تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 40 از 89 اولاول ... 3036373839404142434450 ... آخرآخر
نمايش نتايج 391 به 400 از 890

نام تاپيک: ترجمه ی اسامی بازی ها

  1. #391
    اگه نباشه جاش خالی می مونه mehdi_ag's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    پست ها
    268

    پيش فرض

    در مورد Day of the Tentacle

    يه مسئله اي هست در مورد tentacle:

    Tentacles in cultural context:
    Purple Tentacle (see Day of the Tentacle)

    Tentacles in games:
    Tentacles (sometimes referred to as Giant Tentacles) are fictional creatures from the computer game...

    تو بازي ها اين كلمه اشاره داره به هيولاهاي ژله اي و بي مهره داره مثل همه جك و جونورائي كه تو هاف لايف، رزيدنت ايول و ... بوده


    اينجا هم حتما به اين جونور ارغوانيه اشاره داره. چه ميدونم مثلا روز هيولاي ارغواني. منظور اينكه به جاي شاخك يه چيز ديگه استفاده كنيد.

  2. #392
    اگه نباشه جاش خالی می مونه mehdi_ag's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    پست ها
    268

    پيش فرض

    اما neverhood ...

    اينو بخونين جالبه ( حالا ممكنه خيلي هم ربطي به ترجمه نداشته باشه)

    The Neverhood Hall of Records
    The Neverhood Hall of Records is a 38-screen long wall found in the game, filled with The Neverhood Chronicles, Bible-esque lore of the universe in which the Neverhood exists. The Hall of Records was made up of a self-carving, history recording klay wall. This wall once belonged to Quater, the creation of Father. Quater, as Father commanded, recorded history with these walls. There were seven of these klay walls, given to Quater's seven sons, Ogdilla, Bertbert, Numeron, Ottoborg, Homen, Hoborg, and Arven. One of them could be found in the Neverhood, in the Hall of Records. The wall stopped recording when Klogg took the throne of Hoborg.

    In an unofficial Russian translation of the game, the writings were replaced with humorous stories.

    The Neverhood Chronicles (written by Douglas TenNapel and Mark Lorenzen) tells the story of the creation of the universe in which the Neverhood exists. It contains eight separate books and occupies 38 screens within the game. While reading it isn't necessary to complete the game, traversing the 38 screens it occupies is.

    Several of the characters and stories found within The Neverhood Chronicles possess striking similarities to those found in the Bible. In addition, several large portions of The Neverhood Chronicles are written in Biblical verse fashion, with close examinations of detailed lineage throughout.

    دقت كنيد كه داستان neverhood كي اتفاق ميافته... زمان آفرينش ... (ازل)

    اون چيزي هم كه اون آقاهه گفته (امکان ناپذیری یا عدم امکان چیزی.. )... بحثه زمانه ...مثلا زماني كه وجود نداشته
    همون ازل خودمونه

  3. #393
    پروفشنال a.salireza's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    :O
    پست ها
    770

    12

    ترجمه ی haze چی میشه؟

  4. #394
    اگه نباشه جاش خالی می مونه mehdi_ag's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    پست ها
    268

    پيش فرض

    درباره Armageddon هم بد نيست يه توضيحي بدم.
    اين همون جنگ بزرگه. تو مسيحيت و اسلام هم هست. جنگي كه بين قواي خير و شر در مي گيره. هموني كه حضرت مهدي ظهور ميكنه و معتقديم مسيح هم در كنارش مي جنگه. محل جنگ هم همون اطراف و اكناف فلسطين و اسرائيل امروزيه
    اينجا:

    ولي در كاربرد امروزي و فرهنگ محاوره اي معني آخرالزمان هم ميده (چون جنگ بعد از آخرالزمان صورت مي گيره)

  5. #395
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    محل سكونت
    تبریز
    پست ها
    4,487

    پيش فرض


    در لغت نامه به این صورت ترجمه شده:
    مه‌ كم‌، بخار، ناصافي‌ ياتيرگي‌ هوا، ابهام‌، گرفته‌بودن‌، مغموم‌ بودن‌، روشن‌ نبودن‌مه‌، موضوعي‌ (براي‌ شخص‌)، متوحش‌ كردن‌، زدن‌، بستوه‌ اوردن‌، سرزنش‌ كردن
    ولی در بازی به معنی "ابهام" هست.

  6. #396
    پروفشنال Shadow of Destiny's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    The Most Cursed Country
    پست ها
    623

    پيش فرض

    همگي نه خسته = (خسته نباشيد)
    منو یاد The Witcher انداختی... معنیش تو یه همچین مایه هایی میشه.. (نه خسته)... یعنی چیزی که خود سازنده بازی خلقش می کنه همونطور که مهدی "خسته نباشید" رو گفت: " نه خسته" ... Witcher هم عین همین می مونه که بگیم "ساحره گر"... همونطور که خودم قبلا حدس زده بودم.


    Meriam-Webster:
    Main Entry: 1spear·head
    Pronunciation: \-ˌhed\
    Function: noun
    Date: 14th century
    1 : the sharp-pointed head of a spear
    2 : a leading element, force, or influence in an undertaking or development
    من فکر کردم تو Meriam سرچ کردم.. ولی به هر حال می دونستم که معنی سرنیزه هم میده چون همونطور که گفتم
    از دو کلمه Spear + Head تشکیل شده... با تمام این اوصاف نمی تونه پسوند این بازی سرنیزه باشه.. همون پیشگام درسته..

    راستی مهدی جان..Merriam از تمام واژه های قدیمی هم استفاده می کنه...پس یادت باشه که همیشه Merriam منبع خوبی نمی تونه به حساب بیاد. باید حتما به چند تا دیکشنری رجوع کنی... شاید Spearhead در گذشته به معنی سرنیزه بوده ولی حالا تو عصر جدید معنیش شده پیشگام...

    مثلا همین لغت Vila در گذشته به معنی آدم شرور بود ولی الان معنیش کاملا عوض شده..
    جالبه بونی که هنوزم ریشه ش مونده.. villain به معنی آدم پست (رعیت)

    یا مثلا یه مثال تو زبون فارسی... همین "رعیت" به مردم طبقه پایین جامعه گفته میشد اما حالا یه معنی دیگه داره..
    From Wikipedia, the free encyclopedia
    Rising Sun may refer to:

    Sunrise

    تا اينجاش همونيه كه شادو عزيز گفت. اما ...

    Land of the Rising Sun
    Land of the Rising Sun, one name of Japan
    Rising Sun Flag, the military flag of Japan

    و در آخر هم : Medal of Honor: Rising Sun, a WWII video game by EA Games
    آفرین بر تو که سرچ می کنی... نمی دونم یعنی منظورت اینه که بگیم: پرچم ژاپن ؟

    ببین مهدی جان.. اینجا باید باید ترجمه شه.. مثلا اینجا که گفته
    Land of the Rising Sun
    یعنی سرزمین آفتاب عالم تاب (که اشاره به ژاپن داره...)

    نظرت در مورد این چیه ؟ "آفتاب عالم تاب" . .. . .

    در مورد Day of the Tentacle

    يه مسئله اي هست در مورد tentacle:

    Tentacles in cultural context:
    Purple Tentacle (see Day of the Tentacle)

    Tentacles in games:
    Tentacles (sometimes referred to as Giant Tentacles) are fictional creatures from the computer game...

    تو بازي ها اين كلمه اشاره داره به هيولاهاي ژله اي و بي مهره داره مثل همه جك و جونورائي كه تو هاف لايف، رزيدنت ايول و ... بوده


    اينجا هم حتما به اين جونور ارغوانيه اشاره داره. چه ميدونم مثلا روز هيولاي ارغواني. منظور اينكه به جاي شاخك يه چيز ديگه استفاده كنيد.
    آفرین بر تو... خوب تونستی لب مطلب رو ادا کنی.. راستی اگه تونستی منبعشو هم بذار..

    تو بازي ها اين كلمه اشاره داره به هيولاهاي ژله اي و بي مهره داره مثل همه جك و جونورائي كه تو هاف لايف، رزيدنت ايول و ... بوده
    دوباره آفرین.... این ژله ای اشاره داره به invertebrates یعنی بی مهره بودن این هیولا...

    برای آشنایی بیشتر با این لغت بذارید من بگم چه نوع شاخکیه: (البته شاخک کلمه خوبی نیست چون تو زبان ما تعریف نشده)

    بازوهای هشت پا، ... شاخک های حساس بعضی گیاهان مخصوصا گیاه گوشتخوار sundew ...
    و در کل به شاخک ها و بازو های حساس بی مهرگان برا حرکت یا احساس گفته میشه..

    آقا تو آریان پور نوشته " دواله " .. اینی که وگفته یعنی چه ؟

    شاهین جان بگرد ببین می تونی تو اون فرهنگ واسه Tentacle چند تا اسم خنده دار پیدا کنی ؟


    در ضمن توجه داشته باشین که حتما نباید یه عنوان معنی بده.. این یادتون باشه.. درست حرفیه که یه خارجی بهم زد.. گفت شاید هیچ انگلیسی دانی نتونه بفهمه که Thundrata به چه معنیه.. اما وقتی بازی می کنی می فهمی که اسم یه جادو ه و از همون Thunder (تندر ) میاد.. پس بعضی چیزا با بازی کردن فهمیده میشه...

    در مورد Tentacle هم همینطور... فرض کنید تو زبان ما با اون تعریفاتی که کردیم به Tentacle بگیم... " دواله " ....

    شاید بعضی ها بدونن چه معنی میده اما خیلی ها هم مثل من نمی تونن بفهمن که معنیش چی میشه و یه ایرانی اینو اینطوری میبینه..

    روز دواله


    حالا طرف برا فهمیدنش باید چیکار کنه ؟ باید بازی کنه .. بعد متوجه میشه که همیشه ایم غول این بازی "دواله" صدا زده میشه و می بینه که شکل عجیبی داره.. به این ترتیب با اسمش عادت می کنه..

    حالا گرفتین که چرا همه بازی ها نباید معنی دار باشن ؟

    اما neverhood ...

    اينو بخونين جالبه ( حالا ممكنه خيلي هم ربطي به ترجمه نداشته باشه)

    The Neverhood Hall of Records
    The Neverhood Hall of Records is a 38-screen long wall found in the game, filled with The Neverhood Chronicles, Bible-esque lore of the universe in which the Neverhood exists. The Hall of Records was made up of a self-carving, history recording klay wall. This wall once belonged to Quater, the creation of Father. Quater, as Father commanded, recorded history with these walls. There were seven of these klay walls, given to Quater's seven sons, Ogdilla, Bertbert, Numeron, Ottoborg, Homen, Hoborg, and Arven. One of them could be found in the Neverhood, in the Hall of Records. The wall stopped recording when Klogg took the throne of Hoborg.

    In an unofficial Russian translation of the game, the writings were replaced with humorous stories.

    The Neverhood Chronicles (written by Douglas TenNapel and Mark Lorenzen) tells the story of the creation of the universe in which the Neverhood exists. It contains eight separate books and occupies 38 screens within the game. While reading it isn't necessary to complete the game, traversing the 38 screens it occupies is.

    Several of the characters and stories found within The Neverhood Chronicles possess striking similarities to those found in the Bible. In addition, several large portions of The Neverhood Chronicles are written in Biblical verse fashion, with close examinations of detailed lineage throughout.

    دقت كنيد كه داستان neverhood كي اتفاق ميافته... زمان آفرينش ... (ازل)

    اون چيزي هم كه اون آقاهه گفته (امکان ناپذیری یا عدم امکان چیزی.. )... بحثه زمانه ...مثلا زماني كه وجود نداشته
    همون ازل خودمونه
    این از همون لینکیه که من گذاشته بودم ؟
    دقیقا همون مطالبه در مورد داستانش..

    آفرین.. دقیقا.... خب حالا من می خوام این لغت رو دقیقا به زبون فارسی ترجمه کنم... می گید نمی شه ؟
    حالا داشته باش:

    اونطور که پیداست مثل اینکه این hood تو زبان ما پسوندیه که همیشه به معنای "ی" هستش..
    تا حالا دقت کرده بودین ؟

    مثل brotherhood یعنی برادر+ی . .. childhood یعنی بچگ+ی . . . likelihood یعنی احتمال+ی ... شاید +ی..

    و حالا Neverhood یعنی هیچ+ی... به همین سادگی


    جالبه بدونید "ی" اینجا دقیقا به معنی زمانه... زمان برادری.. زمان بچگی . .. زمان (لحظه) احتمال.. ..

    پس تا به اینجا 3 تا نظر وجود داره....

    در هیچ زمان (کاملا درسته)
    هیچی (کاملا درسته)
    ازل (کاملا درسته)
    -------------------------
    اما... اگه قرار باشه که یه کدوم از اینا انتخاب شه..
    در هیچ زمان (رد میشه چون از 3 کلمه درست شده)
    هیچی (تائید میشه)
    ازل (تائید میشه)
    -------------------------
    بین این دو تا:

    هیچی (رد میشه چون کلمه قشنگ تری تو زبون ما وجود داره)
    و اون چیزی نیست جز .................................................. ........ "ازل"

    درباره Armageddon هم بد نيست يه توضيحي بدم.
    اين همون جنگ بزرگه. تو مسيحيت و اسلام هم هست. جنگي كه بين قواي خير و شر در مي گيره. هموني كه حضرت مهدي ظهور ميكنه و معتقديم مسيح هم در كنارش مي جنگه. محل جنگ هم همون اطراف و اكناف فلسطين و اسرائيل امروزيه
    اينجا:

    ولي در كاربرد امروزي و فرهنگ محاوره اي معني آخرالزمان هم ميده (چون جنگ بعد از آخرالزمان صورت مي گيره)
    دقیقا همونطوریه که میگی... من با آخر الزمان موافقم..


    ترجمه ی haze چی میشه؟
    به معنی غبار و هر چیزی که بتونه این معنی رو بده..

    غبار، گیجی، ابهام...

    ابهام خوبه..

    haze1
    noun [singular,U]
    1 smoke, dust, or MIST in the air that is difficult to see through:
    • a haze of cigarette smoke
    2 the feeling of being very confused and unable to think clearly:
    • The family is in a haze of shock and grief.

    فعل هم هست..
    haze2 verb [T]
    to play tricks on a new student or to make them do silly or dangerous things, as part of joining the school or a club at the school
    hazing noun [U]
    که به معنی همون چیزی که توضیح داده..

  7. #397
    اگه نباشه جاش خالی می مونه mehdi_ag's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    پست ها
    268

    پيش فرض

    شادو جان Land of the Rising Sun تو فارسي ترجمه شده و هست "سرزمين آفتاب تابان"... يعني اينجوري ترجمه اش كردن ديگه.

    سرزمین آفتاب عالم تاب درسته ولي فارسيش كه نمي دونم كجا (شايد فرهنگستان) ترجمه اش كرده همونيه كه گفتم حالا مي تونين با كلك ترجمه اسم بازي رو اينجوري بنويسيم

    ... :[سرزمين] آفتاب تابان


    اون روز دواله هم جالبه يه جورائي مقابله با مثل با اسم انگليسيشه (خوشم اومد)

    در مورد armagedon من هم همون آخرالزمان رو قبول دارم... كما اينكه تو فارسي محاوره اي اين لغت مستقيما همن ارماگدون هم بكار برده ميشه. حالا اگه نخواستين ترجمه اش بكنيد گفته باشم اينجوري هم كاربرد داره ولي من همون اخرالزمان رو بيشتر مي پسندم.

  8. #398
    پروفشنال Shadow of Destiny's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    The Most Cursed Country
    پست ها
    623

    پيش فرض

    Diablo : lord of destruction

    شیطان : خدای نابودی
    چرا شیطان ؟ نکنه فکر کردی از Diabolic اومده ؟
    نه عزیز.. اشتباه کردی.. Diablo اسمه و اگر معنی داشته باشه تو اینترنت باید جستجو کرد.

    به جای نابودی یه واژه دیگه انتخاب بشه بهتره..

    ولی تا اینجا نظر من:

    دیابلو: خدای ویرانی
    Elder scrolls : oblivion

    کتیبه هایه قدیمی : فراموشی
    نه اشتباست....

    اول بذار یه نگاهی به elder بندازیم:

    elder1 adjective
    صفت
    1 OLD-FASHIONED OR FORMAL an elder brother/daughter/sister etc. an older brother, daughter etc.
    (مهجور) برادر/ دختر/ خواهر ؛ غیره بزرگتر ...
    • John's elder brother died in the war.
    برادر بزرگتر جان در جنگ کشته شد. --- الان به جای این لغت از older استفاده میشه..
    2 the elder
    a) OLD-FASHIONED OR FORMAL the older one of two people:
    یعنی بزرگتره (اونی که بزرگتره)
    • The elder of his two daughters sat next to him.
    دختر بزگترش نشست کنارش..
    b) the Elder used after the name of a famous person who lived in the past, to show that they are the older of two people with the same name, usually a father and son:
    به معنی بزرگ ... بعد از اسم یه شخص معروف به کار میرفت تا از دو نفری که با یه اسم مشابه بودن متمایز شه..
    • Pliny the Elder --compare YOUNGER
    پلینی بزرگ...

    یه مثال تو زبون خود ما:
    میرزا کوچک خوان و میرزا بزرگ خوان (پدرش)


    اسم:

    elder2
    noun [C]
    1 a member of a tribe or other social group who is important and respected because they are old:
    ریش سفید..
    • the tribal elders
    ریش سفیدان قبیله ای.
    2 your elders people who are older than you are:
    بزرگتراتون...
    • Young people should have respect for their elders.
    جونترا باید به بزرگتراشون احترام بذارن.
    3 someone who has an official position of responsibility in some Christian churches
    بزرگ (مثلا پاپ)
    4 elder abuse the crime of harming an old person
    جرم اذیت کردن سالخوردگان..
    5 a small wild tree with white flowers and black berries
    اسم این گیاه.. اقطی هستش.

    و Scroll:

    scroll1 noun [C]
    1 a long piece of paper that can be rolled up, and is used as an official document, especially in past times
    طومار
    2 a decoration shaped like a roll of paper
    هر تزئینی که طومار گونه باشه.

    و فعلش که همه استفادش رو تو کامپیوتر می دونن..

    scroll2
    verb [I,T]
    to move information on a computer screen up or down so that you can read it [+ up/down]:
    اطلاعات روی صفحه کامپیوتر رو برای خوندن بالا و پایین بردن..
    اصلا همین scroll bar ی که شما بالا و پایینش میبری به همین دلیل نامگذاری شده و به همین دلیل scroll تبدیل به فعل شده چون متن ها گاهی اوقات اینقدر طولانی میشن که از صفحه کامپیوتر عبور می کنن و تبدیل به طومار میشن.. حالا دو تا اسم براش هست.. طومار نمایی کردن و نوردش کردن.
    • Use the mouse button to scroll the text down.
    از دکمه موش (ماوس) برای طومارنمایی صفحه استفاده کن..

    و Oblivision:

    oblivion
    noun [U]
    1 the state of being completely forgotten:
    فراموشی
    • CDs continue to push vinyl records toward oblivion.
    سی دی ها باعث شدند که دیسک های وینیلی (دیسک های پلاستیکی قدیمی) به فراموشی سپرده شوند.
    2 the state of being unconscious or of not noticing what is happening:
    حالت ناهشیاری
    • the oblivion of sleep
    ناهشیاری خواب

    نتیجه...

    طومار بزرگان: فراموشی...

    یه معنی مسخره هم می شه ازش برداشت کرد اگه scroll رو فعل در نظر بگیریم..... بزرگی که طومار نمایی می کند (به شوخی)


    Cossack
    اینم توضیحش:
    1 : a member of any of a number of autonomous communities drawn from various ethnic and linguistic groups (as Slavs, Tatars, and Circassians) that formed in Ukraine, southern Russia, the Caucasus, and Siberia after about 1400 and that were completely incorporated into czarist Russia during the 18th and 19th centuries
    2 : a mounted soldier serving in a unit drafted from Cossack communities
    Knights of temple

    شوالیه های معبد
    خوبه

    Time splitters

    شکاف دهنده های زمان
    درسته


    Heros of might and magic

    قهرمانان قدرت و جادو
    من میگم.. . قهرمانان زور و جادو... چون زور با جادو آهنگ بهتری میده تا قدرت و جادو.

    Battlefield

    میدان جنگ
    کلمه جنگ خیلی زیاد به کار رفته و بهترین معادلش هم war ه...
    "میدان نبرد" بهتره...

    You are empty

    تو پوچی
    تو پوچی معنیش نسبت به " تو هیچی" منفی تر میزنه.. نباید اینقدر منفی باشه..
    4 PERSON/LIFE unhappy because nothing seems interesting or important, or because you feel your life has no purpose:
    • After the divorce, he felt alone and empty.

    Manhunt

    شکار انسان
    چون فقط از بابیلون استفاده می کنی و به شکل ظاهری کلمات نگاه میندازی..

    manhunt
    noun [C]
    an organized search, especially for a criminal or a prisoner who has escaped

    "شکار تبهکاران"..


    Getaway

    فرار
    گریز


    Keepsake

    یادگاری
    درسته..
    Condemned : Criminal Origins

    محکوم : اصول تبهکاران
    اشتباه نوشتی... درستش میشه.. Condemned Criminal: Origins

    جانی محکوم: علت (یا ریشه)

    s مربوط به origin اختیاریه..

    Age of empires

    عصر امپراتورها
    OK..

    Legend of zelda

    افسانه زلدا
    Alright


    و بالاخره شاه بازی ها که از بچگی با ما بوده

    Mortal kombat

    ( نبرد مرگبار ) عجب ترجمه ای شد خودم حال کردم حالا شماره هاش
    قبلا شاهین سیاه ترجمه کرده... " مبارزه مرگبار"
    شما می گی: نبرد مرگبار...

    زیاد فرقی با هم ندارن... "پیکار مرگبار" هم می تونه درست باشه...

    Armageddon

    مبارزه نهایی البته زیاد خوب نیست اخ تو فارسی خیلی طولای میشه

    final battle between good and evil at end of world
    همون آخر الزمان خیلی خوبه..
    Trilogy

    سه گانه
    (نمایش ، رمان ، فیلم و غیره) سه گانه یا سه بخشی..

    trilogy
    noun plural trilogies [C]
    a group of three related plays, books, movies etc. about the same characters:
    • Coppola was also the director of "The Godfather" trilogy.


    Deception

    حیله یا نیرنگ
    نیرنگ..

    Deadly Alliance

    پیمان مرگ بار
    مرگبار یه بار استفاده شده... کشنده بهتره... "پیمان کشنده" یا " پیمان تا سر حد مرگ" که خیلی طولانی میشه.. یا " پیمان مهلک" .. از اتحاد هم میشه استفاده کرد..

    Shaolin monks

    راهب های شاولین
    ترجمه شده.. اما چرا راهب های ؟ راهبان شائولین.

    Unchained

    افسار گسیخته
    خیلی خوب این آخری رو ترجمه کردی..



    دیگه به هیچ عنوان عنوانی رو نذارین واسه ترجمه.. به قدر کافی زیاد شده.. در مورد همینا بحث کنید.
    Last edited by Shadow of Destiny; 12-01-2008 at 21:11.

  9. #399
    پروفشنال Shadow of Destiny's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    The Most Cursed Country
    پست ها
    623

    پيش فرض

    سرزمین آفتاب عالم تاب درسته ولي فارسيش كه نمي دونم كجا (شايد فرهنگستان) ترجمه اش كرده همونيه كه گفتم حالا مي تونين با كلك ترجمه اسم بازي رو اينجوري بنويسيم

    ... :[سرزمين] آفتاب تابان
    باشه..

    اون روز دواله هم جالبه يه جورائي مقابله با مثل با اسم انگليسيشه (خوشم اومد)
    جدا ؟ تو فرهنگ فارسی بگرد شاید بهترشم تونستی پیدا کنی..

    در مورد armagedon من هم همون آخرالزمان رو قبول دارم... كما اينكه تو فارسي محاوره اي اين لغت مستقيما همن ارماگدون هم بكار برده ميشه. حالا اگه نخواستين ترجمه اش بكنيد گفته باشم اينجوري هم كاربرد داره ولي من همون اخرالزمان رو بيشتر مي پسندم.
    منم همینطور

  10. #400
    اگه نباشه جاش خالی می مونه victorman's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    300

    پيش فرض

    چرا شیطان ؟ نکنه فکر کردی از Diabolic اومده ؟
    نه عزیز.. اشتباه کردی.. Diablo اسمه و اگر معنی داشته باشه تو اینترنت باید جستجو کرد.

    به جای نابودی یه واژه دیگه انتخاب بشه بهتره..

    ولی تا اینجا نظر من:

    دیابلو: خدای ویرانی
    نه عزیزم diablo یک کلمه اسپانیاییه به معنی شیطان

    نه اشتباست....

    اول بذار یه نگاهی به elder بندازیم:

    elder1 adjective
    صفت
    1 OLD-FASHIONED OR FORMAL an elder brother/daughter/sister etc. an older brother, daughter etc.
    (مهجور) برادر/ دختر/ خواهر ؛ غیره بزرگتر ...
    • John's elder brother died in the war.
    برادر بزرگتر جان در جنگ کشته شد. --- الان به جای این لغت از older استفاده میشه..
    2 the elder
    a) OLD-FASHIONED OR FORMAL the older one of two people:
    یعنی بزرگتره (اونی که بزرگتره)
    • The elder of his two daughters sat next to him.
    دختر بزگترش نشست کنارش..
    b) the Elder used after the name of a famous person who lived in the past, to show that they are the older of two people with the same name, usually a father and son:
    به معنی بزرگ ... بعد از اسم یه شخص معروف به کار میرفت تا از دو نفری که با یه اسم مشابه بودن متمایز شه..
    • Pliny the Elder --compare YOUNGER
    پلینی بزرگ...

    یه مثال تو زبون خود ما:
    میرزا کوچک خوان و میرزا بزرگ خوان (پدرش)


    اسم:

    elder2
    noun [C]
    1 a member of a tribe or other social group who is important and respected because they are old:
    ریش سفید..
    • the tribal elders
    ریش سفیدان قبیله ای.
    2 your elders people who are older than you are:
    بزرگتراتون...
    • Young people should have respect for their elders.
    جونترا باید به بزرگتراشون احترام بذارن.
    3 someone who has an official position of responsibility in some Christian churches
    بزرگ (مثلا پاپ)
    4 elder abuse the crime of harming an old person
    جرم اذیت کردن سالخوردگان..
    5 a small wild tree with white flowers and black berries
    اسم این گیاه.. اقطی هستش.

    و Scroll:

    scroll1 noun [C]
    1 a long piece of paper that can be rolled up, and is used as an official document, especially in past times
    طومار
    2 a decoration shaped like a roll of paper
    هر تزئینی که طومار گونه باشه.

    و فعلش که همه استفادش رو تو کامپیوتر می دونن..

    scroll2
    verb [I,T]
    to move information on a computer screen up or down so that you can read it [+ up/down]:
    اطلاعات روی صفحه کامپیوتر رو برای خوندن بالا و پایین بردن..
    اصلا همین scroll bar ی که شما بالا و پایینش میبری به همین دلیل نامگذاری شده و به همین دلیل scroll تبدیل به فعل شده چون متن ها گاهی اوقات اینقدر طولانی میشن که از صفحه کامپیوتر عبور می کنن و تبدیل به طومار میشن.. حالا دو تا اسم براش هست.. طومار نمایی کردن و نوردش کردن.
    • Use the mouse button to scroll the text down.
    از دکمه موش (ماوس) برای طومارنمایی صفحه استفاده کن..

    و Oblivision:

    oblivion
    noun [u]
    1 the state of being completely forgotten:
    فراموشی
    • CDs continue to push vinyl records toward oblivion.
    سی دی ها باعث شدند که دیسک های وینیلی (دیسک های پلاستیکی قدیمی) به فراموشی سپرده شوند.
    2 the state of being unconscious or of not noticing what is happening:
    حالت ناهشیاری
    • the oblivion of sleep
    ناهشیاری خواب

    نتیجه...

    طومار بزرگان: فراموشی...
    یه کم بیشتر دقت کن
    elder در اینجا صفته در ضمن scrolls هم جمعه
    اشتباست.. یعنی "ذره های زمان" یا " خرده های" یعنی " اجزای کوچک تشکیل دهنده زمان"... و یه معنی دیگه هم میشه ازش برداشت کرد اگه splinter رو فعل بگیریم.... " زمان تکه تکه می شود (خورد می شود) "..

    من همون اولی رو انتخاب می کنم.. "ذره های زمان".. یا شاید " ذره ذره های زمان" بیشتر بتونه معنی رو برسونه.
    اگر بازی کرده باشی میفهمی که بی معنی ترین اسم برای بازی اینه که شما گفتی

    تو پوچی معنیش نسبت به " تو هیچی" منفی تر میزنه.. نباید اینقدر منفی باشه..
    این دیگه از اون حرفا بودا
    تو کل بازی یک نکته مثبت ندیدم پس هر چی منفی تر بهتر

    اشتباه نوشتی... درستش میشه.. Condemned Criminal: Origins
    اتفاقا همون که من نوشتم درسته
    پس معنیتون هم اشتباست
    never ever use Babylon for translating again..
    never ever think I'm using Babylon

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •