ممنون دیوی عزیز این فرمول که اول گفتی رو استادمون بهمون نگفته ولی یکم رو سوال فکر میکنم ببینم چی میشه.رو سوالای دیگه کار میکنم ببینم میتونم جوابی به دست بیارم یا نه.بازم ممنون از کمکت همیشه شرمنده مون میکنی![]()
ممنون دیوی عزیز این فرمول که اول گفتی رو استادمون بهمون نگفته ولی یکم رو سوال فکر میکنم ببینم چی میشه.رو سوالای دیگه کار میکنم ببینم میتونم جوابی به دست بیارم یا نه.بازم ممنون از کمکت همیشه شرمنده مون میکنی![]()
سلام ممنون میشم به این سوالات جواب بدید
1- مقدار a را طوری بیابید که Aوارون پذیر نباشد سپس حاصل |At|را بیابید
At=دترمینان A
2-معادله زیر را حل کنید
log(1-[x])=log(2[x]+1)-2
3-در تابع y=ax3+bx2+cx ثابت های a,b,c را طوری بیابید که نقطه A(1,1) نقطه عطف تابع فوق باشد و شیب خط مماس بر منحنی تابع در نقطه عطف برابر m=-2 باشد
4-با کمک ازمون مشتق اول نوع نقاط بحرانی و بازه هایی که تابع در ان صعودی یا نزولی را مشخص کنید
5-m را طوری بیابید :
الف - معادله دو ریشه داشته باشد
ب-حداکثر یک ریشه داشته باشد
6-به کمک دیفرانسیل حاصل عبارت زیر را تخمین بزنید .
7-حد را بیابید
8-مشتق پذیری تابع را در مبدا مختصات بررسی کنید :
در ضمن ممنون میشم برای هر سوال یه توضیح کوتاه هم بدید مثلا برای سوال یک باید چه شرطی قرار کنیم تا ماتریس وارون پذیر نباشه
سوال دو باید چیکار کنیم این معادله حل شه مثلا مبناها رو یکی کنیم یا کار دیگه و بقیه سوال ها
مرسی![]()
QUOTE=Greedy;6773251]سلام ممنون میشم به این سوالات جواب بدید
1- مقدار a را طوری بیابید که Aوارون پذیر نباشد سپس حاصل |At|را بیابید
At=دترمینان A
2-معادله زیر را حل کنید
log(1-[x])=log(2[x]+1)-2
5-m را طوری بیابید :
الف - معادله دو ریشه داشته باشد
ب-حداکثر یک ریشه داشته باشد
در ضمن ممنون میشم برای هر سوال یه توضیح کوتاه هم بدید مثلا برای سوال یک باید چه شرطی قرار کنیم تا ماتریس وارون پذیر نباشه
سوال دو باید چیکار کنیم این معادله حل شه مثلا مبناها رو یکی کنیم یا کار دیگه و بقیه سوال ها
مرسی[/QUOTE]
سوال اولت)یه ماتریس برای اینکه معکوس نداشته باشه (واران نداشته باشه) باید دترمینانش برابر با صفر بشه وقتی دترمینان این ماتریس رو حساب کنیم و برابر با صفر قرار بدیم میتونیم مقدار a رو بدست بیاریم
قسمت دوم سوالت هم که مسلما صفر خواهد شد
سوال دومت)تو حل این جور معادلات اول عبارتهای لگاریتمی رو یه طرف و عددهای رو یه طرف میبریم بعد با استفاده از خواص لگاریتم عبارتهای لگاریتمی رو ساده میکنیم و بعد معادله رو حل میکنیم.
اگه منظورت از [] جزء صحیح هست میدونیم که مقدار خروجی تابع جزء صحیح یه عدد صحیح میشه ولی اینجا میبینیم که یه عدد اعشاری بدست اومده پس این معادله جواب نداره ولی اگه منظورت از [] جزء صحیح نیست اون موقع همین مقدار بدست اومده مقدار x هست.
سوال پنجم)
قسمت اول برای اینکه یه معادله ی درجه دوم دارای دو تا ریشه ی متمایز باشه باید دلتاش بزرگتر از صفر باشه
قسمت دوم برای اینکه یه معادله ی درجه دوم دارای یک ریشه ی باشه باید دلتاش برابر با صفر باشه
یعنی اگه m برابر با1/2 باشه این معادله یه جواب داره و اگه مقداری بجز 1/2 باشه دوتا جواب داره
بقیه سوالات رو هم اگه بچه ها تا شب نزاشتن میزارم
یه نگاهی ب این سئوال میندازید؟
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلام.
سوال اول و دوم و پنجم رو که جناب hts1369 به درستی و زیبایی حل کردند. بقیه ی سوال ها رو هم بنده راهنمایی میکنم خدمتتون:
در سوال سوم باید یک سه معادله و سه مجهول رو حل کنین. یک معادله از جاگذاری نقطه ی (1,1) در چند جمله ای به دست میاد.
معادله ی دوم هم از اونجایی بدست میاد که x=1 باید ریشه مشتق دوم تابع باشه چون نقطه ی عطف در حقیقت همون ریشه های مشتق دوم هر تابع هستش.
معادله ی سوم هم از قرار دادن x=1 در مشتق اول چندجمله ای و مساوی قرار دادن مقدار مشتق با منفی 2 حاصل میشه. چون شیب مماس بر منحنی در حقیقت تعریف مشتق تابع هستش.
در سوال چهارم از هر کدوم از رابطه ها مشتق میگیرین و ریشه های مشتق رو بدست میارین. ریشه های مشتق اول هر تابع (به شرطی که تابع در همسایگی اون ریشه پیوسته باشه) همون نقاط بحرانی تابع محسوب میشه و بسته به شرایط تابع میتونه ماکزیمم یا مینیمم نسبی تابع باشه. برای تعیین ماکزیمم یا مینیمم نسبی بودن این نقاط، تابع مشتق رو در حوالی ریشه های به دست اومده تعیین علامت میکنین. اگه مثلا هنگامی که از سمت چپ یکی از ریشه های به دست اومده به سمت ریشه (روی تابع مشتق) میل کنیم، در صفر مثبت باشیم و در سمت راست ریشه در صفر منفی باشیم، بدان معناست که شیب خط مماس بر نمودار تابع اصلی ابتدا مثبت بوده و در روی ریشه ی مشتق برابر با صفر شده و پس از عبور از ریشه ی مشتق، شیب خط مماس منفی شده. و این بدان معناست که ریشه ی مورد نظر در حقیقت یک ماکزیمم نسبی بوده. اگه شرایط تعیین علامت برعکس این حالت بود، یعنی ابتدا از سمت چپ که میل کنیم، در صفر منفی باشیم و سپس در صفر مثبت، نقطه ی مذکور، مینیمم نسبی هستش. اگه تعیین علامت تابع مشتق در همسایگی ریشه اش، طوری بود که ابتدا مثبت از سمت چپ، و سپس روی ریشه برابر با صفر، و بعد از ریشه باز هم مثبت بود (یا ابتدا منفی و بعد از ریشه م باز منفی)، بدان معناست که نقطه ی مذکور، نقطه ی عطف تابع هستش و ریشه ی مشتق دوم تابع نیز خواهد بود. در این حالت، این نقطه را بحرانی نخواهیم نامید و ماکزیمم و مینیمم نسبی تابع هم نخواهد بود. تنها زمانی ریشه های مشتق، نقاط بحرانی و اکسترمم نسبی تابع رو تشکیل میدن که در تعیین علامت تابع مشتق در همسایگی اون ریشه ها شاهد تغییر علامت تابع مشتق در قبل و بعد از ریشه باشیم.
در سوال ششم از رابطه ی تقریب زیر کمک بگیرین:
که در اینجا تابع f برابر است با:
که در آن X=4 ومیباشد.
(دوستانی که تمایل دارند میتونن رابطه ی تقریبی رو که گفتم، ثابت کنند. اگر کسی پیدا نشد، خودم اثباتش رو در صورتی که مشتاق باشین میذارم)
در سوال هفتم جواب واضحه که بینهایت میشه. چون تانژانت که به سمت صفر میره و حذف میشه و عبارت داخل پرانتز هم به سمت بینهایت میره. سوال هیچ نکته ی خاصی به نظرم نداشت و فکر میکنم که صورت سوال رو احتمالا اشتباه نوشتین. یه بررسی مجدد بکنین.
در سوال هشتم برای بررسی مشتق پذیری در مبدا، ابتدا باید پیوستگی تابع رو در مبدا بررسی کنین (چون پیوستگی شرط لازم مشتق پذیریه) و سپس از تابع مشتق بگیرین و حد چپ و راست تابع مشتق رو در همسایگی مبدا بررسی کنین. اگه حد چپ و راست هر دو موجود و با هم برابر بود، تابع در مبدا مشتقپذیره و گرنه تابع در مبدا مشتقپذیر نیست. (کلا برای هر نقطه ی دیگه هم مراحل کار همینه. ابتدا بررسی پیوستگی و سپس بررسی برابر بودن حد چپ و راست تابع مشتق در همسایگی نقطه ی مورد نظر)
موفق باشین.
90/10/24
سلام دوستان گرامی میشه با استفاده از لاپلاس این مسئله رو برام حل کنید :
من خودم اینجوری نوشتم ، نمیدونم درست هستش یا نه ؟
فقط گیرم توی تبدیل حدود 0 تا 1 به حالت تغییر یافتست !
لذا بنا به تعریف لاپلاس داریم ((F(S) = L(f(t :
Last edited by قاهر - Gahir; 14-01-2012 at 22:39.
سلام.
مساحت مثلث مذکور رو به صورت پارامتری مینویسیم. مساحت برابره با حاصل ضرب ارتفاع مثلث در قاعده تقسیم بر 2. قاعده ی مثلث که طولش برابر با 2k هستش. ارتفاع مثلث هم که دقیقا برابر با مقدار سهمی در هر نقطه هستش. پس مساحت میشه:
مقدار S رو بر حسب x نوشتم چرا که در حقیقت یک تابع از متغیر x هستش. حالا قراره مقدار S ماکزیمم بشه. از اینجا به بعدش رو به عهده ی خودتون میذارم و فقط راهنمایی میکنم. پس از S مشتق بگیرین و برابر با صفر بذارین و ریشه رو بدست بیارین. دقت کنین که موقع مشتق گیری k در حکم یک عدد ثابت هستش. سپس نشون بدین که مساحت بدست اومده به ازای ریشه ی مشتق محاسبه شده، یک چهارم انتگرال تابع سهمی از k- تا k+ هستش.
موفق باشین.
90/10/24
سلام.
در دیفرانسیل گیری از u بر حسب x یک منفی اشتباه کردین. dx برابر میشه با. ولی شما یک منفی هم پشت e آوردین که به نظرم اضافیه.
بقیه ی راه حلتون هم اگه از اون منفیه چشم پوشی کنیم ظاهرا درسته.
آره دیگه حمید خان!
چون حاصل سیگما برابر با عدد شده یعنی همگرا هستش دیگه.
موفق باشین.
90/10/24
اون طرز نوشتنشو میگم...ک به صورت سری نوشتین ،اون چجوریه ؟
با سلام ...
ببخشید اساتید میشه یه راهنمایی کنید این سوال چه جوری حل کنم ؟
با فرض این که داشته باشیم :
در این صورتx و y محاسبه کنید .
با تشکر .
============================================
هم اکنون 5 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 5 مهمان)