آنگاه كه گريه ميكني "زيباتر" ميشوي.
اما بخند ،
من
همان زيبا كه "تر" نيست را بيشتر دوست ميدارم...
آنگاه كه گريه ميكني "زيباتر" ميشوي.
اما بخند ،
من
همان زيبا كه "تر" نيست را بيشتر دوست ميدارم...
تمام درسهای مدرسه به کنار
تو درسی به من دادی
که سالهای سال از یادم نرود
درسی به نام
" درس عبرت "
این روزها...
تلخم!
تلخ...
تلخ می نویسم...
تلخ فکر می کنم...
این روزها...
دست برداشته ام از توجه بی وقفه به حضور آدم ها...!
پرهیز می کنم از ثبت وجودهایی که ماندگاری ندارند!
این روزها...
تلخ تر از همیشه...
از همه ی آدم ها بریده ام!
به پیش روی من , تا چشم یاری می کند , دریاست !
چراغ ساحل آسودگی ها در افق پیداست !
درین ساحل که من افتاده ام خاموش .
غمم دریا , دلم تنهاست .
وجودم بسته در زنجیر خونین تعلق هاست !
خروش موج , با من می کند نجوا ,
که : هر کس دل به دریا زد رهایی یافت !
که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت ...
مرا آن دل که بر دریا زنم , نیست !
ز پا این بند خونین بر کنم نیست
امید آنکه جان خسته ام را
به آن نادیده ساحل افکنم نیست !
شعر از فریدون مشیری / اسم شعر : چراغی در افق / دفتر شعر : بهار را باور کن
Last edited by Ahmad; 12-10-2012 at 22:40. دليل: نوشتن نام شاعر و ...
بیزارم از معشوقی که اسم هرزگی هایش را "آزادی" بگذارد...
اسم نگرانی هایت را "گیر"
وبرای بی تفاوتی هایش"اعتماد" رابهانه کند...
عِشقــ مثلِ عبآבتــمیمونهـ
بَعـב از اینکهـنیّتـــ کَرב ـے בیگهـ نبآیـב اطرآفتـو نِگآهـ کُنے..
مدتهاست نه به آمدن کسی دلخوشم
نه از رفتن کسی دلگیر ، بی کسی هم عالمی دارد....
شبها زیر دوش آب ســرد...
بی صدا رها میکنم
بغض زخمهایــم را...
و همه میگوینـــــــــد...
خوش به حالش چه آســــان فراموش کرد...
دو بخش بود وقتی ...
آ ... مَد
ولی با یک دل ، بر جا و یک بخش رَفت !
برای زنده بودن دلیل آخرینم باش ....
شاعر : اردلان سرفراز / دفتر شعر : از ریشه تا همیشه / نام شعر : آی عشق
Last edited by Ahmad; 12-10-2012 at 22:50. دليل: نوشتن نام شاعر و ...
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)