تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 406 از 640 اولاول ... 306356396402403404405406407408409410416456506 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,051 به 4,060 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #4051
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    TeH
    پست ها
    1,631

    پيش فرض

    مرداب اتاقم کدر شده بود

    و من زمزمه خون را در رگ‌هایم می‌شنیدم.

    زندگی‌ام در تاریکی ژرفی می‌‌گذشت.

    این تاریکی، طرح وجودم را روشن می‌کرد.

    در باز شد

    و او با فانوسش به درون وزید.

    زیبایی رها شده‌یی بود

    و من دیده به راهش بودم:

    رویای بی‌شکل زندگی‌ام بود.

    عطری در چشمم زمزمه کرد.

    رگ‌هایم از تپش افتاد.

    همه رشته‌هایی که مرا به من نشان می‌داد

    در شعله فانوسش سوخت:

    زمان در من نمی‌گذشت.

    شور برهنه‌یی بودم.


    او فانوسش را به فضا آویخت.

    مرا در روشن‌ها می‌جست.

    تار و پود اتاقم را پیمود

    و به من ره نیافت.

    نسیمی شعله فانوس را نوشید.



    وزشی می‌گذشت

    و من در طرحی جا می‌گرفتم،

    در تاریکی ژرف اتاقم پیدا می‌شدم.

    پیدا، برای که؟

    او دیگر نبود.

    آیا با روح تاریک اتاق آمیخت؟

    عطری در گرمی رگ‌هایم جابه‌جا می‌شد.

    حس کردم با هستی گمشده‌اش مرا می‌نگرد

    و من چه بیهوده مکان را می‌کاوم:

    آنی گم شده بود



    سهراب

  2. 2 کاربر از Miss Artemis بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #4052

    پيش فرض

    من

    مانند پنجره ای که رو به دیواری آجری باز می شود

    تنها هستم

    مانند گلدانی که هیچ گلی در آن نروئیده است


    مانند پرده ای که هیچ دستی کنارش نمی زند

    مانند چشم های تو که زیبایند و تنها

    تنها هستم . . .

  4. 6 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #4053
    اگه نباشه جاش خالی می مونه rahgozare tanha's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    موطن آدمی قلب کسانیست که دوستش دارند
    پست ها
    316

    پيش فرض

    معنی بخشیدن یک دل به یک لبخند چیست؟

    من پشیمانم بگو تاوان آن سوگند چیست؟

    گاه اگر از دوست پیغامی نیاید بهتر است

    داستان‌هایی که مردم از تو می‌گویند چیست؟

    خود قضاوت کن اگر درمان دردم عشق توست

    این سرآشفته و این قلب ناخرسند چیست؟

    چند روز از عمر گل‌های بهاری مانده است

    ارزش جان‌کندن گل‌ها در این یک چند چیست؟

    از تو هم دل کندم و دیگر نپرسیدم ز خویش

    چارة معشوق اگر عاشق از او دل کند چیست؟

    عشق، نفرت، شوق، بیزاری، تمنا یا گریز

    حاصل آغوش گرم آتش و اسفند چیست؟

  6. 3 کاربر از rahgozare tanha بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #4054
    کـاربـر بـاسـابـقـه MOHAMMAD2010's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    10,353

    پيش فرض

    ديدي تنها شدم
    ديدي اونم رفت

    بازي كرد با دلم
    ديدي اونم رفت
    حالا بدونه اون خسته تریـــــــــــنم
    دارم مرگو با چشمام ، من ميبينم
    دلم غصه نخور بزار جداشه
    دلم غصه نخور كه آخراشه
    دلم خوب ميدونم
    تنهایي سخته
    دلم غصه نخور رفته كه رفته
    دلم هميشه اينجور نميمونه
    كه بشكنن تو رو با هر بهونه
    داري دق ميكني اينو ميدونم
    چرا اينجوريه رسم زمونه

  8. 3 کاربر از MOHAMMAD2010 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #4055
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    پست ها
    44

    پيش فرض

    از عاشقانه هایم بیا
    و مرا در نجوایی شبانه
    صدا کن
    و مرا از سیاهچال تنهايي ام
    جدا کن
    و مرا در هُرم ملایم آغوشت
    رها کن
    و نگو چرا
    طعم تنهايي و نا گرفته ایی
    و نگو چرا چشمانِ زخمی ات،
    مستورِ حجمِ اندوه و اشک است
    و نگو
    چرا دلت
    مثلِ تبسمِ سبزِ بهار نیست
    ---
    غبار از خستگی چهره ام بزدای
    با لهجه هایی از نسیمِ ترانه
    ---
    عزیزم
    از عاشقانه هایم بیا
    مرا در التهاب سینه ات غرق کن
    مرا با بوسه های وحشیانه داغ کن
    مرا بر بستر لاله های ابریشمی و لالایی
    خواب کن ...

  10. #4056
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    پست ها
    44

    پيش فرض

    شب - سکوت - تنهايي
    غم - غصه - بی وفایی
    بسه جدایی از تو
    ای عشق پس کجایی؟
    خسته ازین نبودن
    بی هم نفس سرودن
    همیشه در هرکجا
    منتظر تو بودن
    رویای عاشقانه
    ای عشق کودکانه
    تنها دلیل منی
    برای هر ترانه
    من - تو - نگاه – آغاز
    دل – بی قرار - پرواز
    بیا بمون عشق من
    ای همصدای هم راز ...

  11. #4057
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    پست ها
    44

    پيش فرض

    تو را در فکر می بینم
    در آن هنگام که تنهایم
    در آن هنگام که می میرم در میان غربت وشبها و بیداری
    تو را در فکر می بینم
    همان لحظه که بوف شب می گوید:
    چه تنهايي! چه تنهايي!
    در آن هنگام،درآن لحظه، که باد می لرزاند شاخ صنوبرها
    در آن وقت که می سایم دست بر دست
    آرام.
    در آن فرصت که می گویند قصه از بی خوابی، جیرجیرک ها
    تو را در فکر می بینم
    در آن نوبت که می بارد عاشقانه باران از چشم ها
    در آن لحظه که می خوابند نفس هایم
    در آن لحظه که می گویم:
    چه تنهایم!چه تنهای

  12. #4058
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    پست ها
    44

    پيش فرض

    تنهايي»
    تنهايي یعنی اشک و یعنی لحظه
    تنهايي یعنی شعری که پر شده از غصه
    تنهايي یعنی سایه، یعنی تردید
    تنهايي یعنی عشقی که از تو چشات می دید
    تنهايي یعنی گیتار، یعنی یه دله تبدار
    تنهايي یعنی قلبی که میشکنه از تکرار
    تنهايي یعنی بی تو، یعنی بیمار
    تنهايي یعنی من باز، موندم با همین غمهام
    تنهايي یعنی پاییز، یعنی یه دله لبریز
    یعنی چشم من بازم، شد از اشک غم سرریز
    تنهايي یعنی تیک تاک،یعنی خطای زیک زاک
    تنهايي یعنی دنیا!دیدمت!بیا!ساک ساک!!!

  13. #4059
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    پست ها
    44

    پيش فرض

    تنهايي ام را دوست دارم
    تنهايي ام پر ز حضور است
    پر ز حضور پاک الله
    پر ز حضوری بی ریا است
    تنهايي ام را دوست دارم
    تنهايي ام پایان ندارد
    تنهايي ام را دوست دارم
    تجمعها از او امان ندارد
    تنهايي ام را دوست دارم
    تنهايي ام مرا نویداست
    تنهايي نوید با خدا بودن
    برای مجنون درخت بید است
    تنهايي ام را دوست دارم
    تنهايي مرکز حلقه ی اشک است
    تنهايي ام را دوست دارم
    تنهايي چون یک وحی،یک الهام
    نیازمند دریافت و درک است
    تنهايي ام را دوست دارم
    تنهايي ام یعنی ره ...

  14. #4060
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    پست ها
    44

    پيش فرض

    ز دور که سوی من می آیی، در تب و تابم
    آری، در تب و تابم، این تب و تاب عاشقانه است.
    چون که خنده هایت را می بینم، می شکنم
    آری، می شکنم،این شکستن عاشقانه است.
    آن دم که می نشینی در کنارم، گریه می کنم
    آری، گریه می کنم، گریه هایم عاشقانه است.
    دست هایم را می فشاری،می گویی گریه نکن
    می گویم گریه وصال است گلم، این وصال عاشقانه است
    صورتم را نوازش می کنی، پاک می کنی اشک هایم را
    اشک هایم را،اشک هایم را،اشک هایم عاشقانه است.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •