تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 40 از 43 اولاول ... 303637383940414243 آخرآخر
نمايش نتايج 391 به 400 از 424

نام تاپيک: موسیقی سنتی ایران، میراث جاودان

  1. #391
    آخر فروم باز tirdad_60's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    روی کلید سل
    پست ها
    1,356

    پيش فرض

    آیین بزرگداشت بزرگ مردان موسیقی ایران، زنده یاد "استاد فرامرز پایور" وزنده یاد " استاد پرویز مشکاتیان در شهر تاریخی تبریز برگزار گردید



    در راستای ارج نهادن به مقام هنری دو بزرگ مرد موسیقی ایران زمین، زنده یاد " استاد فرامرز پایور " وزنده یاد " استاد پرویز مشکاتیان " مراسم پر شکوهی با حضور اصحاب فرهنگ – هنر و علاقمندان به موسیقی اصیل در 13 اسفند ماه 1388 مصادف با میلاد حضرت رسول اکرم (ص)و حضرت امام جعفر صادق (ع) در تالار اقبال آذر مجتمع فرهنگی – هنری تبریز توسط آموزشگاه موسیقی مهرورزان با همکاری انجمن موسیقی تبریز برگزار گردید .
    در ابتدا این برنامه پیام تسلیت جامعه هنرموسیقی توسط حسین ساجدی مدیر مسئول آموزشگاه موسیقی مهرورزان قرائت گردید در قسمتی از این پیام آمده بود : "بی شک استاد فرامرز پایور و استاد پرویز مشکاتیان همانند نیاکان خویش از ستارگان پر فروز آسمان هنر ایرانی هستند که به اصول علمی موسیقی پایبند، وسرآمدنوازندگان و هنر آموزان سده معاصر بوده اند و نزدیک به نیم قرن تجربه ناب و خلل ناپذیر خود را صرف آموزش و اشاعه موسیقی سرزمین خویش ساخته اند و حیات پر ثمر این دو بزرگمرد ، موجب تحول عظیم در موسیقی و تأثیرات بس بزرگی درهنر این مرز و بوم داشته است. براستی امروز دانش آموختگان مکتب آنان ،بزرگترین سرمایه های هنری در حوزه موسیقی کشور هستند ."
    در ادامه گروه موسیقی ایرانی به مناسبت میلاد حضرت رسول اکرم (ص) و حضرت امام جعفرصادق (ع) قطعه " مولود نبی " را در مایه سه گاه به همراه آواز حسن کرمانی وسنتورسجاد یوسفی وند اجرا نمودند.
    خسروسرتیبی پژوهشگر و شاعر پرتوان آذر بایجان ،کیانور ، سید حسین حسینی وشاهین رضازاده در مورد شخصیت و آثار ارزنده هنری این دو استاد بزرگ موسیقی ایرانی سخنرانی کردند
    استاد منوچهر میثاقی نوازنده بنام سنتور به همراه تمبک بهرنگ پادیر و خانم فهیمه پایدار نوازنده سنتور به همراه تمبک مسعود خیابانی، قطعاتی از آثار این زنده نامان موسیقی کشور، در این تجلیل اجرا کردند
    شایان ذکر است در این آیین بزرگداشت20 قطعه ضربی( سازی و آوازی) در قالب دوازده اجرا توسط گروه های موسیقی استان از آثار باز سازی شده استاد فرامرز پایور و استاد پرویز مشکاتیان اجرا شد. گروه موسیقی رهاب مهرورزان به سرپرستی هادی آذر پیرا به همراه آواز دکتر فرشید بزرگی و گروه موسیقی روح افزا به سرپرستی سیامک دستمالچی و به همراه آواز مهدی اصغرپور از شهرستان اهر و گروه موسیقی ایرانی به سرپرستی منصور دانشور دیگر اجرا کنندگان موسیقی این بزرگداشت بودند.

  2. 3 کاربر از tirdad_60 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #392
    آخر فروم باز tirdad_60's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    روی کلید سل
    پست ها
    1,356

    پيش فرض

    آلبوم آوازهای سید حسین طاهرزاده خواننده برجسته 100 سال گذشته ایران توسط انتشارات ماهور راهی بازار شد.

    این آلبوم که شامل 2 سی دی است 35 قطعه از اجرا های طاهرزاده به همراه هنرمندان دیگری چون درویش خان(تار)، مشیر همایون شهردار(پیانو)، باقر خان رامشگر(کمانچه)، حسین هنگ آفرین(ویلن)، اسدالله خان(سنتور)و اکبر خان(فلوت) را در بردارد و توسط کمپانی های انگلیسی ضبط صفحات گرامافون در سال‏هاى ۱۲۹۳ و ۱۳۰۸ پر شده است.



    در مقدمه روی جلد این آلبوم آمده است: اغلب منابع تاریخ موسیقی ایران طاهرزاده را استادی بزرگ و صاحب سبکی منحصر به فرد توصیف می کنند. بی شک این ادعا اغرق نیست و گواه آن نمونه هایی است که در این مجموعه منتشر شده است.


    در بخش دیگری از این مقدمه در توصیف شیوه آوازخوانی این خواننده نوشته شده است : به نظر می رسد تاثیر پذیری صحیح از ردیف سازی، نحوه خواندن شعر، توجه به فرم و لاجرم به کارگیری عنصر تکرار، توجه به محدوده صوتی و استفاده بهینه از آن را طاهرزاده مدیون روش انتقادی خود است. از این بین تنوع تحریرها و توجه به فرم در توالی تحریر و شعر در هنر آواز خوانی طاهرزاده بیش از هر چیز خود نمایی می کند. از سوی دیگر تلاش وی- آنچنان که خالقی از قولش نقل می کند- برای رعایت حالات خبری، پرسشی و ندایی شعر، با مراجه به این آثار، بیش از هر چیز مدیون فرم حاصل از تکرار عناصر هنر خوانندگی است.


    همچنین در بخش دیگری از این متن آمده است : در واقع طاهرزاده به جای آنکه همانند خوانندگان امروز، سعی بر دکلمه شعر داشته باشد آن را به عنوان یک عنصر هنری به کار می گیرد و محتوای شعر را نیز بیشتر از طریق نحوه استفاده اش در فرم موسیقایی اثر بیان می کند. البته استفاده از امکانات دیگری چون به کارگیری مکث های درست و ایجاد بهتر تاکیدها از راه تغییر ارتفاع صوت را نباید از یاد برد. اما همه اینها تا آنجا به کار می روند که اثر، بر خلاف آنچه امروزه بیشتر می بینیم، همچنان در حوزه موسیقی قابل بررسی باشد و نه در حوزه شعرخوانی.

  4. این کاربر از tirdad_60 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #393
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    زیر آسمان سبز کشورم
    پست ها
    49

    پيش فرض

    میگم درباره ی آهنگ ها و آلبوم ها و کنسرت های گروه مستان هم بحث کنیم
    نظر شما چیه؟؟

  6. #394
    آخر فروم باز tirdad_60's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    روی کلید سل
    پست ها
    1,356

    پيش فرض

    میگم درباره ی آهنگ ها و آلبوم ها و کنسرت های گروه مستان هم بحث کنیم
    نظر شما چیه؟؟
    به این تاپیک یه سری بزنید


    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  7. #395
    اگه نباشه جاش خالی می مونه cazador's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    جایی که با نفس کشیدن آدم هم کار دارن
    پست ها
    293

    پيش فرض

    آلبوم آوازهای سید حسین طاهرزاده خواننده برجسته 100 سال گذشته ایران توسط انتشارات ماهور راهی بازار شد.

    این آلبوم که شامل 2 سی دی است 35 قطعه از اجرا های طاهرزاده به همراه هنرمندان دیگری چون درویش خان(تار)، مشیر همایون شهردار(پیانو)، باقر خان رامشگر(کمانچه)، حسین هنگ آفرین(ویلن)، اسدالله خان(سنتور)و اکبر خان(فلوت) را در بردارد و توسط کمپانی های انگلیسی ضبط صفحات گرامافون در سال‏هاى ۱۲۹۳ و ۱۳۰۸ پر شده است.



    در مقدمه روی جلد این آلبوم آمده است: اغلب منابع تاریخ موسیقی ایران طاهرزاده را استادی بزرگ و صاحب سبکی منحصر به فرد توصیف می کنند. بی شک این ادعا اغرق نیست و گواه آن نمونه هایی است که در این مجموعه منتشر شده است.


    در بخش دیگری از این مقدمه در توصیف شیوه آوازخوانی این خواننده نوشته شده است : به نظر می رسد تاثیر پذیری صحیح از ردیف سازی، نحوه خواندن شعر، توجه به فرم و لاجرم به کارگیری عنصر تکرار، توجه به محدوده صوتی و استفاده بهینه از آن را طاهرزاده مدیون روش انتقادی خود است. از این بین تنوع تحریرها و توجه به فرم در توالی تحریر و شعر در هنر آواز خوانی طاهرزاده بیش از هر چیز خود نمایی می کند. از سوی دیگر تلاش وی- آنچنان که خالقی از قولش نقل می کند- برای رعایت حالات خبری، پرسشی و ندایی شعر، با مراجه به این آثار، بیش از هر چیز مدیون فرم حاصل از تکرار عناصر هنر خوانندگی است.


    همچنین در بخش دیگری از این متن آمده است : در واقع طاهرزاده به جای آنکه همانند خوانندگان امروز، سعی بر دکلمه شعر داشته باشد آن را به عنوان یک عنصر هنری به کار می گیرد و محتوای شعر را نیز بیشتر از طریق نحوه استفاده اش در فرم موسیقایی اثر بیان می کند. البته استفاده از امکانات دیگری چون به کارگیری مکث های درست و ایجاد بهتر تاکیدها از راه تغییر ارتفاع صوت را نباید از یاد برد. اما همه اینها تا آنجا به کار می روند که اثر، بر خلاف آنچه امروزه بیشتر می بینیم، همچنان در حوزه موسیقی قابل بررسی باشد و نه در حوزه شعرخوانی.
    میدونین از کجا باید تهیه کنم؟ آخه شهرستانم
    یه سؤالم دارم کسی اینجا تا حالا کنسرت رفته؟
    Last edited by cazador; 24-03-2010 at 19:23.

  8. #396
    آخر فروم باز tirdad_60's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    روی کلید سل
    پست ها
    1,356

    پيش فرض

    فروشگاه اینترنتی آهنگسرا این اثر رو داره البته من خودم ازش خرید نکردم اما
    به نظرم معتبر هست

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  9. این کاربر از tirdad_60 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #397
    آخر فروم باز tirdad_60's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    روی کلید سل
    پست ها
    1,356

    پيش فرض


    گزارش کیوان ساکت از یک هفته زندگی در تهران در اشپیگل
    ما ایرانی ها مبتلا به خوش‌بینی هستیم

    کیوان ساکت موسیقی دانی محبوب در ایران است – و با این وجود دچار دردسر است. به خواهش اشپیگل آنلاین از یک هفته زندگی خود درتهران یادداشت برداشته است.گزارشی از سرخوردگی و خوشی های کوچک.

    جمعه، 26 فوریه 2010

    جمعه در ایران تعطیل است. مهم است که آدم از زندگی روزمره فاصله بگیرد. چندان آسان و همیشه ممکن نیست. جمعه ها می کوشم وقتم را با خانواده ام بگذرانم.

    توی هفته تقریباً همیشه درگیرم و وقت برای استراحت کمتر دارم. جمعه ها شهرِ مملو از جمعیت تهران کمی ساکت تر می شود. در زمان های مشخصی حتی می توان با ماشین داخل شهر رفت بدون اینکه خیلی در راه بندان ماند.

    دم عصر و شب دیگر نمی توان شلوغی خیابان ها را تحمل کرد. جوانان در خیابان ها و مرکزهای خرید در حرکتند. کسی که می خواهد کاری انجام دهد بازهم به صبر مافوق انسانی نیاز دارد که بی آن نمی توان در تهران ماند.

    من و خانواده ام با خویشاوندان برای شام در رستوران زیبایی در خیابان ولی عصرقرار می گذاریم و با ماشین آنجا می رویم - یکی از سرزنده ترین خیابان های تهران که از شمال به مرکز امتداد دارد. خبر ندارم به نیرویی که از این قرار می گیرم تا چه میزان نیاز خواهم داشت.

    هفته معمولی و با دردسر شروع می شود. مانند هر روز دیگر پسر 16 ساله ام کیارش را به مدرسه می برم، دوشنبه ها همسر عزیزم را هم در باشگاه ورزشی پیاده می کنم که مخصوص خانم هاست. بعد با خوانندۀ بسیار با استعدادی قرار دارم که با هم روی آلبومی از قطعه های موسیقی محلی ایران کار می کنیم.

    من و این مرد جوان در مبارزه ای طولانی و سخت با دیوان سالاری و ادارۀ سانسور، ارشاد، مشترکیم. دوست من بیشتر وقت ها برای رادیو ایران آهنگ ضبط می کند، و ما می خواهیم با هم کاری بیرون دهیم. من آهنگ ساخته ام و او شعرش را گفته است.

    اما مانند همیشه: 48 ساعت قبل از تحویل اثر، مسئول جدید و وقت رادیو تلفنی از من درخواست شعر دیگری را برگزینم. نفهمیدم از چه چیزی خوشش نیامده اما تصمیمش قطعی بود: شعر جدید.

    با کمی دلخوری ازاو پرسیدم چرا قبل از اینکه یکسال تمام وقت و پولمان را در این راه بگذاریم به ما چیزی نگفته است.

    از این ماجرا سه ماه می گذرد و خوانندۀ بیچاره خود را با متن جدید خسته کرده است، اما برای این شعر هم منتظر اجازۀ رسمی هستیم. بی اطمینانی جلوی کارمان را می گیرد.

    درگیری با اداره ها واقعاً می تواند جان آدم را بر لب بیاورد. گاهی مدرک ها گم می شوند و گاهی یک بخش نمی داند بخش دیگر چه گفته است. و اگر آدم خودش با صبر زیاد دنبال کارها را نگیرد نمی توان برنامه ای را با مؤفقیت به پایان رساند، بویژه اگر پای ارشاد در کار باشد.

    وقتی با یک ساعت تأخیر به استودیو می رسم تارم برایم تسلی خاطر بزرگی است. دست به تار که می برم زندگی واقعیم شروع می شود. بدون موسیقی و بدون سازم تاب زندگی روزمره را نمی آورم.

    بعد از تمرین به دیدار یک سازندۀ تار می روم که با او دوستی نزدیک دارم، دوستم بدون ساز نیز بسیار خوشبخت است: به آمریکا می رود و زندگی جدیدی را آغاز می کند. گرین کارت گرفته است و همین امشب از طریق هلند به آمریکا پرواز می کند. یکی بعد از دیگری کشور را ترک می کنند زیرا دیگر نمی توانند مشکلات را تحمل کنند. چه خوب که موسیقی آرامش لازم را به من می دهد.

    دوست دارم شب بشود. شهرام ناظری یکی از معروفترین خواننده های ایران دعوتم کرده است. از یکی از کارهای من خوشش آمده که دوسال پیش به سفارش وزارت ارشاد ساختم. روی یکی از شعرهای سرایندۀ بزرگ ایران فردوسی آهنگ گذاشته بودم. قرار بود دستمزد خوبی به من بدهند. گرچه ادارۀ مربوط از کار راضی بود از دستمزد خبری نشد. حالا ناظری سرمایه گذاری را پیدا کرده بود که می توانیم کار را با او ضبط کنیم. سر شام قرار است قرارداد را امضا کنیم.

    امروز خرید کردم. همه چیز گران تر و گران تر می شود. تورم ظاهراً 25 درصد است اما در واقع قیمت ها منفجر شده اند. قدرت خرید همۀ ما کمتر می شود. هرکس که درآمدش کم است کمربندها را سفت تر می کند و تنها چیزهای ضروری را می خرد. دیگر پولی برای هنر نمی ماند.

    ضمن رانندگی به طرف مدرسۀ موسیقی به این چیزها فکر می کنم، امکان برگزاری کنسرت در آلمان از این فکر ها درم می آورد. هفته ها را تا 3 سپتامبر که با ارکستر سنفونیک بوخوم برنامه دارم می شمارم. برای این کار باید همچنان روی قطعه ها کار کنم و پارتیتورها را آماده سازم.

    دراصل می خواستم نوازندگان بوخومی را به تهران دعوت کنم. بعد با هم تصمیم گرفتیم صبر کنیم. وضعیت ما در حدی نامعلوم است که قول های ارشاد هم تضمینی برای اجرای کارنیست. صدها اجازه هم که داشته باشیم ممکن است قبل از اجرا با نه یک نهاد همه چیز خراب شود. با این بی نظمی ها هیچکس نمی تواند برنامه ریزی کند و من مایل نیستم دوستان بوخومی را در معرض این خطر قرار دهم.

    بعد ازظهر را به ضبط در استودیو می گدرانم که لذت بخش است و خوب پیش می رود. شب با همسر و دوپسرم در رستوران خوبی قرار دارم. وقت سپری کردن با خانواده برای روز بعد به من نیرو می دهد. امروز احساسم دستخوش تغییر است. بعد از اینکه پسرم کیارش را به مدرسه رساندم برای تدریس به دانشگاه می روم. در حالیکه در ترافیک به زحمت جلو می روم به حرف های هشدار دهندۀ مدیر مدرسه فکر می کنم که به من گفت: پسرتان باید بیشتر تلاش کند. هیچ پدری ازاین حرف خوشش نمی آید. اما تحصیل خوب در ایران از هرجای دیگر مهم تر است. بسیاری از کسانی که می توانند کار کنند شغلی ندارند.

    هرسال هزاران نفرازدانشگاه فارغ التحصیل می شوند. وضع بازارکار اینقدرنامناسب است که واقعاً بهترین ها بختی دارند.

    عوضش دردانشگاه اتفاق دلچسبی می افتد: اول دربانی بسیار صمیمانه به من سلام می دهد. دانشجویان هم ازقبل بیشتر احترام می گذارند. درآغازدرس با احتیاط سؤال می کنم و از جواب خنده ام می گیرد. در دانشگاه دهان به دهان گشته که به تازگی در آمریکا چند کنسرت برگزار کرده ام. اینکه یکی از ما خارج بوده، در غرب، حس احترام را در بقیه بر می انگیزد. گرچه دولت ما آمریکا را شیطان می داند اما منظور رهبری سیاسی این کشور است نه مردم. بیشتر ایرانی ها مردم آمریکا را تحسین می کنند. و بخشی از این تحسین من را هم شامل می شود زیرا آن طرف آب بودم.

    بویژه برای مصاحبه ای که با صدای آمریکا کردم مرا تحسین می کنند. برای بسیاری از ایرانی ها طبیعی نیست که نظر خود را آزادانه بگویند. اینکه من این کار را درآمریکا کرده ام حتی دربان را هم به احترام وامی دارد. بعنوان هنرمند غالباً مرکز توجهم. وقتی آدم جلوی مردم برنامه اجرا می کند طبیعی است. بعنوان استاد موسیقی در دانشگاه از توجه دیگران چندان خوشم نمی آید از این جهت فوری درس را شروع می کنم.

    در برگشت به خانه دوستی زنگ می زند و بدترین خبر روز را می دهد. درسم دردانشگاه بابل حذف شده است. حفاظت دانشگاه از حضورمن اعلام نگرانی کرده است. دلیل این امرآنطور که می فهمم به مصاحبۀ من با صدای آمریکا مربوط است. در حالیکه فقط درمورد موسیقی ایرانی صحبت کرده بودم. معلوم است که این دلیل کافی است. ظاهراً موسیقی را هنر نمی دانند که برای آن مقداری آزادی نیاز است.

    حذف درس مرا متعجب نمی کند. دومین بار است که یکی از برنامه های من در بابل حذف می شود. دفعۀ قبل کنسرتم را لغو کردند زیرا ظاهراً آهنگ مسئله داری را برای خوانندۀ بزرگ شجریان ساخته بودم. آشنایی که این کنسرت را برنامه ریزی کرده بود زیربارهزینه های اجارۀ محل و تبلیغات ماند.

    امروز باردیگر بیشتر می فهمم که چقدر کم می توانیم برای زندگی خود برنامه داشته باشیم. البته این دفعه تلفن یک هنرآموزخبر خوبی دارد: اجازه دارم در بابل درس بدهم. دوستانم در گفتگوهای زیاد با دانشگاه مؤفق شده اند برای دست اندرکاران روشن سازند که من خطرامنیتی نیستم. و اینکه گفتگوی من با صدای آمریکا فقط به موسیقی مربوط بوده است. خیلی خوشحالم.

    تنها نقطۀ تاریک روز ملاقات من با هنرمند جوانی است که از کنسرتش با ارکستر سنفونیک ایران در اروپا تعریف می کند. در اجرایی در آمستردام مخالفان علیه ارکستر سنفونیک اعتراض کرده اند. چرا باید حتی موسیقی محلی سیاسی بشود؟ عامل وحدت دهندۀ موسیقی کجا می ماند؟

    امروز بعد از تدریس در مدسۀ موسیقی به بابل می روم. در مدرسۀ موسیقی از نه صبح تا شش بعد ازظهر مشغولم. هنر جویان من انسان های جوان مستعدی هستند که می خواهند نواختن تار را بهتر یاد بگیرند. در بین هنرجویانم پیرمرد 88 ساله ای هم هست که از 15 سال پیش نزد من تعلیم می بیند.

    راننده ای که قراراست من را به بابل ببرد دیر می آید. می گوید در راهبندان مانده است. با تقریباً سه ساعت تأخیر راه می افتیم و پاسی ازشب گذشته می رسیم. نزد دوستانم شب را روی کاناپه می گذرانم و خوشحالم که فردا سخنرانی و اجرای آموزشی دارم. واقعاً جور می شود؟ یا باز هم نهادی نه می گوید؟

    با تردید به دانشگاه می روم. اما هم چیز به خیر می گذرد. همۀ مسئولان با خوشرویی از من استقبال می کنند. دانشجویان با تحسین نگاهم می کنند. این هم ایران است: خوشحالی زیاد از انجام کاری کوچک – البته جای دیگر چنین امری طبیعی است. گرچه روحانیون ما کمترارزشی برای موسیقی قائلند اما اجازۀ درسم را مدیون یک روحانی هستم که رئیس دانشگاه بابل است. وی موسیقی و حمایت از فرهنگ را ستودنی و لازم می داند. خوب، این هم ایران است: بعضی وقت ها حمایت از سویی می آید که آدم اصلاً فکرش را نمی کرده است.

    در راه بازگشت آرزو می کنم که کار با ارکستر سنفونیک بوخوم هم خوب شود. ازسفر به آلمان و اجرای کنسرت خوشحالم و آمیدوارم در تهران هم بتوانیم اجرای مشترک داشته باشیم.

    ما ایرانی ها مبتلا به خوش بینی هستیم. باید باشیم.

  11. این کاربر از tirdad_60 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #398
    آخر فروم باز tirdad_60's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    روی کلید سل
    پست ها
    1,356

    پيش فرض

    انتقاد تند محمدرضا لطفی از مسئولان موسیقی

    محمد رضا لطفی استاد صاحب سبک موسیقی ایرانی و مبتکر موسیقی های انقلابی «چاوش» در ابتدای انقلاب، به تازگی در گفتگویی، به شدت از مسئولان موسیقی انتقاد کرده وگفته است که مسئولان موسیقی هیچ سراغی از هنرمندان مطرح نمی گیرند.

    لطفی در سخنان خود به این موضوع اشاره کرد که ما هنرمندان بسیاری داریم که به دلیل مشکلات بسیاری که برایشان به وجود آمده گوشه گیر شده اند.

    لطفی که با ضمیمه نوروزی همشهری مصاحبه کرده د ادامه با اشاره به هنرمندانی چون ناظری و علیزاده و ... می گوید: شما آمار بگیرید و ببینید تولیدات این عزیزان دراین سالها چقدر بوده است؟ قطعا پاسخ این سؤال منفی است. اصلا دراین سالها اجراهای زیادی نداشته اند.

    مسئولان وزارت ارشاد، تلویزیون و یا حوزه هنری تا به حال شده یک بار سراغ این هنرمندان بروند وبگویند چرا شما کنسرت اجرا نمی کنید؛ چرا آلبوم منتشر نمی کنید و یا آنها را تشویق کنند؟ یک بار آمار بگیرند متوجه می شوند. حالا که مد شده راجع به همه چیز آمار می دهند چه طور است که در مورد مسائل فرهنگی این آمار اهمیتی ندارد؟

  13. 2 کاربر از tirdad_60 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #399
    آخر فروم باز tirdad_60's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    روی کلید سل
    پست ها
    1,356

    پيش فرض

    غلامحسين درويش: ازصبح تا الان تمرين نكرده ام

    يكروز بعد از ظهر درويش خان بر جمع ما وارد شد و نشست. لحظه اي بعد تاري را آورديم و طبق رسوم قديم آن را بوسيديم و دو دستي به ايشان تقديم كرديم تا اگر حالش را دارد قطعه اي بنوازد. گفت كه نمي‌توانم! از وي پرسيدم: يعني چه؟ شما كه به اين مرحله رسيده ايد، نمي‌توانيد ساز بزنيد؟ گفت: نه! گفتيم: چرا؟ گفت : از امروز صبح تا الان تمرين نكرده ام به همين دليل نمي‌توانم خوب بزنم!

    ادبستان- مرداد69- شماره8- استاد قنبری

    ---------- Post added at 03:06 PM ---------- Previous post was at 03:03 PM ----------

    حسن كسايي: برابري با بزرگترين تكنوازان دنيا

    اگر از بزرگترين نوازندگان ساكسيفون يا كساني كه موسيقي ملل جهان را مي‌شناسند، بپرسيد: كسايي كيست؟ او را بخوبي ميشناسند و اين در حالي است كه شايد بعضي از مردم در باره او چيزي ندانند و اساسا با شيوه كار او و قابليتهاي هنري او آشنايي نداشته باشند. شايد او اگر بجاي ني، ساكسفون ميزد، خيلي از خود باختگان براي آنكه خودي نشان دهند وانمود ميكردند كه او را مي‌شناسند! حال آنكه به نظر من او با بزرگترين تكنوازان دنيا برابر است. در سفري كه به پاريس داشتم، روزي براي خريد به يك صفحه فروشي رفته بودم. همين طور كه به دنبال صفحه مورد نظرم مي‌گشتم توجهم به فرد ديگري جلب شد كه صفحه اي از اثار كسايي در دست داشت و معلوم شد در زمينه جاز و سازهاي بادي، تخصص دارد. با هيجان غريبي در باره ارزش كار استاد كسايي سخن مي‌گفت و البته نمي‌دانست كه من ايراني هستم و كم وبيش چيزهايي در باره استاد و نقش و نشان وي به گوشم رسيده است.

    ادبستان، آذر71- شماره 36، حسین علیزاده

  15. 2 کاربر از tirdad_60 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #400
    آخر فروم باز tirdad_60's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    روی کلید سل
    پست ها
    1,356

    پيش فرض






    به آهنگسازی و سرپرستی استاد لطفي:
    گروه‌های شيدا پایان اردیبهشت ماه كنسرت می‌دهند

    موسیقی ما - گروه هاي سه گانه شيدا به آهنگسازي و سرپرستي استاد محمد رضا لطفي در تاريخ 30 و 31 ارديبهشت در تالار اصلي مركز همايش هاي ميلاد به روي صحنه مي روند. به گزارش سایت موسیقی ما به نقل از روابط عمومي موسسه آواي شيدا در اين كنسرت ها آثار جديدي از استاد محمدرضا لطفي توسط گروه هاي سه گانه به اجرا در خواهد آمد. خوانندگي اين كنسرت گروه هاي شيدا را نيز محمد معتمدي، امير اثني عشري وعليرضا فريدون پور بر عهده دارند.

    به مناسبت اين كنسرت استاد محمد رضا لطفي بيانيه اي در خصوص روند برگزاري كنسرت ها منتشر كرده كه متن آن به شرح زير آمده است:

    مردم شريف ايران
    با اينكه برگزاري كنسرت ها در داخل كشور هنوز با دشواري هائي مواجه است و گروه هائي تلاش دارند تا با نگاهي غيرواقع بينانه نسبت به فعاليت اندك اهل موسيقي موضع گيري كرده و جو را تحت تاثير قرار دهند اما بايد توجه داشت كه همانگونه كه اهالي سينما و تاتر و نيز گالري هاي هنري به كار حرفه اي خود پرداخته و فعال هستند شايسته است جامعه موسيقي ما نيز هماهنگ با بقيه تخصص هاي هنري گام بردارند تا كنسرت ها و ديگر فعاليت هاي موسيقي متوقف نشده و راه عبور را به مدنيت اجتماعي و فرهنگي هموار سازند همچنين تاكيد مي شود سفارت هاي دول غربي تلاش دارند تا هنرمندان و حتي هنرجويان با استعداد موسيقي و ديگر رشته هاي هنري را با دادن ويزا هاي چند ساله راهي غرب نمايند تا بضاعت فرهنگي و هنري ايران تضعيف گردد .اين سياست و روش هاي آنها بايد از يكسو وزارت ارشاد را كه مدعي خدمتگزاري به فرهنگ ايران است را بر آن دارد كه شرايط بهتر و مساعدتري را براي فعاليت هنرمندان فراهم آورده و از سوي ديگر نيز فعاليت و حضور مسئولانه هنرمندان در ايران را مي طلبد. هنر ما هميشه براي مردم ايران بوده و هست و مخاطب هنري ما تنها دولتمردان نيستند و اين مردم هستند كه سرنوشت كشورشان را رقم مي زنند.
    محمدرضا لطفي

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •