تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 418 از 859 اولاول ... 318368408414415416417418419420421422428468518 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,171 به 4,180 از 8586

نام تاپيک: تر جمه -- Translation 2

  1. #4171
    حـــــرفـه ای seymour's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    6,558

    پيش فرض

    سلام.
    مخصوصا به سیمور و کوروش عزیز

    یه سوال داشتم ، بعضی از جملات هستن با اینکه معنی لغات یا اگه اصطلاحی چیزی هست رو می دونم ، باز نمیتونم کل جمله رو معنی کنم. این طور مواقع باید چه کار کرد؟ چرا اینجوری میشه؟ البته شده متن رو رها کردم و بعدا سراغش اومدم و تونستم که معنیش کنم ، فقط نمیدونم چرا قبلا نمیشده !!
    مثلا قسمت هایی که قرمز کردم یه همچین حالتی پیش اومده:


    I think really brilliant people do a number of different things when they’re working. They’re able to force themselves to put a lot of time into things and give them a lot of attention, and not succumb to the shortcuts that regular practice can lead to.
    این قسمت آخر lead to .. این to به کجا برمیگرده ؟ ... آخه to کجا !!
    و تسلیم میانبرهایی که شامل تمرین های عادی(مرتبی) میشه که اونارو جلو میبره ، نمیشن. (چی شد ، ها؟ چه ربطی به جمله قبلی داشت؟)
    -----------------------------------------------
    Stefan Sagmeister works like this. Or else you have someone like Tibor Kalman, who purposely fixed it
    so that he didn’t repeat himself.
    قسمت دوم که آبی کردم ، این جمله ی آخر واسه چی گفته شده ؟ نمیدونم این خارجیا یه سری چیزای اضافی الکی میذارن تو جمله یا اینکه من اینطور فک میکنم ، مثلا قسمت آبی چه ربطی به جمله قرمزه داره؟ (شایدم ربط داره ، والا)
    کسی که از قصد رو این حالت ثابت شده بنابراین خودشو تکرار نمیکنه. (احتمالا اشتباه معنی کردم)

    ممنون میشم راهنماییم کنید تا تجربه ام بیشتر شه چه تو ریدینگ چه ترجمه ! بالاخره جفتش به هم مرتبطه!
    تو اولی ، ربط قسمت قرمز که به اول جمله مشخصه ؛ میگه که:
    اونا قابلیت اینو دارن که خودشون رو مجبور کنند که برای انجام هر کاری ، وقت و توجه زیادی بذارن و تسلیم راه های میانبر نشن
    (واسه اون lead to خودم شک دارم ، ببینیم seymour جان نظرشون چیه...
    به نظرم این regular practice جمله ی تابع shortcuts نیست ، بلکه بر می گرده به جمله ی قبل از اون...یعنی میشه:
    اونا قابلیت اینو دارن که خودشون رو مجبور کنند که برای انجام هر کاری ، وقت و توجه زیادی بذارن و تسلیم راه های میانبر نشن که تمرین منظم می تونه اونا رو در پیشبرد این هدف (یعنی وقت گذاشتن روی امور) یاری کنه...


    حالا این که می تونه به (؛) تبدیل بشه ، یعنی کلاً جمله ی دوم جمله ای باشه که فقط از لحاظ معنایی به جمله ی اول وابسته است...)


    اما در دومی ، روی این متن کوتاه من نظری ندارم ، اگه کامل می آوردی متن رو ، شاید بهتر می شد نظر داد...
    آخه نه معلومه it به چی بر می گرده ، نه this و نه he
    این مورد رو کوروش جان گفت که مونده .. ایشالا پاسخ من بدرد بخوره:


    در مورد این مشکل در ترجمه کلیت یک یا چند جمله من چند صفحه پیش هم یه اشاره ای کرده :
    توصیه : سعی کن در ترجمه الگوها رو بشناسی .. اینطوری نگاهت به متن بازتر میشه .. مثلاً این چند خط رو می تونی بری و باهاش درگیر بشی و احساس کنی خیلی قاطیه.. ولی اگه از دورتر بهش نگاه کنی می بینی که برعکس، صرفاً اومده و اسم دوتا نشست رو آورده و بعدش گفته که هر کدوم به چه اسمهای دیگه ای شناخته میشن همین .. دیگه بعدش سلیقه خودته که جمله بندی رو چطور در بیاری.
    ببین همون چیزی که گفتی "متن رو رها کردم و بعداً دوباره سراغش اومدم" یه جورایی همینه .. یعنی بعداً از یه زاویه دیگه بهش نگاه کردی و ساده تر به نظر اومده و حل شده .. تو ذهنت جملات رو بهم بریز .. اصلاً فرض کن این چند خط رو میخوای با لحن خودت بازنویسی کنی ..

    lead to برمیگرده به shortcuts .. همونطور که کوروش گفت میگه "در مقابل (وسوسه استفاده از) میانبرهایی که در اثر پرداختن به فعالیت های یکنواخت و مرسوم میتوان (یاد گرفت و) پیش گرفت تسلیم نشوند.


    //


    انقدرها هم که گفتی نویسنده جرم مرتکب نشده که به قول تو "الکی" چیزی رو نوشته باشه .. اتفاقاً اونا در نوشتارشون مقتصد تر عمل می کنن و اغلب هر چیزی رو که میارن واقعاً بهش نیازه! ..

    در این جمله هم خب قسمت آبی میگه " تا خودش رو تکرار نکنه" .. خب قشنگه دیگه .. در فعالیت های هنری و خلاقه ، شاید یکی از بدترین اتفاقات این باشه که طرف خودش رو تکرار کنه .. اینجا اون آقا رو مثال زده که عمداً یه چیزی (؟) رو حل کرده - درست کرده (- یا حتی ایجاد کردن هم میشه معنی کرد) تا خودش رو تکرار نکنه.

  2. 2 کاربر از seymour بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #4172
    کاربر فعال انجمن بازی های کامپیوتری و کنسولی brain's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    2,201

    پيش فرض

    بازم یه نکته ی تــیـــریــپــه دیگه
    بازم مثه همیشه ممنون

    دیالوگ معروف شما در این جور مواقع :
      محتوای مخفی: ... 
    *چقدر من پسر خوبي هستم.


    انقدرها هم که گفتی نویسنده جرم مرتکب نشده که به قول تو "الکی" چیزی رو نوشته باشه .. اتفاقاً اونا در نوشتارشون مقتصد تر عمل می کنن و اغلب هر چیزی رو که میارن واقعاً بهش نیازه! ..
    میدونم اشکال از منه ..... چون در یه لحظه ، در چند نقطه اونم در یک جمله ، گنگ موندم سپس مخم سوت کشید و اینو گفتم و دقیقا هم همینطوره که شما میگی(قسمت bold شده رو میگم.)

    *
    در فعالیت های هنری و خلاقه ، شاید یکی از بدترین اتفاقات این باشه که طرف خودش رو تکرار کنه
    *از این بدتر اونه که طرف یکی دیگه رو تکرار کنه (!)

    *راستی من دارم نکاتی که در رابطه با ترجمه ، گهگداری شما تو پست هاتون به بعضیا گفتید رو از تاپیک ترجمه درمیارم ، فعلا تا صفحه 218 رفتم (چیزای خوبی هم دستگیرم شده! )

  4. 2 کاربر از brain بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #4173
    کاربر فعال انجمن بازی های کامپیوتری و کنسولی brain's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    2,201

    پيش فرض

    سلام.

    معنی این جمله چی میشه؟ مخصوصا کلمه longer که تو دیکشنری نوشته بود : One who longs for anything ..حالا نمیدونم همین معنی رو میده یا معنی درازتر/طولانی تر میده !
    The longer the kobolds are left unmolested in the mine.

    تشکر

  6. #4174
    داره خودمونی میشه Behroux's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2009
    پست ها
    116

    پيش فرض

    سلام
    در این جمله longer به معنی طولانی تر/بیشتر (از لحاظ زمانی) است.
    معنی جمله: هر چه بیشتر (یا طولانی تر)، ارواح (kobolds) در معدن به حال خود رها شوند ...

    تذکر: اگر ادامه جمله ی شما جمله ی ذیل باشد "The longer the kobolds are left unmolested in the mine, the deeper a foothold they gain in Northshire" معنی جمله دوم هم می شود:
    جا پای محکم تری در Northshire به دست می آورند.
    the longer در جمله اول با the deeper در جمله دوم ارتباط دارد.
    Last edited by Behroux; 13-12-2009 at 09:55. دليل: اضفه کردن معنی ادامه ی جمله

  7. 2 کاربر از Behroux بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #4175
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    پست ها
    192

    پيش فرض

    با سلام خدمت دوستان چند متن برا ترجمه داشتم
    I'm crazy about desert
    I can't stand fast food
    I'm in the mood for something spicy
    I'll have a small salad
    what kind of dressing would you like
    we have blue cheese and vinaigrette

  9. #4176
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    پست ها
    138

    پيش فرض

    با سلام خدمت دوستان چند متن برا ترجمه داشتم
    I'm crazy about desert
    I can't stand fast food
    I'm in the mood for something spicy
    I'll have a small salad
    what kind of dressing would you like
    we have blue cheese and vinaigrette
    عاشق دسر هستم (فك كنم اشتباه نوشتي به جاي desert كه معني صحرا مي‌ده بايد مي‌نوشتي dessert)
    از فست فود حالم به هم مي‌خوره (اصلا فست فود دوست ندارم)
    هوس يه غذاي تند و تيز كردم (هوس كردم غذاي تيز بخورم)
    سالاد مي‌خورم
    دوست داري غذات چه چاشني داشته باشه؟
    پنير آبي داريم و سس سركه

    blue cheese: نوعي پنير قارچي كه داخل پنير رگه‌هايي از قارچ به رنگ آبي يا سبز وجود داره
    vinaigrette: چاشني سالاد كه توي معني بهتره بگيم سس سركه

  10. 3 کاربر از hasanhasan بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #4177
    آخر فروم باز rosenegarin13's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    پست ها
    1,419

    پيش فرض

    سلام
    معنی فارسی mantra چی میشه؟
    ممنون.

  12. #4178
    R e b i r t h Kurosh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    همون جا ! :دی
    پست ها
    10,857

    پيش فرض

    سلام
    معنی فارسی mantra چی میشه؟
      ممنون.
    معادل که نداره ، همون بهش میگن "مانترا"



    مانترا نوعی ورد ، دعا ، یا جادو جمبل! است که در آیین هندو ها به عنوان نیایش و گاه به صورت نوعی آواز خونده میشه...

  13. 3 کاربر از Kurosh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #4179
    کاربر فعال انجمن بازی های کامپیوتری و کنسولی brain's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    2,201

    پيش فرض

    سلام
    معنی فارسی mantra چی میشه؟
    ممنون.
    سلام.
    طی تحقیقاتی که کردم ، با اجازه دیگر دوستان منم نظرمو مینویسم:
    Mantra میتونه یک کلمه یا جمعی از کلمات و اصوات باشه که به تمرکز فکر و حواس کمک میکنه که در اصل در هندوئیسم و بودائیسم به کار برده میشود.
    نمیدونم قضیه اش چیه ولی گویا mantra که فرض کنیم کلمه ای چیزی باشه ، یه انرژی درونی داره که وقتی آدم هی به زبون میاره ، به آدم انرژی و تمرکز حواس و چیزهای مشابه میده!

    فارسیش میشه : ذکر (به احتمال زیاد ، البته فارسی که نه همون عربی) ... دعا هم نمیدونم میشه یا نه !
    حالا واسه هر قوم و قبیله و مذهبی ،یه سری لغات و اصوات میتونه نقش mantra رو بازی کنه :
    مثلا مسلمان ها اسامی الله رو تکرار میکنن
    فلان آدم فلان لغت رو هی با خودش تکرار میکنه.

    منبع :
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    *بحث جالبی بود ، ممنون

  15. 5 کاربر از brain بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #4180
    آخر فروم باز rosenegarin13's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    پست ها
    1,419

    1

    سلام.
    طی تحقیقاتی که کردم ، با اجازه دیگر دوستان منم نظرمو مینویسم:
    Mantra میتونه یک کلمه یا جمعی از کلمات و اصوات باشه که به تمرکز فکر و حواس کمک میکنه که در اصل در هندوئیسم و بودائیسم به کار برده میشود.
    نمیدونم قضیه اش چیه ولی گویا mantra که فرض کنیم کلمه ای چیزی باشه ، یه انرژی درونی داره که وقتی آدم هی به زبون میاره ، به آدم انرژی و تمرکز حواس و چیزهای مشابه میده!

    فارسیش میشه : ذکر (به احتمال زیاد ، البته فارسی که نه همون عربی) ... دعا هم نمیدونم میشه یا نه !
    حالا واسه هر قوم و قبیله و مذهبی ،یه سری لغات و اصوات میتونه نقش mantra رو بازی کنه :
    مثلا مسلمان ها اسامی الله رو تکرار میکنن
    فلان آدم فلان لغت رو هی با خودش تکرار میکنه.

    منبع :
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    *بحث جالبی بود ، ممنون
    معادل که نداره ، همون بهش میگن "مانترا"



    مانترا نوعی ورد ، دعا ، یا جادو جمبل! است که در آیین هندو ها به عنوان نیایش و گاه به صورت نوعی آواز خونده میشه...
    خیلی خیلی ممنون...

    منم اینو از یک وبلاگ پیدا کردم که به نظرم خوب هست ذکر کنم:

    Not that long ago, if you were to ask me what my “mantra” was, I would have thought that you were curious about my meditation practice.

    More recently, however, I've heard the term “mantra” used much more in a business context, as in that “guiding principle” which inspires you to do whatever special things you do. In the past I might have called it a "motto," or a "creative strategy," but today: it's a mantra.
    منبع:

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    به نظرم منظورش از مانترا یه جمله یا کلمه ای هست که به آدم انرژی و انگیزه میده و باعث میشه آدم تو یه زمینه خاص بازدهی بهتری داشته باشه..مثلاً من خودم برای کنکورم برای این که به خودم انرژی بدم و راندمان کارم بره بالا..
    از این جمله ها که فرنگیا بهش میگن mantra استفاده می کردم..مثلاً "من میتونم" ، "تلاشتو به اندازه هدفت بزرگ کن" و....
    نمیدونم برداشتم درسته یا نه..ولی یه معادل فارسی خوب که بتونه حق کلمه رو ادا کنه! پیدا نکردم!

    بازم ممنون.
    Last edited by rosenegarin13; 14-12-2009 at 12:18.

  17. 2 کاربر از rosenegarin13 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •