پرنــده
پــرواز نـمي خواســت
به دستانــي كه پـــرش مي داد عـاشــق بود!!
پرنــده
پــرواز نـمي خواســت
به دستانــي كه پـــرش مي داد عـاشــق بود!!
آخ که چقد هوس يه مشروب درصد بالا و چند نخ سيگار خفن دارم تا تمام اون چيزي که الان تو گوشيش ديدمو واسه هميشه از ذهنم پاک کنه...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سيگار،چاي
آن دستنيافتني ترين لحظه ها
اوج آن حسرتهاي بي منطق.........
به دنبالِ نوري در اوج تاريكي
نشانه اي از بي نهايت
راه ميروم،نميرسم!اين را خوب ميدانم
اما براي بازگشت
سايه ي تاريك خودم
تنها غلظتي روي تاريكيست..
Last edited by mehrdad_joon; 17-05-2013 at 09:45.
لحظه ای تشویش
لحظه ای کامیابی
این است احساسات بی هویت من
این است حالات و احوال بی رمق مـــــــــــــن
![]()
کنارت هستمو به من فکر نمیکنی
ایــــــــــن سرشــــــــــت آدمهاســــــــــت
هیچکس وقت نفس کشیدن به هوا فکر نمیکند!
هـــر کس از این دنیــــا چیـــزی بر میــــــ دارد
امـــا منــــ
فقطـــ دســت بـــر می دارمـــــ
ققنوس احساسم هر شب می میرد و هر روز به دنیا می آید
هر وقت که می میرد اشک می ریزم و هر وقت متولد می شود می خندم
ای کـــاش
هـمـان [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] کـه
نامم را
نـوشتـه هايـم را
و حـرفهـايـم را
به نـام [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ميزننـد ،
گـوشـه ای از دردهـايـم را هـم بـدزدنـد و بـه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خـودشـان بــزنــنــد...
آی آدمها، که در ساحل نشسته شاد و خندانید،
یک نفر در آب دارد می سپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید،
آن زمان که مست هستنداز خیال دست یابیدن به دشمن،
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفتستید دست ناتوان راتا توانایی بهتر را پدید آرید،
آن زمان که تنگ می بندیدبر کمرهاتان کمربند...
در چه هنگامی بگویم؟یک نفر در آب دارد می کند بیهوده جان، قربان.
چه خنده دار است!
شناسنامه ام رامی گویم؛
امروزنگاهش کردم؛
صفحه وفاتش سفید است!
باوجودی که سالهاست مرده ام…
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)