«امير» فكر اين شوك ويرانگر را نكرده بود ...
دوباره «هافبك» شدن «مجيدى مهاجم» زمان مى برد
خط هافبك استقلال كارايى لازم را در ۴ ديدارى كه اين تيم پشت سر گذاشته است، نداشته كه اگر داشت، نتايج رقم خورده در اين مدت اينى نبود كه انتقاد را متوجه آنها كرده است؛ در واقع جنس امير قلعه نويى در ميانه ميدان جور نيست كه البته تا پيش از آغاز فصل بود اما مصدوميت نابهنگام روانخواه در دقايق ابتدايى ديدار نخست آبى پوشان همه چيز را براى اين مربى به هم ريخت. يك «هافبك دفاعى» قهار و باتجربه چون حسين كاظمى، يك «پاسور» درجه يك به نام مجتبى جبارى و يك هافبك «پا به توپ» جوان و انرژيك همچون اميد روانخواه بهترين تركيب ممكن را براى استقلال و كادر فنى اش به وجود آورده بود كه پيستون ها و بازيكنان كنارى ممتازى چون حيدرى، منيعى، اميرآبادى و نيز بيك زاده جمع آنان را به بهترين شكل كامل مى كرد اما همان طور كه ذكر شد، كنار رفتن روانخواه همه برنامه هاى «امير» را بر هم زد اما اينجا يك سؤال مطرح مى گردد با اين عنوان كه آيا سرمربى آبى ها فكر چنين روزى را نكرده بود...؟
در بازى چهارم استقلال در فصل جارى، نفراتى چون مجيدى و بعضاً سياوش اكبرپور عقب مى كشيدند تا با قدرت پا به توپى كه دارند، جاى خالى روانخواه را پر كنند اما آنها نه در انجام اين كار به اندازه يك هافبك بازده داشتند و نه در كل گره اى از كار تيمشان باز مى شد چرا كه در عوض خط حمله آنها كم تعداد مى گشت. شايد مجيدى همان بازيكنى باشد كه قلعه نويى براى روزهاى غيرقابل پيش بينى و مواقع اضطرارى به منظور كمك به خط ميانى و بازى كردن نقش هافبك نفوذى پا به توپ مد نظر قرار داده اما تا اينجاى كار كه فرهاد «عادت كرده به بازى در خط حمله» - به ويژه در سال هاى مديد حضورش در فوتبال امارات- نتوانسته خود را با شرايط خط هافبك و وظايف اين منطقه وفق دهد و هنوز در حال و هواى گلزنى بسر مى برد. درست كه فرهاد مجيدى در سال هاى نخست حضورش در فوتبال ايران در تيم هايى چون بهمن يا همين استقلال در پست هافبك وسط - اغلب نفوذى- ايفاى نقش مى كرد اما انتقالش به خط حمله و درخشش وى در اين مكان به مرور زمان از او يك مهاجم تكنيكى و گلزن ساخت كه تا حدود زيادى طرز بازى و تفكر اين بازيكن را تغيير داد. حالا امير قلعه نويى بنابر اجبار مى خواهد از مجيدى، بازيكنى چون روانخواه بسازد اما آيا چنين كارى يعنى ايجاد تغيير و تحول در وظايف و نحوه بازى فرهاد «علاقه مند به گلزنى و در بورس قرار داشتن» به همين سادگى و در زمان كوتاه امكان پذير است...؟ پا به توپ تر از فرهاد مجيدى در ميان بازيكنان امروز استقلال پيدا نمى شود -البته نفراتى چون خسرو حيدرى، سياوش اكبرپور و ... نيز با اين خصوصيت در اين تيم حضور دارند اما مهم اين است كه قلعه نويى به وجود آنها در كناره زمين و نيز خط حمله نياز مبرمى دارد - و در نتيجه بازيكن واجد شرايط ديگرى در اردوى آبى ها براى جانشينى اميدرضا روانخواه باقى نمى ماند و مى توان اذعان داشت انتخاب قلعه نويى در اين رابطه اشتباه نبوده اما حقيقت اين است كه تغيير افكار و جا انداختن فرهاد در پست جديد به حداقل زمان نياز دارد كه كمتر كسى از هوادار گرفته تا مطبوعات و اهالى فوتبال آن را در اختيار «امير» و استقلال قرار مى دهند. به واقع اگر مجيدى در كنار جبارى و كاظمى، همان مثلث قبلى را در ميانه ميدان استقلال ايجاد كنند، مشكلات ۳ بازى اخير كمتر به چشم خواهد آمد. شايد چاره اى هم غير از اين نباشد اما در كنار اين مورد، قلعه نويى بايد به فكر مصدوميت و محروميت هاى كاپيتان آبى پوشان نيز باشد و ايضاً به كنار رفتن تك تك بازيكنان به هر دليلى كه هست فكر كند تا استقلال در هفته هاى پيش رو ديگر با شوكى ويرانگر همچون غيبت هافبك جوان و ريزنقشش مواجه نشود و خود را وارد شده در بحران نبيند. استفاده بيشتر از يدالله اكبرى و يك خط جلوتر بردن جبارى گلساز و خوشفكر هم مى تواند راه ديگرى براى رفع خلأ حضور روانخواه باشد، ضمن اينكه اعتماد به هاشم بيك زاده و بهره جستن از او در خط ميانى نيز مى تواند چاره ساز باشد ... لازم است كه «امير» و دستيارانش به اين تركيب هاى مختلف و ميزان تأثيرگذارى شان هم فكر كنند ...