ما بسی گم گشته، باز آورده ايم
ما، بسی بی توشه را پرورده ايم
ميهمان ماست، هر کس بينواست
آشنا با ماست، چون بی آشناست
پروين اعتصامی
ما بسی گم گشته، باز آورده ايم
ما، بسی بی توشه را پرورده ايم
ميهمان ماست، هر کس بينواست
آشنا با ماست، چون بی آشناست
پروين اعتصامی
تيز خاري که در گلستان بود
از پي چشم زخم بستان بود
نظامی
در کوی خودم مسکن و ماوا دادی
در بزم وصال خود مرا جادادی
القصه به صد کرشمه و ناز مرا
عاشق کردی و سر به صحرا دادی
ابوسعید ابوالخیر
يک روز تو گر خواري يک روز تو مرداري
از ما چه خبر داري اي دوست مخسب امشب
..
از هجر تو پرهيزم در عشق تو برخيزم
شمس الحق تبريزم اي دوست مخسب امشب
مولانا
به هوش باش كه بوی نفاق می آید
به دست مردم نااهل، برگ قرآن است
مبادمان که به تکرار کوفه بنشینیم
کنون که خانه ی ما در مسیر توفان است
برای حلقه ی دل دست مهر می خواهیم
علم، به دوش کسی از تبار باران است
مباد غفلت از این روزهای پر آشوب
که کوفه تا ابد از کرده اش پشیمان است
پروانه نجاتی
تيره بختم آنقدر کز طالع من ميشود
نور ظلمت روز شب، گوهر حجر دريا سراب
چون گرفتم دامنش مردم ز ناکامي که بود
دست لرزان دل طپان من منفعل او در حجاب
کاشانی
اگر آن ترک شيرازي به دست آرد دل ما را
به خال هندويش بخشم سمرقند و بخارا را
بده ساقي مي باقي که در جنت نخواهي يافت
کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را
فغان کاين لوليان شوخ شيرين کار شهرآشوب
چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان يغما را
حافظ
از غم دوست در اين ميکده فرياد کشم
دادرسی نيست که در هجر رخش دادکشم
داد و بيداد که در محفل ما رندي نيست
که برش شکوه برم داد ز بيداد کشم
شاديم داد غمم داد جفا داد و وفا
با صفا منت ان راکه به من داد کشم
عاشقم عاشق روي تو نه چيز دگري
بار هجران و وصالت به دل شاد کشم
درغمت اي گل وحشي من اي خسرو من
جور مجنون ببرم تيشه ي فرهاد کشم
مردم از زندگي بي تو که با من هستي
طرفه سري است که بايد بر استاد کشم
سالها مي گذرد حادثه ها مي آيد
انتظار فرج از نيمه ي خرداد کشم
روح خدا
مژدگاني بده اي دل که دگر مطرب عشق
راه مستانه زد و چاره مخموري کرد
نه به هفت آب که رنگش به صد آتش نرود
آن چه با خرقه زاهد مي انگوري کرد
حافظ
دیرگاهی ست از این کوچه ی تنگ
نفس سرد نسیمی نگذشته ست
و تمام خنده ها ، پیچیده بر چهره های پلید و دو رنگ ،
شکست
شکست
شکست ...
تنها " دلی " مصلوب ماند
خالی از هرگونه تاب
گرداگردش چشمانی مشتاق
به نظاره ی " حق " بر سر دار .....
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)