تو خوبی او ز خوبان بی نیاز
تو سروی آن پری رخ سرو ناز
تو خوبی او ز خوبان بی نیاز
تو سروی آن پری رخ سرو ناز
زان مي عشق كز او پخته شود هر خامي
گرچه ماه رمضان است بياور جامي
یا رب روا مدار که گدا معتبر شود
گر معتبر شود ز خدا بی خبر شود
در حكمت سليمان هر كس كه شك نمايد
بر عقل و دانش او خندند مرغ و ماهي
یادته اون روزا که ذلیل یه نگام بودی// اگه امروز برخرِ ِمراد سواری، باکی نیست
توآبروي عاشقي روپاك بردي
دارم جدي مي گم براي من مردي
چقدرساده بودم كه باورت كردم
عزيزم بودي وخونم ومي خوردي!
توكه بردي ودوختي و بهونه ساختي
امابدون كه توعاشقي باختي
عشق وچه ارزون ومفت فروختي،باختي باختي
يادمي گيرم ازتواينوكه برم به يك بهانه
اسم اين كاروبزارم،راه حل عاشقانه
توي اوج اشك عشقي ،يادمي گيرم كه بخندم
هركي سوخت وباخت مهم نيست،مهم اينه من برندم...
می نوش ندانی از کجا آمدهاي خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت
تو کت ای دل مکان در کوی یار است
تو کت روز و شبان آنجا قرار است
تا كي كشم عتيبت از چشم دلفريبت
روزي كرشمهاي كن اي يار برگزيده
هر گه که بنفشه جامه در رنگ زند
در دامن گل باد صبا چنگ زند![]()
هم اکنون 3 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 3 مهمان)