معتاده به دختره متلك ميگه: چشاش بيشت لباش بيشت تيپش بيشت...
دختره برمي گرده مي گه: گم شو اشغال
معتاده مي گه: انژباط شفر
...
اولي: آقا اين همسايه مون ساعت 2 نصفه شب هي با مشت مي كوبيد به ديوار خونمون!
دومي: عجب آدم هاي مردم آزاري پيدا مي شن. حتماً نذاشت بخوابي؟
اولي: نه، خوشبختانه خواب نبودم، داشتم شيپور تمرين مي كردم!
...
يه روز يكي ميره بقالي، ميگه: آقا صابون داري؟ ميگه: آره . مرده ميگه: پس لطفا دستات رو بشور، به من يه كيلو پنير بده !