نقص بزرگ دین......که مورد توجه باز همین دین

هست...اینکه این اقا خداوند بزرگشو در حد یه انسان و با تفکرات انسانی فرض کرده
.تو کتابش یه جا گفته که کمال و هستی در اون هست...و جای دیگه با مطرح کردن اینکه خداوند انسان به وجود اورد برای اینکه ازمایشش کنه و یه سری معیارهارو اورد بعد بر اساس این معیارها و ضوابط بهش پاداش بده و یا مجازاتش کنه......خوب به نظر من کل کمال و تمام بزرگی خداوند یکتا زیر سوال برد..و بقولی از لحاظ فهم و درک به مانند انسانی فرض کرده که کلی قدرت و پول داره و از روی بیکاری برای خودش دفتر دستکی راه انداخته و برای دفتردستکش ضوابطی گذاشته که گذشتن از این ضوابط توسط کارمندانش برای اونا اضافه حقوق و کسر حقوق و در برخورد شدیتر پاداش بسیار زیاد و اخراج در نظر بگیره.....
خوب مگه نگفتی که خداوند یکتا، کمال در توست ....حالا چرا اینقدر ساده وجود داشتن انسان توجیه کردی...و کمال خداوندی زیر سوال بردی..
ای رئیس من خوب مگه تو بزرگ نبودی .......مگه تو کمال و هر انچه هستیست در تو نبود...مثلا من بدبخت فلک زده به وجود بیاری که حالا گناه بکنم و یا ثواب ----که برم بهشت و یا جهنم ---که چی بشه خوشحال میشی؟ اینجوری ذوق میکنی؟ عمر بینهایتتو انجوری سپری میکنی ؟ چه احتیاجی به وجود اوردن هستی بود...تو کامل بودی خوب زندگیتو میکردی حالشو میبردی...منم دیگه وجود نداشتم اینقدر تورو اذیت کنم....با فرشته هات یه کار دیگه میکردی...و سرگرم میشدی...حکمتت در چی بود......حالا این دنیا با این تشکیلات---میلیاردها کهکشان..منظومه...جهنم...بهشت.. .زمین..چه میدونم..جهان و هستی با این نظم------- که چی بشه فقط همین که من به وجود بیام بعد زندگی بکنم بعد بمیرم بعد برم جهنم و یا بهشت...خوب حالا چی شد ...خوشحال شدی؟ سرگرم شدی؟ که چی؟
نقضش هم پس شد خداوند یه جا کامل دونسته و جای دیگه به مانند بچه ای فرض کرده که از روی بیکاری برای خودش بازی راه انداخته و ضوابطی برای بازیش گذاشته......
پس نقض ونقصش تو همین مورد اصلی و بنیانی تمام ایده های هست که صاحبان این ایده ها علنا و به دروغ خودشون متصل به یه قدرت بزرگ و با نام قدرت خداوند کرده اند......
اینقدر تفکراتشون ضعف داشته که توجیه مناسبی برای این منظور نیاورده....
خوب بنظر شخص بنده این حرفا که تو هزاره های مختلف در مورد خداوند گفته شده همه نظرات اشخاص عادی بوده و حالا تقدس پیدا کرده......
دلیل وجود داشتن و هستی بنظر بنده بغیر انسان میدونم و بازم شخصا فکر میکنم که ما تو حاشیه همینجوری و طی یه روند طبیعی بعمل اومدیم....تو تکامل طبیعیمون گرایش به خوبی هست و افرادی که از این خوی خوب انسانی به راحتی میگذرند فقط برای هدفی هست که بالا میدونند...و یا مریض هستند...یعنی تو سرشت و تکامل انسانی خوبی و گرایش به خوبی وجود داره و اونیکه خوبی نمیکنه بخاطر هدفی که دنبال کرده هست ولی میدونه که کارش بده ولی هدف براش مهمتره...و اونیکه بر این عقیده هست که خوبی یعنی کشتن و غیره اون شخص مریض هست و مشکل طبیعی داره..و بشکلی روند طبیعی انسانی نداره که در عرف به این اشخاص غیر طبیعی و یا شخصی با رفتار غیر طبیعی گفته میشه....
مقوله خداوند هم پیچیده ترین موضوع هست که اشخاص بنا به کسب منافع و یا در کشف حقیقت بهش میپردازند..
---که شخصا خداوند جوابی برای وجود داشتن و هستی شامل هر چیزی میدونم..از یه درخت و تا بینهایت وجود داشتن که سوالی بسیار سخت بنظرم هست--- پس خدا بنظر من همین جوابه..............
دوست عزیز دلیل قاطی بودنشون اینه که اکثر ادیان راستی و اساس اندیشه هاشون در ارتباط با قدرتی مطلق (خداوند) میدونند...یعنی یا خودشون متصل دونستن و یا عاقبت گوش نکردن به حرفاشون به بلایی که از طرف قدرتی بزرگتر و مطلق میاد ربط دادند....و خواه و نا خواه ربط داده شده و قاطی شده هست.......
------------------------------------------------------
ولی کلا برداشت شخصیم از خدا و همینطور ادیان گفتم... دو مقوله در کل مطلبم پوشش دادم..
.
ادیان:
خوب بنظر شخص بنده این حرفا که تو هزاره های مختلف در مورد خداوند گفته شده همه نظرات اشخاص عادی بوده و حالا تقدس پیدا کرده......
خداوند:
که شخصا خداوند جوابی برای وجود داشتن و هستی شامل هر چیزی میدونم..از یه درخت و تا بینهایت وجود داشتن که سوالی بسیار سخت بنظرم هست--- پس خدا بنظر من همین جوابه..............