تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 42 از 44 اولاول ... 3238394041424344 آخرآخر
نمايش نتايج 411 به 420 از 431

نام تاپيک: نگاهی اجمالی به سریال های آتی تلویزیونی

  1. #411
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض سال‌هاي تاريخ ساز

    داستان‌هاي تاريخي به يك شرط جذاب است؛ اينكه داستان خوب روايت شود.

    هنر به خدمت تاريخ مي‌آيد تا تاريخ جذاب‌تر شود. اين بار شبكه دوي تلويزيون روايت سال‌هاي مشروطيت را در برنامه كاري خودش قرار داده است.

    مجموعه تلويزيوني «سال‌هاي مشروطه» به كارگرداني و نويسندگي محمدرضا ورزي و تهیه‌کنندگی علی لدنی اين روزها در حال فيلم‌برداري است. این مجموعه تاريخي در سه‌مرحله ساخته می‌شود. مرحله اول دوران صدارت امیرکبیر، مرحله دوم نهضت تنباکو و مرحله سوم نیز انقلاب مشروطیت . در اين سريال بازيگران زيادي بازي مي‌كنند. فيلم‌برداري اين مجموعه از52 مرداد در كاخ سعدآّباد آغاز شده است. شهرك سينمايي غزالي، شهرك سينمايي دفاع مقدس، كاشان، قزوين، عمارت‌هاي قديمي تهران و بعضي دكورهاي ساخته شده، لوکیشن‌های اصلی این مجموعه هستند. گفته مي شود فيلم‌برداري گروه در اين لوکیشن‌ها پنج ماه طول مي‌كشد.


    سمت راستي را درست حدس زديد. او محمد صادقي است كه نقش اميركبير را بازي مي‌كند. بازيگر ديگر هم جمشيد مشايخي است. مشايخي در اين كار سه نقش را با سه گريم متفاوت بازي مي‌كند. در اين تصوير نقش درويش را دارد، در قسمت ديگر استاد مكتب‌خانه اميركبير در كودكي است و در سومي، نقش كمال‌الملك را پذيرفته است. اگر فيلم« كمال‌الملك»، ساخته علي حاتمي را ديده باشيد، متوجه مي‌شويد جمشيد مشايخي بعد از 25 سال اين نقش را دوباره بازي كرده است


    اين خانم كسي نيست جز مهد‌عليا، مادر ناصر‌الدين‌شاه. مهدعليا در تاريخ نقش مهمي دارد. او مي‌خواهد نظر صدر اعظم را جلب كند و... حتماً متوجه شده‌ايد كه بازيگر اين نقش آزيتا حاجيان است


    اين روحاني حسام نواب‌صفوي است. او در اين كار نقش سيدجمال‌الدين اسدآبادي را بازي مي‌كند. سيدجمال كسي است كه به درخواست ناصرالدين‌شاه از عثماني به ايران مي‌آيد


    تلويزيون تا به حال دو اميركبير به خود ديده است. ناصر ملك‌مطيعي و سعيد نيكپور؛ اما اين بار محمد صادقي اين نقش را در« سال‌هاي مشروطه» پذيرفته است

  2. این کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #412
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض سريال‌هاي «زير نور ماه»«جوانه‌ها» و«هاناي» در سيماي استان‌ها ساخته شدند

    سريال داستاني «جوانه‌ها» در سيماي مركز قزوين در 13قسمت 45 دقيقه‌اي توليد شده است.

    به گزارش سرويس تلويزيون ايسنا، اين سريال داستان دختري روستايي به نام زرين را روايت مي‌کند كه براي تحصيل در رشته كشاورزي شناخت خوبي از مشكلات كشاورزي زادگاهش به دست مي‌آورد و مي‌کوشد به همراه دوستش از مهاجرت روستاييان به شهر و تبديل اراضي کشاورزي روستا به ويلا براي غير روستاييان جلوگيري كند. در اين مسير، دكتر شكيبا استاد راهنماي زرين او را همراهي مي‌كند، ولي زرين با مشكلات فراواني رو به رو مي‌شود كه محور اصلي اين سريال است.

    تهيه‌كننده:حميد ‌محلاتي؛
    كارگردان:محسن آقالر؛
    نويسنده: نيوشا صدر.


    زير نور ماه در زنجان

    سريال «زير نور ماه» با موضوع زندگي اجتماعي- بومي استان هرشب از شبکه ‏استاني صدا پخش مي‌شود.‏ نمايش، داستان‌هاي بين‌المللي، شب‌نشيني‏، افسانه‌هاي فولکلور، گزارش و باياتي از ديگر بخش‌هاي اين مجموعه است.

    تهيه‌کننده و کارگردان: خسرو رسولي؛
    گويندگان: علي‌اکبر ‏اوصانلو، فريدون صفري و شيوا تاره؛
    نويسنده: فريدون صفري.‏


    «هاناي» در ايلام

    مجموعه 13قسمتي «هاناي» به زندگي سه کودک روستايي (سياوش، معصومه و هوشنگ) مي‌پردازد که اكنون بزرگ شده‌اند و هر كدام در شرف ازدواج هستند. هوشنگ که در خانه‌اي محقر زندگي مي‌كند با يك باند قاچاق اشياي عتيقه آشنا مي‌شود و با همدستي آن‌ها اشيايي بسيار قيمتي را از خاك خارج مي‌كند؛ سياوش از موضوع با خبر مي‌شود و آن‌ها را تعقيب مي‌كند و اين تعقيب و گريز منجر به مرگ يكي از آن‌ها مي‌شود و قصه مسير ديگري در پيش مي‌گيرد.

    تهيه‌كننده و كارگردان: روضان حسني.

  4. #413
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض فتحي: «هزار و يك شب» روزهاي پاياني نگارش را سپري مي‌كند

    حسن فتحي گفت: در حال حاضر به همراه «نغمه ثميني» مشغول نگارش داستان‌هاي سريال «هزار و يك شب» هستم كه روزهاي پاياني خود را سپري مي‌كند. حسن فتحي س گفت: كار نگارش داستان‌هاي اين سريال كه قرار است در شبكه دو سيما ساخته شود، رو به پايان است و به زودي به پايان مي‌رسد.

    وي ادامه داد: اين مجموعه تلويزيوني در 26 قسمت ساخته خواهد شد و ارتباطاتي با داستان‌هاي «هزار و يك شب» دارد.


    فتحي در توضيح بيشتر پيرامون داستان‌هاي اين مجموعه تلويزيوني و اينكه آيا كاملا مطابق با داستان‌هاي معروف هزار و يك شب ساخته خواهد شد يا خير؟ پاسخ داد: داستان ما در هر صورت پيوندي با فرهنگ، فضا و تاريخ داستان‌هاي هزار و يك شب دارد و خيلي بي‌ربط به داستان‌هاي اين كتاب نيست.

    وي درباره مجموعه تلويزيوني «پاساژ» نيز كه چندي پيش خبر ساخت آن به كارگرداني حسن فتحي در رسانه‌ها منتشر شده بود، گفت: اين خبر كاملا كذب است و آن را تكذيب مي‌كنم. اين خبر از سوي تهيه كننده مجموعه منتشر شده بود و من هيچ برنامه‌اي براي ساخت آن ندارم.

    حسن فتحي در كارنامه تلويزيوني خود كارگرداني آثاري چون «پهلوانان نمي‌ميرند»، «روشن‌تر از خاموشي»، «شب دهم»، «ازدواج به سبك ايراني»، «مدار صفر درجه» و «ميوه ممنوعه» را در كارنامه خود دارد

  5. این کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #414
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض ضرغامي از آشپزباشي ديدن كرد

    سريال آشپزباشي چهارمين مجموعه تلويزيوني محمدرضا هنرمند براي پخش از شبکه اول سيما روزهاي پاياني خود را سپري مي کند و به زودي از اين شبكه روي آنتن خواهد رفت.

    به گزارش واحد مرکزي خبر ، مجموعه تلويزيوني آشپزباشي که در 40 قسمت 45 دقيقه اي آماده پخش از شبکه اول سيما مي شود درونمايه طنز اجتماعي دارد که طي آن يک زوج موفق در اداره يک رستوران با سوء تفاهم هايي روبرو مي شوند که ماجراهاي اصلي اين سريال را تشکيل مي دهند.

    رئيس سازمان صدا و سيما با حضور در محل تصويربرداري مجموعه تلويزيوني آشپزباشي گفت: مجموعه هايي که با زبان شيرين و مورد فهم و پسند عامه مردم؛ آسيب ها و ناهنجاريهاي موجود در جامعه را بيان مي کنند از پشتيباني رسانه ملي برخوردار هستند.

    ضرغامي گفت: رسانه ملي بايد تلاش کند تا قبل از اينکه مردم به طور طبيعي و خودجوش؛ روابط ناصحيح اجتماعي و سياسي را به طنز و حتي استهزاء بگيرند؛ با برخورد فعال و متعهدانه و استفاده از همه ظرفيت هاي طنز در کشور به اين نياز طبيعي پاسخ دهد چرا که تکرار تراژدي منجر به کمدي خواهد شد.

    رئيس رسانه ملي با دعوت از همه طنزپردازان و کارشناسان اين حوزه براي ارائه طرح هاي اجرايي خود گفت: بالا بردن آستانه تحمل مسئولان و دولتمردان و حتي شخصيت هاي مستقل حقيقي و حقوقي کشور؛ از جمله لوازم تحقق اين رويکرد است.

    ضرغامي با اشاره به ويژگي داستاني سريال تلويزيوني آشپزباشي گفت: نوآوري در انتخاب موضوع که قابل تعميم در خيلي از عرصه هاي ديگر نيز هست و همچنين برجستگي هنرمندان و عوامل سازنده اين مجموعه نويد يک اثر ارزشمند را در اين عرصه مي دهد.

  7. #415
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض بازي کيانيان در کلاه پهلوي به پايان رسيد


    بازي رضا کيانيان در مجموعه تلويزيوني "کلاه پهلوي" به کارگرداني ضياءالدين دري در لوکيشن پامنار به پايان رسيد، اما کار گروه توليد تا هفته آينده در اين لوکيشن ادامه دارد.

    تصويربرداري صحنه‌هاي مربوط به رضا کيانيان (حاجي خان) هفته گذشته به پايان رسيده و اين بازيگر راهي سفر خارج از کشور شده است. اما کار گروه توليد تا هفته آينده در اين لوکيشن ادامه دارد و پس از آن به لوکيشن ديگري در تهران با بازي عباس اميري (شيخ ذبيح) مي‌روند.

    "کلاه ‌پهلوي" ماجراي جواني به نام فرخ را دنبال مي‌کند که پس از ادامه تحصيل در فرانسه به ايران مي‌آيد و در شهري کوچک فرماندار مي‌شود. در همين زمان با صدور فرمان کشف حجاب از سوي رضاخان او موظف به اجراي اين فرمان است، اما...

    داريوش فرهنگ، امين حيايي، اميرعلي دانايي، داريوش کاردان، شقايق فراهاني، گوهر خيرانديش، ماه‌چهره خليلي، فرهاد آئيش، جمشيد شاه‌محمدي، رضا فياضي، بهاره افشار، محمد رضا شريفي نيا، مريلا زارعي، عباس اميري، صالح ميرزاآقايي، آناهيتا نعمتي، کاظم افرندنيا، شهره لرستاني، نيلوفر خوش خلق، سيروس گرجستاني، فرشيد ابراهيميان، داود رشيدي، بيوک ميرزايي و نادر سليماني بازيگران مجموعه هستند.

    رضا قدياني دستيار کارگردان،
    فتانه محسني منشي صحنه،
    مجتبي وحيدي برنامه‌ريز،
    حسن قلي‌زاده مدير تصويربرداري،
    مشکين مهرگان مسعودي طراح صحنه،
    محمدامين کمال دکوراتور،
    سارا خالدي طراح لباس،
    مهين نويدي طراح گريم،
    بهمن حيدري صدابردار و
    مريم تختکشيان عکاس
    در توليد "کلاه پهلوي" همکاري دارند که محصول گروه فيلم و سريال شبکه يک است.

  8. #416
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض مشايخي: ورزي به من گفت نقش «كمال‌الملك» هنوز با تو مانده است


    «جمشيد مشايخي» با اشاره به ويژگي‌هاي دوباره‌آفريني نقش كمال‌الملك در سريال «سال‌هاي مشروطه» گفت: «محمدرضا ورزي» كارگردان اين مجموعه به من گفت كه نقش «كمال‌الملك» هنوز با من مانده و مي‌توانم آن را بارديگر بازي كنم. «جمشيد مشايخي» در گفت‌وگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس گفت: همان‌طور كه در خبرها پيگيري كرده‌ايد، در سريال تلويزيوني «سال‌هاي مشروطه» به‌كارگرداني «محمدرضا ورزي» بازي مي كنم و پس از چيزي حدود 28 سال كه از ساخته شدن «كمال‌الملك» اثر مرحوم «علي حاتمي» زمان مي‌گذرد، بارديگر در اين مجموعه نقش كمال‌الملك نقاش شهير ايراني را بازي مي‌كنم.

    وي افزود: در اين مجموعه بر خلاف فيلم «كمال‌الملك» كه در آن محمد غفاري نقاش مشهور ايراني با دو پادشاه قاجار و رضا شاه ديدار مي‌كرد، با چهار شاه قاجار (ناصرالدين، مظفرالدين، محمدعلي و احمد شاه) طرف مي‌شود و من در دوباره آفريني نقش «كمال الملك»، يك سكانس در مقابل هركدام از آنها بازي دارم.


    وي گفت: براي ايفاي اين نقش، در حال مطالعه دوباره تاريخ و حرف‌هايي كه بين شاهان و كمال‌الملك زده شده بود، هستم تا بيشتر به نقش و حس و حال گذشته كمال‌الملك نزديك شوم.

    وي گفت: آقاي ورزي وقتي از من خواست تا در سريال 15 قسمتي «سال‌هاي مشروطه» بازي كنم، به من گفت كه كمال الملك، هنوز در تو مانده و بايد اين نقش را يك بار ديگر بازي كني.
    وي درباره كارهاي ديگر خود، به فارس گفت: به تازگي بازي در اپيزود «خط رو خط» از مجموعه «راه شيري» به كارگرداني مونا زندي‌حقيقي را به پايان برده‌ام و در حال حاضر، در فيلم «زم‌هرير» به‌كاگرداني «علي رويين‌تن» بازي مي‌كنم كه در آن، افاگر نقش يك مرشد هستم و يك سكانس از بازي من مانده است.

    وي ادامه داد: دو فيلم «يك گزارش واقعي» به كارگرداني داريوش فرهنگ و «خانواده ارنست» به‌كارگرداني «محسن دامادي» را آماده اكران دارم.

  9. #417
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض لطیفی: از عشق آباد تا عشق آباد


    مجموعه تلويزيوني «از عشق‌آباد تا عشق‌آباد» به کارگرداني محمدحسين لطيفي براي شبکه يک تهيه مي‌شود.

    حامد عنقا نويسنده اين مجموعه تلويزيوني به مهر گفت: اين مجموعه به تهيه‌کنندگي سيدکمال طباطبايي و به سفارش گروه فيلم و سريال شبکه يک تهيه مي‌شود. در ابتدا فيلمنامه در 13 قسمت 45 دقيقه‌اي نوشته شد، اما بعد از پايان نگارش به اين نتيجه رسيديم که قصه قابليت بيشتري براي پرداخت دارد، به همين دليل چند قسمت ديگر به کار اضافه و 26 قسمت نوشته شد. فيلمنامه را به شبکه تحويل داديم.

    وي افزود: توليد اين پروژه ممکن است از بهمن‌ماه يا اسفندماه امسال آغاز شود. بخشي از کار هم در خارج از کشور بايد تصويربرداري مي‌شود. اتفاقات قصه از سال 1320 تا 1342 مي‌‌افتد و محور کلي آن رابطه يک نفر نسبت به ايمانش و امام رضا (ع) است.

    مجموعه تلويزيوني نردبام آسمان بر مبناي فيلمنامه حامد عنقا و کارگرداني محمدحسين لطيفي ماه رمضان از شبکه يک روي آنتن رفت.

  10. #418
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض مقدم: برنامه‌اي براي ساخت سريال ويژه محرم ندارم

    سيروس مقدم گفت: در حال حاضر مشغول ساخت مجموعه تلويزيوني «چارديواري» هستم و برنامه‌اي براي ساخت مجموعه تلويزيوني «فصل سوم» ويژه ماه محرم ندارم. سيروس مقدم در گفت‌وگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس درباره خبر كارگرداني مجموعه تلويزيوني «فصل سوم» كه از سوي شبكه تهران اعلام شده بود، گفت: فعلا برنامه‌اي براي ساخت اين سريال آن هم براي پخش در ماه محرم ندارم و در حال حاضر مشغول تصويربرداري سريال «چارديواري» هستم.

    وي افزود: تصويربرداري اين سريال به مدت 3 ماه طول مي‌كشد و هنوز هيچ برنامه ريزي براي كار بعدي انجام نداده‌ام و با توجه به فرصت باقيمانده تا ماه محرم نيز عملا امكان ساخت چنين سريالي فراهم نيست.


    بنابراين گزارش، تاكنون 30درصد از كل از سريال «چارديواري» مقابل دوربين رفته و اكثر سكانس‌هاي باقي‌مانده هم قرار است در لوكيشن اصلي اين سريال واقع در امامزاده قاسم تصويربرداري شود.

    اين سريال پس از «SMS از ديار باقي» سريالي ديگر با مضموني كمدي از سيروس مقدم است و بازيگراني چون آتيلا پسياني، امير جعفري، سعيد آقاخاني، بهنوش طباطبايي، مهران رجبي، مريم اميرجلالي،آزيتا لاچيني،محمد فيلي، ناهيد مسلمي، جواد عزتي، سعيده نظام‌دوست، صدرالدين حجازي، گيتي معيني و ... در آن بازي مي‌كنند.

    «چارديواري» به طور مشترك توسط محسن تنابنده و سعيد آقاخاني نوشته شده و يك كمدي اجتماعي به حساب مي‌آيد.

    اين سريال در 15 قسمت مقابل دوربين مقدم مي‌رود و الهام غفوري تهيه سريال جديد مقدم را براي گروه فيلم و سريال شبكه اول سيما برعهده دارد.

  11. #419
    اگه نباشه جاش خالی می مونه click_dez's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2007
    محل سكونت
    خونشون
    پست ها
    317

    پيش فرض

    مختار نامه نمیدونین به کجا رسید؟
    کی برای پخش آماده میشه؟

  12. #420
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض گزارش مفصل پشت صحنه «مختار نامه»

    مختار نامه نمیدونین به کجا رسید؟
    کی برای پخش آماده میشه؟


    این بزرگ‌ترین مجموعه تاریخی ایرانی است


    رضا استادی: وقتی قرار است درباره «مختار نامه» صحبت کنیم، انبوهی از کلمات و جملات در ذهن شکل می‌گیرد اما همه آنچه از چنین اثری در ذهن خبرنگاری مانند من وجود دارد، هنگامی‌که قرار است روی صفحه مانیتور شکل منظم حرف‌های یک کلمه و کلمات یک جمله را بگیرد، انگار به لکنت می‌افتد.

    درباره سریالی که 8 سال از وقت و انرژی گروه کثیری از برنامه‌سازان و بازیگران را به خود اختصاص داده و دغدغه مدیران تلویزیونی در این سال‌های طولانی بوده، حرف‌های زیادی می‌توان گفت و در عین حال خیلی چیزها را هم می‌توان «ناگفته» باقی گذاشت و به حافظه تاریخ سپرد یا این‌که در زمانی مناسب بیان کرد. در این گزارش سعی شده تا توصیفی از سفری دو روزه از شهرستان شاهرود ارائه شود. سفری که در آن با بخش‌هایی از صحنه‌های کربلا مقابل دیدگان ما و مسوولان تلویزیون به تصویر کشیده شد. این همان صحنه‌ای است که شاید هیچ‌گاه در تلویزیون ایران دیگر تکرار نشود.

    تقریبا چهره تمامی‌ مسافران هواپیما برایم آشناست. بارها آنها را در برنامه‌های خبری مختلف در سازمان صدا و سیما دیده‌ام و با اندکی فشار به ذهن می‌توانم حدس بزنم هر یک از آنها در کدام بخش از سازمان صدا و سیما مشغول فعالیت هستند.

    صبحانه مختصر هواپیما با صبحانه مفصل هتل کامل می‌شود تا همه ما برای حضور در سر صحنه «آمادگی کامل» داشته باشیم. آغاز فیلمبرداری صحنه‌های کربلا در این سریال نیز مانند دیگر سریال‌های تاریخی سازمان صدا و سیما در مراسمی ‌رسمی ‌و با تشریفات نسبتا کامل انجام می‌شود. همه حال خوشی دارند و انگار از حضور در چنین فضایی بسیار راضی هستند. فضا لحظه به لحظه معنویتر می‌شود. حتی سخنرانی‌های رسمی‌نیز از این معنویت کم نمی‌کند. برای من خبرنگار سخت است که احساسم را کنترل کنم و حواسم به صحبت‌های رئیس سازمان صدا و سیما باشد تا چیزی را از قلم نیندازم: «واقعه عاشورا کانون تفکر شیعه است و پیام تفکر شیعه در آن نهفته است به همین دلیل باید در این سریال نیز مختصات این قیام به صورت کامل درک شود و ظهور یابد ... منحصر کردن واقعه عاشورا به مسائل احساسی و عاطفی ضربه بزرگی به حقیقت این قیام می‌زند... از سویی برای ساخت سریال به عنصر داستان نیاز داریم و از سوی دیگر با توجه به احساس خاصی که همه مردم نسبت به واقعه عاشورا دارند، نباید حس مردم را نسبت به این رویداد تخریب کرد و بالعکس باید حس مردم را نسبت به این واقعه کامل‌تر کنیم و در نهایت امیدوارم با تولید کاری فاخر ما هم روسفید شویم.... »

    همه چیز نشان میدهد که دست‌اندرکاران برای مراسم افتتاحیه تدارک کامل و دقیقی دیده‌اند. در برابر دیدگان ما ناگهان پرده‌ای بالا می‌رود و کاروانی با شتر و اسب از مقابل نگاه ما عبور می‌کند. مجری برنامه فضا را احساسی‌تر می‌کند. این کاروان اهل بیت امام حسین (ع) است و حالا ما قرار است با دنبال کردن آن سر صحنه سریال برویم.

    این تصاویر در طول راه تهران شاهرود بارها از ذهنم می‌گذرد. بیش از 5 سال از آن صبح ششم آذرماه سال 1382 که همراه گروهی از دست‌اندرکاران صدا و سیما به یزد رفتم تا شاهد افتتاح سریال امام حسینع باشم، گذشته است. روستای خلد برین در آن روز حال و هوای سنگینی داشت.

    شهریار بحرانی، کارگردان متواضع سریال و محسن علی اکبری تهیه‌کننده مصمم سریال از فرودگاه به استقبال مهمانان آمده بودند، اما نمی‌دانم چرا هیچ وقت این سریال بعد از توقفی کوتاه که در ساخت چنین سریال‌هایی مساله‌ای طبیعی است دیگر هیچ‌گاه رنگ دوربین ندید. حالا در این ظهر آخر فروردین به این فکر می‌کنم که فردا حتما در چنین ساعتی شاهد فیلمبرداری کربلایی دیگر در سریالی دیگر خواهم بود. دوست ندارم هیچ تصوری از فردا داشته باشم. همه احتمال‌ها را از ذهنم پاک می‌کنم تا بار دیگر با خلاقیت گروه مختارنامه «غافلگیر» شوم.

    مسیر 5 ساعته تهران تا شاهرود برای ما که عادت به سفرهای هوایی داریم، کمی ‌غیرقابل تحمل است. در چنین فضایی تنبلی دستگاه تهویه اتوبوس مرا کلافه‌تر کرده و البته نمی‌دانم چرا دست و دلم به فشار دادن دکمه‌های3mp و گوش دادن موسیقی، از هیچ نوع نمی‌رود.

    شاید باورتان نشود، اما حتی دل و دماغ زمزمه‌کردن شعرهای حماسی را هم ندارم. از پنجره‌های بزرگ اتوبوس بیابان‌هایی دیده می‌شود که تا کیلومتر‌ها در آن اثری از سبزی و آبادانی نیست. فیلم عاشقانه اتوبوس هم رغبتی به تماشا ایجاد نمی‌کند. سرنوشت این دختر ‌و پسرهای شیک و اتوکشیده در چنین فیلم‌هایی همیشه به ازدواج ختم می‌شود و جای هیچ نگرانی نیست اگر مثلا پدر با خرید اتومبیلی مدل بالا برای دخترش هنوز موافقت نکرده است.

    کمکم تخیلم به کار می‌افتد. این همان مسیری است که میرباقری کارگردان 51 ساله مختار بارها در طول این سال‌ها طی کرده است. شاید بارها در همین مسیر آینده کاری خود را مرور کرده و احتمالا او نیز در این تنهایی کویری شاید به مختار فکر کرده و شاید این سریال و همه آدم‌هایش از ذهنش عبور کرده است. نمی‌دانم آیا او در این مسیر و مثلا 30 سال قبل تصوری از این مساله داشت که روزی می‌تواند در پشت صحنه بزرگ‌ترین سریال تاریخی ایران هدایت گروهی گسترده را به عهده بگیرد یا این‌که در آن روزها به دلیل تحصیل در رشته مهندسی معدن دانشگاه پلی‌تکنیک تهران، سودای دیگری در سر داشت؟ این شاید سوال خوبی‌ برای مصاحبه‌ای مفصل با او باشد. با خودم می‌گویم این همان مسیری است که احتمالا محمود فلاح تهیه‌کننده سبزواری سریال نیز در جوانی بارها آن را طی کرده است. آیا او نیز روزی تصور می‌کرد که پذیرفتن تهیه‌کنندگی سریالی مانند مختارنامه باعث شود تا عنصر سلامت را از زندگی اش فاکتور بگیرد و درست در روزهایی که کربلا مقابل دوربین رفته، از سوی پزشک معالج خود از سفر منع شود؟

    یک روز کاری در کربلا

    شاهرود از معدود شهرستان‌هایی است که شما به عنوان مسافر نباید از این نگرانی داشته باشید که مثلا موقع حساب کردن کرایه تاکسی ممکن است سر شما کلاه برود. روحیات صمیمی‌ و مهربان این مردم را پیش از این هم در برخی از همکاران سریال مختارنامه دیده‌ام. شهر چند هفته‌ای تا سرسبزی دل انگیز و رویایی‌اش فاصله دارد. فرصت کمی ‌برای گشت و گذار در شهر وجود دارد که آن هم صرف رفتن به بسطام و زیارت امامزاده و ... می‌شود و خرید نان‌های سنتی و شیرین شهر.6 صبح فردا اول اردیبهشت بیدار باش است و حرکت به سمت روستای طرود در 125 کیلومتری شاهرود. همراهانم بی‌خیال تماشای برنامه نود شده‌اند تا فردا از گروه خبرنگاران جا نمانند. همه چیز مهیای خوابی ‌عمیق است اما باد شدیدی که پشت پنجره، شاخه‌های تازه سبز شده درختان را حرکت می‌دهد و سکوت هتل جهانگردی، انگار فضا را برای بال و پر گرفتن تخیلم مهیا کرده است، تخیلی که با یک خواب نصفه نیمه تا صبح ادامه می‌یابد و روز بعد هرقدر خودروی سمند گروه حمل و نقل به طرود نزدیک‌تر می‌شود، بیشتر وسعت می‌یابد و با حسی عاطفی تشدید می‌شود. دوست خبرنگارم احسان ناظم‌بکایی در حال نوشتن گزارشی است با موضوع «یک روز کاری گروه مختارنامه پشت صحنه‌های کربلا.» به او می‌گویم کاش می‌شد گزارشی نوشت از «یک روز کاری در کربلا.»

    منظره‌های 2 طرف این جاده بیابانی که با سرعت در پستی و بلندی‌ کویر مرکزی ایران تغییر می‌کند، چیزی بیش از زیبایی است. کوه‌های رنگی،‌ ترکیب دشت و کوه و ابرهای متراکم، همان چیزهایی است که هر هنرمندی را در چنین فضایی بر سر ذوق می‌آورد. گله‌های شتر نیز تصویر جذاب دیگری است که در 2 طرف این جاده کویری خلوت به چشم می‌خورد. ساعتی بعد وقتی به طرود می‌رسیم، این روستای کوچک تازه از خواب برخاسته است. طرود روستایی با 500 خانوار سکنه و 2500 نفر جمعیت است و ساکنان آن با کشاورزی زندگی خود را می‌گذرانند. چند دقیقه بعد از ورود به روستا و پس از پشت سر گذاشتن خیابانی کم عرض، خودرو مقابل ساختمانی می‌ایستد که چند شریان حیاتی مختارنامه از آن عبور می‌کند. شریان اول گروه تدارکات است. نمی‌دانم اعضای گروه تدارکات چه زمانی به طرود آمده‌اند که ساعت 8 صبح که ما می‌رسیم، تقریبا همه 800 نفر حاضر سر صحنه صبحانه خورده‌اند و راهی صحنه شده‌اند اما از خامه عسل و نان سنتی شاهرود که شبیه بربری است باز هم سهمی‌ به ما می‌رسد. در همین خانه شریان‌های دیگر یعنی گروه چهره‌پردازی و لباس و صحنه نیز برقرار است. وقتی وارد اتاق گریم می‌شویم انگار که روز کاری آنها پیش از طلوع آفتاب در طرود آغاز شده است. گریم بازیگران رو به اتمام است و حالا هنرورها زیر دست گروه جوان و با سلیقه استاد ولدبیگی چهره عوض می‌کنند. لحظه‌ای بعد انوش معظمی‌ نیز از راه می‌رسد. حرمله مختایدا کنید کافی است شمایل‌هایی که از حضرت عباسع در نقاشی‌های قهوه��1ود آفتابی‌است و منظره نخل‌هایی که در پس زمینه تصویر دیده می‌شود، هیجان زیادی برای من و دیگر همراهانم ایجاد می‌کند. نخل‌ها شباهتی به آنچه که پیش از این در جنوب دیده‌ام ندارد و شاید بتوان گفت از آنها زیباتر است. ساعتی بعد از کاظم جلالی نماینده مردم شاهرود ‌ که همراه ضرغامی ‌به پشت صحنه آمده می‌شنوم که این نخل‌ها در سال 1372توسط جهاد کشاورزی در 50 هکتار در این منطقه کاشته شده است. برخی از این نخل‌ها توسط کودکان و نوجوانان بازیگوش روستا آتش زده شده، اما همچنان خرمای مرغوبی‌می‌دهد. با عبور از مزارع یونجه و شنبلیله به فضایی می‌رسیم که در کنار نخل‌های بزرگ و پهنی که از یک محل روییده‌اند، نهر بی‌آب علقمه به چشم می‌خورد. فضایی شبیهL در دل زمین حفر شده است. اینجا تا چند روز قبل «نهر علقمه» مختارنامه بود. جایی که کاوه فتوحی جوان خوش سیما و البته پیشانی بلند مختارنامه در نقش حضرت ابوالفضل ع مقابل دوربین رفت تا بخشی از این سریال تاریخی را به تصویر بکشد.
    تغییرات چهره میرباقری در طول 6 سال فیلمبرداری مختارنامه نشان‌ میدهد که‌ او در این‌سالها سیر وسلوکی‌ معنوی را پشت‌سر گذاشته است

    فتوحی امروز نیز سر صحنه بود، اما کلاه لبه دار خود را تا روی پیشانی‌اش پایین آورده بود که برنامه کاری گروه برای عدم نمایش تصویری از او تا زمان نمایش سریال با حضور عکاسان دچار مشکل نشود. اگر دوست دارید تصور دقیقی از چهره او پیدا کنید کافی است شمایل‌هایی که از حضرت عباسع در نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای دیده‌اید را دوباره به ذهن بیاورید. صحنه مبارزه حضرت عباس از همین نقطه آغاز می‌شود. در روایت‌های تاریخی تاکید شده که حضرت عباس با اسب وارد نهر علقمه می‌شود، آب تا کمر اسب آمده و او مشک خود را در حالی که سوار بر اسب است از آب پر می‌کند. نبرد حضرت با سپاه شمر نیز در حالی که سوار بر اسب است، انجام می‌شود اما به دلیل این‌که نمایش جنگ روی اسب و در حال سواره بودن با امکانات سینمایی ایران امری ناممکن است، در این سریال میرباقری حضرت عباس(ع) را هنگام رسیدن به نهر علقمه از اسب پیاده می‌کند و نبرد نیز به شکل پیاده انجام می‌شود. در این نبرد حضرت عباس پس از آن‌که دستانش با ضربه شمشیر سپاه شمر قطع می‌شود، مشک را به دندان می‌گیرد و به سمت خیمه‌های حرم می‌دود. میرباقری معتقد است تنها ضعف سریال مختار این بخش از کار است و در دیگر بخش‌ها، سریال بسادگی قابل مقایسه با نمونه‌های خارجی آن است.

    بیابان‌ها نزدیک‌ترین جغرافیا به کربلا

    فاصله نهر علقمه تا فضایی که قرار است صحرای کربلای مختارنامه باشد، با 10 دقیقه پیاده‌روی و عبور از عرض رودخانه‌ای خشک طی می‌شود. هرچه جلوتر می‌رویم حجم بیشتری از عوامل و دست‌اندرکاران مختارنامه وارد فضای دید ما می‌شوند. زمین سنگلاخی این منطقه با قلوه سنگ‌های درشت خود حتی پاهای مجهز به پوتین‌های کوهنوردی را نیز آزار می‌دهد، چه برسد به پاهای برهنه کودکانی که شاید در صحنه‌های بعدی این بخش از کار و روی خار و خاشاک دوانده شوند. ساعتی بعد در توضیحات میرباقری می‌شنوم که علت انتخاب این منطقه که در پس زمینه آن نخلستانی گسترده به چشم می‌خورد، این است که این جغرافیا نزدیک‌ترین فضا به جغرافیای کربلاست. در چنین فضایی به دنبال جمله یا کلمه مناسبی ‌می‌گردم تا آن را توصیف کنم، اما گستردگی فضا اجازه نمی‌دهد تا وارد مقوله‌ای به نام «توصیف» شوم. هنروری در لباس قرمزی که نشان می‌دهد به اشقیاء تعلق دارد، با موتور از راه می‌رسد و بعد از پارک کردن آن به سمت جایی می‌رود که رضا اصغری، دستیار اول کارگردان در چینش هنروران تعیین می‌کند. تاورکرین 16 متری بنیاد سینمایی فارابی‌که نمادی از نهایت عظمت سینمای ایران است در اینجا نیز در حال علم شدن است تا در حضور مهمانان جلوه باشکوه‌تری از مختارنامه را عرضه کند. عظیم جوان‌روح، فیلمبردار خوش خلق و سختکوش مختارنامه که چندی قبل از سر صحنه راهی بیمارستان شده بود، انگار این فضاها را بیشتر دوست‌ دارد تا آرامش اتاق بیمارستانی در شهرک غرب را که اینچنین سر صحنه آمده است. رضا غفاری، فیلمبردار خوش‌تیپ سریال هم با همکارانش در حال راست و ریس کردن تاورکرین هستند. رضا میرباقری برادر کوچک داوود میرباقری در حال پوشیدن لباسی سبز رنگ است تا در نقش شمایل امام حسینع مقابل دوربین برود. فخیم‌زاده با لباس حاضر و آماده بر صندلی باشکوهی نشسته و قرار است تا دقایقی دیگر به جلد عمر سعد برود که در زیارت عاشورا این‌طور از خجالت او در می‌آییم: «و لعن الله عمر سعدا...» فخیم زاده در سریال تنهاترین سردار نیز نقش شمر را بازی کرده بود و حالا برای ادامه این نقش که بخش‌های دیگر آن را در طول 5 سال ساخت مختارنامه ایفا کرده بود، از میانه فیلمبرداری سریال خود به شاهرود آمده است.

    در جای‌جای صحنه، چهره‌هایی آفتاب سوخته با دست‌هایی زمخت و مردانه مشغول به نتیجه رساندن مقدماتی هستند که قرار است به آغاز فیلمبرداری منتهی شود. فرقی نمی‌کند این آدم‌ها در کدام یک از بخش‌های مختارنامه مشغول به کارند، از مهدی موسوی دستیار اول طراح صحنه که با آن لباس خاکی رنگ و کلاه ماهیگیری شبیه شخصیت‌های ایندیانا جونز شده تا محمد نظری مرد سر به زیر و زحمتکش گروه تدارکات و دو جوان نسبتا همسن و سال یعنی احسان صابری و حامد نصراللهی که چای و آب و نوشیدنی صحنه را فراهم می‌کنند یا مهران آرین مرد همیشه تلفن به دست و بی‌سیم به گوش مختارنامه که مسوولیت حساس سرویس‌های حمل و نقل مختارنامه را به عهده دارد که همگی ‌در به حرکت انداختن چرخ بزرگ مختارنامه سهمی دارند.

    با نزدیک شدن زمان آغاز فیلمبرداری دیگر دست‌اندرکاران هم یکی یکی سر صحنه حاضر می‌شوند. باقر آشتیانی، مدیر تولید و مقصود میرهاشمی، مدیر تدارکات با هم می‌رسند. علیرضا بیات، دستیار تولید و هماهنگ‌کننده کرین و مسوول بردن و آوردن نگاتیوهای مختار و چندین کار ریز و درشت دیگر هم سر صحنه حاضر شده است. در این میان جوان خوش‌تیپی که مسوول پرداخت حقوق عوامل است و او را آقای زنگنه خطاب می‌کنند هم سر صحنه حاضر است و حالا علی شوقیان فیلمبردار پشت صحنه و مسعود پاکدل عکاس کار تلاش می‌کنند تا بخش‌هایی از این نظم دقیق و فعالیت گسترده را از طریق لنزهایی کوچک بر نوارهای مغناطیسی و حافظه‌های رایانه‌ای جای دهند. داوود میرباقری نیز با توقف خودروی سمند نوک مدادی، وارد صحرای کربلا می‌شود. شمشیری چوبی ‌در دستانش دارد که گاهی بر آن تکیه می‌کند و چشمانی که پشت عینکی مارک‌دار و شکیل پنهان شده و بر اقتدار چهره‌اش اضافه می‌کند، اما بسیاری از همراهانم از دیدن صورت تکیده و استخوانی میرباقری که با ریشی انبوه پوشیده شده، متعجب می‌شوند. این چهره هیچ شباهتی به عکس روزهای آغاز فیلمبرداری مختارنامه ندارد. برای خبرنگاری مانند من هم که تجربه‌ای 13 ساله از حضور در پشت صحنه فیلم‌ها و سریال‌های تاریخی دارم، قابل باور نیست که کارگردانی طی 6 سال این‌طور تغییر چهره دهد، اما وقتی می‌شنوم او از حاصل کار راضی است و می‌گوید مختارنامه 70 درصد به اهدافی که او می‌خواسته رسیده و زمانی که به رئیس سازمان صدا و سیما می‌گوید: دیگر خسته نیستیم، حس می‌کنم این تغییر چهره شاید نتیجه سیر و سلوکی معنوی باشد که او در این سال‌ها در مختارنامه و به دور از هیجان‌ها و جنجال‌های ظاهری حرفه فیلمسازی به آن رسیده است و حالا در آخرین ایستگاه این مسیر طولانی، با رضایت خاطر دست در دست عزت‌الله ضرغامی، ‌رئیس سازمان صدا و سیما که به مهمانی کربلا آمده، حرکت می‌کند و با هم از مختارنامه سخن می‌گویند. میرباقری به ضرغامی‌می‌گوید: «فیلمبرداری باید تا 15 اردیبهشت تمام می‌شد، اما اگر بخواهیم جامع‌تر به کربلا نگاه کنیم این مساله کمی ‌وقت می‌خواهد و این محدودیت ما را دچار مشکل می‌کند.» ضرغامی‌هم می‌گوید: «تک تک شخصیت‌های کربلا جذابیت دارند و تصاویری که از آنها تهیه می‌شود بعدا نیز قابل استفاده است. الان هم که آمدید پای کربلا اشکالی ندارد که شخصیت‌های مورد نظر شما نیز به داستان اضافه شوند. ما از کربلا چیزی نداریم که اگر بخواهیم از آن کلیپ بسازیم، بتوانیم استفاده کنیم و بد نیست چنین تصاویری در مختارنامه گرفته شود و به منبعی برای کلیپ‌ها و نماآهنگ‌ها تبدیل شود.»

    میرباقری به ضرغامی‌می‌گوید که فیلمبرداری حداکثر تا 15 خرداد تمام می‌شود و اگر قرار است کربلا بیشتر و مفصل‌تر باشد، باید این وقت را به ما بدهید که تا پایان اردیبهشت در شاهرود فیلمبرداری را انجام دهیم و بعد هم 15 روز در احمدآباد مستوفی باقیمانده صحنه‌ها را فیلمبرداری کنیم.»

    عاشورا زمان و مکان نمی‌شناسد

    آفتاب طرود به نوک آسمان رسیده بود که صحنه نماز سیدالشهدا در دشت کربلا به تصویر کشیده شد. بعد از این صحنه بود که در سوله ورزشی طرود مهمان گروه سازنده سریال شدیم. جای شما خالی ناهار خوردیم و جای شما خالی‌تر سکانس آب آوردن حضرت عباسع برای کودکان حرم و شهادت حضرت را بر پرده دیدیم. ساعتی بعد مصاحبه‌های رسمی ‌پایان یافت و مهمان‌ها با خودرو‌های شاسی بلندشان راهی تهران شدند. برکت کربلا یکی از مهمانان رسمی‌ را که به دنبال گوشت شتر بود را هم بی‌نصیب نگذاشت و او با دستی پُر به تهران بازگشت. در میان این هیاهو گروه سازنده مختار آرام آرام به سر صحنه بازگشتند تا به دور از قیل و قال چند ساعت قبل، ادامه کار را فیلمبرداری کنند. در طول راه و بازگشت به تهران چند جمله در ذهنم بالا و پایین می‌شود؛ این‌که در ‌ترازوی عالم رنج‌های همه انبیا در یک کفه و رنج‌های امام حسین ع در کفه‌ای دیگر قرار می‌گیرد و همیشه کفه رنج‌های امام حسین سنگین‌تراز انبیای دیگر است. بی‌دلیل نیست که حرکت عاشورا زمان و مکان نمی‌شناسد. این حرکت از دوره مختار آغاز شد و تا امروز نیز ادامه دارد. همیشه کربلایی هست تا در آن به دنبال حسینی شدن باشیم. مختارنامه قرار است به ما راه چگونه حسینی شدن را بیاموزد.

    بهترین بازیگران برای‌ متفاوت‌ترین ‌‌‌نقش‌ها

    داود میرباقری بازیگران سریال مختارنامه را با دقت و وسواس خاصی انتخاب کرد، او تلاش کرد شخصیت‌های اصلی این سریال را به بازیگرانی توانمند بسپارد که برای تماشاچی تکراری هم نباشند. به همین دلیل اجرای شخصیت اصلی سریال یعنی «مختار» را به «فریبرز عرب نیا » سپرد؛ بازیگری با قابلیت‌های بسیار که قبل از سریال «مختارنامه» فقط در سینما فعالیت می‌کرد. دیگر بازیگران اصلی سریال مختارنامه هم با حساسیت ویژه‌ای انتخاب شدند که برخی از آنها عبارتند از:

    عبدالله بن‌زبیر: رضا کیانیان، عمر سعد‌: مهدی فخیم‌زاده، ام‌ثابت همسر مختار‌: نسرین مقانلو، عمره دختر حاکم کوفه‌: فریبا کوثری، مسلم‌ابن عقیل‌: امین زندگانی، کیان‌: رضا رویگری، جاریه‌: ماه چهره خلیلی، نعمان ابن بشیر‌: داود رشیدی، ابن کامل‌: عنایت شفیعی، صعب ابن زبیر: جعفر دهقان، محمد ابن حنفیه‌: محمدرضا شریفی‌نیا، شمر‌: محمد فیلی، ابدومه الحسنا مادر مختار‌: ژاله علو، عبیدالله‌بن زیاد: فرهاد اصلانی، سلیمان صرد خزاعی‌: ولی‌الله شیر اندامی، میثم تمار: پرویز پورحسینی، خولی‌: صدرالدین حجازی، ابراهیم اشتر‌: حسن میرباقری، مهلب: کاظم هژیر آزاد، عبدالرحمن ابن شریح‌: احمد علامه دهر، ز ائده ابن قدامه‌: محمود اردلان و حرمله‌: انوش معظمی.



    منبع : جام جم

  13. این کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •