم خستم
تو یه گرگی و من بره
من تو خواب و رویا
دنبال تو گشتم
دستات و گرفتم
از سراب گذشتم
.
بکش دل را شهامت کن
مرا از غصه راحت کن
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)
قوانين ايجاد تاپيک در انجمن
جواب بصورت نقل قول
