تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 423 از 640 اولاول ... 323373413419420421422423424425426427433473523 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,221 به 4,230 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #4221
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    2,264

    پيش فرض

    قصه من و غم تو
    قصه گل و تگرگ
    ترس بي تو زنده بودن
    ترس لحظه هاي مرگ
    اي براي با تو بودن
    بايد از بودن گذشتن
    سر به بيداري گرفته
    ذهن خواب آلوده ي من

  2. 2 کاربر از part gah بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #4222
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    من گــُــم شده ام
    .
    .
    راه برگشتن از "تو" کجاست؟

  4. 4 کاربر از Consul 141 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #4223
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    خدایا

    باران را بباران

    و كـــــلاغهایت را بفرست!

    با دشمن بودن

    بهتر از تنهاییست

    مترســــــــك

  6. 7 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #4224
    اگه نباشه جاش خالی می مونه rahgozare tanha's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    موطن آدمی قلب کسانیست که دوستش دارند
    پست ها
    316

    پيش فرض



    اين روزها


    سهم من از قاصدک ها


    تنها فقط


    ديدن و رقصيدنشان در باد است


    چرا ديگر برايم از تو


    خبر نمی آورند؟!!!

  8. این کاربر از rahgozare tanha بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #4225
    حـــــرفـه ای Hadi King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    14,121

    12

    پرنده بودی و از بام ِ من پَرَت دادند
    تو ساک بستی و نام مسافرت دادند

    قَدَت خمید، نگاهت شکست، روحت مُرد

    کلاغ های مزاحم چه بر سَرَت دادند

    تو نیم ِ دیگر ِ من بودی و ندانستی

    چه داغ ها که به این نیم ِ دیگرت دادند

    خدا نخواست من و تو کنار هم باشیم

    سه چار هفته به کنکور شوهرت دادند

  10. 11 کاربر از Hadi King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #4226
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    بعید نیست در یکی
    از همین روزا
    تو را فراموش کنم
    ..
    ..
    تو هم ..
    تو هم در عوض ..
    لباس سیاهت را آماده کن...

  12. 8 کاربر از Consul 141 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #4227
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    2,264

    پيش فرض

    از آن زمان که آرزو . چو نقشي از سراب شد
    تمام جستجوي دل . سوال بي جواب شد
    نرفته کام تشنه اي . به جستجوي چشمه ها
    خطوط نقش زندگي . چو نقشه اي بر آّب شد
    چه سينه سوز آه ها . که خفته بر لبان ما
    هزار گفتني به لب . اسير پيچ و تاب شد
    نه شور عارفانه اي . نه شوق شاعرانه اي
    قرار عاشقانه هم . شتاب در شتاب شد
    نه فرصت شکايتي . نه قصه و روايتي
    تمام جلوه هاي جان . چو آرزو به خواب شد
    نگاه منتظر به در . نشست و عمر شد به سر
    نيامده به خود دگر . که دوره شباب شد

  14. 2 کاربر از part gah بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #4228
    آخر فروم باز 4MaRyAm's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    1,273

    پيش فرض

    ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻮدن ﺧﻴﻠﻲ وﻗﺘﻪ ﻛﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ

    ‫ﺑـﻲ ﺗﻮ ﺑﻮدن ﻣﺜﻞ ﻣـﻬـﺮ ﺳﺮﻧﻮﺷﺘﻪ

    ‫دﻳﮕﻪ اﺳﻢ ﺗﻮ رو ﻫﻲ زﻣﺰﻣﻪ ﻛﺮدن

    ‫واﺳﻪ ﻣﻦ ﻧﻪ ﺗﻮ ﻣﻴﺸﻪ، ﻧﻪ ﻓﺮﻗﻲ داره...

  16. 10 کاربر از 4MaRyAm بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #4229
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    پـــــــــــروانه

    برای پرواز رنگینش

    محـــتاج پیله است;

    بگذار تنـــــــها باشم

  18. 10 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #4230
    Banned
    تاريخ عضويت
    Nov 2008
    محل سكونت
    تــــهــرانـــــ /
    پست ها
    3,329

    پيش فرض

    چیزهایی که نگفتم
    ===========
    وقتي چمدانش را به قصد رفتن بست،
    نگفتم : عزيزم ، اين كار را نكن .
    نگفتم : برگرد
    و يك بار ديگر به من فرصت بده .
    وقتي پرسيد دوستش دارم يا نه ،
    رويم را برگرداندم.
    حالا او رفته
    و من
    تمام چيزهايي را كه نگفتم ، مي شنوم.
    نگفتم : عزيزم متاسفم ،
    چون من هم مقّصر بودم.
    نگفتم : اختلاف ها را كنار بگذاريم ،
    چون تمام آنچه مي خواهيم عشق و وفاداري و مهلت است.
    گفتم : اگر راهت را انتخاب كرده اي ،
    من آن را سد نخواهم كرد.
    حالا او رفته
    و من
    تمام چيزهايي را كه نگفتم ، مي شنوم.
    او را در آغوش نگرفتم و اشك هايش را پاك نكردم
    نگفتم : اگر تو نباشي
    زندگي ام بي معني خواهد بود.
    فكر مي كردم از تمامي آن بازي ها خلاص خواهم شد.
    اما حالا ، تنها كاري كه مي كنم
    گوش دادن به چيزهايي است كه نگفتم.
    نگفتم :باراني ات را درآر...
    قهوه درست مي كنم و با هم حرف مي زنيم.
    نگفتم :جاده بيرون خانه
    طولاني و خلوت و بي انتهاست.
    گفتم : خدانگهدار ، موفق باشي ،
    خدا به همراهت .
    او رفت
    و مرا تنها گذاشت
    تا با تمام چيزهايي كه نگفتم ، زندگي كنم.
    ========================
    شل سیلوراستاین

  20. 2 کاربر از Mahdi/s بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •