تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 42 از 43 اولاول ... 32383940414243 آخرآخر
نمايش نتايج 411 به 420 از 424

نام تاپيک: موسیقی سنتی ایران، میراث جاودان

  1. #411
    اگه نباشه جاش خالی می مونه MehdiAkhbari's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    جمهوری(؟)اسلامی(؟)ایران(؟)
    پست ها
    291

    پيش فرض


    • *به نظر من بهترین مثال برای مرکب خوانی ، آلبوم "نوا" ساخته پرویز مشکاتیان و با اجرای محمد رضا شجریان و جمشید عندلیبی است. تقریبا نمیتوان گفت که دستگاه این آلبوم چیست! ولی عمدتا در دستگاه نوا خوانده شده
    نوازنده ي ني در آوازها استاد محمد موسوي هست. آقاي جمشيد عندليبي فقط در تصنيف و قطعات بي كلام همراه با اركستر ني نواخته اند.

  2. #412
    حـــــرفـه ای Havbb's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    .: اصــــــ‍‍‍‍‍فــــــهــــان :. اسم من: حـامـد
    پست ها
    2,171

    پيش فرض

    بله خیلی ممنون ، حق با شما بود من معذرت میخوام ، البته تا حدودی حق رو باید به من بدید چون:


    نام آلبوم : نوا
    دستگاه : مرکب خوانی
    خواننده : محمدرضا شجریان
    آهنگساز : پرویز مشکاتیان
    سرپرست گروه : پرویز مشکاتیان
    همنواز آواز : محمد موسوی
    .
    همنوازان گروه عارف : پرویز مشکاتیان سنتور
    منصورسینکی تاروبم تار
    جمشید عندلیبی: نی
    محمد فیروزی بربط
    اردشیر کامکار کمانچه,قیچک
    بیژن کامکار دف
    ارژنگ کامکار تنبک
    Last edited by Havbb; 13-07-2011 at 19:20.

  3. #413
    حـــــرفـه ای Havbb's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    .: اصــــــ‍‍‍‍‍فــــــهــــان :. اسم من: حـامـد
    پست ها
    2,171

    پيش فرض

    اینجا رو ببینید:
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    اصلاحاتی انجام دادم روش ، ببینید ایرادی دیگه نداره؟

  4. #414
    کـاربـر بـاسـابـقـه mohsen_gh1991's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    در جای خشک و خنک، دور از دسترس اطفال
    پست ها
    2,405

    پيش فرض

    ﻧﺎﻡ ﺍﻛﺒــﺮ ﮔﻠﭙﺎﻳﮕﺎﻧﻰ ﺑﺮﺍﻯ‬ ‫ﻫﻤﻪ ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﺎﻥ ﻧﺎﻣﻰ ﺁﺷﻨﺎﺳﺖ‬ ‫ﺑﻪﺧﺼــﻮﺹ ﺁﻧﻬــﺎ ﻛــﻪ ﺑــﻪ‬ ‫ﻣﻮﺳــﻴﻘﻰ ﺍﺻﻴــﻞ ﺍﻳﺮﺍﻧــﻰ‬ ‫ﻋﻼﻗﻪﺍﻯ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ.
    به گزارش جهان:ﺍﺧﻴﺮﺍ ً‬ ‫ﺍﻳﻦ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﺑﻨــﺎﻡ ﺍﻳﺮﺍﻧﻰ ﺩﺭ‬ ‫ﻟﻨﺪﻥ ﻛﻨﺴﺮﺗﻰ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ‬ ‫ﻳﻜــﻰ ﺍﺯ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺕ ﺣﺎﺷــﻴﻪﺍﻯ‬ ‫ﭘﺮﺳــﺮﻭﺻﺪﺍﻯ ﺁﻥ، ﺣﻀــﻮﺭ‬ ‫ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺷﺎﻏﻞ ﺩﺭ ﻟﻴﮓﺑﺮﺗﺮ ﺍﻧﮕﻠﻴﺲ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﻮﺩ. ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ‬ ‫ﺳﺮﺷﻨﺎﺱ، ﮔﺮﻯ ﻧﻮﻳﻞ، ﺭﻳﻮ ﻓﺮﺩﻳﻨﺎﻧﺪ ﻭ ﭘﻞ ﺍﺳﻜﻮﻟﺰ ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ ﺳﺮﺷﻨﺎﺱ منچستر یوﻧﺎﻳﺘﺪ‬ ‫ﺩﻳﺪﻩ ﻣﻰﺷــﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻛﻨﺴﺮﺕ، ﻋﻜﺴــﻰ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻳﺎﺩﮔﺎﺭ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﺍﻳﺮﺍﻧﻰ‬ ‫ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨد.




  5. 8 کاربر از mohsen_gh1991 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #415
    ناظر انجمن دانلود و آپلود NET DOCTOR's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2011
    پست ها
    10,686

    پيش فرض

    باز هم رهایی یک تاپیک مهم از اسارت گذر زمان!
    آخرین پست این تاپیک مربوط به 262 روز قبل است

    گفت‌وگو با علي‌اكبر شكارچي به بهانه انتشار «ايل بانگ»

    جستاري در موسيقي محلي و تاثير آن بر موسيقي دستگاهي

    مسعودرضا طاهري: ريشه اصلي تمام گوشه‌هاي موسيقي دستگاهي ايراني، موسيقي بومي سراسر ايران است. اين بخش از ملودي‌هايي كه من اجرا كردم، عمدتا در موسيقي لري و بختياري ديده‌ام. به همين خاطر اگر دقت كرده باشيد، مي‌بينيد كه موسيقي سنتي به صورت مركب‌نوازي يا مركب‌خواني اجرا مي‌شود.



    علاقه‌مندان موسيقي محلي و سنتي به‌ويژه زاگرس‌نشينان چندي است كه شاهد انتشار آلبوم تازه‌يي به نام «ايل بانگ» از «علي‌اكبر شكارچي» نوازنده كمانچه و رديف‌دان موسيقي سنتي هستند. علي‌اكبر شكارچي در اين آلبوم سعي در تطبيق ترانه‌هاي لري و بختياري در قالب رديف موسيقي ايراني داشته و با گستردن بستري جديد علاقه‌مندان را به ارزيابي ظرفيت‌هاي موسيقي محلي و بررسي تاثير‌پذيري متقابل موسيقي رسمي و محلي فرا مي‌خواند. عضو سابق گروه‌هاي عارف و شيدا انگيزه‌هاي تدوين اين آلبوم را اين‌گونه تشريح مي‌كند كه «ايل بانگ» انطباق بانگ و آوازهاي مردمان ايلات لر و بختياري است با دستگاه راست پنجگاه، با اين هدف كه پرده از راز نهان ماندن انديشه‌هاي نهفته در گوشه‌ها برداشته شود چرا كه شك ندارم مانند ترانه‌هاي محلي هر يك از گوشه‌ها داراي كاركرد معين بوده و براي هدفي معين خلق شده‌اند. ساخت و اجراي «ايل ‌بانگ» داراي دو نگاه است؛ نگاه اول چيدمان و رديف كردن ترانه‌هاي محلي در سيستم دستگاهي و نگاه دوم، جدا كردن گوشه‌هاي دستگاه راست پنجگاه از سيستم دستگاهي تا شايد بهتر انديشه‌هاي پنهان خود را عيان سازند. نمي‌خواهم بگويم سيستم دستگاهي دست و بال پرواز انديشه‌هاي نهفته در گوشه‌ها را بسته است، بلكه اين اجرا راهي است براي تجربه عملي؛ اول رديف كردن ترانه‌هاي محلي در يك دستگاه و دوم درهم‌ريزي گوشه‌هاي يك دستگاه، درست مانند ترانه‌هاي محلي كه پراكنده اجرا مي‌شوند، به بيان ديگر بازگشت به سيستم مقامي كه قبل از سيستم دستگاهي موسيقي ايران اجرا مي‌شده است. نتيجه حاصل از اين تطابق اين است كه:

    گردش ملودي تك‌تك گوشه‌هاي رديف كه از تركيب يك يا چند دانگ شكل مي‌گيرد.

    ترانه‌هاي محلي لرستان و بختياري هم به همان شكل از يك يا چند دانگ شكل مي‌گيرد.

    همان‌طور كه در شرح ترانه‌ها خواهد آمد، در ترانه‌هاي لري و بختياري علاوه بر تركيب‌بندي دانگ‌هاي تشكيل‌دهنده رديف، تركيب‌بندي‌هاي بكر و جديد مشاهده مي‌شود كه نظيرشان را فقط در موسيقي اهل حق اطراف نورآباد كرمانشاه مي‌توان شنيد.

    بيان انديشه در گوشه‌هاي رديف نهفته و پنهان است ولي در موسيقي محلي انديشه و كاركردشان در عين سادگي بسيار صريح و عيان است.»

    علي‌اكبر شكارچي در ششمين دهه زندگي خود و پس از سال‌ها تدريس در دانشكده‌هاي موسيقي، تدريس رديف موسيقي دستگاهي به روايت ميرزا عبدالله فراهاني و انتشار چندين آلبوم همچون «موسيقي خلق لر»، «كوهسار»، «قطعاتي از موسيقي لري»، «بيست ترانه كهن لري»، «بهار باد»، «عاشقانه» و برگزاري كنسرت‌هاي مختلف در كشورهاي مختلف جهان، همچنان بيشترين تاثير را از موسيقي محلي خود مي‌پذيرد. و به قول خودش با وجود اينكه بر موسيقي سنتي ايران مانند زبان مادري مسلط است، ولي تنها موسيقي لري و بختياري است كه در شادي و دلتنگي‌ها پناهگاه روح و روان اوست. او بر اين باور است كه شايد اگر موسيقي محلي نبود، تا به اين حد شيفته موسيقي سنتي نمي‌شد و اگر موسيقي سنتي نبود نمي‌توانست جان شيفته‌اش را با زلال موسيقي محلي سيراب كند.

    او به كساني كه با موسيقي شهري آميخته‌اند، توصيه مي‌كند از موسيقي محلي غافل نمانند، و آنان را كه در موسيقي محلي قوم خود استادند، براي رشد و فهم عميق‌تر آن به بهره بردن از موسيقي سنتي فرا مي‌خواند. علي‌اكبر شكارچي در توضيح پيوستگي موسيقي لرستان و بختياري به عنوان يك موسيقيدان و آگاه از اشعار محلي بر اين باور است كه اين دو قوم داراي چنان ريشه‌هاي مشترك شعر و موسيقي هستند و چنان از نظر گردش ملودي، مايه‌هاي مختلف و ريتم‌هاي گوناگون درهم آميخته‌اند و يكديگر را كامل مي‌كنند كه نظيرش را كمتر در موسيقي ساير اقوام مي‌توان يافت. با استخراج ريتم، پرده‌بندي‌هاي متنوع موسيقي لري و بختياري مشاهده مي‌شود كه موسيقي اين اقوام علاوه بر دارا بودن كليه دانگ‌هاي تشكيل‌دهنده موسيقي دستگاهي، داراي تركيب‌بندي دانگ‌هاي منحصر به فرد است كه همه اين تنوع و غناي ريتم و ملودي به قول گلينكا، موسيقيدان برجسته روسي، حاكي از ديرينگي و برجستگي تمدن اين اقوام در دامنه‌هاي زاگرس است. او در بيان راز ماندگاري گوشه‌ها در سيستم دستگاهي موسيقي ايراني معتقد است: «من بر اين باورم كه رديف‌هاي دستگاهي با تنوع و پيچيدگي فراواني كه دارند محال است بدون دارا بودن كاركرد معين در طول تاريخ دوام آورند. بي‌شك راز ماندگاري آنان را انديشه پنهان در دل گوشه‌ها مي‌دانم كه شايد تنها كساني‌كه سال‌ها با رديف آميخته باشند، بتوانند به رمز و راز آنان دست پيدا كنند. هميشه در اين انديشه بوده‌ام كه چگونه است موسيقي محلي اقوام مختلف كه بي‌ترديد سرچشمه رديف‌هاي دستگاهي است، در عين سادگي و مختصر بودن‌شان جاذبه و اثربخشي بيشتري از گوشه‌هاي رديف دارند.» علي‌اكبر شكارچي صراحت لهجه و شفافيت در بيان انديشه را مشخص‌ترين ويژگي موسيقي محلي مي‌داند در صورتي كه دست يافتن به انديشه پنهان در گوشه‌هاي موسيقي دستگاهي نيازمند كشف است. به بهانه انتشار آلبوم «ايل بانگ» گفت‌وگويي با وي انجام شده كه در پي مي‌آيد.



    • آنچنان‌ كه از بروشور تدوين‌شده براي آلبوم «ايل بانگ» برمي‌آيد، اين آلبوم درصدد انطباق موسيقي دستگاهي و موسيقي لرستان و بختياري برآمده و در مقايسه با آلبوم «عاشقانه» اين بار نيز شاهد يك كار پژوهشي در حوزه موسيقي رديفي هستيم. با اين تفاوت اين بار موسيقي زاگرس‌نشينان مركزي را شما دانگ به دانگ مورد واكاوي قرار داده‌ايد. در آلبوم «ايل بانگ» بعضا قطعاتي انتخاب شده كه در آلبوم‌هاي قبلي شما همچون «قطعاتي از موسيقي لري» و «بهار باد» نيز مورد توجه بوده است. با اين وجود چه ضرورتي براي تجزيه دانگ به دانگ اين قطعات احساس شده است؟


    همان‌گونه كه در نوار عاشقانه شرح داده‌ام. گفته‌ام پرده‌بندي راست پنجگاهي كه درجه سومش كمتر است، به وفور در موسيقي لري بختياري وجود دارد. اما در آن آلبوم به اجراي ملودي‌ها نپرداخته‌ام. اگر خوب دقت شود، مي‌بينيد كه در آن آلبوم اين اجرا‌ها به اين شكل نيست. در آلبوم عاشقانه فقط به گوشه‌هاي رديف دستگاهي مانند گوشه‌هاي نيريز، شكسته، قطار، قراعي، رهاب مسيحي و شاه خطايي پرداخته شده و ذكر شده كه اين گوشه‌ها پرده‌بندي در دستگاه شور دارند اما توقف آنها درآمد راست‌پنجگاهي را القا مي‌كند كه درجه سومش كمتر است. فقط به اين اشاره كرده‌ام. حالا در اين آلبوم جديد به موسيقي‌هاي محلي پرداخته شده كه سرچشمه برخي از گوشه‌هاي رديف هستند. به گمان من ريشه اصلي تمام گوشه‌هاي موسيقي دستگاهي ايراني، موسيقي بومي سراسر ايران است. اين بخش از ملودي‌هايي كه من اجرا كردم، عمدتا در موسيقي لري و بختياري ديده‌ام. به همين خاطر اگر دقت كرده باشيد، مي‌بينيد كه موسيقي سنتي به صورت مركب‌نوازي يا مركب‌خواني اجرا مي‌شود. اين پرده‌بندي‌ها هم معرفي مي‌شود و چيدمان آنها نيز به همين شكل كلاسيكش اجرا مي‌شود. اما اينكه نمونه‌هاي اين گوشه‌ها در كجاي موسيقي بومي اجرا شده را نمي‌توان ديد. بعضي از اساتيد بعضا يك ملودي را دارند مي‌زنند و بعد موسيقي محلي را مي‌گيرند و روي آن شروع مي‌كنند به بداهه‌‌نوازي يا آهنگسازي و روي آن كار مي‌كنند. من ريشه‌هايي را ديدم كه خيلي ملموس‌ترند و خيلي حقانيت دارند و خيلي هويت مشخصي دارند، گفتم بيايم و ببينم كه اينها چه ويژگي‌اي دارند كه در واقع از موسيقي سنتي دور افتاده‌اند. به همين خاطر رفتم و رجوع كردم كه ببينم اينها چه فواصلي را پشت سر هم چيده‌اند كه توانسته‌اند چنين مايه‌يي را به وجود بياورند. اشاره كرده‌ام كه هر يك از گوشه‌ها از يك فاصله چهارم يا دو تا فاصله چهارم كه يك دانگ به آن مي‌گويند، مي‌بينيد كه يك ملودي آن مثلا در درآمد همين دستگاه راست‌پنجگاه، راست و دو تا از گام‌هايي كه در راست پنجگاه هست شكل مي‌گيرد و تمام مي‌شود. يا در گوشه «نيريز» مي‌بينيد كه با دو تا دانگ يا سه تا دانگ كه پشت سر هم قرار مي‌گيرند، جمله‌بندي‌اش تمام مي‌شود. نمونه‌هايي را از موسيقي محلي آورده‌ام كه ببينم با چند دانگ و تركيب چه دانگ‌هايي تمام مي‌شوند.


    • چه نمونه‌هايي در موسيقي محلي پيدا كرديد؟


    در موسيقي محلي به‌طور مثال در «شاهنامه‌خواني» يا «سر صيادي» يك دانگ چهارگاه با يك دانگ ماهور كه سومش كمتر است با يك دانگ شور پشت سر هم قرار گرفته‌اند. همچنين تركيب دانگ‌هايي را در موسيقي سنتي خودمان نمي‌بينيم. من مشابه آنها را رفتم زدم. مثلا خود درآمد راست را زدم. زنگ شتر را زدم. نيريز را زدم. نغمه را زدم. توجه كردم ببينم آنها با چه دانگ‌هايي تمام شده‌اند. مثلا سنگين سماع را زدم ببينم با چه دانگ‌هايي تركيب شده، تمام شده و شكل مي‌گيرند. اينها با همديگر انطباق دارند. اينكه چه ضرورتي داشته من دست به چنين كاري زده‌ام، ضرورت عمده‌اش هم دلبستگي من به اين موسيقي محلي است و هم اهميتي كه اين موسيقي محلي دارد.


    • شما به عنوان يكي از چهره‌هاي شاخص موسيقي سنتي چرا تا اين حد به سمت موسيقي محلي رفتيد و سال‌هاست در اين زمينه همپاي فعاليت‌هايتان در موسيقي سنتي كندوكاو مي‌كنيد؟


    «بلابارتوك» در يكي از سخنراني‌هايش كه درباره موسيقي محلي صحبت مي‌كند، مي‌گويد: با وجود كوتاه بودن و مختصر بودن اين ملودي‌ها، ارزشمندي‌شان هيچ گاه كمتر از فوگ‌هاي «باخ» نيست. در دنيا تا اين اندازه براي اين ملودي‌ها ارزش قائل هستند و من خودم ديده‌ام بيان انديشه كه در اين ملودي‌ها هست، خيلي صريح‌تر، روشن‌تر و شفاف‌تر از موسيقي سنتي است. در موسيقي سنتي اين انديشه‌ها پنهان است، نهفته است. بايد كشف كني يا يك كسي به اين برسد و بتواند حرفي را بزند. ولي در موسيقي محلي به صراحت اگر سوگ هست، سوگ را نشان مي‌دهد. اگر موسيقي كار هست، ريتمش، شعرش و ملودي‌اش با آن منطبق است. اگر موسيقي شاديانه است همين‌طور. اگر موسيقي عاشقانه است، همين طور. تمام اينها عيان نشان داده مي‌شود. در كنار هم قرار دادن دانگ‌هاي مشابه در موسيقي محلي و موسيقي سنتي، نشان مي‌دهد موسيقي محلي با وجود مختصر بودنش هيچ كاستي‌اي نسبت به موسيقي سنتي ندارد.

    در طول تاريخ‌، موسيقي محلي به عنوان بخشي از فرهنگ عامه در حاشيه قرار داشته و در مقابل، موسيقي رسمي غالب بوده است. پس از انقلاب است كه به مرور نام هنرمندان محلي و به‌ويژه موسيقيدانان محلي مطرح مي‌شود. و در واقع در يك جاهايي مي‌بينيد كه خودش را بيشتر از موسيقي سنتي نشان مي‌دهد، حتي پروژه‌هاي فراواني را براي ثبت و ضبط موسيقي محلي به كار مي‌گيرند. بنا بر اين اهميتي كه موسيقي محلي دارد، به گمان من بد نيست كه مطرح شود و در دوره‌يي كه مجال آن پيدا مي‌شود در كنار موسيقي سنتي يا رسمي، موسيقي عامه مردم كه عمدتا ريشه‌هاي محلي دارد، اين موسيقي هم نشان و تطبيق داده شود. ضرورت عمده ارائه اين آلبوم اينكه اينها مقايسه شوند. ضمن اينكه مي‌خواستم اين كار به عنوان يك كار پژوهشي، شنيدني هم باشد. آنجايي كه يك گوشه از درآمد راست پنجگاه را دارم معرفي مي‌كنم، در موسيقي محلي هم نمونه‌اش را بگذارم. ضمن اينكه قصدي نداشتم كه موسيقي آوازي را در رديف سنتي ارائه بدهم بلكه رديف‌هاي ‌سازي را اجرا كرده‌ام و در كنارش موسيقي محلي كه هم خانواده و هم دانگ هستند را ارائه دادم و اجرا كردم و خواندم تا قابل شنيدن باشد. هم از نظر شعر و هم از نظر بيان انديشه، شنونده با چنين گنجينه‌يي كه در موسيقي محلي است آشنا شود. وگرنه ضرورت آن، چيز ديگري نيست. مگر اينكه برخي بخواهند آن را نفي كنند يا اينكه برخي با شنيدن آن اهميت آن را بيشتر از آن چيزي كه من به آن دست پيدا كرده‌ام، دريابند.

    در آلبوم «بهار باد» شعر و موسيقي لرستان از كنشگري يك پديده طبيعي مفاهيمي زايا و زندگي‌ساز روايت مي‌كند. به‌ويژه در توضيح باد بهاري كه با خودش زندگي مي‌آورد، رويكرد قبلي شما بيان يك روايت از فضاي شعر و ادب و موسيقي لرستان بوده اما اكنون با اجرا، تجزيه و تحليل اين قطعات در آلبوم «ايل ‌بانگ»، شما عرصه جديدي را براي موسيقيدان‌هاي ساير نقاط كشور فراهم ساخته‌ايد تا در صورت تسلط بر رديف‌هاي سنتي نگاه تازه‌يي به موسيقي لرستان يا قوم خود داشته باشند. انتظار چه برخوردي از سوي آنان با اين آلبوم داريد؟

    در آلبوم «بهار باد» شعري بود كه توصيف شده بود و آقاي رحمانپور از قبل طرحي روي آن ريخته بودند و اجرا هم كرده بودند. ولي من ديدم كه اين شعر، يك شعر خيلي توصيفي است. به همين خاطر سعي كردم بهار باد كه باد بهاري است كه از نيمه‌هاي دوم اسفند تا نيمه‌هاي اول فروردين وزيده مي‌شود و بند برف و يخ را از پاي گل و گياه باز مي‌كند، را كاملا توصيف كنم. در اين سي‌دي هم يكسري ملودي‌ها اجرا شده‌اند كه عمدتا توصيفي‌اند. و يك شعري كه در جاي‌جاي اين آلبوم چه به صورت باكلام و چه به صورت بي‌كلام تكرار مي‌شود، اينچنين است كه:

    اي خدا ار اخبار داري بدس باد بيارس

    مدس و بارون بهاري جايي ببارس

    (ترجمه: خداي را اگر پيغام يا خبري داري، بده باد بياردش، زنهار به باران بهاري مده كه جايي بباردش)

    خيلي از ملودي‌هايي كه در اين سي‌دي ۷۲ دقيقه‌يي به صورت فشرده آمده، جاي آن را دارد كه به صورت توصيفي روي آنها كار شود. به گمانم اگر اين آلبوم مورد پسند واقع شود و اگر انگيزه‌يي در آهنگسازان و موسيقيدانان مناطق مختلف ايران به وجود بياورد، شايد با نگاه جديدي به موسيقي محلي بتوانند به ظرفيت و توانايي بيشتري از موسيقي محلي خودشان دست يابند؛ اينكه اين موسيقي‌ها چه ظرفي دارند و چگونه مي‌توان اينها را بسط و گسترش داد و غني‌تر كرد.


    • يعني موجب يك فعاليت مشابه شود...


    منجر به يك فعاليت مشابه شود يا هر كس متناسب با موسيقي محلي خودش اين كار را انجام دهد، چون اين موسيقي علاوه بر اينكه ما داريم طرحش مي‌كنيم، تلاش مي‌كنيم بر آنها چيزي بيفزاييم و در عين حال با دقت تمام مراقبت كنيم كه مبادا به اصل آنها لطمه وارد كنيم. بايد با وسواس دقيقي اين كار صورت بگيرد و ملودي‌ها بايد به گونه‌يي ساخته، پرداخته و بسط داده شوند كه هماهنگي حداكثري را ايجاد كند. درباره آلبوم «كوهسار» يكي از منتقدان نوشته بود اين ملودي‌ها آنقدر به هم نزديك است كه به‌راحتي نمي‌توان گفت كدام يك اصلي بوده و كدام يك اضافه شده است. از اين منظر اين آلبوم مي‌تواند به غني‌تر كردن، تطبيق و معرفي موسيقي محلي و سنتي نيز كمك بيشتري كند. به نظرم چنين كاري بايد انجام شود. اميدوارم اين آلبوم از نظر زيبايي‌شناسي، ذوق و سليقه در غني‌تر كردن موسيقي محلي توفيقي داشته باشد.


    • تاكنون تصور بر اين بوده است كه فضاي غالب در موسيقي لرستان بر محور پرده‌هاي دستگاه ماهور و بيشتر موسيقي بختياري منطبق بر دستگاه شور و آواز دشتي است. با آمدن «ايل بانگ» و شرح و تفسير‌هاي ارائه‌شده آيا مي‌توان راست‌پنجگاه را به عنوان بستر اصلي موسيقي لرستان تصور كرد؟


    در تجزيه و تحليل آلبوم «بيست ترانه كهن لري» چهار نوع پرده‌بندي در موسيقي لرستان استخراج كرده‌ام. كه همه اينها با وجود اينكه ماهور و راست‌پنجگاه را القا مي‌كنند، اما مي‌بينيم كه در مايه مثلا ماهور Re برخي نت‌ها فاصله سوم‌شان فا «ديز» است برخي فا «سري» است. بعضي فا «سري» منهاست. برخي فا «بكار» مي‌شود و «مي» آن «كرن» مي‌شود. به گمانم هر چه به مناطق شهرنشيني نزديك‌تر شويم، در جايي كه ارتباط بيشتري با شهر و موسيقي شهري و دستگاهي دارند، عمدتا فاصله سومش كامل‌تر است و بر پرده‌بندي ماهور منطبق‌تر است و در مقابل هر چه از مناطق شهري دور‌تر شويم و به مناطق بكر عشايرنشين نزديك‌تر شويم، مي‌بينيم كه فاصله سوم كمتر مي‌شود و از ماهور فاصله مي‌گيرد و به پرده‌بندي شور نزديك‌تر مي‌شود. منتها پرده‌بندي شوري است كه روي درجه هفتم شور مي‌ايستد نه روي درجه اول شور. همان‌طور كه گوشه «نيريز» پرده‌بندي شور مثلا «لا» را دارد اما روي «لا» نمي‌ايستد بلكه روي نت «سل» مي‌ايستد. بنابر اين، اين يك ويژگي موسيقي محلي و سنتي ايراني است. مشابه اين شرايط گوشه‌هاي «قطار» و «قراعي» را مي‌توان نام برد. آواز افشاري كه در قديم اجرا مي‌كردند، «نيريز» و «شكسته» نمونه‌هاي خيلي خوبي براي آن است كه پرده‌بندي شور را دارند اما روي راست پنجگاه مي‌ايستند.


    • آيا شهري شدن موسيقي محلي و فاصله گرفتن از پرده‌بندي‌هاي بكر، آنها را آسيب‌پذير نمي‌كند؟


    جلوي اين جريان را نمي‌شود گرفت، چون موسيقي مرز ندارد. حدود ندارد. عبور مي‌كند. مثل نسيم از هر ذوق و گوش شنيداري عبور مي‌كند و به‌طور طبيعي هر كس مي‌شنود، تحت تاثير قرار مي‌گيرد يا تاثير مي‌گذارد. با اين وجود من قطعا مي‌دانم كه موسيقيدان‌هاي علاقه‌مندي با يك نيروي تعريف نشده سعي در حفظ اصالت موسيقي بكر محلي دارند. موسيقيدان‌ها بايد مراقبت بيشتري كنند. در عين حال موسيقي محلي از بين رفتني نيست، چون نوع معيشت انسان خود به خود نوعي از پرده بندي‌هاي زندگي‌ساز در ملودي‌هاي محلي با كاركردهاي ماندني را حفظ خواهند كرد.

    همچنان‌كه در موسيقي سنتي نيز برخي گوشه‌ها پس از قرن‌ها به دليل نوع كاركرد و هدف ويژه خود، در حافظه مردم ما ماندگار شده‌اند. به گمان من اين همه پرده‌بندي كه در رديف نيز وجود دارد، ريشه در نوع كاركردها و اهداف خاص آنها در جامعه ما دارد. ورود و جابه‌جايي اقوام و قوميت‌هاي مختلف به سرزمين ما موجب پديد آمدن گوشه‌هاي خاصي شده‌اند. مثلا ما گوشه «راك كشمير» را داريم كه امروز خطه‌يي مرزي ميان پاكستان و هندوستان است. يا خيلي از گوشه‌هايي كه نام مناطق مختلف را بر خود دارند. يا گوشه «نصيرخواني» يا مثلا گوشه «فيلي» در رديف كه نام يكي از طوايف بختياري است. اين است كه نمي‌توان جلوي تغيير و تحول را گرفت. منتها هر قدر كه با آگاهي، هوشياري و خلاقيت توام باشد، پرثمرتر خواهد بود.

    منبع : فرهنگخانه

  7. 3 کاربر از NET DOCTOR بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #416
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    پست ها
    1,588

    پيش فرض

    دیشــب یکی از دوستان شنیــدن این آلبوم رو پیــشنهاد داد به من ؛ دیدم بی انصافیه
    تنها ازش لذت ببرم و به بقیه معرفی نکنم این آلبوم رو...
    آلبوم قشنگی شده ؛ خصوصا ترک های حریق خزان و ارغوان که بسیار عالی‌اند

    حریق خزان
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    خواننده : علیرضا قربانی
    ...
    آهنگساز : مهیار علیزاده
    ...
    ترانه سرا : فریدون مشیری، هوشنگ ابتهاج، سهراب سپهری
    ...
    نوازنده ها: بهتاش ابوالقاسم (هوبوا)، سهیل پیغمبری و سحر ابراهیمی (کلارینت)، امیر حسین محمدیان (فاکوت)، حمید قنبری (تنبک)، بهنام ابوالقاسم (پیانو)، نوید مصطفی پور (کمانچه)، سامان صمیمی و محمدرضا کریمی (ویولن)، منا ربیعی و کریم قربانی (ویولن سل)، رضا فرهادی (کنترباس) ه
    ...
    انتشارات : آوای باربد
    ...
    ژانر : سنتي
    ...
    حواشي : آرتین ولی الهی: آلبوم «حریق خزان» اثری ملودی محور و ارکسترال است و فرم آنسامبل سازهای ایرانی نیست و بیشتر غربی و ارکستر زهی است. این آلبوم که اشعار آن سروده ی شعرای بزرگ معاصر است، از آثار متفاوت علیرضا قربانی محسوب می شود. با توجه به اینکه آهنگسازی بر روی اشعار نو دشوار به نظر می رسد، مهیار علیزاده (آهنگساز اثر) به خوبی از پس ساخت ملودی های آلبوم برآمده است.
    هفت قطعه ی این آلبوم با صدابرداری رضا فرهادی، سهیل پیغمبری و پیمان حاتمی در استودیو کرگدن ضبط شده اند. سکوانس سازهای الکترونیک این اثر بر عهده پیمان حاتمی و میکس مسترینگ آن با رضا فرهادی بوده و بهنام ابوالقاسم و مهیار علیزاده ناظران ضبط این آلبوم بودند.
    ...
    لیست قطعات:

    1. حریق خزان
    2. ارغوان
    3. بی قرار
    4. دلی در آتش
    5. آخرین جرعه این جام
    6. خاطرات
    7. زندگی رنگ


    ...
    ماه انتشار: تير
    ...
    سال انتشار : 1391
    ...
    از: موسیقی ما

  9. 4 کاربر از Masoud-Susa بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #417
    Super VIP Mehran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2005
    محل سكونت
    -• برنابلا
    پست ها
    11,405

    پيش فرض


    قسمت اول:
    1- محمدرضا شجريان - تصنيف با من صنما
    2- شهرام ناظری - تصنيف ای امان
    3- عبدالحسين مختاباد - تمنای وصال
    4- حسين عليزاده - راز و نياز
    5- عليرضا قربانی - تصنيف بهار دلکش
    6- جلال ذوالفنون - صبا
    7- عليرضا افتخاری - آواز عشق
    8- سيما بينا - عزيز
    9- مجيد درخشانی و محمدملا عقيلی - تصنيف بيدار دلان
    10- ايرج بسطامی - کيه کيه در ميزنه
    11- سعيد فرج پوری - تصنيف دلی بی قرار
    12- حسام الدين سراج - نغمه ی مهر

    قسمت دوم:
    1- داوود آزاد - صنما
    2- گروه دستان - تصنيف جام جان
    3- همايون شجريان - غمگسار
    4- کيوان ساکت - پيش درآمد همايون
    5- مليحه سعيدی و گروه کر - شاه صنم
    6- اردلان کامکار - دريا
    7- بيژن بينی - يا مولا
    8- پرويز مشکاتيان و گروه عارف - تصنيف کنج صبوری
    9- فرامرز پايور و بهرام باجالان - دلکش و عراق
    10- طلايی و موسوی - آواز بيات کرد
    11- فرهنگ شريف - ابوعطا
    12- پريسا و گروه دستان - تصنيف بت زيبا


    سلام...

    چند وقت پیش مجموعه ای با عنوان صنما منتشر شد...
    مجموعه ای هست مشابه "پنچاه سال موسیقی ایرانی"در قالبی کوچکتر و مختصرتر که عرفان، و مظامینی از این
    دست، نقطه ی اشـتراک اکثر آهنگ هاش هست. با این که میشد آهنگ های خیـلی بهتر، و منسجم تری رو کنار
    هم قرار داد اما با این حال مجموعه محترم و ارزشـمندی هست. اولین آهنگ صنمای استاد شجریان عزیز هست،
    بعد از اون امان ای دل استاد ناظـری که به نظر من میشد از ایشون آهنگ های خیلی بهتر و مناسب تری قرار داد،
    آهنگ سوم، آهنگ ماندگار تمنای وصـال عبدالحسـين مختاباد هست و بعد از اون آهنگ بی کلام فوق العاده زیبای
    راز و نياز استاد حسين عليزاده ی عزیز که آدم با همه ی وجود از شنیدنش لذت میبره زیبایی این آهنـگ قابل وصف
    نیست... آدم معنای واقعی هنر رو میتونه از این آهنگ متوجه بشه. بعد از اون هم آهنگ هایی از هنرمندان دیگه
    قسمت اول این مجموعه با آهنگ زیبایی از ستاد سراج در دستگاه دشتی به پایان میرسه. قسمت دوم هم آهنگ
    های زیبا و دلنشینی داره مخصوصا دریای اردلان کامکار / توصیه میکنم اگه میتونید حتما این مجموعه رو دانلود کنید
    و گوش بدید شنیدن آهنگ های زیبا از این خواننده های بزرگ و هنرمند جدا لذت بخش هست، توصیه میکنم آهنگ
    های راز و نیاز استاد علیزاده و دریا از اردلان کامکار عزیز رو از دست ندید.

    با تشکر مهران...

  11. 5 کاربر از Mehran بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #418
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    پست ها
    1,588

    پيش فرض

    6- اردلان کامکار - دريا
    البته نام صحیح ایشون اردوان کامکار هست.

    با تشکر از مهران عزیز بابت معرفی این مجموعه گرانبها... واقعا عالی بود؛دست مریزاد.

    مجموعه ی صنما گزیده ای از آهنگ هایی هست که هر علاقمند به موسیقی سنتی ایرانی رو به وجد میاره واقعا

    +






    با حضور جمعی از بزرگان موسیقی؛

    ارکستر بزرگ تخت جمشید روی صحنه می‌رود


    موسیقی ما - محمد عبدالهی: گروه موسیقی «تخت جمشید» با حضور بزرگان این عرصه روی سن رفته و به اجرای برنامه خواهد پرداخت.

    گروه موسیقی تخت جمشید به رهبری مسعود حبیبی و خوانندگی بی‍ژن کامکار در روز ۱۳ مهرماه روی سن سالن میلاد نمایشگاه بین المللی برای اجرای این برنامه قدم خواهد گذاشت.

    گفتنی است آهنگسازی و تنظیم قطعاتی که قرار است در این کنسرت به اجرا در آیند را پدرام درخشانی به عهده دارد.
    سرپرست گروه تخت جمشید که یک گروه سنتی است را سعید نجاران به عهده دارد که در روز ۱۳ مهر از طریق اجرای قطعات سنتی خود بار دیگر خاطرات خوشی را برای مخاطبان خود به یادگار خواهد گذاشت.

    بلیت‌های این اجرا از طریق شرکت‌های فرهنگی-هنری سلفا، دارینوش، پاز، پرشیا، سیاه و سفید، کافه کهن و نیز از طریق خود گروه تخت جمشید به فروش می‌رسد. فروش اینترنتی آن نیز تنها از طریق سایت سی گذر امکان پذیر خواهد بود.

    اولین کنسرت گروه تخت جمشید اسفندماه سال گذشته در همین مکان برگزار شد. در این اجرا ۳۷ نوازنده حضور داشتند که سازهایی همچون دف، پیانو، گروههای زهی، پاپ، سنتی و محلی بود که برای اولین بار قطعه خلیج فارس نیز توسط آن‌ها اجرا شد.

    منبع : اختصاصی سایت موسیقی ما

  13. 2 کاربر از Masoud-Susa بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #419
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    پست ها
    1,588

    پيش فرض

    به مناسبت ۲۹ شهریور ماه سالگرد غروب این هنرمند
    یادی از «پرویز مشکاتیان» سرو آزاد موسیقی ایران



    موسیقی ایرانیان – سودا مولائی: در تاریخ موســیقایی ایران، ۲۹ شهریور ماه مصـــادف است با سالگرد درگذشت «پرویز مشکاتیان» استاد موسیقی ایرانی، مشکاتیان سرو آزاد موسیقی ایران جزء هنرمندانی بود که برای اعتلای موسیقی اصیل ایرانی تلاش های فراوان کرد و تا آخرین لحظات عمر کوتاهشان به هنر و فرهنگ کشورشان عشق ورزید.

    در ادامه به مناسبت سومین سالگرد درگذشت وی، ضمن گرامی داشت یاد این هنرمند والامقام، در
    ادامه از شمامخاطبین موسیقی ایرانیان دعوت میکنیم زندگی‌نامه پرویز مشکاتیان را مرور کنید.


    • زندگی‌نامه

    پـرویز مشکاتیان در سال ۱۳۳۴ در نیشابور به دنیا آمد. او مقـدمات موسیـقی را از شش سالگی نزد پدرش، حـسن مشـکاتیـان، که استاد سنتورنوازی و آشنا با ویولن و سه‌تار بود، آموخت. وی آموختن موسیقی را در طول تحصیل در زادگاهش، نیشابور پی گرفت و تا پایان دورهٔ متوسطه همچنان در پیشگاه پدر به فراگیری و تمرین مشغول بود. مشکاتیان در سال ۱۳۵۳ وارد دانشکدهٔ هنرهای زیبا در دانـشگاه تهران شد و به آموختـن ردیف مـیرزا عبدالله نزد نور علی خـان بروـمند و ردیف موسیقی سنتی نزد دکتر داریوش صفوت پـرداخـت، وی هـمـزمان با آمـوزش ردیـف، مـبانی مـوسیـقی ایـرانی را نـزد اسـاتـیدی چـون دکتر محمدتقی مسعودیه، دکتر مهدی برکشلی، عبدالله دوامی، سعید هرمزی و یوسف فروتن فرا گرفت.


    او نوازندگی سنتور را در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی به صورت بسیار جدی ادامه داد و توانست در نوازندگی این ساز به مهارت ویژه و چشمگیری دست پیدا کند و همچنین توانست کارهای بزرگ فراوانی را در زمینهٔ آهنگسازی و نوازندگی سنتور به ویژه در زمینهٔ ساخت قطعات همنوازی (ارکسترال)، تصنیف و نیز تکنوازی انجام دهد. مشکاتیان در این سال‌ها، کنسرت‌های متعددی با خواننـدگانی چـون پریـسا و هنـگامه اخـوان اجرا کرد و در سال ۱۳۵۶، گروه عارف را تشکیل داد. وی در آزمون موسیقی باربد که به ابتـکار اسـتاد نورعـلی برومـند برگزار می‌گردید، به همراه پشنگ کامکار مقام نخست در رشتهٔ سنتور و همراه با داریوش طلایی،
    مقام ممتاز در ردیف‌نوازی را به دست آورد.


    • فعالیت حرفه‌ای

    مشکاتیان از سال ۱۳۵۶، همکاری با رادیو را زیر نظر هوشنگ ابتهاج آغاز کرد ولی پس از واقعه ۱۷شهریور ۱۳۵۷ از رادیو استعفا داد و مؤسسه چاووش را با همکاری هنرمندان گروه عارف و شیدا تشکیل داد. سپس با همکاری شهرام ناظری، تصنیف «مرا عاشق» را بر روی شعر مولانا ساخت. از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۷ با محمدرضا شجریان همکاری داشت که نتیجهٔ این همکاری، آثار ماندگاری چون بـیـداد، آسـتان جـانان، سِـرّ عشـق، نوا، دستان، گنبد مینا و جان عشاق بود. وی در همهٔ این آثار، به عنوان آهنگ‌ساز و نوازندهٔ سنتور (در سِرّ عشق به عنوان نوازندهٔ سه‌تار و در جان عشاق فقط آهنگ‌ساز) همکاری داشت.

    وی با افـسانه شجـریان دختر محمـدرضا شجریان ازدواج کرد ولی در دهه ۱۳۷۰ از او جدا شد. حاصل این ازدواج، دو فرزند به نام‌های آوا (دختر) و آیین (پسر) است.

    او همچنین کارهای بسیار پرباری با نوازندگانی چون حسین علیزاده (سرپرست گروه عارف و گروه شیدا) و محمدرضا لطفی (سرپرست گروه شیدا) دارد.

    پس از قطع همکاری با محمدرضا شجریان، وی با خوانندگانی چون علی جهاندار، ایرج بسطامی، علیرضا افتخاری، حمیدرضا نوربخش، علی رستمیان و شهرام ناظری همکاری کرد. او همچنین در فستیوال جهانی موسیقی تحت عنوان (روح زمین) در
    کشور انگلستان شرکت کرد و مقام نخست را بدست آورد.

    مـشکاتیان از سـال ۱۳۷۶ اجـراهای صـحنه‌ای و انتـشار آلبـوم را متـوقف کرد وتا تابـستان سـال ۸۴ کنـسرتی در کشور اجرا نکرد.

    یکی از واپسین کارهای وی آلبوم تکنوازی تمنا بود که در سال ۱۳۸۴ نواخت و منتشر کرد. همچنین وی در روزهای ۶ تا ۹ آذر ۱۳۸۶ بـه عنـوان سـرپرسـت گـروه عـارف کنـسرتی در تـهران بـرگزار کرد که حـمیدرضا نـوربخـش به عنـوان خواننـده در آن شرکت داشت.

    در سـال ۱۳۸۶،پـس از حـضور پـرویز مـشکاتیان در کنـسرت محمدرضا شجریان، رابطهٔ این دو استاد موسیقی ایرانی که بیش از یک دهه تیره بود، مجدداً برقرار شد. همچنین، در مراسم جشن خانه موسیقی در ۲۳ مهر ۱۳۸۶، لوح تقدیر از یک عمر فعالیت هنری توسط محمدرضا شجریان به عنوان رئیس شورای عالی خانهٔ موسیقی به پرویز مشکاتیان داده شد.

    از آثار مشکاتیان، کتاب‌های فراوانی منتشر شده‌است. از این کتاب‌ها می‌توان به اثرهای بیست قطعه برای سنتور، گل آئین، گل آوا، مجموعه تصانیف، بیداد، لاله بهار اشاره نمود.


    • درگذشت

    پرویز مشکاتیان در تاریخ ۲۹ شهریور سال ۱۳۸۸ در منزلش در تهران و در سن ۵۴ سالگی بر اثر نارسایی قلبی درگذشت. در مراسم او نماینده وزیر ارشاد نیز سخنرانی کرد که با مخالفت مخالفان روبرو شد؛ در طی سخنرانی وی حاضران سوت و کف می‌زدند تا مانع سخنرانی نماینده وزیر ارشاد شوند.

    همچنین مراسم تشییع پیکر پرویز مشکاتیان در روز ۴ مهر در زادگاهش نیشابور، از مقابل اداره فرهنگ و ارشاد و با حضور جمعیتی نـزدیک به ۱۵ هزار نفر بـرگزار گـردید. در این مراسـم که هنرمندانی همچون حسین علیزاده، محمدرضا درویشی، همایون شجریان، کـیوان سـاکت، حـمیدرضـا نوربـخش، عـلی رسـتمیان، رهام سـبحانی ، شـروین مـهاجـر و پـژمان طاهری حضور داشتند، گروهی از دانشجویان دانشکده هنر نیشابور به نشانه عزا تعدادی از سازهای خود را کفن‌پوش کرده بودند. همچنین گروه موزیک شهر نیشابور در طـول مراسـم تشیـیع مارش عزا اجرا می‌کرد. پیکر پرویز مشکاتیان پس از مراسم تشییع و خواندن نماز در مسجد جامع نیشابور، در محوطه بیرونی باغ عطار و در جوار مقبره عطار نیشابوری به خاک سپرده شد.








    یـــــادش گـــرامی بــاد ...

  15. 5 کاربر از Masoud-Susa بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #420
    ناظر انجمن دانلود و آپلود NET DOCTOR's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2011
    پست ها
    10,686

    پيش فرض

    خبری خوش برای دوستداران خسرو آواز ایران
    بالاخره برنامه کامل تور جهانی کنسرت‌های استاد «محمدرضا شجریان» مشخص شد


    خسرو آواز ایران بار دیگر در یک تور جهانی به دیدار دوستدارانش در سراسر جهان می رود.
    استاد محمدرضا شجریان که چند سالی‌ست که امکان اجرای برنامه در داخل کشور را ندارد، در یک تور جهانی به دیدار دوستدارانش در سراسر جهان می‌رود.
    استاد آواز ایرانی در نخستین اجرای خود در این تور، در تاریخ 27 سپتامبر 2014 (5 مهر 1393) در شهر «مالمو» در کشور سوئد و سالن Malmo Arena به اجرای برنامه خواهد پرداخت.
    این هنرمند جهانی موسیقی ایران در تاریخ 28 سپتامبر 2014 (6 مهر 1393) نیر در شهر استکهلم سوئد و سالن Folks Hus konferans به اجرای برنامه خواهد پرداخت تا استارت تور جهانی خود را از قلب اروپا و کشور سوئد زده باشد. خسروی آواز ایران پس از این اجرا در تاریخ 4 اکتبر (12 مهر 1393) کنسرت بزرگی را در شهر دبی و World Trade center برگزار می کند و 11 اکتبر (19 مهر) در Austria Center Vienna شهر «وین» در اتریش روی صحنه می رود.
    شامگاه 12 اکتبر (20 مهر) ایرانی‌های شهر کلن آلمان میزبان هنرمند محبوب شان در سالن Kolner philharmonie خواهند بود. شجریان پس از اجرا در این شهر به هامبورگ خواهد رفت و 18 اکتبر (26 مهر)در سالن Auidimax به اجرای برنامه خواهد پرداخت.
    فرانکفورت مقصد بعدی خسروی آواز ایران است که 19 اکتبر (27 مهر) اجرای بزرگ اش را روی سن می برد تا ایرانی های مقیم آلمان بتوانند پس از سالها شاهد اجرای زنده این هنرمند ایرانی باشند. شهر ادینبورگ واقع در اسکاتلند در تاریخ 22 اکتبر (30 مهر) دیگر شهری ست که خالق «مرغ سحر» در آن روی سن می رود.
    سالن بزرگ Usher Hallمحل برگزاری این برنامه در این شهر وعرفی شده است که پیش از این نیز شاهد حضور ستاره های بزرگی از موسیقی جهان بوده است. دو شهر بزرگ اروپا آخرین مقصد خسروی آواز ایران خواهند بود تا در حالی که پیش بینی می شود رسانه های بزرگی در این دو شهر به پوشش کنسرت «محمدرضا شجریان» اقدام نمایند.
    بر اساس برنامه اعلام شده، شهر پاریس و سالن Folies bergere در تاریخ 23 اکتبر (1 آبان) شاهد اجرای زنده شجریان و گروهش خواهد بود و شهر لندن آخرین شهری ست که «محمدرضا شجریان» در آن به اجرای برنامه خواهد پرداخت. 26 اکتبر (4 آبان) تاریخ برگزاری این برنامه در قلب لندن و سالن Apollo است.
    این کنسرت‌ها به همت موسسه «تار» و به تهیه‌کنندگی مجید عبدی در اروپا و آسیا برگزار خواهد شد.


  17. 2 کاربر از NET DOCTOR بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •