چه فايده!!!
چه فايده!!!
یه مطلب خیلی جالب و زیبا
حق هر گونه انتشار، تنها اختصاص به نویسنده وبلاگ تیر 84 دارد و انعکاس این نوشته در سایتها و وبلاگهای دیگر، منوط و منحصر به کسب اجازه از نگارنده می باشد...جهت استفاده می توانید به این مطلب از وبلاگ،لینک جداگانه بدهید...کپی- پیست نکنید...خواهش می کنم بگذارید حقوق همدیگر را رعایت کنیم!...پیشاپیش از به کار بردن بعضی کلمات و ترکیبات،که ساحت ِپاکیزه ی قلم را کمی مخدوش کرده است،پوزش می طلبم.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به خاطر حقوق مولف بروید و بخوانید
این هم دوره دومش:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آيا <سنتوري> در سينماي ايران مينوازد؟
اين روزها يكي از بحثهاي داغ مطبوعات وضعيت و شرايط نمايش عمومي فيلم <سنتوري> است، اثري كه فيلمسازش را ميتوان عصاره سينماي ايران ناميد، داريوش مهرجويي توانسته در طول همه اين سالها و در كارنامه حرفهاي خود با توليد آثاري چون (مهمان مامان، بماني، دختردايي گمشده، مكس، درخت گلابي، ليلا، پري، سارا، بانو،هامون، شيرك، اجارهنشينها، مدرسهاي كه ميرفتيم، دايره مينا، پستچي، آقايهالو، گاو و الماس) مخاطبان
سينماي ايران را شيفته خود كند.
هنوز يادمان نرفته كه معمولا طولانيترين صفهاي اكثر جشنوارهها و همين طور گيشههاي سينماي ايران به فيلمهاي مهرجويي هم تعلق داشته است، پس تواناييهاي اين فيلمساز و فيلمنامهنويس را به راحتي نميتوان ناديده گرفت.
بعد از نمايش فيلم <مهمان مامان> همه از يكديگر ميپرسيدند مهرجويي چه فيلمي خواهد ساخت، ابتدا صحبتهايي از توليد يك سريال بود به نام <زكرياي رازي> و بعد توليد فيلمي پليسي به نام <كارآگاه يحيي> اما در نهايت قرعه به نام فيلمي افتاد به نام <تولدت مبارك>، از همان دوران بدون اينكه اشارهاي به داستان فيلم شود شنيده ميشد مهرجويي دنبال بازيگري لاغراندام است كه ترجيحا بتواند سنتور هم بزند.
بعدها شنيده شد اين جوان بايد بتواند نقش يك مطرب معتاد را هم بازي كند. بازيگران بسياري تست شدند، كار انتخاب و معرفي افراد به مهرجويي را هم كماكان <محمدرضا شريفينيا> بر عهده داشت.
او بسياري را به كارگردان معرفي كرد اما مهرجويي هيچيك را نپسنديد. توليد هم همينطور به تعويق ميافتاد. تا اينكه خبر رسيد بازي <محمد سلوكي> از مجريان جوان تلويزيون در فيلم قطعي شده است، <گلشيفته فراهاني> هم آمد تا در كنار نوازنده، نقش همسرش را بر عهده بگيرد، سپس مائده طهماسبي، رويا تيموريان و مسعود رايگان هم به گروه توليد اين فيلم پيوستند.
اما مهرجويي اعلام كرد بازيگرش بايد نواختن سنتور را ياد بگيرد، از اينجا پاي <اردلان كامكار> نيز به فيلم باز شد تا در عين آموختن سنتور به سلوكي، ساختن موسيقي فيلم را هم بر عهده بگيرد.
تا اينجا هنوز هيچ صحبتي از قصه فيلم نشده بود، آخرين بازيگري كه به گروه پيوست <سيامك خواهاني> نوازنده ويولن گروه موسيقي <آرين> بود.
همه چيز خوب پيش ميرفت كه خبر رسيد مهرجويي بازيگرش را عوض خواهد كرد و بلافاصله <بهرام رادان> جايگزين سلوكي شد، مهرجويي پيشتر هم قصد داشت نقشي كه <پارسا پيروزفر> در مهمان مامان بازي كرده بود را به رادان بسپارد كه به دلايلي امكانپذير نشد، به هر ترتيب رادان قرارداد خود را بست و چون زمان پيشتوليد زياد طولاني شده بود، مهرجويي به آموختن فيگورهاي كلي نواختن سنتور به رادان رضايت داد و قرار شد كه كامكار در نماهاي بسته سنتور بنوازد.
فيلمبرداري فيلم شروع شد و همزمان مهرجويي از كامكار خواست ساختن ترانهها را آغاز كند، ترانهها ساخته شد و حالا بايد يكي آنها را اجرا ميكرد.
همه علاقهمندان آثار مهرجويي كه از او فيلمهايي مثلهامون، سارا و... را ديده بودند از سر و شكل فيلم تعجب ميكردند اما چون <مهمان مامان> اثري قابل دفاع بود فكر نميكردند حاصل كار غير قابل قبول شود، فيلم به نام <علي سنتوري> مجوز گرفت و فيلمبرداري در خانهاي در شمال تهران با خواندن يك نريشن آغاز شد.
پس از مدتي قرار بر اين شد <محسن چاووشي> ترانههاي فيلم را بخواند، مهرجويي بارها گفته بود كه صداي خواننده فيلم بايد صداي يك خواننده خياباني باشد، يعني خوانندهاي كه صدايش به شكل رسمي پخش نشده باشد ولي اگر پخش هم شد مخاطب با آن بيگانه نباشد. چاووشي حالت خود علي سنتوري را داشت و كار به سرانجام رسيد اما مهمترين بخش فيلم هم فصل كنسرتي بود كه در يك شب بهاري در كاخ سعدآباد ضبط شد.
اولين ايراد شوراي نظارت و ارزشيابي نام فيلم بود كه سنتوري نميتواند علي باشد و به خاطر توهين نكردن به نام ائمه بايد اسم علي را از ابتداي فيلم حذف كنند. مهرجويي هم اين موضوع را پذيرفت، سپس ايرادات به ترانهها وارد شد كه بايد ترانهها را حذف كنيد، مهرجويي گفت نميشود و ما روي اين قضيه حساب ويژهاي بازكردهايم، گفتند پس چاووشي نباشد و يكي را بياوريد كه صدايش مجوز داشته باشد، مهرجويي گفت آخر صدا كه مجوز نميخواهد، اين ترانه و آهنگ است كه مجوز ميخواهد و شما هم مجوز آن را صادر كردهايد، گفتند كه نه عوض كنيد.
به هر حال جشنواره فيلم فجر از راه رسيد و نام فيلمها اعلام شد، تقريبا عكس تزئيني همه نشريات سنتوري بود اما فيلم در يك اقدام ناگهاني از برنامه جشنواره كنار گذاشته شد، رضاداد دبير جشنواره فيلم فجرگفت: جاهاي خالي در جدول وجود دارد كه ميتواند توسط اين فيلم پر شود، در نهايت هم اين اتفاق افتاد و در برخي از سينماها از جمله سينما فلسطين كه مختص اهالي مطبوعات بود اين فيلم به نمايش درآمد.
<اردلان كامكار> آهنگساز فيلم سنتوري در خصوص ساخت موسيقي اين فيلم گفته است: ابتدا هر يك از قطعات ساخته ميشد و بعد آقاي مهرجويي صحنهها را روي آن درست ميكرد وفيلمبرداري شروع ميشد، با وجود كمك فكري آقاي مهرجويي، من در مورد ساخت ملوديها كاملا آزاد بودم، البته انتخاب كلام قطعات و نيز انتخاب خواننده بر عهده من نبود و هيچ نقشي در اين زمينه نداشتم .
كامكار در توضيح اين مطلب كه چرا در اين فيلم، ابتدا موسيقي ساخته شد گفت: يكي از دلايل اين است كه فيلم سنتوري فيلمي موزيكال است و اساس فيلم بر مسئله نوازندگي شخصيت اصلي بنا گذاشته شده است، شخصيت اول اين فيلم، در سكانسهاي مختلف و در هر شرايطي لازم بود نوازنده خوبي باشد و سكانسهاي مربوط به نوازندگي شخصيت اصلي نميتوانست مونتاژ شود.
به گفته وي انتخاب بازيگر اول براي اين فيلم كار دشواري بود چرا كه ميبايست دستهاي اين بازيگر شبيه دستهاي من باشد تا تفاوتي در تصاوير مربوط به نوازندگي من و نقشهاي ايشان، ايجاد نشود، بالاخره براي اين مطلب، بهرام رادان را پيدا كرديم كه داراي اين شرايط و ويژگيها بود و از آنجايي كه من از چند ماه پيش با او نوازندگي سنتور را كار كردم، موفق شد بين دستهايش و لبخواني هماهنگي خوبي به وجود بياورد، هر چند كه كار مشكلتر از لبخواني بود چرا كه همراه حركات دست، فيگور او نيز ميبايست درست ميبود و به نظر من بهرام رادان چون توانايي خوبي دارد، توانست به نحو احسن از عهده اين كار برآيد.
اواخر دي ماه سال گذشته هدايتفيلم به عنوان پخشكننده فيلمهاي سينمايي <سنتوري> و <رييس> اعلام كرد در نظر دارد يكي از اين دو اثر را در فهرست فيلمهاي اكران نوروز 86 قرار دهد، با اين حساب به نظر ميرسيد دريافت مجوز نمايش <سنتوري> كاملا محرز شده است اما خبرهايي در مورد موافقت نكردن اداره كل نظارت و ارزشيابي با اكران عمومي فيلم مطرح شد. دليل اين امر نداشتن مجوز خوانندگي محسن چاووشي از سوي وزارت ارشاد عنوان شد.
رايزني تهيهكننده و پخشكننده فيلم براي دريافت مجوز ادامه پيدا كرد تا اينكه از چندي پيش اين خبر منتشر شده كه مهرجويي مجبور است از رادان براي بازخواني ترانههاي فيلم استفاده كند. موضوعي كه يك ريسك بزرگ و جدي براي اثر محسوب ميشود. بازخواني ترانهها بايد با هماهنگي دقيق تصويري انجام شود و اين موضوع بسيار دشوار است. چون رادان بازي و نحوه لب خواني خود را بر اساس صداي چاووشي تنظيم كرده و در صورت ناهماهنگ بودن لبخواني و صداي از قبل ضبط شده كه قرار است به وسيله رادان بازخواني شود، در اصل فيلم از دست ميرود زيرا اساس اين اثر را موسيقي و خوانندگي تشكيل ميدهد و كوچكترين اشتباه فيلم را به ورطه نابودي ميكشد.
نكته بسيار مهم اين است كه موسيقي اين فيلم پيش از فيلمبرداري ساخته شده و عجيب است كه چطور دستاندركاران توليد فيلم براي دريافت مجوز خواننده اقدام نكردهاند.
در صورتي كه موسيقي همراه فيلم به معاونت سينمايي ارسال شده باشد نيز دليل موافقت نكردن ارشاد با خوانندگي چاووشي مشخص نيست.
اين مشكل و ناهماهنگي ميان تهيهكننده فيلم و اداره كل نظارت و ارزشيابي از آنجا ناشي ميشود كه سازندگان اثر، اصول كلي قوانين اين اداره كل را رعايت كرده اما با بخشي از قواعد نانوشته صدور مجوز اكران دچار مشكل شدهاند. مشكلاتي كه پيش از نمايش فيلم در جشنواره فيلم فجر بايد حل ميشد.
حال دوستداران سينما و طرفداران سينماي داريوش مهرجويي و <سنتوري> منتظر شنيدن اخبار خوش از صدور مجوز اكران و حل شدن مشكل فيلم به هر نحو ممكن هستند. برخي كارشناسان معتقدند در صورتي كه <سنتوري> با صداي چاووشي روي پرده برود، شايد بتواند ركوردهاي فروش سينماي ايران را باز هم جابهجا كند اما ديدن تجربه خوانندگي رادان هم در نوع خود جالب توجه است!
نكته: شايد يه كم قديمي بود ولي يه سري مطالب ناگفته توش بود...
حالا وقتش است كه در مورد«محسن چاووشی» بپرسیم. هاكان ترجیح میدهد كه اول از ماجرای جدا شدنشان شروع كند! میگوید: «به نظرم این مهمتر است، چون اخیرا شایعات زیادی در مورد این قضیه گفته شده. باید بگویم كه هیچ شكرآب شدنی در كار ما نیست. چون من دارم بدون مجوز كار میكنم و چاووشی دارد كار مجوزش درست میشود، نمیخواهم به خاطرمن كارش گره بخورد. ترجیح دادیم كه جریان كاریمان را از هم جدا كنیم. حالا یا بعد محسن میآید پیش من یا من بر میگردم ایران.»
و جریان همكاریشان: «یك سال و نیم – دو سال پیش بود. آلبوم نفرین محسن تازه پخش شده بودو من داشتم روی آلبوم دومم كار میكردم. یكی از دوستان گفت سبك چاووشی هم مثل تو است و او هم سیاه میخواند. ما را به هم معرفی كرد. رفتم پیش محسن. صدای من را شنید و پیشنهاد او بود كه با هم بخوانیم... بعد هم كه گفتم به چه علت دیگر با هم كار نكردیم. بحث جدایی و این حرفها نیست، الان در هفته، حداقل سه، چهار بار تماس داریم.»
«الان شك ندارم كه با خوندن اين مطلب داريد ميخنديد...واقعا خنده هم داره...اين يه تيكه از مصاحبه اين حامد خانم يا هاكان خانم هست...اخه بدبخت محسن چاووشي تو رو ادم هم حساب نميكنت بعد بياد بهت بگه بيا با هم بخونيم!!!»
اين هم مقايسه البوم متاسفم محسن چاووشي با البوم بنيامين توسط يه نفر
نقل قول:
شما کدامیک از این 3 البوم را ترجیح میدهید و چرا؟
البوم متاسفم : محسن چاووشی = بسیار عالی و درجه 1
البوم کما : حمید عسکری = متاسفانه گوش ندادم و نظری نمی تونم در موردش بدم...
البوم 85 : بنیامین بهادری = آشغال ترین و مزخرفترین چیز ممکن، به یه همچین زرد و لوسی مجوز میدن اون وقت به کار هنری چاووشی مجوز نمیدن...
نقاط ضعف و قدرت هر یک کجاست؟
البوم متاسفم : محسن چاووشی = نقطه قوت که خیلی داره، چند تاشو میگم :
صدای دل نشین محسن، ریتم تند و تنظیم مناسب آهنگ، استفاده از افکت های مناسب برای آهنگ، شعر های عمیق و مفهوم دار و ...
البوم 85 : بنیامین بهادری = نقطه ضعف که بینهایت داره، چند تاشو میگم :
صدای افتضاح و لوس یه بچه سوسول، آهنگ های مسخره و جلف که تنظیم هم نشدن، استفاده از افکت های نا مناسب برای پوشاندن صدای بد خواننده، شعر های بی معنی و مسخره...
ایا در سطح یک البوم با کیفیت هستند؟
البوم محسن چاووشی به نظر من خیلی بهتر از آلبوم های مجاز فعلی هست...
ایا جایگاهی که به دست اوردن حقشان بوده ؟
در حق چاووشی که خیلی ظلم شده و هیج وقت نتونسته حق خودشو بگیره، جدیدا هم شنیدم که گفته نمی خوام بخونم، دلیلی نداره بخونم وقتی مجوز نمیدن...
دلیل موفقیت یا عدم موفقیت
دلیل موفقیت چاووشی به نظر من استفاده از یه سبک جدید و صدای خوب و آهنگ و شعر مفهومی بوده...
Last edited by masoud908; 07-06-2007 at 11:29.
همين الان مجله اتفاق نو گرفتم...
تيترش زده
حذف كامل محسن چاووشي---رادان رسما خواننده سنتوري شد...
بعد خيلي جالبه يه صفحه كه مربوط به حرف هاي خوانندگان مجله هست يه مطلبي هست كه اينه:
چرا مجوز نميدهند؟
مصاحبه اي با محسن چاووشي داشته باشيد.من از وزارت ارشاد پرسيدم كه چرا به ايشان مجوز نميدهيد؟گفتند چون با شبكه هاي خارجي همكاري ميكند! اما تا به حال چاووشي با شبكه هاي خارجي همكاري نداشته!!!
خوب ارشادي كه وضعشون اينه انتظاري نبايد داشت ازشون...
.
در ضمن ببينم كسي مجله ترانه ماه رو نگرفت اخر؟
هم اين دفعه و همه مجله ترانه ماه رو كه اون دفعه گفتم تايپ ميكنم چهارشنبه كه امتحانامون تموم شد كلش و تايپ ميكنم...
همچنين امشب شب شيشه اي رو ببينيد...درباره موسيقي و سينما و اين جور چيزا صحبت ميكنن...شايد حرف دل ما زده شد...
امیدوارم چون بزرگترین گناه ناامیدیست
ممنون مسعود جان...
اگه زحمتش رو بکشی ممنون میشم...
دستت درد نکنه...
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)