ای کورشوی الهی آکسفورد
***********************
این مدرک دکترای کردان// شد مشکل و بحث داغ ایران
شد تحت شعاع این مقوله// یارانه و اشتغال و درمان
هم مشکل مسکن جوانان// هم بحث تورمات شایان
البته ککش نمی گزد هم// از این همه کذب و غمز و کتمان
محکم سر جای خود نشسته// با چهرۀ شاد مان و خندان
بیچاره مگر چکار کرده// خود گفته که گول خورده آسان
از یک نفری که بو نبرده// از معرفت و صفا و وجدان
ای کورشوی الهی آکسفورد// تا که ندهی فریب کردان
ای گِل بزنند آن درت را // دانشگه نحس انگلستان
تا که نکنی وزیرمان را//شرمندۀ به پیش مردم این سان
از من بشنو نصیحتی چند// ای تازه وزیر با توام...هان
گر مدرک آکسفورد ول شد// هاوایی دیگری فراوان
این بار به فوق دکترا هم// قانع نشوای عزیز جانان
تدریس بکن مجدداً ، در// دانشکدۀ حقوق تهران
این داد و هوار اهل مجلس // فاطی نشود برای تنبان
ضرب المثلم جلو عقب شد // از شدت حرص و جوش پنهان
« جاوید» تو هم بگرد از امروز// در داخل جوی هر خیابان
تا بلکه به چنگ تو بیاید// یک مدرک دکترای ارزان
تا درس دهی مقولۀ طنز // در محفل با صفای رندان