الان که کلی حرف واسه گفتن دارم
دیگه زنگ انشا ندارم ....
الان که کلی حرف واسه گفتن دارم
دیگه زنگ انشا ندارم ....
وقتي يه بار ازدوست ضربه مي خوري درست
مثل اين مي مونه که با ماشين بهت زده و داغونت کرده
ولي وقتي مي بخشيش درست مثل اين مي مونه
که بهش فرصت دادي تا دنده عقب بگيره و دوباره از روت رد بشه
تا مطمئن بشه چيزي ازت نمونده ...
هر عشقی میمیرد
خاموشی می گیرد
عشق تو نمی میرد
باور کن بعد از تو دیگری
در قلبم جایت را نمی گیرد
بگو تو هم دلتنگــــــــ میشوی گاهی
دلم امیــــــــدِ واهی میخواهد
برای زنده ماندن !
آرزو دارم
در آسمانها
زمینی داشته باشم
تا بر سنگ فرش ِ ابرها
به دور از زیبایی های ِ زشت این حوالی
قدم بزنم
خدایا
صدایم را می شنوی !؟
یا نکند
که آسمانت را هم
در این زمین
چال کرده ای ... !
مرا ببر
باشم یا نباشم
آب از آب تکان نمی خورد
.
.
.
باور کن
دریا از نبود ماهی
هرگز نمیمیرد
قلبم گرفت
ای نازنین
نفس دیگه نفس نیست
آه این زمین و سرزمین
برام بجز قفس نیست
تاکی بگم آه ای خدا
مگه دلِ درد آشنام
هرچی کشیده بس نیست؟
رنجی که دیده بس نیست؟
میخواهی قضاوتم کنی؟ کفش هایم را بپوش ،
راهم را قدم بزن ، دردهایم را بکش ، سالهایم را
بگذران ، بعد قضاوت کن .
آدم هایی که طعم ِ شکست ُ حس کردن ..
آدم هایی که باختن ..
آدم هایی که خستن ..
اینا یاد می گیرن بعد هر اتفاقی بگن مهم نیست ..
و واقعا از یه جایی به بعد دیگه هیچی مهم نیست ...
خسته ام از این همه ماندن و صبـــر
کمرم خمـــ شده
آرزو دارمــ راســـت شدنش را باچشمانـــی
سالمـــ ببینمــــ
در کنار ترنم خوبی ها و بوی خوش نسیم صبحگاهی هم اکنون هوای دلنشین صبحدم را بو میکنم آنقدر شیرین است که کلیه هایم از خوشحالی بال در آوردند...
Last edited by Mehran-King; 01-05-2013 at 03:42.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)