تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 40 از 55 اولاول ... 3036373839404142434450 ... آخرآخر
نمايش نتايج 391 به 400 از 545

نام تاپيک: دیالوگهای فراموش نشدنی / سریال

  1. #391
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    پست ها
    3,485

    پيش فرض

    Fringe.S03:
      محتوای مخفی: یک توضیح اختیاری برای دوستانی که سریال رو ندیدن ... 

    یک ایده بزرگ در سریال فرنج وجود داره، که انقدر باارزشه که کل سوتیها و اغراقهای سریال رو لاپوشانی بکنه، و اونم اینه که اگر زمانی به این نزدیکی، داشتن پردازشگر و محاسبه گر شخصی-شبکه جهانی-وسیله ای کوچک و همیشه همراه برای ارتباط همه با همو... رویا بود ،
    اما با نترس بودن-قدرت تخیل و عمل داشتن پیشروانی در دهه 70و80 اینها همه به واقعیتهای به اسم پی سی(کامپیوتر شخصی)-اینترنت-موبایلو.... تبدیل شده که ظرف 30 سال به واقعیت و جز لاینفک زندگی ما تبدیل شده...پس شاید رویاهای الان ما مثل یافتن جوابهای بنیادی فیزیکی- نفوذ به ابعاد-ماندن آگاهی بعد از مرگ و مسایلی از این دست ظرف چند دهه قابل دسترسی باشه.
    ولی این اثر تلویزیونی یک نگرانی داره: شاید خلاقیت ما علی رغم هوش بالا کند شده باشه و ما اسیر یافته های بزرگ پیشینیان شده باشیم و اون روشن بینی و شجاعت و شهامت و شادابی و آزادی رو از دست داده باشیم.
    ...در خیلی جاها در سریال به دهه 70 بعنوان یک سمبل از این عملکرد و صفات اشاره میشه، و در چند دیالوگ این موضوع به سمت اشاره و فان و طنز میره، نکته جذاب و بُعدبخش به قضیه اینه که بت سازی نمیشه و یکجورایی هم با ظرافت در دیالوگ‏ها انجام بی رویه یکسری امور در اون سالهای70 متلک انداخته میشه...


    پیتر پسر والتر با یکی که شبیه دوست دخترش بوده اشتباهی مدتی رابطه برقرار کرده، والتر سعی میکنه دلداریش بده:

    پیتر-فوليويا و من رابطمون فراتر از دوستي شد

    والتر-میفهمم
    اين کاملاً قابل درکه، پسرم
    در دهه 70 من خيلي معصومانه راهم افتاد به یک خونه اشتباهي! و سه روز طول کشيد تا متوجه بشم!
    و برعکس فوليويا، زني که باهاش تخت رو شریک شده بودم، بهیچ وجه شبيه زن خودم نبود...

    ***

    والتر بیشاپ رییس کمپانی معظم مسیو داینامیک و نگهبان شرکت(سورپرایز میشیم و میبینیم Jorge Garcia-هوگوی عزیز-بازیگرمهمانه) دارن ماری جوانا میزنن!

    والتر-بيدار شدم و ديدم دختره رو تختمه
    "يوکو"(منظورش اسم دخترس)

    هوگو!-چي گفت؟

    والتر-تو دهه 70 بود. چي مي تونست بگه؟

    میپکن از خنده


    ***

    پیتر و نینا (مدیر اجرایی مسیو داینامیک) آمدن در محوطه دانشگاه هاروارد و...باز هم دارن ماری جوانا میکشن!

    نینا-يادم رفته بود اين محوطه چقدر جدي شده
    يادمه زمان ما خيلي فرق ميکرد
    پیتر-بهمون خوش ميگذشت، نه؟
    -اوهوم
    -نمي دونم چه بلايي سر اين نسل اومده!
    [نینا چپ چپ به ماری جوانا نگاه میکنه!]
    -براش نسخه دارم!(تجويز دکتره)
    -خوب منم همينطور[از دست پیتر میگیرش و میکشه]
    -به اين دانشجو ها نگاه کن...از کي اينهمه ترسو شدن؟

  2. 11 کاربر از Arash4484 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #392
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    پست ها
    3,485

    پيش فرض

    Generation Kill - مینی سریال
    جنگ 2003عراق

    اپیزود اول:
    یک عراقی دشداشه پوش دست تکون میده،سرباز سواره آمریکایی فریاد میزنه:

    -هی رفیق ساعت 10صبحه ،فکر نمیکنی دیگه وقتشه پیژامه‏ت روعوض کنی؟


    اپیزود دوم:
    هنگ کمی زمین‏گیر شده،صحبت اینه که کی جلوی هنگها رو سد کرده...چون ارتش منظمی نمیبینن..

    -آدمای پیژامه‏پوش دو تا هنگ از تفنگدارای دریایی رو متوقف کردن؟
    -میدونی"پوک"،همین آدمای پیژامه پوش توی ویتنام هم بودن. باید به پیژامه احترام بگذاری

  4. 13 کاربر از Arash4484 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #393
    اگه نباشه جاش خالی می مونه swastika's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    Earth womb
    پست ها
    410

    پيش فرض

    Game Of thrones, S02

    Tyrion"I'm not questioning your honor, I'm denying its existence".

    تیرین: من شرافتتو زیر سوال نمی برم بلکه دارم وجودشو انکار می کنم.

  6. 10 کاربر از swastika بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #394
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض

    دو سريال وجود دارند که برايم حکم نوستالژی رو دارند چون جزو اولين سريال های خارجی است که شروع کردم به ديدنشان يکی سريال اسکرابس است و ديگری سريال ويدز که از فصل دوم بصورت هفتگی نگاهش ميکردم
    دوستانی که سريال ويدز رو ديدند حتما با کاراکتر داگ آشنا هستند داگ نمونه ای از يک انسان است که خودش است و هيچ سعی و تلاشی برای خنديدن ديگران نميخواهد بکند ما به خود داگ ميخنديم نه چيز ديگری
    در فصل ششم داگ توسط گانگستر ها گروگان گرفته شده در قسمتی می بینیم که داگ به زور اسلحه گانگسترها در حال کندن قبر خودش است و داگ در اين لحظات آخر عمرش چشم اميدش به معجزه ای از طرف خداست و اين حرف ها رو با خود زمزمه ميکنه
    "ببين خدا ميدونم بنده خوبی باست نبودم و به اندازه کافی بندگيت(بردگيت) رو نکردم من کتاب آسمونيتم خوندم اما باور کن باسم لذتش (جذابیتش) فقط يکم از ارباب حلقه ها کمتر بود تو بيا منو نجات بده قول ميدم بنده خوبی باست بشم.
    من دوست دارم همه اونا رو باور کنم:سرنوشت، زندگی بعد از مرگ، من دوست دارم برم بهشت با آدم های با حالی که تا حالا نديدم بشينم و نوشيدنی بخورم مامان، جيمز دين، هريت تابمن، بابا، پاتريک اسويزی .
    من نميتونم اينطوری بميرم من هميشه می خواستم که با بانجو و اسنک هام دفن بشم و زن های زجه زن و سگ ها از نارحتی خودشون رو بندازن تو قبرم . بیا و یه معجزه در حقم انجام بده"

  8. 7 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #395
    حـــــرفـه ای Hamid Hamid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    خانه ام گلخانه ي يـــــــاس است
    پست ها
    3,817

    پيش فرض


    Phoebe_ Is there gonna be a vegetarian option? you know for me

    Monica _ Yes ... Definitely

    Phoebe _ Great ... what is it? : D

    Monica _ Dancing : D





    فيبي _ ببينم براي غذا انتخابي براي گياه خوار ها هستش؟ براي خودم منظورمه ...

    مونيكا _ بله ! قطعا

    فيبي _ خيلي خوبه ... اون چيه؟

    مونيكا _ رقصيدن : دی


    The one with the Chandler's dad _ Season 7

  10. 3 کاربر از Hamid Hamid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #396
    کاربر فعال انجمن موسیقی و تلویزیون Dark Shine's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    ایــ مشهــد ـران
    پست ها
    2,644

    پيش فرض

    از بهتـرین دیالوگ هـا رو Game Of Thrones داشتـه تا الـان بـه نظـرم .

    از بهتــرین دیـالوگ هـای سـریـال :



    {تیریون} توی مقر پادشاهی به هیچکسی اعتماد نکن
    اینجا همه دروغگو هستن... بعضیا دروغگوهای خوبی هستن و بعضیا دروغگوهای بد... یکی دو تا دروغگوی قهار هم داریم.

    {...} پس تو چی هستی؟
    {تیریون} من، من که بنده ی حقیقتم!

    {...} حقیقت؟
    تو بزرگترین دروغگوی فسقلی ای هستی که من تا حالا دیدم!

    {تیریون} چرا فکر میکنی من فسقلیم؟
    من فقط زیر بار حقیقت کمرم خم شده!

  12. 14 کاربر از Dark Shine بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #397
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض

    خاطرات یک خون آشام

    الينا:چرا نميزاری آدم ها چهره خوب تو رو ببينند؟
    ديمن:چون وقتی آدم ها خوبی ببینن انتظار خوبی دارن و من نميخوام زندگيم رو بر اساس انتظارات آدمای ديگه بنا کنم
    Last edited by Mahdi Hero; 10-05-2012 at 16:45.

  14. 5 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #398
    کاربر فعال انجمن تلویزیون و رادیو *IN*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    New North Korea                     In The Name of Father
    پست ها
    4,250

    پيش فرض

    شلدون:نياز به داشتن يک انسان ديگه توي زندگي هميشه من رو گيج مي کنه! شايد به اين خاطر باشه که من به تنهايي هم جالبم با توجه به اين نکته اميدوارم همون قدري با همديگه شاد باشين که من به تنهايي شادم...
    بیگ بنگ تئوری

  16. 4 کاربر از *IN* بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #399
    پروفشنال Lady Negar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    زیرِ همان خیال ِسنگینِ بدبو
    پست ها
    634

    پيش فرض

    حذف شود........................
    Last edited by Lady Negar; 18-05-2012 at 11:14.

  18. #400
    پروفشنال Lady Negar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    زیرِ همان خیال ِسنگینِ بدبو
    پست ها
    634

    پيش فرض

    از سریال How I Meet Your Mother تا دلت بخواد میتونی
    دیالوگ قشنگ پیدا کنی!!

    دیالوگ زیر مربوط به اپیزود عروسی مارشال و لیلی هستش.
    جایی که دخترخاله ی (!) لیلی قرار بوده موهایی شاه داماد رو سروسامان
    بده!ولی به جای اون گند میزنه به موها مارشال]تد که بِست مَنِ مارشال هست
    توی موقعیت بحرانی سعی میکنه کمکش کنه:




    نمیدونم واسه شما هم پیش اومده از 12 به بعد گند بزنین به چیزی یا نه؟!
    تد دیالوگ بس به جا و آموزنده ای داره که از مادربزرگش میگه:

    Last edited by Lady Negar; 18-05-2012 at 19:27.

  19. 4 کاربر از Lady Negar بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •