تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 408 از 421 اولاول ... 308358398404405406407408409410411412418 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,071 به 4,080 از 4204

نام تاپيک: آداب معاشرت

  1. #4071
    داره خودمونی میشه 37598's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    134

    پيش فرض

    سلام
    بابت صراحت سخن پیشاپیش عذر خواهی میکنم

    مدتی هست که یه دختر بهم علاقه مند شده . اما من حسی نسبت بهش ندارم . هیچ ایرادی نداره از هر لحاظ هم در عالی هستش ( از دید بقیه ) اما من علاقه ای بهش ندارم . به همین خاطر سعی میکنم خیلی کم تو دیدش باشم . اما یه راه کاری میخوام که کلا بیخیال بشه . چجوری و چی بهش بگم که کلا بیخیال بشه اما ناراحت هم نشه ؟ من واقعا موندم چطوری ازش دور بشم . تا الانش با بهونه های کاری و سرم شلوغه و خیلی کار دارم و اینحرفا دور نگهش داشتم اما جدیدا یه جور دیگه خودشو نزدیک کرده . واقعیت اینه که نمیخوام بهش بگم علاقه بهش ندارم و اونم داغون بشه . صددرصد مطمئنم که داغون میشه. از تلگرام هم که دائم پیگیرم هست منم با موبوگرام حالت گوست پیغاماشو چک میکنم تا فکر کنه آنلاین نیستم
    شخصی هم نیست که صددرصد غریبه باشه (از لحاظ این میگم که تقریبا مطمئنم که علاقه ش واقعیه)
    در مورد تجربه ی مواجه شدن هامم اگه بگم ، این اولین باری نیست که چنین قضیه ای برام پیش میاد. منظورم ابراز احساسات یکطرفه هست که ازش بیزارم. تا حالا هم نوع دوطرفه رو تجربه نکردم

    ممنون
    منم همین وضعیت واسم پیش اومده
    هر راهکاری هم بگی رفتم
    از پیشنهاد س... تا ... واسه پیچوندنش رفتم ولی هیچ کدوم جواب نمیداد
    الان بهترین راهکاری که اثر بخش بوده اینه که تلفناشو دو تا یکی جواب میدم اونم خیلی خیلی سرد
    پیغامهاشم معوملا آخر شب سین میکنم ولی جواب نمیدم یا اصلا سین نمیکنم دو روز بعد جواب میدم
    توی مقالات های حضوری که معمولا تو دانشگاهه یا به بهونه کلاس یه سلام میکنم میپیچم میرم یا یه راهکار غیر اخلاقیِ تحقیرش تو جمع استفاده میکنم
    ولی واقعا هیچکدوم از اینا نه تنها قضیه رو بهتر نمیکنه بلکه بد تر هم میشه
    اون روش دوست دختر هم جواب نداد واسه من

    البته اینم بگم همه مثل هم نیستند پس باید یکی یکی راه ها رو امتحان کنی

  2. این کاربر از 37598 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #4072
    کـاربـر بـاسـابـقـه szh_1367's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    1,007

    پيش فرض

    سلام
    بابت صراحت سخن پیشاپیش عذر خواهی میکنم

    مدتی هست که یه دختر بهم علاقه مند شده . اما من حسی نسبت بهش ندارم . هیچ ایرادی نداره از هر لحاظ هم در عالی هستش ( از دید بقیه ) اما من علاقه ای بهش ندارم . به همین خاطر سعی میکنم خیلی کم تو دیدش باشم . اما یه راه کاری میخوام که کلا بیخیال بشه . چجوری و چی بهش بگم که کلا بیخیال بشه اما ناراحت هم نشه ؟ من واقعا موندم چطوری ازش دور بشم . تا الانش با بهونه های کاری و سرم شلوغه و خیلی کار دارم و اینحرفا دور نگهش داشتم اما جدیدا یه جور دیگه خودشو نزدیک کرده . واقعیت اینه که نمیخوام بهش بگم علاقه بهش ندارم و اونم داغون بشه . صددرصد مطمئنم که داغون میشه. از تلگرام هم که دائم پیگیرم هست منم با موبوگرام حالت گوست پیغاماشو چک میکنم تا فکر کنه آنلاین نیستم
    شخصی هم نیست که صددرصد غریبه باشه (از لحاظ این میگم که تقریبا مطمئنم که علاقه ش واقعیه)
    در مورد تجربه ی مواجه شدن هامم اگه بگم ، این اولین باری نیست که چنین قضیه ای برام پیش میاد. منظورم ابراز احساسات یکطرفه هست که ازش بیزارم. تا حالا هم نوع دوطرفه رو تجربه نکردم

    ممنون
    سلام

    متوجه نشدم علاقه برای ازدواج هست یا دوستی

    امیدوارم مشکلت حل شده باشه اما جمله ای که نوشتی از خطرناک ترین جملات برای نابود کردن زندگی دو نفر هست

    اگر علاقه نداری هرگز اشتباه نکن نقشه و طرح فلان رو بی خیال - رک و بدون هیچ احساسی بگو من به شما علاقه ای ندارم شاید یکماه دپرس باشه و ... اما اصلا قابل مقایسه نیست که یک عمر حداقل دو نفر زندگی بدی داشته باشند

    اگر خواستی پ وی پیام بده تا واضح تر برات توضیح بدم

  4. 3 کاربر از szh_1367 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #4073
    حـــــرفـه ای ملا نصرالدین's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    2,056

    پيش فرض

    دوستان از چند روز قبل از تاسوعا یکی از دوستان همسرم به ما گفت که برای کمک به پختن نذری بریم خونشون.همسرم هم بهش گفته بود که ما با هم می رویم و ایشان هم کلی استقبال کرده بود
    وقتی روز تاسوعا رفتیم دیدیم که نذری رو توی پارکینگ میپزند.حدودا 10 نفر مرد بودند و هیچ زنی انجا نبود بجز من.خب من یه کم معذب شدم.دوستان همسرم که صاحب خانه هم باشند مجردند ولی با مادرشان زندگی میکنند.ما هر چه منتظر شدیم که اینها یه تعارف بزنند که مثلا شما خانمید برید بالا پیش مادرم .هیچ تعارفی نزدند.مادرشان و هیچ خانم دیگه ای هم اصلا تا عصر موقع پخش نذری پایین نیامد.از طرفی همسرم به دوستش گفت میشه خانمم بره بالا پیش مادرت .دوستش گفت نه مادرم با خانمت اشنا نیست
    کار کردن توی جمع مردونه برای من عجیب نیست.قبلا هم توی شرکتی کار کردم که همه کارمند هاش مرد بودند بجز من
    ولی رعایت فرهنگ و ادب هم مهمه.شلوارک پوشیدن مردها.فحش دادن به شوخی. و اینکه خانم هایی که اخر سر امدند با همه حتی همسر من سلام و احوال پرسی کردند بجز من

    حالا بماند که اب خوردن نبود.نهار نبود.و....


    همسرم خیلی ناراحت شد.حالا میخواد به طرف یه جوری بفهمونه بابا کارت اصلا درست نبود ولی نمیدونه دقیقا چی بگه.یا چه برخوردی داشته باشه.از طرفی همسایه ی مغازه همسرم هست.یعنی هر جفتشان کاسبند

  6. این کاربر از ملا نصرالدین بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #4074
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jan 2017
    پست ها
    29

    پيش فرض

    منم همین وضعیت واسم پیش اومده
    هر راهکاری هم بگی رفتم
    از پیشنهاد س... تا ... واسه پیچوندنش رفتم ولی هیچ کدوم جواب نمیداد
    الان بهترین راهکاری که اثر بخش بوده اینه که تلفناشو دو تا یکی جواب میدم اونم خیلی خیلی سرد
    پیغامهاشم معوملا آخر شب سین میکنم ولی جواب نمیدم یا اصلا سین نمیکنم دو روز بعد جواب میدم
    توی مقالات های حضوری که معمولا تو دانشگاهه یا به بهونه کلاس یه سلام میکنم میپیچم میرم یا یه راهکار غیر اخلاقیِ تحقیرش تو جمع استفاده میکنم
    ولی واقعا هیچکدوم از اینا نه تنها قضیه رو بهتر نمیکنه بلکه بد تر هم میشه
    اون روش دوست دختر هم جواب نداد واسه من

    البته اینم بگم همه مثل هم نیستند پس باید یکی یکی راه ها رو امتحان کنی
    :|||||||||||||||||||||||||||

    پیشنهاد س ک س واسه پیچوندن؟ جواب ندادن تلفن هاش؟ سرد برخورد کردن؟ دو روز دیگه جواب پیغام هاشو دادن؟؟ تحقیر تو جمع؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    ببخشیدا ولی آدم با دشمنش هم بعضی از این کارا رو نمیکنه :| یکم انسان بودن هم خوب چیزیه!
    اون خانوم که به شما علاقه داره خلاف نکرده که! اونم آدمه... احساسات داره... به نظر شما این نحوه ی برخورد با یه انسان درسته؟ :|
    اون خانوم هم دارای شخصیتی هست... چرا باید شخصیتش رو تو جمع خرد و تحقیر کنین صرفا به خاطر اینکه بهتون علاقه داره؟؟ :|

    اگه نسبت بهش احساسی نداری جوابش این راهی که پیش گرفتی نیست... خیلی راحت و رک و پوست کنده بهش بگو که من نسبت به شما هیچ احساسی ندارم و دوست ندارم این رابطه ادامه پیدا کنه... تموم شد رفت!

  8. این کاربر از alilife بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #4075
    آخر فروم باز DJ POLESTAR's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2008
    محل سكونت
    Tabriz
    پست ها
    3,148

    پيش فرض

    دوستان از چند روز قبل از تاسوعا یکی از دوستان همسرم به ما گفت که برای کمک به پختن نذری بریم خونشون.همسرم هم بهش گفته بود که ما با هم می رویم و ایشان هم کلی استقبال کرده بود
    وقتی روز تاسوعا رفتیم دیدیم که نذری رو توی پارکینگ میپزند.حدودا 10 نفر مرد بودند و هیچ زنی انجا نبود بجز من.خب من یه کم معذب شدم.دوستان همسرم که صاحب خانه هم باشند مجردند ولی با مادرشان زندگی میکنند.ما هر چه منتظر شدیم که اینها یه تعارف بزنند که مثلا شما خانمید برید بالا پیش مادرم .هیچ تعارفی نزدند.مادرشان و هیچ خانم دیگه ای هم اصلا تا عصر موقع پخش نذری پایین نیامد.از طرفی همسرم به دوستش گفت میشه خانمم بره بالا پیش مادرت .دوستش گفت نه مادرم با خانمت اشنا نیست
    کار کردن توی جمع مردونه برای من عجیب نیست.قبلا هم توی شرکتی کار کردم که همه کارمند هاش مرد بودند بجز من
    ولی رعایت فرهنگ و ادب هم مهمه.شلوارک پوشیدن مردها.فحش دادن به شوخی. و اینکه خانم هایی که اخر سر امدند با همه حتی همسر من سلام و احوال پرسی کردند بجز من

    حالا بماند که اب خوردن نبود.نهار نبود.و....


    همسرم خیلی ناراحت شد.حالا میخواد به طرف یه جوری بفهمونه بابا کارت اصلا درست نبود ولی نمیدونه دقیقا چی بگه.یا چه برخوردی داشته باشه.از طرفی همسایه ی مغازه همسرم هست.یعنی هر جفتشان کاسبند
    همسرتون خیلی راحت میتونستد با گفتن اینکه کاش میگفتی هیچ خانمی برای کمک اینجا نخواهد بود منم نمیاوردم. با اجازتون من سریع خانمم رو برسونم خونه بیام!
    با حساب اینکه حتی اگه منزلتون دور بود یا حتی وسیله نداشتین باز هم باید شمارو میبرد خونه یا خونه اقوام از این ور هم هرچقدر دیر میکرد برای برگشتن هیچ ایرادی نداشت چراکه اشتباه از دوستشون بود!

  10. 3 کاربر از DJ POLESTAR بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #4076
    ناظر انجمن طراحی وب Thor God's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2012
    محل سكونت
    بندرعباس،رشت،تهران
    پست ها
    2,432

    پيش فرض

    سلام دوستان
    وقتی با چند شخص مهم مثل استاد دانشگاه ، سرمایه گذار و ... تو یک ماشین نشستیم، موقع پیاده شدن دقیقا باید چه کاری انجام داد ؟
    فرض کنید که از همه لحاظ علمی، مالی، سنی و ... از اون اشخاص پایین تر و کمتر و کوچکتر باشیم
    Last edited by Thor God; 06-10-2017 at 12:12.

  12. #4077
    ناظر انجمن عکاسی و دوربین های دیجیتال و فیلم برداری و میکس و مونتاژ Переклад не's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2009
    پست ها
    3,909

    پيش فرض

    سلام دوستان
    وقتی با چند شخص مهم مثل استاد دانشگاه ، سرمایه گذار و ... تو یک ماشین نشستیم، موقع پیاده شدن دقیقا باید چه کاری انجام داد ؟
    فرض کنید که از همه لحاظ علمی، مالی، سنی و ... از اون اشخاص پایین تر و کمتر و کوچکتر باشیم
    اگه من بودم ...
    1.درصورتی که به قراری که با آنها گذاشته شده به صورت همراه حضور داشته باشم (وگرنه منم لابد بااونا همسطحم که بامن قرار گذاشتن دیگه پس مثله خودشون رفتار میکنم)
    اولا که خودم رو نمیشکنم به خاطر اینکه اونا از من خیلی بالاتر هستن . پس رفتاری مانند ترکیبی از تواضع و غرور و ادب از خودم نشون میدادم (البته باطنن هم باید چنین شخصی باشم)
    دوم اینکه بیشتر باید شنونده باشم تا گوینده . چون حتما همراه کسی اونجا هستم و لازم نیست حرف بزنم اصلا مگه اینکه چیزی بپرسن یا لازم باشه چیزی گفتن .
    سوم در حین خداحافظی میگم خیلی خوشحال شدم از آشناییتون - خیلی خوشحال شدم از ملاقاتتون - خیلی خوشحال شدم از در جمع شما بودن و... یکی از اینا و خدانگهدار شما

    2. در صورتی که سوار تاکسی میشیم و میبینیم از قضای برآمده چند نفر استاد و سرمایه دار و شاخ و شونه هم اونجا هستن . حتما میشناسمشون و اونام منو میشناسن . اگه نه که از کجا میدونم آدم حسابی هستن...
    اولا لازم نییست باهاشون زیاد حرف بزنم . سلام میکنم و اگه چیزی پرسیدن در عین تواضع و ادب و غرور جوابشون رو میدم . وگرنه ساکت مگر لازم باشه مطلبی رو گفتن
    دوم وقتی که رسیدم مقصدم و پیاده شدم ، میگم خوشحال شدم و ازشون خداحافظی میکنم
    هر چند بعیده این آدما داخل یه ماشین عمومی جمع بشن و ماهم بتونیم در کنارشون بشینیم
    لابد باید شما توسط یه پارتی بسیار بزرگ افتخار آشنایی با اونارو پیدا کردید و در کنارشون به صحبتاشون گوش میدید
    مورد اول محتملتر به نظر میرسه

  13. 2 کاربر از Переклад не بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #4078
    ناظر انجمن طراحی وب Thor God's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2012
    محل سكونت
    بندرعباس،رشت،تهران
    پست ها
    2,432

    پيش فرض

    اگه من بودم ...
    1.درصورتی که به قراری که با آنها گذاشته شده به صورت همراه حضور داشته باشم (وگرنه منم لابد بااونا همسطحم که بامن قرار گذاشتن دیگه پس مثله خودشون رفتار میکنم)
    اولا که خودم رو نمیشکنم به خاطر اینکه اونا از من خیلی بالاتر هستن . پس رفتاری مانند ترکیبی از تواضع و غرور و ادب از خودم نشون میدادم (البته باطنن هم باید چنین شخصی باشم)
    دوم اینکه بیشتر باید شنونده باشم تا گوینده . چون حتما همراه کسی اونجا هستم و لازم نیست حرف بزنم اصلا مگه اینکه چیزی بپرسن یا لازم باشه چیزی گفتن .
    سوم در حین خداحافظی میگم خیلی خوشحال شدم از آشناییتون - خیلی خوشحال شدم از ملاقاتتون - خیلی خوشحال شدم از در جمع شما بودن و... یکی از اینا و خدانگهدار شما

    2. در صورتی که سوار تاکسی میشیم و میبینیم از قضای برآمده چند نفر استاد و سرمایه دار و شاخ و شونه هم اونجا هستن . حتما میشناسمشون و اونام منو میشناسن . اگه نه که از کجا میدونم آدم حسابی هستن...
    اولا لازم نییست باهاشون زیاد حرف بزنم . سلام میکنم و اگه چیزی پرسیدن در عین تواضع و ادب و غرور جوابشون رو میدم . وگرنه ساکت مگر لازم باشه مطلبی رو گفتن
    دوم وقتی که رسیدم مقصدم و پیاده شدم ، میگم خوشحال شدم و ازشون خداحافظی میکنم
    هر چند بعیده این آدما داخل یه ماشین عمومی جمع بشن و ماهم بتونیم در کنارشون بشینیم
    لابد باید شما توسط یه پارتی بسیار بزرگ افتخار آشنایی با اونارو پیدا کردید و در کنارشون به صحبتاشون گوش میدید
    مورد اول محتملتر به نظر میرسه
    همه توی رویدادی دعوت بودیم که اتفاقا با هم هم مسیر شدیم. ( به اصرار خودشون من رو تا یه جایی رسوندن )
    البته دقت کن گفتم سرمایه گذار نه سرمایه دار

    مرسی بابت نکاتی که گفتی، خیلی کمک کننده بود

  15. این کاربر از Thor God بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  16. #4079
    پروفشنال elyartab's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    624

    پيش فرض

    سلام دوستان
    وقتی با چند شخص مهم مثل استاد دانشگاه ، سرمایه گذار و ... تو یک ماشین نشستیم، موقع پیاده شدن دقیقا باید چه کاری انجام داد ؟
    فرض کنید که از همه لحاظ علمی، مالی، سنی و ... از اون اشخاص پایین تر و کمتر و کوچکتر باشیم
    مشابه همین شرایط تو این نوع جمع ها متاسفانه یا خوشبختانه ، چندین بار بودم. از همه لحاظ آدم کمتر از اوناست، یکی سن، دومی سطح مالی یا علمی یا تجربه و ... اصلا یهوی میبینی یکی دو نسل عقبی!
    دو حالت داره ، یا اینکه طرف های مقابلت ، علاوه بر موارد بالا، شعور بالایی دارند یا اینکه شعور کمی دارند.

    بعضی مواقع شده به لطف دوستان، آدم اتوماتیک تو افق محو میشه. انگار تو رو نمیبینن
    بعضی مواقع هم شده که واقعا باهات هم کلام شدن و تو رو جزوی از جمعشون حساب کردن

    نکاتی که من خودم در این مواقع رعایت می کنم . اینه که حتما قبل اینکه نظری بدم یا حرفی بزنم روش فکر میکنم بعد شروع میکنم به صحبت کردن. چون واقعا آدم پتانسیل سوتی عجیبی پیدا میکنه تو این جور جمع ها
    دوم اینکه سعی میکنم جملاتم رو کاملا مودبانه به کار ببرم. با افعال جمع. نه طوری که چاپلوسانه باشه
    موقع پیاده شدن میتونین بگین برام مایه افتخاره با شما بودم. خوشحال شدم از همراهیتون. با اجازه رفع زحمت میکنم.

  17. این کاربر از elyartab بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  18. #4080
    ناظر انجمن طراحی وب Thor God's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2012
    محل سكونت
    بندرعباس،رشت،تهران
    پست ها
    2,432

    پيش فرض

    مشابه همین شرایط تو این نوع جمع ها متاسفانه یا خوشبختانه ، چندین بار بودم. از همه لحاظ آدم کمتر از اوناست، یکی سن، دومی سطح مالی یا علمی یا تجربه و ... اصلا یهوی میبینی یکی دو نسل عقبی!
    دو حالت داره ، یا اینکه طرف های مقابلت ، علاوه بر موارد بالا، شعور بالایی دارند یا اینکه شعور کمی دارند.

    بعضی مواقع شده به لطف دوستان، آدم اتوماتیک تو افق محو میشه. انگار تو رو نمیبینن
    بعضی مواقع هم شده که واقعا باهات هم کلام شدن و تو رو جزوی از جمعشون حساب کردن

    نکاتی که من خودم در این مواقع رعایت می کنم . اینه که حتما قبل اینکه نظری بدم یا حرفی بزنم روش فکر میکنم بعد شروع میکنم به صحبت کردن. چون واقعا آدم پتانسیل سوتی عجیبی پیدا میکنه تو این جور جمع ها
    دوم اینکه سعی میکنم جملاتم رو کاملا مودبانه به کار ببرم. با افعال جمع. نه طوری که چاپلوسانه باشه
    موقع پیاده شدن میتونین بگین برام مایه افتخاره با شما بودم. خوشحال شدم از همراهیتون. با اجازه رفع زحمت میکنم.
    مرسی دوست عزیز، توضیحاتتون خیلی کمک کننده بود
    در مورد چاپلوسانه بودن جملات یکم توضیح میدی ؟ مرز بین چاپلوسانه و مودبانه بودن کجاست ؟

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •