سعي كن اين مرد را بهتر بشناسي ، قبل از آنكه عاشقش بشوي بيشتر با او آشنا شو . اگر از همين حالا عاشق او شده اي ، هرگز او را نخواهي شناخت
رقص گردن بند
سعي كن اين مرد را بهتر بشناسي ، قبل از آنكه عاشقش بشوي بيشتر با او آشنا شو . اگر از همين حالا عاشق او شده اي ، هرگز او را نخواهي شناخت
رقص گردن بند
عاشق شدن از طريق فرزند بسيار مهم تر از عاشق شدن به يك مرد است .
رقص گردن بند
عشق
آنگاه الميترا گفت:با ما از عشق سخن بگوي.
پيامبر سر بر آورد و نگاهي به مردم انداخت' و سكوت وآرامش مردم را فرا گرفته بود.سپس با صدايي ژرف و رسا گفت:هر زمان كه عشق اشارتي به شما كرد در پي اوبشتابيد'
هر چند راه او سخت و نا هموارباشد.و هر زمان بالهاي عشق شما را در بر گرفت خود را به اوبسپاريد'
و هر چند كه تيغهاي پنهان در بال و پرش ممكن است شمارا مجروح كند.
و هر زمان كه عشق با شما سخن گويد او را باوركنيد.
هر چند دعوت او روياهاي شما راچون باد مغرب در همكوبد و باغ شما را خزان كند.
زيرا عشق چنانكه شما را تاج بر سر مي نهد ' به صليبنيز ميكشد.
و چنانكه شما را مي روياند شاخ و برگ شما را هرس ميكند.
و چنانكه تا بلنداي درخت وجودتان بالا ميرود و ظريفترين شاخه هاي شما را كه در آفتاب مي رقصند نوازش مي كند .
همچنين تا عميق ترين ريشه هاي شما پايين مي رود وآنها را كه به زمين چسبيده اند تكان مي دهد.
عشق شما را چون خوشه هاي گندم دسته ميكند.
آنگاه شما را به خرمن كوب از پرده ي خوشه بيرون ميآورد.
و سپس به غربال باد دانه را از كاه ميرهاند.
و به گردش آسياب مي سپارد تا آرد سپيد از آن بيرونآيد.
سپس شما را خمير مي كند تا نرم و انعطاف پذيرشويد.
و بعد از آن شما را بر آتش مي نهد تا براي ضيافت مقدسخداوند نان مقدس شويد.
عشق با شما چنين رفتارها مي كند تا به اسرار قلب خودمعرفت يابيد.و. بدين معرفت با قلب زندگي پيوند كنيد و جزيي از آنشويد.
اما اگر از ترس بلا و آزمون' تنها طالب آرامش ولذتهاي عشق باشيد '
خوشتر آنكه عرياني خودبپوشانيد.
و از دم تيغ خرمن كوب عشقبگريزيد.
به دنيايي كه از گردش فصلها در آن نشانينيست'
جايي كه شما مي خنديد اما تمامي خنده ي خود را بر لبنمي آوريد.
و مي گر ييد اما تمامي اشكهاي خود را فرو نميريزيد.
عشق هديه اي نمي دهد مگر از گوهر ذاتخويش.
و هديه اي نمي پذيرد مگر از گوهر ذاتخويش.
عشق نه مالك است و نه مملوك.
زيرا عشق براي عشق كافي است.
وقتي كه عاشق مي شويد مگوييد:" خداوند در قلب مناست." بلكه بگوييد " من در قلب خداوند جاي دارم."
و گمان مكنيد كه زمام عشق در دست شماست ' بلكه اينعشق است كه اگر شما را شايسته بيند حركت شما را هدايت ميكند.
عشق را هيچ آرزو نيست مگر آنكه به ذات خويش دررسد.
اما اگر شما عاشقيد و آرزويي ميجوييد'
آرزو كنيد كه ذوب شويد و همچون جويباري باشيد كه باشتاب مي رود و براي شب آواز مي خواند.
آرزو كنيد كه رنج بيش از حد مهربان بودن را تجربه كنيد.
آرزو كنيد كه زخم خورده ي فهم خود از عشق باشيد و خونشما به رغبت و شادي بر خاك ريزد.
آرزو كنيد سپيده دم بر خيزيد و بالهاي قلبتان رابگشاييد
و سپاس گوييد كه يك روز ديگر از حيات عشق به شما عطاشده است.
آرزو كنيد كه هنگام ظهر بياراميد و به وجد و هيجانعشق بيانديشيد.
آرزو كنيد كه شب هنگام به دلي حق شناس و پر سپاس بهخانه باز آييد.
و به خواب رويد. با دعايي در دل براي معشوق و آوازيبر لب در ستايش او.
از كتاب ‹پيامبر› اثر ارزنده ي جبران خليلجبران
تمام هدف های تربیت در این خلاصه می شود : علاقه مند ساختن آدم ها به سرنوشت اجتماعی گریزناپذیرشان
دنیای قشنگ نو
یکی از فواید اصلی رفیق این است که جور تلافی هایی را که می خواهیم ولی نمی توانیم سر دشمنانمان دراوریم بکشد .
دنیای قشنگ نو
همۀ رويدادهاي زندگيت آينهيياست كه انديشههايت را بازميتاباند.
حكايت دولت و فرزانگي
ترس شما از مرگ همانند لرزش چوپانی است در برابر پادشاه هنگامی که پادشاه می خواهد دست خود را به نشان افتخار و شرافت بر شانه چوپان نهد «جبران خلیل جبران»
شما عظیم تر از آنی هستید که می اندیشید
بدون بیم مجازات لذتی در گریز نیست
زن در ریگ روان
( این جمله را اول کتاب نوشته به نظرم قشنگ اومد )
وقتی ارزو ی چیزی را داری سراسر کیهان همدست می شوند تا بتوانی این ارزو را تحقق بخشی.
کمیاگر
همواره کنار انانی هستیم که افسانه شخصی شان را می زنید
کیمیاگر
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)