در پای اجل چو من سرافکنده شوم / وز بيخ امید عمر برکنده شوم
"م" فقط چون تو هستي !
در پای اجل چو من سرافکنده شوم / وز بيخ امید عمر برکنده شوم
"م" فقط چون تو هستي !
منعم مكن ز عشق وي اي مفتي زمان
معذور دارمت كه تو او را نديدهاي
![]()
بازم "ی"...؟ اشکال نداره ما که هستیم تا تش......![]()
یا رب آن آهوی مشکین به ختن باز رسان
وان سهی سرو خرامان به چمن باز رسان
نه حافظ ميكند تنها دعاي خواجه تورانشاه
ز مدح آصفي خواهد جهان عيدي و نوروزي
نه حق، نه حقيقت، نه شريعت نه يقين / اندر دو جهان که را بود زهرهی اين
نی قصه ی آن شمع چگل بتوان گفت
نی حال دل سوخته ی دل بتوان گفت
تيري ز جانب شيطان آمد بر دل ننشست×××شب به همره يار دل بردن به دلم نشت...يا الله نظري دگر كن...
تو نيز باده به چنگ آر و راه صحرا گير
كه مرغ نغمه سرا ساز خوش نوا آورد
دستم رسد اگر به دعا كنم دعايي كه شوم رها...
مومن خدا لطفا بین مصرعهات یه چیزی بزار که
اشتباهی پیش نیاد
از آب دیده صد ره طوفان نوح دیدم
وز لوح سینه نقشت هرگز نگشت ز ایل
هم اکنون 4 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 4 مهمان)