کاملا تایید میشه!!!
من این چندوقته اصلا حوصله سوتی نوشتن نداشتم تا اینکه امروز با دست پر میام!!!
.gif)
چندروز پیش مهمون داشتیم (مهمونهای خودمونی) بعد سر میز شام میخواستم بگم مامان چرا اینقدر غذات رو شور درست کردی گفتم مامان چرا اینقدر غذات رو داغ درست کردی؟
.gif)
(لپی!!)
سوار ماشین بودم و داداشم داشت رانندگی میکرد منم جلو نشسته بودم. طبق عادتی که توی NFS MW داشتم همیشه سمت چپ و پایین رو نگاه میکردم(توی NFS MW اون قسمت نقشه بود و من عادت روی دیدن نقشه دارم!) بعد یهو به داداشم گفتم: اااااااا. پس چرا نقشه نداری؟اونم اینطوری شد:
.gif)
ها؟
.gif)
امروز با خواهرم رفته بودیم بیرون سر جریان نذری و اینا!! (گیر ندین اگه نذری رو اشتباه نوشتم!!!
.gif)
) بعد رفتیم تو یه خیابون که یه قسمت داشتن شربت میدادن. رفتیم جلوتر دیدیم روی میز لیوانها رو گذاشتن که هرکی میخواد خودش برداره. منم یکی برداشتم و هنوز برش نداشته بودم که .... همه ی پسرهای اونجا زدن زیر خنده و من اینطوری شدم:
.gif)
.gif)
توضیح: لیوانه خالی بود و پیش لیوانهای خالی دیگه بود!!!!
.gif)
.gif)
بعد با خواهرم رفتیم یه جای دیگه که شیرینی میدادن. بعد دیدیم که خیلی شلوغ بود و برداشتن شیرینی غیر ممکن! یه مردی داشت هول میزد و یه سطل هم دستش بود که پر شیرینی بود!
.gif)
یهو نمیدونم چطورر به فکرم رسید که از تو سطلش بردارم!
.gif)
با خواهرم برداشتیمو یهو یارو برگشت یه نگاهی به ما کرد. میدونستم نفهمیده اما بعد که شیرینی تو دستمون دید مطمئن شد!!
.gif)
.gif)
بعد هم عین این تام و جری جلوی جشش گذاشتیم سرجاش و جیم شدیم!!!!
.gif)
داشتیم از یه چهار راه رد میشدیم که دیدم پشت چراغ قرمز از یه طرف دیگه یه پسره از سقف میشین در اومد و داره میرقصه!!
.gif)
به خواهرم گفتم نگاه از سقف دراومده!! مگه ماشینشون سقف نداره؟
.gif)
بعد هم دیدیم که یکی دیگه از همون ماشین انگار از کاپوت در اومد!!!
.gif)
من و خواهرم هم اینطوری بودیم
.gif)
.gif)
.gif)
بعد که ماشینه از پشت بقیه ماشینا اومد کنار دیدیم وانت بود!!!
.gif)
(مطمئن شدم چشمام مشکل داره!!!)
.gif)
بعد هم داشتیم از کوچمون میومدیم که یه دختره رو دیدیم که کلی آرایش کرده و خیلی انگار مشکوک میندازه. تا حالا اونورا ندیده بودمش. خیلی بدجور آرایش کرده بود که هرکی میدید میگفت یه مشکلی داره و به اصطلاح خ....ه. بعد بهو از دهن خواهرم پرید که: دختره worm داره. دیدم یهو دختره که شنیده بود برگشت به ما چپ چپ نگاه کرد. من اومدم درستش کنم گفتم آره خیلی دختره بد و به درد نخوری بود!!! دختره اینطوری شد:
.gif)
.gif)