چرا خوش میگذره؟ من هم بدم نمیاد از معماری ؟ کدوم دانشگاه هستی ؟ راستی کارهای هنری هم میکنین ؟![]()
چرا خوش میگذره؟ من هم بدم نمیاد از معماری ؟ کدوم دانشگاه هستی ؟ راستی کارهای هنری هم میکنین ؟![]()
رشتم كارشناسي اتاق عمل هستش تو دانشكده پرستاري و مامائي شهيد بهشتي درس مي خونم و از پزشكي هم بيشتر دوستش دارم
ترم اول 19 واحد بهم دادن از جمله دروس تشريح - زبان انگليسي - بيوشيمي - فيزيولوژي - آشناي با وسايل اتاق عمل - اخلاق حرفه اي در اتاق عمل - فناوري اطلاعات در اتاق عمل - انسان در اسلام - روانشناسي عمومي - مقدمه اي بر تكنولوژي جراحي
از بين همه اين دروس از همه بيشتر با زبان نگليسي و اخلاق حرفه اي و بيو شيمي مشكل دارم و از بين اين 3 تا بيشتر با زبان انگليسي كلا از ابتدايي زبان انگليسي رو نمي فهميدم
4 روز در هفته از ساعت 8 صبح تا 3 بعد از ظهر كلاس دارم زمان رفت و برگشتمم هم تا دانشگاه روزانه 4 ساعت ميشه ديگه وقتي ميام خونه كاملا به يك جنازه تبديل شدم
یکی از بهترین سعادت های هر آدمی در زمان زندگی اش در دوران جوانی، تجربه زندگی در خانه دانشجویی است.واقعن کسانی که دوران تحصیلات دانشگاهیشان تمام شده است و در خانه دانشجویی زندگی نکرده اند، از یکی از زیباترین و دلچسب ترین دوران زندگیشان بهره ای نبرده اند.
خانه هایی زیر زمینی، قدیمی ساخت، آپارتمانهای کوچک و … .وقتی وارد خانه دانشجویی می شویم اولین چیزی که توجه مان را به خود جلب خواهد کرد، نماد خانه دانشجویی یعنی قلیان است!کم پیش می اید که در یک چنین خانه ای قلیان یافت نشود.زغال لیمو، تنباکو الواحه در طمع های مختلف و سیخی که به شکل انبر در آمده است.معمولن تنگ قلیان های دانشجویی چندین بار به دلیل شکستن عوض می شود و محل اتصال شلنگ به قلیان کلی وصله و پینه دارد.افرادی که در خانه دانشجویی سیگار نمی کشند به احتمال 90 درصد روزی سه بار و بیشتر قلیان چاغ می کنند و می کشند.حرمت قلیان هم اینجا سرجایش است.یعنی یک سیگاری نباید سیگارش را با زغال قلیان روشن کند.چند عدد لیوان چای نشسته هم کنار قلیان خود نمایی می کنند.
دود عامل دوم و نماد دیگری است.بوی مخصوصی که خانه دانشجویی می دهد آنرا از دیگر خانه ها متمایز می کند.دود قلیان همراه با سیگار و احیانن غذای سوخته!
پاکت های سیگار فراوان که در جای جای خانه و اطراف فرش کوچکی که همه اتاق را نپوشانده است به خوبی به چشم می آید و لکه های حاصل از دمر شدن زیر سیگاری بر روی فرش، بوی تند و بدی را به خورد فرش داده است.
خوب که بگردیم در خانه دانشجویی یک یا چند دست ورق یافت می شود.ورق هایی که تک تک آنها را افراد خانه دانشجویی به خوبی می شناسند و تقریبن خیلی باید دل جرات داشت تا در تیم مخالف یک اکیپ دانشجویی و در خانه آنها با آنها ورق بازی کرد.شلم، حکم، 21 و … از شب تا صبح.مخصوصن شبهای امتحان.
ظروف نشسته ای که در اطراف اتاق ها و مخصوصن آشپزخانه به وفور به چشم می آید.سفره ای جمع نکرده و غذاهایی که در قابلمه ها فاسد شده اند.یخچال کوچکی پر از خالی که اگر خوب بگردیم تکه های نان خشک شده در آن می توان یافت.شاید هم دو سه عدد تخم مرغ.البته اگر خوش شانس باشیم.
اگر خانه دانشجویی حیاط داشته باشد به طور حتم در آن منقلی را مشاهده خواهید کرد که چند عدد سیخ نشسته ی جوجه کباب کنار آن وجود دارد و خاکستر زغال هایی که اطاف آن ریخته است و احیانن ته سیگار های شخصی که جوجه کباب ها را باد می زده است.
تلوویزون و کامپیوتر و ماهواره کمی به رویا می نماید، ولی معمولن یکی از بچه ها با خود لپ تاپش را می آورد.خیلی مرام گذاشته که آن را آورده است.
وارد خانه دانشجویی پسران که بشویم، به احتمال زیاد آنها را با یک عدد شورت ورزشی خواهیم دید.پسران معمولن فقط آن قسمت را می پوشانند و بقیه اندامشان برهنه است.
دختران هم را باید از خودشان بپرسیم…
اگر در خانه دانشجویی زندگی کنیم و ماشین هم داشته باشیم، بسیار خوش خواهد گذشت.ولی زندگی بدون ماشین کمی سخت است ولی باز هم خوش می گذرد.به هر حال خانه دانشجویی بسیار عالی است.دوران دانشجویی در خانه دانشجویی واقعن زیباست و هر کسی دوست دارد بعد از فراغت از تحصیل به آن دوران بازگردد.البته چند عامل هم تاثیر خاصی در این مهم دارد.صاحب خانه ی خوب.همسایه های خوب و از همه مهمتر هم اتاقی های خوب.شاید بتوان گفت بهترین حالت هم اتاقی، خانه دانشجویی 3 و 4 نفره است.یک و دو نفر کم است.5 نفر به بالا هم شلوغ می شود.ولی در حالت 4 نفره هر شب حکم هم می شود زد! که در حالت 3 نفره با اینکه تعداد عالیست ولی از این مهم بی بهره است.
خانه دانشجویی را از دست ندهید، اگر دانشجو هستید و در شهر دیگری زندگی می کنید....
به ورودی های بهمن:
قبل اینکه برم دانشگاه(خوابگاه)، دوستام بهم می گفتن که روزهای اول عین قبرستون می مونه، اما وقتی رفتم دیدم از جهنم هم بدتره!حواستون باشه!
![]()
از چه نظر؟
اقا توضيحات تكميلي بده![]()
اصلا حال نمی ده! دچار یاس فلسفی می شی! می گی که چی؟! مگر چقدر زنده ام که این همه اش رو درس بخونم و از این حرف ها!
دوری از خانواده هم به جای خود...
(البته ممکنه خیلی ها این رو نقض بکنن!)
دوستانی که تازه کنکور دادین، این تاپیک رو بخونید به دردتون می خوره!
هی یادش بخیر وقتی قبول شده بودیم این تاپیکانگار همین دیروز بودا
همه بچه ها رو یادمه امیر ، آرش ، خودم و...
لیدیز اند جنتلمن (!) دستتون درد نکنه به خاطر نکاتی که گفتید...
تاپیک رو خوندم ...
چیزای خوبی یاد گرفتم ...
مرسی از همتون ....
سال اولتون رو با سختیهاش گذروندین؟حالا میتونین بیاین به ما بگین سال بوقی!!!![]()
ما حالا چند ماه دیگه تازه قراره بشیم ترم بوقی
مرسی از همه چیزایی که گفتید
بعدا هم کمکون کنیداااااااا![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)