سوگند به زندگی ،به مرگ ،به عشق پاک ،نمی خواهم ات
سوگند به شب ، به روز، به ساعت وتیک تاک نمی خواهم ات
گفتی سه سال پیش : تودرکم نمی کنی ،برو به درک .
حالا توهم برو به جهنم _هلاک _نمی خواهم ات
تهدیدمی کنی به آتش وبنزین اسید،اما
دیگر ندارم ازاین حرفهای توباک ،نمی خواهم ات
له! له! بزن والتماس کن ،مثل جوانی من
یعنی هوار بکش ،بمیر ،بیفت به خاک ،نمی خواهم ات
دنبال من نیا ،که سایه ی من چتر تو نیست !آری !
ازیاد من برو،اصلن بزن به چاک ،نمی خواهم ات .