موافق هستم
موافق هستم
من ازدواج رو به شرط اینکه آینده همسرت و فرزند آیندت تضمین باشه درش اشکالی نمیبینم
اما وقتی پول و کار و درآمد و خونه و ... نداری غلط میکنی که بخوای زن بگیری (اون هم در جامعهای مثل ایران)
که متاسفانه توی ایران افراد زیادی هم با نداشتن این شرایط ازدواج میکنند
حالا خودشون به درک اون طفل معصوم چه گناهی کرده که تو نه پول داری که بتونی یک زندگی خوب براش درست کنی نه عرضه تربیت کردن داری نه مهر و عاطفه سرش میشه هیچی ....![]()
سلام به دوستان
ببينيد الان يك از عوملي كه انشان ها ازدواج نميكنن بي تعهدي هست
برا خود من پيش اومده
طرف اومده خواستگاريم
تو چشمام نگاه ميكنه ميگه الان بيشتر مردها دوست دختر دارن و خيلي معمول شده
شما باشين چه حسي پيدا مي كنيد
حالا 1000 شرايط طرف خوب
حاضريد ازدواج كنيد؟
وقتي مي بينيد طرف زن داره اما 8 سال صيغه داره و هنوز از خانومش جدا نشده اون زن برده تو خونش
چه خاليميشين
واقعا ازدواج قشنگه براتون؟
......
در جواب مرتضي عزيز
ببين من ازدواج تو هر سني قبول ندارم
چون ميدونم مشكلات اقتصادي واقعا زياده شده
و ادم ها خسته ميشن عشق از بين ميره
و اين وسط بعد چند سال يك بچه ميمونه كه پدر مادري داره كه از هم جدا شدن
بچه ها نگين شعاره
همي اينهايي كه گفتم با چشمام ديدم لمس كردم
در جواب شما دوست عزيزاگه یکی وقتی 30 سالشه ازدواج کنه ...
2 سال بعدش بچه دار بشه ...
وقتی بچش میره اول دبستان(6 سالگی) 38 سالشه ...
وقتی میره دانشگاه(اگه سال اول قبول شه!!!،18سالگی) 50 سالشه ...
وقتی بچش ازدواج کنه(30 سالگی،تازه اگه سن ازدواج بالا نرفته باشه !!!)62 سالشه ...
خب از این جا به بعد چون احتمال مرگ زیاد میشه احتمال دیدن نوه و اینا کم میشه !
بذار من به عنوان يك مادر سنم بره بالا
اما مادر عاقلي باشم
با فكر بچه بيارم
وقتي بچه اوردم پاي همه مسيولتهاش باشم
نگذارم بچم تنهايي حس كنه
و براش دوست باشم
نه اينكه چون سنم بالا نره زود ازدواج كنم بعدم بچه بيارم بعدم هيشكدومو نخوام
چيزي كه الان زياد ديده ميشه
شما ها پاي صحبت زن ها ننشستيد
اماو واقعا از اينكه ازدواج كردن ناراضي هستن
باتوجه به پستهای صفحات گذشته و اینکه تنها دختری که پست داده! من بودم الان منظور شما از این پست من بودم؟
من عذرمیخوام اعصاب شما خورد شد امیدوارم دیگه نبینید همچین موردی رو تا اعصابتون خورد نشه!
در مورد صحبتتون (اگر مخاطبتون من بوده باشم )شکرخدا به یمن حضور 7ساله ام در دانشگاه و جامعه با جنس مخالف مشکلی در برقراری ارتباط های اینچنینی نداشتم و ندارم!
ضمنا خوبه که بدونید این خوده افراد هستند که با رفتار و گفتارشون میطلبه به نوع خاصی باهاشون صحبت بشه
.خیلی از افراد بودن در این تاپیک که نظراتی داشتن که من شخصا شاید باهاشون موافق نبودم(گاهی موافق بودم و گاهی هم نه) اما اینقدر درست حرف زده بودند(شما نظر مخالف خودتون رو هم میتونید درست بیان کنید اونوقت هست که طرف صحبت شما ،هم درست با شما صحبت خواهد کرد.)که واقعا شایسته تشکر هستند.((hamid_diablo،،،mr_100_dolari،،، ،legacy"s،،،،rozbeh85و....))از همشون تشکر میکنم چون به واقع نکات خیلی خوب و جالبی از حرفاشون به من انتقال پیدا کرد.
افرادی هم بودند که با نظرهای نسنجیده و خاصشون باعث شدند من هم جواب درستی! ننویسم و از این بابت متاسفم.
سعی میکنم که من هم به عنوان یکی از خوانندگان مونث این تاپیک دیگر نباشم! چرا که نه دنبال خورد کردن اعصاب دوستان هستم و نه مکدر کردن خاطر دیگران و نه شخص خودم!
امیدوارم تمامی دوستان حاضر در این تاپیک موفق باشند و به خواستشون در زمینه ازدواج برسند
Last edited by Atghia; 02-11-2012 at 22:31.
با حرفهای neda_traveler جان موافقم
بحث سن ازدواج و از این قبیل مسائل شاید معیار درستی برای ازدواج نباشه.مثلا خانمی با سن 24 سال فکر کنه که سنش از میانگین سن ازدواج داره رد میشه و باید هر چه زودتر کاری کنه!!!
بلوغ عاطفی نکته ای هست که بین آدمها متفاوته.من به شخصه با 24 سال سن تازه متوجه شدم شناخت درستی از خودم ندارم.مثلا مرد که زود عصبی میشه باید روی این خصوصیت منفیش کار کنه.حالا این به سن ربطی نداره.
من خودم تا درباره تعهد و مسئولیت درک درستی نداشته باشم حتی اگه مشکل اقتصادی هم نداشته باشم قدم تو راه ازدواج نمیزارم.انسان باید تا حدید تکامل پیدا کنه و بعد دنبال زوج مناسب خودش باشه تا بتونه به سعادت برسه
دیدم ادمهایی رو که معیارهای معقولی برای انتخاب همسر آیندشون داشتند .اما با دیدن یه چشم و ابرو همه اونارو گذاشتن کنار.همچین انسانی به نظرم شایستگی ازدواج ور نداره.کسی که نمیتونه احساس و عقل رو درست مدیریت کنه آخرش با شکست مواجه میشه
ببين خانومي چرا الان ناراحت شدي
اگر فكر ميكني اين حرف رو به شما بوده
پس وايستا و از خودت دفاع كن و ثابت كن اشتباه گفتن
اما چرا خودتو ناراحت ميكني و ميخواي بري؟
ببین حاجی !من زیاد از این جور چیزا سر در نمیارم ...
ولی کلا این جور فکر کردن فقط شرایطی که آدم داره رو سخت تر می کنه !
من یه عمو دارم نه کار درس حسابی داره نه پول داره ! ولی خداییش هیچ وقت نشده خودش یا زن عمو مو ناراحت ببینم !
چرا ؟
چون بی خیاله !شاید خب بخندین ! ولی هر چی بیش تر به مشکلاتی که شاید واسط پیش بیاد فک کنی بیش تر می شن !
(چه قد ما این جمله رو تو تاپیک تجربه نوشتیما !)
راستی یه ذره از این شکلکاو رنگا تو این تاپیک بیشتراستفاده کنید کلا هر کیرد میشه فک می کنه همه تو این تاپیک ترشیده شدن و دپرسن !
قربون همه بر و بچ p30![]()
ممنون از حميد عزيز
ببينيد دوستان ما همه متاسفانه به ازدواج اينطور برامون جا افتاده كه
يك زماني ميشه كه همه ميگن بايد ازدواج كني ما هم بايد ازدواج كنيم
اما واقعا فكر كرديم تو ازدواج چيا لازمه؟
مثلا من فكركردم خوب الان كه سر كار ميرم بعد اومدم خونه بايد كارها خونه بكنم
ايا از همسرم توثع كار دارم؟كار نكرد من تحمل ميكنم
مخصوصا اگر اخر ماه گفت حقوقتو بده كه لازم دارم؟
خوب من كه الان خونه پدرم راختم
حقوقم تو جيبمه
ماشينمم دارم
و هر خرجي هم بحوام ميكنم
ايا ميتونم با اين مشكلات كنار بيارم
ايا دوت داشتن من به همسرم اينقدر زياد هست بتونم تحمل كنم
يا يك ازدواج معمولي
به نظرتون با اختلاف سنی 30 سال به بالا میشه با بچه دوست بود و درکش کرد و به خواسته ها و نیازهاش پاسخ معقولانه ای داد ؟؟؟؟
من با پدرم 22 سال و مادرم 18 سال اختلاف سنی داریم ولی در 50 درصد موارد حرف همدیگرو نمیفهمیم و درک نمیکنیم
حالا اگه این اختلاف برسه به بالای 30 سال به نظرتون چه اتفاقی میفته ؟؟؟؟
اگه بعضی از زنها از ازدواجشون ناراضی هستند خوب بعضی از مردها هم ناراضی هستند
این که دلیل نمیشه .
Last edited by scali; 02-11-2012 at 22:45.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)