تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 419 از 640 اولاول ... 319369409415416417418419420421422423429469519 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,181 به 4,190 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #4181
    داره خودمونی میشه Sara Seven's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    محل سكونت
    عشق
    پست ها
    23

    پيش فرض

    کسی چه می داند
    شاید، این قدر
    همدیگر را دوست نمی داشتیم
    اگر از دور
    به تماشای روح هم نمی نشستیم .
    کسی چه می داند
    اگر آسمان ما را جدا نمی کرد
    شاید، این قدر
    به هم نزدیک نبودیم !

  2. 3 کاربر از Sara Seven بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #4182
    داره خودمونی میشه Sara Seven's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    محل سكونت
    عشق
    پست ها
    23

    پيش فرض

    اندیشیدن به تو سکوت من است...

    عزیزترین..

    طولانی ترین

    و طوفانی ترین سکوت...

  4. 2 کاربر از Sara Seven بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #4183
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    گفتی که :

    چو خورشید زنم سوی تو پر

    چون ماه شبی میکشم از پنجره سر !

    اندوه که خورشید شدی تنگ ِ غروب

    افسوس که مهتــــاب شدی وقت ِ سحر !

  6. 6 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #4184
    Banned
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    پست ها
    14

    پيش فرض

    نمیدونم چرا نمیتونم تشکر کنم درسته عضو جدیدم ولی اینجوری مجبورم برای هر تشکر پست نقل قول کنم
    از همه عزیزان ممنوم مخصوصا این دو قسمت عالی بود
    دستتون درد نکنه

    تو اگر میدانستی که چه زخمـــــی دارد
    خنجر از دستـــــــ رفیقان خوردن
    از من خستــــــه نمی پرسیدی که چرا تنــــــهـایی . . .


    گفتی که :

    چو خورشید زنم سوی تو پر

    چون ماه شبی میکشم از پنجره سر !

    اندوه که خورشید شدی تنگ ِ غروب

    افسوس که مهتــــاب شدی وقت ِ سحر !

  8. این کاربر از alone girl 22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #4185

    پيش فرض

    در بازگشتـــــــ از زیارتـــــــ " تنهایی"
    خنــــده سوغاتــــ بیاور
    من همـــــ پیش پایت
    "سکوت " را
    سر می برمـــــــ . . .

  10. 12 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #4186
    داره خودمونی میشه Sara Seven's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    محل سكونت
    عشق
    پست ها
    23

    پيش فرض

    سینه ام را گو شکافد رازها
    تا بجوشد از فراقت دردها
    سینه چاکم تا بگویم عاشقم
    چون بسوزم تا بسازم سازها
    در دلم جا یی به جز عشق تو نیست
    این مرام مردم میخانه نیست
    مست باید تا بکاهد درد را
    درد ما رندان به جز دلداده نیست
    ای تو ناز نازنین بر ما نظر
    تا به آرامش کند دل را اثر
    از نگاهت می طراود هر سخن
    تا بگوید معنی عشق کهن
    ای کبوتر بال تو بالاترین
    سبز بادا تا ابد عشقت مهین
    ما گرفتار توایم ای نازنین
    چون تویی عشق فریبای زمین

  12. این کاربر از Sara Seven بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #4187
    داره خودمونی میشه Sara Seven's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    محل سكونت
    عشق
    پست ها
    23

    پيش فرض

    به جای دسته گلی که فردا به قبرم نثار می کنی
    امروز با شاخه گلی کوچک شادم کن
    به جای سیل اشکی که فردا بر مزارم می ریزی
    امروز با تبسمی شادم کن
    به جای متن های تسلیت که فردا برایم می نویسی
    امروز با یک پیغام کوچک خوشحالم کن
    من امروز به تو نیاز دارم نه فردا...

  14. این کاربر از Sara Seven بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #4188
    داره خودمونی میشه Sara Seven's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    محل سكونت
    عشق
    پست ها
    23

    پيش فرض

    چه غم انگیز است
    وقتی نگاهت خاموش
    وتو پر از صدا باشی...
    و چه غم انگیز است
    وقتی چشمانت باز باشد
    و تو عادت کرده به ندیدن...!!

  16. این کاربر از Sara Seven بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #4189
    داره خودمونی میشه Sara Seven's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    محل سكونت
    عشق
    پست ها
    23

    پيش فرض

    غروب و نم نم باران، دوباره تنهايي
    دوباره نقش هميشه: نگاه دريايي

    شرنگ شعر سياهي دوباره ام در كام
    غزل، قصيده ، رباعي، سپيد، نيمايي

    شكوه بغض گلوگير، همچو هر اين وقت
    ملال و غربت بي حد: تمام دارايي

    غروب، خانه، اسارت، پرنده وار اي واي
    دوباره آتش بر جان، دوباره گيرايي

    نمي رسي شب زيبا غروب جانكاه است؟
    تويي اميد من اي شب، بيا و بر پايي

  18. این کاربر از Sara Seven بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  19. #4190
    حـــــرفـه ای Hadi King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    14,121

    12

    رسم زندگی این است
    یک روز کسی را دوست داری
    و روز بعد تنهایی
    به همین سادگی!
    او رفته است و همه چیز تمام شده است
    مثله یک مهمانی که به آخر می رسد
    و تو به حال خود رها می شوی
    چرا غمگینی؟ این رسم زندگیست
    تو نمیتوانی آن را تغییر دهی
    پس تنها آواز بخوان!
    این تنها کاریست که از دست تو بر می آید،
    آوازی بخوان!
    ...


  20. 3 کاربر از Hadi King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •