شرمنده فرانك خانم پست شمارونديدم....اينم براي شما:
دژخيم بي رحم تنم
به فكرتاراج منه
روح بزرگوارمن
لحظه معراج منه
فكرنجات من نباش
مرگ منوترانه كن
هرشعرموبه پيكرم
رشته ي تازيانه كن
شرمنده فرانك خانم پست شمارونديدم....اينم براي شما:
دژخيم بي رحم تنم
به فكرتاراج منه
روح بزرگوارمن
لحظه معراج منه
فكرنجات من نباش
مرگ منوترانه كن
هرشعرموبه پيكرم
رشته ي تازيانه كن
نه مي خوام بين من و بين دلش جنگ بشه
نه مي خوام عشقي كه اون نداره كم رنگ بشه
من فقط يه چيزي از خـــــدا مي خــــوام
واسه يكــــبارم شده دلش برام تنگ بشه
...
با مريمي كه مي شكفت گفتم«شوق ديدار خدايت هست؟»
بي كه به پاسخ آوائي بر آورد
خسته گي باز زادن را
به خوابي سنگين
فروشد
همچنان
كه تجلي ساحرانه نام بزرگ؛
و شك
بر شانه هاي خميده ام
جاي نشين ِ سنگيني ِ توانمند
بالي شد
كه ديگر بارش
به پرواز
احساس نيازي
نبود
می بینم که شبه شعذ بید![]()
مي بينم كه موردي داره....شب زنده داري همينش حال مي ده ديگهمی بینم که شبه شعذ بید
----------------------------------------------------------------------------------
داروندارمومي خوام به پاي عشقم ببازم
مي خوام كه يك تنه برم به لشكرغم بتازم
میان تاریکی، ترا صدا کردم
سکوت بودو نسیم ، که پرده را می برد
در آسمان ملول ستاره ای می سوخت
ستاره ای میرفت ، ستاره ای میمرد
ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــت
اونم موردي نداره
مرسي كه يك بيتم دوباره براي من داديد
دوش رفتم به در ميكده خواب آلوده
خرقه تر دامن و سجاده شراب آلوده
.....
هواي منو داري عزيز دل خوب ميدونم×××منو همره بكن و عاشقي از بر ميدونم....يا الله.
مرا به كعبه چه حاجت كه چهار ديوار است
طواف كعبه من ديدن رخ يار است
تو که از دلربا ها دل ربودی×××در عشقت چرا بر من گشودی...
يا رب اين گل كه سپردي به منش
مي سپارم به تو از چشم حسود چمنش
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)