کلگان: تو فکر ميکنی مردی قوی هستی؟
بران: اونو ميشناسم(منظور خودشه). اينجا خيلی گرمه. زنای خيلی خوشگل و آبجوی سياه داريم که به همه ميرسه ولی تنها چيزی که تو ميخوای اينکه که يکی از ما رو بدون اينکه زنی برامون بفرستی زير خاک سرد دفن کنی
کلگان: زير خاک زنا هم هستن. بعضياشونو من به اونجا فرستادم بعضياشونم تو. 'گا یی دنو، نوشيدنو و آواز خوندنو دوست داری ولی کشتنو، در اصل کشتنو از همه چيز بيشتر دوست داری. درست مثل منی فقط کوچولوتری
بران: ولی فرزم
کلگان: لردت( شيطان کوچولو) دلش برات تنگ ميشه