من چرا هی به تو می گم حمید
اتفاقاً از اسم سعید خیلی حال می کنم اما حالا هی قاطی می کنم(می بینی منم می تونم شعر بگم
)خوب عزیز بیفت توی چاه ببین یوسف خودمونو افتاد چی شد؟
تو همه اون چیزهایی که گفتی داری جون آبجی داری این تن بمیره داری ای داد به کی بگم داری؟![]()
دانشگاهت تموم شد دست به کار شو آخر تابستو ن ازت یک رمان پونصد صفحه ای می خوام نگی نگفتم!حالا نشد
پونصد چهارصد و نود وپنج کمتر نباید باشه
شعرت هم...خوب نبودمن چرا انترن بشم؟چرا رمانهامو نذارم؟اما نه بی شوخی قسمت مهدی شادی رو خوب
اومدی رفته قایم شده دست از قلم هم خدای نکرده کشیده انگار؟مهدی ؟کجایی داداشی؟![]()



من چرا هی به تو می گم حمید
اتفاقاً از اسم سعید خیلی حال می کنم اما حالا هی قاطی می کنم(می بینی منم می تونم شعر بگم
)خوب عزیز بیفت توی چاه ببین یوسف خودمونو افتاد چی شد؟.gif)
.gif)


.gif)

