تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 41 از 42 اولاول ... 31373839404142 آخرآخر
نمايش نتايج 401 به 410 از 418

نام تاپيک: اشعار مادر

  1. #401
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    پيش فرض

    سرم را نه ظلم میتواند خم کند,

    نه مرگ,

    نه ترس,

    سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم میشود مادرم ...

  2. 5 کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #402
    Banned
    تاريخ عضويت
    Oct 2013
    محل سكونت
    ;)
    پست ها
    1,193

    12

    .



    مــادرم . فــرشــتـه اسـت . .


    ولـی هـیــچـوقـت نـدیــدم پـــرواز کـنــد . . .



    زیــرا بـه پـایـش . . .

    مـن را بـسـتــه بـود . . .
    پـــدرم را . . .

    و هـمـــه ی زنـدگـی اش را . . .














    .

  4. 7 کاربر از بانو . ./ بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #403
    کاربر فعال انجمن ادبیات sarinaj's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2013
    محل سكونت
    زیر سقف خدا
    پست ها
    310

    پيش فرض

    مادر، دستی بر گهواره دارد و دستی در دست خدا.
    آن‌گاه که مادر، گهواره را تکان می‌دهد ، عرش خدا به لرزه درمی‌آید.
    و همه‌ی فرشتگان سکوت می‌کنند تا زیباترین سمفونیِ هستی را بشنوند:
    لالایی مادر




  6. 2 کاربر از sarinaj بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #404
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Sanomas's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2014
    محل سكونت
    نامعلوم
    پست ها
    320

    پيش فرض

    خلقت عالم مصفا از صفای مادر است
    مدح رب العالمین هم در ثنای مادر است


    وعده شیرین حق باشد بهشت عدن او
    جنت حی ازل در زیر پای مادر است


    پادشاهی را بگفتم از مقام خود بگو
    سربزیر افکند و گفتا شه گدای مادر است


    تخت شاهی سلیمان را نظر کردم بلی
    نیک دیدم تخت او تحت لوای مادر است


    رندی دنیا ببین ازهم نمیپاشد چرا؟
    گوئیا چنگ تمسک بر ردای مادر است


    قافیه تنگ آمد و عقل از عقال خود نرست
    گر دوخطی هم سرودم از دعای مادر است


    ای (قلندر) حرف پیری گویمت حسن ختام
    شرط قرب حضرت حق در رضای مادر است


    شاعر: سجاد كهنسال

  8. این کاربر از Sanomas بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #405
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Sanomas's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2014
    محل سكونت
    نامعلوم
    پست ها
    320

    پيش فرض پناه من كيست...

    من زاده شدم به عشق مادر
    پرورده شدم به عشق مادر
    در دامن او شدم چنین نور
    پیوسته شدم به عشق مادر
    بوی تن او بهار هر فصل
    بشکفته شدم به عشق مادر
    تعلیم نمودیم بیاموز
    وارسته شدم به عشق مادر
    از رنج زمان عبور دادی
    نی خسته شدم به عشق مادر
    آموخت مرا صبور باشم
    دل بسته شدم به عشق مادر
    هر ملک به زیر پای مادر
    گل دسته شدم به عشق مادر
    چون داد مرا ز شیره جان
    لب بسته شدم به عشق مادر
    در ساحل قلب بی کرانش
    وابسته شدم به عشق مادر
    او رفت و سکوت من فرو ریخت


    شاعر: آيدا پناهی

  10. این کاربر از Sanomas بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #406
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Sanomas's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2014
    محل سكونت
    نامعلوم
    پست ها
    320

    پيش فرض

    طواف ِ مهر و عفت را تو آن بتخانه ای مادر

    شراب ِ عشق و لذت را تو آن پیمانه ای مادر

    همه هستی به زیر آید تورا تا خاک ِ پا ای جان

    که بر گلزار ِ این خانه تو آن جانانه ای مادر

    اگر مستان ِ عالم را به جز کویت دری باشد

    منِ مست ِ محبت را تو آن میخانه ای مادر

    خمِ ابروی من باشد تو را نقاش ِ گیسویت

    ولی بر ناز و لبخندم تو آن دیوانه ای مادر

    نگاهت نور لاهوتی صدایت صوت داودی

    زِ هر رنگ و ریا برمن تو آن بیگانه ای مادر

    به دل ویرانه ام اما مرا شمع ِ خراباتی

    برایم از خوشا بختی تو آن تکدانه ای مادر

    دریغ از جان نفرمودی زبی خوابی نفرسودی

    همه دردو بلایم را تو آن غمخانه ای مادر

    زترس ِ تیرِ ِ بی مهری چو آهوئی گریزانم

    پناهم ده که بر جانم تو آن کاشانه ای مادر

    به حکم ِ حکمت ِ یزدان ترا جنت سزا باشد

    به هرگل لایق و شایان تو آن پروانه ای مادر

    اگر از عاشقی باشد به هرمنظومه صحبتها

    به لب ؛ عشاق ِ عالم را تو آن افسانه ای مادر



    شاعر: امير مهر جوئی

  12. این کاربر از Sanomas بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #407
    کاربر فعال انجمن ادبیات sarinaj's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2013
    محل سكونت
    زیر سقف خدا
    پست ها
    310

    پيش فرض

    مادر؛
    روسریت را بردار تاببینم ،برشب موهایت؛
    چند زمستان برف نشسته است؛
    تا من به بهار رسیده ام..

  14. 2 کاربر از sarinaj بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #408
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Sanomas's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2014
    محل سكونت
    نامعلوم
    پست ها
    320

    پيش فرض

    امشب از دوری تو در تب و تابم مادر
    از می غربت خود مست و خرابم مادر


    در نبود تو و آغوش پر از احساست
    من بی عاطفه در حسرت خوابم مادر


    خاطرم نیست چه بدکرده ام وجرمم چیست
    که چنین سخت سزاوار عذابم مادر


    پرسشی هست، تقاضای جوابش دارم
    من چرا پیر در ایام شبابم مادر؟


    بی تو هر ثانیه یک عمر به من می گذرد
    بی تو آواره ی بی حد و حسابم مادر


    آتشی در دلم انداخت فراقت که نگو
    بهر خاموشی آن در پی آبم مادر


    درد دوری ز تو را چاره اگر هست بگو
    نیست حتما که چنین در تب و تابم مادر


    شاعر: مهدی محمدی

  16. این کاربر از Sanomas بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #409
    حـــــرفـه ای Йeda's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2013
    محل سكونت
    221B
    پست ها
    1,692

    12






    مــــادرم ای کـــه تــــو پــروانـــــــه ی مــــــــن
    دختـــرت بــــــی تـــو اســــیـــــــرِ قفــــســی
    مـــادرم شهــر بـــه زیـــــــــــــر پَــرِ تـــوســـت
    پَـــر بکــــش شهـــــــر نـــــــــــدارد نفســـــی

    سایه ات بر سرِ من، ای که ز مهــرت شادم
    مادری هیــچ نــــدارد به مثــــالِ تو کســـــی
    خنـــــده کن شب به هــــوای تو شب اسـت
    ای کـــه زیبایــــی و نخـــــلِ طــــــــبســـــی



    «ندا»

    روز مـــــادر مبــــارک

  18. 5 کاربر از Йeda بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #410
    حـــــرفـه ای shabe.saket's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    Lost Island
    پست ها
    2,577

    پيش فرض



    آسمان
    را گفتم
    می توانی آیا
    بهر یک لحظه ی خیلی کوتاه
    روح مادر گردی
    صاحب رفعت دیگر گردی

    گفت نی نی هرگز
    من برای این کار
    کهکشان کم دارم
    نوریان کم دارم
    مه و خورشید به پهنای زمان کم دارم


    خاک
    را پرسیدم
    می توانی آیا
    دل مادر گردی
    آسمانی شوی وخرمن اخترگردی

    گفت نی نی هرگز
    من برای این کار
    بوستان کم دارم
    در دلم گنج نهان کم دارم


    این جهان را گفتم
    هستی کون ومکان را گفتم
    می توانی آیا
    لفظ مادر گردی
    همه ی رفعت را
    همه ی عزت را
    همه ی شوکت را
    بهر یک ثانیه بستر گردی

    گفت نی نی هرگز
    من برای این کار
    آسمان کم دارم
    اختران کم دارم
    رفعت وشوکت وشان کم دارم
    عزت ونام ونشان کم دارم


    آنجهان راگفتم
    می توانی آیا
    لحظه یی دامن مادر باشی
    مهد رحمت شوی وسخت معطر باشی

    گفت نی نی هرگز
    من برای این کار
    باغ رنگین جنان کم دارم
    آنچه در سینه ی مادر بود آن کم دارم


    روی کردم با بحر
    گفتم اورا آیا
    می شود اینکه به یک لحظه ی خیلی کوتاه
    پای تا سر همه مادر گردی
    عشق را موج شوی
    مهر را مهر درخشان شده در اوج شوی

    گفت نی نی هرگز
    من برای این کار
    بیکران بودن را
    بیکران کم دارم
    ناقص ومحدودم
    بهر این کار بزرگ
    قطره یی بیش نیم
    طاقت وتاب وتوان کم دارم


    صبحدم را گفتم
    می توانی آیا
    لب مادر گردی
    عسل وقند بریزد از تو
    لحظه ی حرف زدن
    جان شوی عشق شوی مهر شوی زرگردی

    گفت نی نی هرگز
    گل لبخند که روید زلبان مادر
    به بهار دگری نتوان یافت
    دربهشت دگری نتوان جست
    من ازان آب حیات
    من ازان لذت جان
    که بود خنده ی اوچشمه ی آن
    من ازان محرومم
    خنده ی من خالیست
    زان سپیده که دمد از افق خنده ی او
    خنده ی او روح است
    خنده ی او جان است
    جان روزم من اگر,لذت جان کم دارم
    روح نورم من اگر, روح وروان کم دارم


    کردم از علم سوال
    می توانی آیا
    معنی مادر را
    بهر من شرح دهی

    گفت نی نی هرگز
    من برای این کار
    منطق وفلسفه وعقل وزبان کم دارم
    قدرت شرح و بیان کم دارم

    درپی عشق شدم
    تا درآئینه ی او چهره ی مادر بینم
    دیدم او مادر بود
    دیدم او در دل عطر
    دیدم او در تن گل
    دیدم او در دم جانپرور مشکین نسیم
    دیدم او درپرش نبض سحر
    دیدم او درتپش قلب چمن
    دیدم او لحظه ی روئیدن باغ
    از دل سبزترین فصل بهار
    لحظه ی پر زدن پروانه
    در چمنزار دل انگیزترین زیبایی
    بلکه او درهمه ی زیبایی
    بلکه او درهمه ی عالم خوبی, همه ی رعنایی
    همه جا پیدا بود
    همه جا پیدا بود
    Last edited by shabe.saket; 19-04-2014 at 22:17.

  20. 6 کاربر از shabe.saket بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •