تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 403 از 934 اولاول ... 303353393399400401402403404405406407413453503903 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,021 به 4,030 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #4021
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    دنیـــای تاریک...
    پست ها
    226

    پيش فرض

    اکنون که قلبم شوق دیدار تو را دارد و حس زیبایی به نام "پرواز به سوی تو" در من جاریست،

    می خواهم که لحظه لحظه ی زندگیم بوی تو را داشته باشد.

    دوست دارم تا محنت های این دنیای تاریک را پشت سر بگذارم و به سویت پرواز کنم،

    به سوی تو که آرام بخش قلب ناآرام و تنهای منی...

    "ستاره همیشه عاشق تو"

  2. #4022
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    دنیـــای تاریک...
    پست ها
    226

    پيش فرض

    من همونم که هميشه غم و غصم بي شماره
    اوني که تنهاترينه حتي سايه ام نداره

    اين منم که خوبياشو کسي هرگز نشناخته
    اونکه در راه رفاقت همه هستيشو باخته


    هر رفيقه راهي با من دو سه روزي همسفر بود
    انتهاي هر رفاقت واسه من چه زود گذر بود


    هر کي با زمزمه عشق،دو سه روزي عاشقم شد
    عشق اون باعث زجره همه دقايقم شد


    اونکه عاشق بود و عمري از جدا شدن ميترسيد
    همه هراس و ترسش به دروغش نمي ارزيد


    چه اثر از اين صداقت چه ثمر از اين نجابت
    وقتي قد سر سوزن به وفا نکرديم عادت

  3. #4023

    Dreamland
    Guest

    پيش فرض

    تنم از حادثه خسته٬ دلم از غصه شکسته...

    یه مسافرِ غریبم٬ راهیِ یک راهِ دورم...

    ناجیِ شکسته بالم٬ که تویی٬ تنها نشستی...

    ای که واسه خاطرِ من٬ دلِ مردمو شکستی...

    پرِ بغض و گریه بودم٬ تو رسیدی تا بخندم...

    واسه پیدا کردنِ تو٬ دل به جاده ها می بندم...

    راهیِ یه کوله راهم٬ کوله بارِ عشقو بستم...

    دیگه از خودم بریدم٬ دیگه از آیینه خستم...

    تویی کعبه ی وجودم٬ دورِ چشمه ی تو گشتم...

    نکن از دلم گلایه٬ باید از تو می گذشتم...

    می خوام این عشق قشنگو٬ از نگاهت پس بگیرم...

    نمی خوام مثلِ پرنده٬ تویِ یک قفس بمیرم...

    ای نگاهِ آبیِ ناز٬ کاش تو مهربون نبودی...

    میونِ این همه آدم٬ تو یه هم زبون نبودی...

    لحظه ی گذشتن از تو٬ آخرین لحظه ی دیدار...

    واسه تو از تو گذشتم٬ همه اینو میگن یه ایـثـــار......

  4. این کاربر از Dreamland بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #4024

    Dreamland
    Guest

    پيش فرض

    از وقتی که رفتی

    وقتی تو نیستی ؛ رنگ دریا را دوست ندارم، شب به پایان می رسد ، شب را نیز دوست ندارم؛‌ از لا به لای مریم های خفته با فانوسی کم سو راهی به سویت می جویم و تو نیستی، نیستی تا ببینی که چقدر امشب آسمان زیباتر است اما این آسمان را نیز دوست ندارم.

    سالهاست که از قاصدک خوش خبرم بی خبرم . شاید این بار او مرا دوست نداشت ، شاید این بار ، باری فزون تر در پیش داشت و ای کاش در لحظه ی سنگین وداع چشمهایش را به زمین می دوخت تا نمی توانستم از نگاهش تندیسی سازم از جنس پروانه های دشت خاطره.

    عقربه های زمان به کندی می گذرند ، ‌شاید می خواهند فرصتم را دوچندان کنند،اما حتی یاسمن ها نیز این را می دانند که کاری از دست من ساخته نیست وتنها در کنج خلوت این اتاق ، من و ماندم و تجسم یک رؤیا ،‌ من ماندم و اشک های التماس ، من ماندم و دست هایی به سوی آسمان بی کران هستی . صدایش می کنم و صدایی نمی شنوم ، کلامش را می خوانم و خوانده نمی شوم،‌ به خاک می افتم و اعتنایی نمی بینم ، اما این بار قسمت می دهم به پاکی و قداست فرشتگانت، ‌اگر گاهی آنی نبودم که می خواستی دریایی از ندامت و حسرتم را بپذیر.

    لحظات درگذرند و از آنها چیزی نمی ماند جز لحظه های خاموش بیداری. باز هم بهاری دیگر در راه است ، می گویند بهار فصل زیبایی هاست اما تو خودت خوب می دانی که بهار من هیچ گاه بازنخواهد گشت.

    بغضی عجیب در گلویم بهانه تو را می گیرد، هر دم با قطرهای گرم مرا می سوزاند ، شکایت ها در نهان دارد و می داند که اگر لب گشاید از من چیزی باقی نخواهد ماند تا به نجوای شبانه اش تسلی بخشم، آرامش کنم و قاب عکس خالی کنار پنجره را برایش با تصوری خیالی مزین کنم.

    گاهی وقت ها قلب زمانه از سنگ می شود و اینگونه سرنوشت، ردّپایی عمیق بر پیشانی آنهایی که ماندند و سعادت نداشتند نقش می زند.

    کاش می شد من به جای تو می رفتم

    در نگاهم خیره شدی ... کمی بغض در چشمانت پیدا بود... اما تو... گفتی دیگر بس است این زندگی.... دیگر خسته بودی ... از من و با من بودن ... ازتمام نگاه هایم ... دیگر از من دل بریده بودی نمیتوانستم باور کنم.. بی تکیه گاهی ر ا ... نبودن ان دستان پر مهر و محبت را ... نبودن ان چشمان زیبا را... نمیدانستم نبودنت را ... چه چیز را باید باور کنم... ازدست دادن عشق را...از دست دادن کسی که عمری عاشقانه مثل بت میپرستیتمش.... یا از دست دادن یه زندگی مشترک را... فقط میدانستم من شکسته شدم... باختم... درزندگی...در رویا... حتی ت و خیال خام بچه گانه ام...دیگر امیدی نیست دستانم تنهاست.... جسمم بی تکیه گاه ست... اما چگونه باور کنم... مرگم را... بی تو بودن را... خودکشی زندگی ام را...چگونه باور کنم... بغض نگاهت را...چگونه باور کنم... رفتن بی بهانه ات را...چگونه باور کنم... چگونه باور کنم جدایی را...ان انتظارتلخ را... ان دور شدن نگاهمان...دستانمان... حتی دور شدن قلب و احساسمان....من چگونه باور کنم دیگردستی نیست که دستانم را از منجلاب زندگی بیرون کشد... چگونه باور کنم که دیگر ان نگاه عاشقانه نیست که بدرقه ی راه زندگی ام باشد... اه ای خدایم چگونه باور کنم که تنهایم و تنهاییی قسمت من است.... تو بگو... ای خدایم چگونه باورکنم..............................

    روزی که عشق را قسمت کردند پرواز را به تو دادند .... قفس را به من ساز را به تو دادند .... غم را به من و من تشنه ی کویر دشت بارانم ..... مانند طایفه ی خاک می مانم و دشمن طوفان من هر شب این ساز را به بهانه ی تو به صدا در می آورم

  6. #4025

    Dreamland
    Guest

    پيش فرض

    نگات قشنگه وليكن يه كم عجيب و مبهمه

    من از كجا شروع كنم دوست دارم يه عالمه

    من و گذاشتي و بازم يه بار ديگه رفتي سفر

    نمي دونم شايد سفر براي دردات مرهمه

    تا وقتي اينجا بموني يه حالت عجيبيه

    من چه جوري واست بگم بارون قشنگ ونم نمه

    هواي رفتن كه كني واسه تو فرقي نداره

  7. این کاربر از Dreamland بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #4026
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    پست ها
    725

    پيش فرض

    کِی می‌خوای بشینی تا من،واسه‌ات از خودم بگم باز
    صبر تو چقدره تا من ، بشکنم پُشت یه آواز

    دخترم قصه نمیگم ، نمیخوام بهم بخندی
    یا فقط به احترامم ، چِشم رو هرچی هست ببندی

    نمیخوام بونه بگیری ، که چرا زخمیِِ سینه‌ام؟
    یا اَزَم دلت بگیره ، که نشد تو رو ببینم!

    دخترم زخمای بابا ، مالِ عشقِ فوق‌العاده‌اس
    به خدا اشکای بابا ، بیخودی نیس! بی‌اراده‌اس

    اگه می‌بینی رفیقام ، هنوزم مَردن و تنها
    اگه حتی یه ستاره ، نشده به اسم بابا

    غمی نیست ما برقراریم ، اون بالا یکی رو داریم
    پشت ابر بی‌قراری ، هنوزم چشم انتظاریم

    ما هنوز چشم انتظاریم ، چشم به راهِ یه بهاریم
    اون بالا یکی رو داریم ، ما هنوز چشم انتظاریم

    فرزاد حسنی!

  9. این کاربر از mahdistar بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #4027
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    پست ها
    725

    پيش فرض

    به امشب به تقدیر من عشق تو
    به حالی که بی من، تو داری قسم
    به عنوان روزی که بردی منو
    به حسی که گفتی میایی قسم

    به دل خواهی اولین دلهره
    به گاهی که با من نبودی قسم
    جدا می‌شی و می‌رود خاطره
    ولی شک نکن من به تو می‌رسم

    نشد تا تو هستی من عاشق بشم
    نشد قلب ما عشقو باور کنه
    شب رفتنت آرزو می‌کنم
    خدا وقت دوریتو کمتر کنه

    به چشمای تو قبل هر گریه‌ای
    قسم می‌خورم یاد تو با منه
    قسم می‌خورم بغض این انتظار
    یه روزی تو آغوشمون بشکنه

  11. این کاربر از mahdistar بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #4028

    Dreamland
    Guest

    پيش فرض

    قصه ی شیرینی ست

    کودک چشم من از قصه ی تو می خوابد

    قصه ی نغز تو از غصه تهی ست

    باز هم قصه بگو , تا به آرامش دل

    سر به دامان تو بگذارم و در خواب روم

    گل به گل ، سنگ به سنگ این دشت , یادگاران تو اند

    رفته ای اینک و هر سبزه و سنگ

    در تمام در و دشت , سوکواران تو اند

  13. این کاربر از Dreamland بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #4029

    Dreamland
    Guest

    پيش فرض

    بي تو اينجا نا تمام افتاده ام

    پخته اي بودم که خام افتاده ام

    گفته بودي تا که عاقلتر شوم

    آه ، مي خواهي مگر کافر شوم

    من سري دارم که مي خواهد کمند

    حالتي دارم که محتاجم به بند

    کاشکي در گردنم زنجير بود

    کاشکي دست تو دامنگيربود

    عقل ما سرمايه دردسر است

    من جهان را زير وبالا کرده ام

    عشق خود را در تــــــو پيدا کرده ام

    من دگر از هر چه جز دل خسته ام

    عهد ياري با دل دل بسته ام

    بر لب تو خنده مجنوني ام

    خنده تو رنگي از دلخونيم

  15. این کاربر از Dreamland بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  16. #4030

    Dreamland
    Guest

    پيش فرض

    باز هم با نام تو افسا نه اى گلريز شد

    باز هم در سينه ام عشق تو شور انگيز شد

    باز هم همراه بوى ميخك و محبو به ها

    خاطراتم پر كشد با ياد تو در كوچه ها

    باز هم وقتى نگاهت گيرد از من فاصله

    ديده ام مى بارد اما نم نم و بى‌حوصله

    باز قلب پنجره بر روى‌من وا مى شود

    باز هم پروانه اى در باغ پيدا مى شود

    باز هم لاى‌كتابم مى‌نهم يك شاخه ياس

    مى‌كنم بهر پيامى قاصدك را التماس

    باز هم در هر شفق دلتنگ و دلگير مى‌شوم

    باز هم با ياد تو سر شار رويا مى‌شوم

  17. این کاربر از Dreamland بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •