Sofia Lamb زني بود كه با ايدئولوژي Ryan موافق نبود. او عقيده داشت ، طرح رايان نياز به اصلاح دارد. در زمان زندگي رايان جنگ هاي سياسي بين Lamb و او شكل گرفت. Rapture كم كم با دو ديد تبديل شد. عده اي رايان را قبول داشتند و عده ي ديگر با حرف هاي لمب موافق بودند.
پس از مرگ رايان ، لمب Rapture را به دست گرفت. لمب بر خلاف رايان تصميم گرفت حكومتي بر پايه استبداد خلق كند. او يك مشاور هم داشت كه يك كشيش بود. لمب دين را باز به Rapture بازگرداند و يكي از بزرگترين ضربه ها را با اين كار به شهر زد. آزادي بي مرز رايان به نوعي حكومت نظامي تبديل شد . ايده هاي گاه پوچ گرايانه رايان به پيروي شديد از مذهب تغيير يافت. "ارتقا" به رستگاري لفظي تبديل شد. لمب مردم را مانند هيتلر بر عليه دشمن شستشوي مغزي ميداد. با سخن راني هايي كه بسيار شبيه به هيتلر و رهبران سياسي بزرگ بود سعي داشت شهر را دوباره متولد كند و نوعي نژاد پرستي را خلق كند.
اين تغيير و تحول هاي سريع و به قولي انقلاب وسيع در Rapture نه تنها ، اين شهر را دوباره متولد كرد ، بلكه بيش از پيش به ويراني كشيد و لمب به تنهايي شهر را نابود تر از قبل كرد. او حتي نمي توانست خانواده ي خود و دخترش را اداره كند چه برسد به شهر بزرگ Rapture.
> متن بالا توسط آقای MANIX یکی از اعضای Bazi-center نوشته شده.
منبع نوشته بالا :
کد:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید