تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 420 از 934 اولاول ... 320370410416417418419420421422423424430470520920 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,191 به 4,200 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #4191
    اگه نباشه جاش خالی می مونه iranzerozone's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    Iran-Tehran
    پست ها
    274

    پيش فرض مهتاب

    هر شام که روز تیره شود رنگ روز و باز٬

    مهتاب سر زند.

    نورش سفید و صاف٬
    در جستجوی چیزی٬
    سر می آورد از پس کوه سیاه دل!
    آهسته و ظریف.
    بیند به هر طرف٬ با چشم آرزو!
    در جستجوی چیست؟
    در جستجوی کیست؟
    آهسته می رود به سرا پرده ی وسیع.

    در آسمان تیره و غمناک و بی صدا.
    از نور خویش اشعه زند بر "ستاره ها".

    بر تیره کوه پایه ودریا و جاده ها.
    آرام و بی صدا.
    با چشم باز.

    تا به سحر جوید عشق خویش!

    با رنج بیشمار.

    فردا که "مهر" سحر جلوه می کند٬
    پس کجاست همه آن جستجوی ماه؟
    وآن انتظار ماه وآن" ماه" ؟

  2. #4192
    اگه نباشه جاش خالی می مونه iranzerozone's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    Iran-Tehran
    پست ها
    274

    پيش فرض زخم دل

    زخم چو بر دل رسيد ديده پر از خون چراست؟
    چون تو درون دلي نقش تو بيرون چراست؟
    خود به جهان در مرا يک دلکي بود و بس
    ما همه چون يکدليم قصد شبيخون چراست؟
    چون به ترازوي عشق هر دو برابر شديم
    مهر تو کم مي شود عشق من افزون چراست؟

  3. این کاربر از iranzerozone بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  4. #4193
    اگه نباشه جاش خالی می مونه iranzerozone's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    Iran-Tehran
    پست ها
    274

    پيش فرض

    زندگی خوب است
    اگر چه با دل پرخون اگر چه در بن بست
    همین که دل به نگاه تو بسته ام زیباست
    تمام وسوسه ی زنده ماندنم این است
    من و تو از نفس گرم عشق می گفتیم
    که عقل با سبدی نان به جمعمان پیوست
    نگاه های تو رفتند و من غریب شدم
    و بند بند دلم زیر بار درد گسست
    دوباره دست به دامان عشق خواهم شد
    چرا که در قفس عقل میروم از دست
    تمام...
    نقطه چین یعنی:
    که بغض راه گلوی مرا بست

  5. این کاربر از iranzerozone بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #4194
    اگه نباشه جاش خالی می مونه iranzerozone's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    Iran-Tehran
    پست ها
    274

    پيش فرض تو از منی!

    مردمک چشمان منتظرم٬ به خیال تو٬ یک خواب زنده است.
    تو را دارم اما نزدم نیستی.
    با من بی صدا درصحبتی, تو هستی اما نیستی, نیستی اما هستی!
    من تو را از چشم خود می بینم.
    تو با منی٬ تو در منی.
    تو از منی!
    تو همراز بی کسی های منی, همراه تنهایی های منی.
    تو دوست منی, تو دشمن قلب منی.
    عزیز منی, درد منی, درمان منی, خوشی منی, غم منی.
    خواب منی, بیداری منی, قدرت منی, ضعف منی.
    لذت منی, حسرت منی, رفاه منی.
    با تو زنده ام, بی تو مرده ام.
    تو قلب منی, فکرمنی, روح منی, روان منی.
    سرود منی, هستی منی, مستی منی!
    تو بخت منی!
    آوای منی, سوز منی, ساز منی, آهنگ منی.
    شور منی , غوغای منی, خاموشی لبهای منی.
    تو ماه منی, تو "مهتاب " شبهای تار منی!
    تواحساس درسرا پای منی, تو محبت منی, تو زندگی منی.
    تو عشق منی , تو سرا پا از منی!
    تو از منی!
    تو از منی!

  7. 4 کاربر از iranzerozone بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #4195
    اگه نباشه جاش خالی می مونه iranzerozone's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    Iran-Tehran
    پست ها
    274

    پيش فرض وصف رویت

    رسید بر آسمان نور رخت ای مـاه, چون خورشید
    ز رویت دور بادا چشم بــد ای ماهتاب عیــــــــــــد
    نــدیــــدم آدمی غیـــــر مَلَک تمثـــال رخســـــارت
    خیالم حق به لطف خویش از نورش بــه تو تابیــــد
    ز دستش رفت دل چشمی که بر رخسار تو وا شــد
    عبادت کرد محراب تو را هر آنکه رویت دیــــــــــد
    منم مست از می چشمان سرخ نشئـــه افــزایت
    به جــز جام دو چشمت کی توان جام دگر نوشـــید
    طلب وصل تـــو می کرد این دلــم امــا ز بیتـــابی
    فــــــراقت شعله بــارانش نمود و از همش پاشیـــد
    ندارد چاره، جز صبر وشکیب از درد هجــــرانت
    ولی «مهر» ز وصلت هیچگاه نیست نومیـــــد

  9. این کاربر از iranzerozone بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #4196
    داره خودمونی میشه mohaddese829's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    22

    پيش فرض

    شب

    در خیابان های شب
    دیگر
    جایی برای قدم هایم نمانده است
    زیرا که چشمان ات
    گستره ی شب را ربوده

    نزار قباني

  11. #4197
    داره خودمونی میشه mohaddese829's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    22

    پيش فرض

    درياي نگاه


    به چشمان پريرويان اين شهر


    به صد اميد مي بستم نگاهي


    مگر يك تن از اين ناآشنايان


    مرا بخشد به شهر عشق راهي



    به هر چشمي به اميديكه اين اوست


    نگاه بي قرارم خيره مي ماند


    يكي هم، زين همه نازآفرينان


    اميدم را به چشمانم نمي خواند



    غريبي بودم و گمكرده راهي


    مرا با خود به هرسويي كشاندند


    شنيدم بارها ازرهگذاران


    كه زير لب مراديوانه خواندند



    ولي من، چشم اميدم نمي خفت


    كه مرغي آشيان گمكرده بودم


    زهر بام و دري سر ميكشيدم


    به هر بوم و بري پرمي گشودم



    اميد خسته ام از پاي ننشست


    نگاه تشنه ام درجستجو بود


    در آن هنگامه يديدار و پرهيز


    رسيدم عاقبت آن جاكه او بود



    "دو تنها و دو سرگردان، دو بي كس"


    ز خود بيگانه، ازهستي رميده


    از اين بي درد مردم،رو نهفته


    شرنگ نااميدي هاچشيده



    دل از بي همزباني هافسرده


    تن از نامهرباني هافسرده


    ز حسرت پاي در دامن كشيده


    به خلوت، سر به زيربال برده



    به خلوت، سر به زيربال برده


    "دو تنها و دو سرگردان، دو بي كس"


    به خلوتگاه جان، باهم نشستند


    زبان بي زباني راگشودند


    سكوت جاوداني راشكستند



    مپرسيد، ايسبكباران! مپرسيد


    كه اين ديوانه ي ازخود به در كيست؟


    چه گويم! از كهگويم! با كه گويم!


    كه اين ديوانه را ازخود خبر نيست



    به آن لب تشنه ميمانم كه ناگاه


    به دريايي درافتدبيكرانه


    لبي، از قطره آبي ترنكرده


    خورد از موج وحشيتازيانه



    مپرسيد، اي سبكباران مپرسيد


    مرا با عشق او تنهاگذاريد


    غريق لطف آن دريانگاهم

    مرا تنها به اين دريا سپاريد
    فريدون مشيري
    Last edited by mohaddese829; 07-01-2010 at 16:36.

  12. #4198
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    دنیـــای تاریک...
    پست ها
    226

    پيش فرض

    بنو يسم برايت از ترسم...
    ترس از بي تو ماندنوبي تو رفتن...
    بي تو گفتن وبي تو خواندن....
    بنويسم برايت از نغمههاي شبانه غم در گنج عزلت تنهايي ام....
    بنويسم برايت از معنايزندگي


  13. 4 کاربر از Nassim999 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #4199
    آخر فروم باز pourya_bo2pmc's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2009
    محل سكونت
    پرشیا - ایساتیس (یزد)
    پست ها
    1,289

    پيش فرض

    ای ساربان آهسته ران، کارام جانم می رود
    وان دل که با خود داشتم، با دلستانم می رود

    من مانده ام مهجور از او، بیچاره و رنجور ازو
    گویی که نیشی دور ازو، در استخوانم میرود

    گفتم به نیرنگ و فسون، پنهان کنم ریش درون
    پنهان نمی ماند که خون، بر آستانم می رود

    محمل بدار ای ساروان، تندی مکن با کاروان
    کز عشق آن سرو روان، گویی روانم می رود

    او می رود دامن کشان، من زهر تنهایی چشان
    دیگر مپرس از من نشان، کز دل نشانم می رود

    برگشت یار سرکشم، بگذشت عیش ناخوشم
    چون مجمری پر آتشم، کز سر دخانم می رود

    با آنهمه بیداد او، وین عهد بی بنیاد او
    در سینه دارم یاد او، یا بر زبانم می رود

    باز آی و بر چشم نشین، ای دلستان نازنین
    کاشوب و فریاد از زمین، بر آسمانم می رود

    شب تا سحر می نغنوم، واندرز کس می نشنوم
    وین ره نه قاصد می روم، کز کف عنانم می رود

    گفتم بگریم تا ابل، چون خر فرماند در گل
    وین نیز نتوانم که دل، با کاروانم می رود

    صبر از وصال یار من، برگشتن از دلدار من
    گرچه نباشد کار کم، هر کار از آنم می رود

    در رفتن جان از بدن، گویند هر نوعی سخن
    من خود به چشم خویشتن، دیدم که جانم می رود

    سعدی فغان از دست ما، لایق نبودی ای بی وفا
    طاقت نمی آرم جفا، کار از فغانم می رود

  15. 4 کاربر از pourya_bo2pmc بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #4200
    اگه نباشه جاش خالی می مونه iranzerozone's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    Iran-Tehran
    پست ها
    274

    پيش فرض تو

    از خودم خط کشیده ام تا تو
    قطره: من، رود: راه، دریا: تو.
    دست هایم دو جاده از خاکند
    از زمین با دعا به بالا، تو
    از تو دورم که اندکم،اما
    با تو بسیار می شوم، با تو
    مانده با یک کلاف سر در گم، من
    پاسخ این همه معما، تو
    رو به هر سو که می کنم هستی
    بین هر ازدحام، تنها تو
    هر چه بی راهه رفته، برگشتم
    از "همیشه خودم" به "حالا تو"
    نام تو بر دل و لبم جاری
    ذکر من "لا معشوق الا " تو

  17. 5 کاربر از iranzerozone بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •