تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 401 از 934 اولاول ... 301351391397398399400401402403404405411451501901 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,001 به 4,010 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #4001
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sepideh_bisetare's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    زیر سقف کبود آسمون...
    پست ها
    342

    پيش فرض

    ارزش تو ته كشيد ******** با يك اميد ديدار
    برو ازش پس بگير ******** نزار بشه طلبكار
    چرا دلت مي گيره ******** خوابت چرا نميره
    دوري اون اشتباست ******** بايد بره بميره
    تو هستي اين كافيه ******** برات شده قافيه
    همش بايد بموني ******** اينا هم كه عاديه
    موندنتم اشتباست ******** رفتنت حكمش بالاست
    اون نباشه بموني ******** درد تو دلت مبتلاست
    تنهايي هم قسمته ******** دوريش شايد حكمته
    حكمت اگه نباشه ******** زندگيتم نكبته

  2. این کاربر از sepideh_bisetare بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #4002
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sepideh_bisetare's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    زیر سقف کبود آسمون...
    پست ها
    342

    پيش فرض

    دروغکوی من منو شکست
    پرم از بوی رسیدن
    پرم از بوی پرنده
    تو پر از بوی توقف
    تو مث سم کشنده
    تو دروغی.حتی دیوقصه بد نیست مث تو
    کشتن باغچه رو پاییزهم بلد نیست مث تو
    حالا از خالی ترین غروب پاییزی پرم
    نمی تونم با دو دستم بدی هاتو بشمرم
    تو دروغی مث پهلوونای شهر فرنگ
    مث گرگی که کلاه قرمزی قصه رو خورد
    مث آوازخروس قندی که زودی آب می شد
    مث اسب چوبی که مارو به هیچ جا نمی برد
    تو دروغی.حتی دیوقصه بد نیست مث تو
    کشتن باغچه رو پاییزهم بلد نیست مث تو
    طفلکی من که چه ساده به عذاب ما نشسته
    طفلکی این من بی من .بی تو بدجوری شکسته
    کاشکی چشمات واسه پرپر زدنم گریه می کرد
    تن تازت واسه زخمای تنم گریه می کرد
    کاشکی چشمات توی تاریکی به دادم می رسید
    واسه بی حجله عروسی که منم گریه می کرد.....

  4. این کاربر از sepideh_bisetare بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #4003
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    دیار یارا
    پست ها
    14

    پيش فرض

    اين چه عشقيست
    ميان من و تو؟
    ده روز نمی آيی و بعد
    يک نامه تا گشته
    به خط ميخی!
    آه...
    از دست تو ای بی انصاف
    که نمي دانی هنوز
    من دلبسته
    و بی خود شده در عشق
    احساس تو را می فهمم
    حس يخ بسته و سردابی تو
    و دو خط حرف چرندی
    که تو وارونه نوشتی!
    آری...
    احساس تو را می فهمم
    گرچه افسوس!
    تو باز
    در انديشه اين هستی
    که چرا نابينايم
    که چرا نابينايم..!





    [حسن ایمانی]

  6. 3 کاربر از Gabriel¹ بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #4004
    در آغاز فعالیت جان لاک's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2009
    پست ها
    10

    پيش فرض

    فرمان به پاره كردن اين طومار مي دهم!
    گوري ز شعر خويش
    كندن خواهم
    وين مسخره خدا را
    با سر
    درون آن
    فكندن خواهم
    و ريخت خواهمش به سر
    خاكستر سياه فراموشي . . .


    بگذار شعر ما و تو
    باشد
    تصوير كار چهرة پايان پذيرها:
    تصوير كار سرخي لب هاي دختران
    تصوير كار سرخي زخم برادران!
    و نيز شعر من
    يك بار لااقل
    تصوير كار واقعي چهرة شما
    دلقكان
    دريوزگان
    شاعران!

  8. این کاربر از جان لاک بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #4005
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    و دلم را
    عاشقانه
    به تو
    مي سپارم
    و خودم را
    به دست باد...

  10. 2 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #4006
    اگه نباشه جاش خالی می مونه rahgozare tanha's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    موطن آدمی قلب کسانیست که دوستش دارند
    پست ها
    316

    پيش فرض

    آنكه مي گفت : منم بهر تو غمخوارترين
    چه دل آزارترين شد چه دل آزار ترين

  12. #4007
    اگه نباشه جاش خالی می مونه rahgozare tanha's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    موطن آدمی قلب کسانیست که دوستش دارند
    پست ها
    316

    پيش فرض

    به لبخندي مرا از غم رها كن
    مرا از بي كسي هايم جدا كن
    اگر مردن سزاي عاشقان است
    براي مردنم هر شب دعا كن

  13. 2 کاربر از rahgozare tanha بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #4008
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    پست ها
    725

    پيش فرض

    می‌گویند
    درمیانِ کلامِ مقطع و خاموشِ نفس‌ها
    پیچکی می‌روید
    با برگ‌های داس
    تا راهِ رسیدن به ایستگاه را
    هموار کند.
    نگران نباش
    باران که بگیرد
    تمام راه دوباره سبز می‌شود

    پیچکِ نگاهم
    دزدانه تا پشت پنجره‌ی
    اتاق تو
    بالا آمده
    به کجا خیره شده‌ای!
    باران که بگیرد
    تمام پنجره پر از پیچک خواهد بود.

    بلورین است
    چشمانِ مردی که تو را گم کرده،
    از زمستان می‌آید،
    نمی‌داند
    شادی پروازِ پرستوها
    در آسمانِ بهار
    از چیست!

  15. این کاربر از mahdistar بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  16. #4009
    داره خودمونی میشه maralz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    shz
    پست ها
    112

    پيش فرض

    باید فراموشت کنم،چندیست تمرین می کنم
    من می توانم می شود،آرام تلقین می کنم

    سخت است اما می شود، در نقش یک عاقل روم
    نه شب دعایت می کنم، نه صبح نفرین می کنم

    کم کم ز یادت می روم،این روزگار و رسم اوست
    این جمله را با تلخی اش، صدبار تضمین می کنم


  17. 3 کاربر از maralz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #4010
    داره خودمونی میشه maralz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    shz
    پست ها
    112

    پيش فرض

    بی تو مهتاب شبی باز هم از آن كوچه گذشتم

    همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
    شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم

    شدم آن عاشق دیوانه كه بودم
    در نهانخانه ی جانم گل یاد تو درخشید

    باغ صد خاطره خندید ، عطر صد خاطره پیچید
    یادم آمد كه شبی با هم از آن كوچه گذشتیم

    پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
    ساعتی بر لب آن جوی نشستیم

    تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت ، من همه محو تماشای نگاهت

    یادم آمد كه تو به من گفتی از این عشق حذر كن

    لحظه ای چند بر این آب نظر كن
    آب آیینه ی عشق گذران است

    تو كه امروز نگاهت به نگاهی نگران است
    باش فردا كه دلت باد گران است

    تا فراموش كنی چندی از این شهر سفر كن
    با تو گفتم حذر از عشق ندانم

    سفر از پیش تو هرگز نتوانم ، نتوانم
    اشكی از شاخه فرو ریخت

    مرغ شب ناله ی تلخی زد و بگریخت

    اشك در چشم تو لرزید

    ماه بر عشق تو خندید
    یادم آید كه دگر از تو جوابی نشنیدم

    پای در دامن اندوه كشیدم ، نگسستم ، نرمیدم
    رفت در ظلمت غم آن شب و شب های دگر هم

    نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم

    نكنی دیگر از آن كوچه گذر هم

    بی تو امّا به چه حالی من از این كوچه گذشتم

  19. 2 کاربر از maralz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •