چه کنیم جهان اولی شویم؟

[sasha3sh]

سلام
خب خیلی چیزها میتونه تاثیر به سزایی در جهان اولی شدن داشته باشه شاخصهایی مثل شاخصهای فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و حتی هنری در یک جامعه که تماما برخواسته از متن جامعه که همون مردمشن نقش اساسی دارن.
تغییر تمام شاخصها از من شروع و به ما ختم میشه.
ولی در مورد کشور ما فرمول نویسی کاملا با کشورهای دیگه دنیا متفاوته با توجه به اینکه در هر موضوعی سایه ای از سیاست سنگینی میکنه.

[m.prodigy]

دیگه همه چیز رو که نباید نسبیتی کرد.مثلا از دید جامعه عرب زنده به گور کردن دختر پسندیده است پس از نظر اون ها پسندیده است و از نظر جامعه دیگه پسندیده نیست و بعد از اون نخود نخود هر که رود خانه ی خود!!!!!! هرکی هر جور دوست داشت!!!!!

این دو نقل قول شما سرتاسر دم از بی قانونی و هر کی هرجور خواست میزنه.
اقا علم خوبه.علم خوبه.علم خوبه.علم خوبه.علم خوبه .علم خوبه.علم خوبه.
فرهنگ استفاده از علم هم واجبه.با چاقو هم میشه ادم کشت و هم میشه عمل جراحی انجام داد.

بله از نظر اونا پسندیده است و اگه حاضر نباشن تغییر کنند باید بهاش رو بپردازن و بهای اون چیزی جز عقب موندگی نیست(این جمله رو میشه تعمیم داد به بقیه جاها و مسائل)


این بی قانونی نیست بلکه اختصاصی کردن قانون با شرایط و فرهنگ و ....است.نمیشه یک قانون رو برای همه جا استفاده کرد.قانون هر جا بر گرفته از شرایط هر منطقه هست و صد البته پیشینه تاریخی هم دخیل!!

چرا فکر میکنید جهان اولی ها فرهنگ استفاده از علم رو ندارن و ما داریم؟؟میشه مصداق بیارید؟

اما مجموعا به نظرم باید بهترین چیزهای اونا رو الگو برداری کنیم و مسائل اخلاقی رو بر اساس فرهنگ خودمون دخیل کنیم.یادمون نره که این ما هستیم که میخواهیم به جایگاه اونها برسیم نه اونا به ما..!!!چه از نظر علم، چه از نظر اقتصاد,ورزش؛نظم،صنعت؛و....

[laxer]

"خانه از پاي‌بست ويران است/ خواجه به فكر نقش ايوان است"

[frnsh]

سرنخ مساله کجاست؟دلیل اینکه الان جهان اولی نیستیم چیست؟ایراد ما چیه؟
مشکل از کجاست؟مگه ما مثل بقیه انسان ها نیستم؟اشکال از مردم ماست که هماهنگ نیستند یا نه؟
خودمان نخواستیم پیشرفت کنیم؟ دانش نداریم؟لیاقت نداریم؟
مشکل ارتباطات داریم؟پول و گنجینه نداریم؟

والله ما خیلی ایرادها داریم که وقتی خودمونو با جوامع بالاتر مقایسه میکنیم خیلی راحتتر پدیدار میشن. و مخصوصا وقتی که متوجه میشیم که در دنیا و اکثر کشورها عقب افتادیم این مساله فکر خیلیهامونو مشغول میکنه.
مشکل از اون قسمتهایی از تاریخ کشورمون شروع میشه که هرچی جنگ و خونریزی و بکش بکش و خوشگذرونی و دورویی و سیاست خرانه و خودخواهی و دزدی و کم آبی و فقر و بی عدالتی و سلطه گری و امثالش به سر کشور اومد.
نه ما مثل بقیه ی انسانها نیستیم! هیچ جامعه ای مثل جامعه ی دیگه ای نیست. هرجایی جغرافیا و داستان و تاریخ خودشو داره. و خیلی ها هم یه زمانی ریشه ی کار دستشون اومد و شروع کردن به برنامه ریزی و کشور گشایی براساس برنامه شون و عملی کردن راهکارهایی برای کنترل بهتر و خر کردن بیشتر ملتها. و تنها چیزی که نیاز داشت، یه عده آدم باهوش بود!
خیلی هامون میخواستن پیشرفت کنن و خیلیهای دیگه نمیخواستن یا براشون مهم نبود. همیشه همینطوره. اکثریت جوامع فقط سرشونو میکنن توی برف و هرچی سرشون میاد میسوزن و میسازن و ادامه میدن. محتاطانه پیش میرن و اکثرا همین گروهن که زنده میمونن و نسلشون زیاد و زیادتر میشه. همه ی این گروهها جامعه رو تشکیل میدن و همه شون برای یه چیزایی تلاش و تقلا میکنن یا فکر میکنن که خیلی آزادانه هم دارن پیش میرن!
اگه بحث مقایسه با دقیقا مردم جهان اولی باشه، آره ما دانش و تجربه ی اونطور زندگی کردن رو نداریم. حتی اونهایی هم که خیلی فکر میکنن راجع به اون جوامع میدونن و میتونن سریع مثل اونها بشن، خیلیهاشون تا وقتی که از کشور خارج نشن و به اون مکانها نرن، هیچ وقت نمیفهمن عمیقا در کدوم قسمتها باید تغییر کنن تا همرنگ جهان اول یا حتی دومی ها بشن.
لیاقت.. خیلی ها لیاقت خیلی چیزها رو دارن و خیلی ها هم ندارن.. این بحث اگه عمیقتر بره به این میرسه که آیا عدالت جهانی وجود داره یا نه؟

سوال : اگر بخواهیم به یک کشور جهان اولی تبدیل شویم از کجا باید شروع کنیم؟ نقطه شروع کجاست؟

جهان اولی شدن یه تصمیم نیست که ما یا یه عده بگیرن و یه یکی دو سال طول بکشه و عملی بشه! این یه پروسه ایه که بسته به ریشه ی جامعه قرنها هم میتونه طول بکشه. تازه اگه دست خارج و سیاست جهانی توش نباشه! خلاصه به عمر ما کفاف نمیده و تنها کاری که میشه کرد، تربیت کردن بچه هامونه!

"خانه از پاي‌بست ويران است/ خواجه به فكر نقش ايوان است"

عالی بود!

[رضاس1000]

بله از نظر اونا پسندیده است و اگه حاضر نباشن تغییر کنند باید بهاش رو بپردازن و بهای اون چیزی جز عقب موندگی نیست(این جمله رو میشه تعمیم داد به بقیه جاها و مسائل)

شما اصلا پست من رو با دقت نمی خونید.من در زیر کجا گفتم که عقب موندگی امر پسندیده ای هستش:

دیگه همه چیز رو که نباید نسبیتی کرد.مثلا از دید جامعه عرب زنده به گور کردن دختر پسندیده است پس از نظر اون ها پسندیده است و از نظر جامعه دیگه پسندیده نیست و بعد از اون نخود نخود هر که رود خانه ی خود!!!!!! هرکی هر جور دوست داشت!!!!!

واقعا جمله بالا کجاش شبیه به تایید عقب موندگی هستش.؟؟؟!!!! من نقل بالا رو در جواب نقل قولی که شما در زیر ذکر کردید گفتم:

1-شاید اینی که شما بد میبینید(مثلا بی بندو باری)بر اساس تعریف اونا بی بند و باری نباشه.همونجور که دو تا کارشناس همزمان یه صحنه برخورد رو در فوتبال میبینند؛یکی میگه این خطاست و دیگری میگه نیست.در صورتی که هر دو به یک صحنه نگاه میکنن

من دارم میگم که اگه قرار باشه خطاها و همه چیز رو نسبیتی در نظر بگیریم که دیگه هیچی.نخود نخود هرکه رود خانه ی خود!!!!!!!.از نظر من اینکه اگه بگیم که بی بند وباری از نظر جامعه ای بی بند وباری نیست به این معنی نباید باشه که خب بگیم چون از نظر اون ها بی بند و باری که موجب برهم زدن نظام زندگی بشر میشه بی بند و باری نیست پس حتما بی بند و باری نیست!!!!!!این یعنی چی که وقتی دو تا داور وجود دارند و یکیشون بگه خطا وجود داره و اون یکی بگه خطا نیست؟؟؟؟پس تکلیف چیست؟؟؟؟مگه میشه هم گفت یک پدیده ای خطا هست و هم پدیده ای خطا نیست.اینجوری باشه بهانه خوبی برای انجام دادن هم کارهای خوب وهم کارهای بد با توجه به این نسبیتی نگاه کردن این جور مسائل وجود داره!!!!!!

- بالاخره برای به دست اوردن یه سری چیزها باید هزینه هایی رو هم بپردازی و طبعاتش رو بپذیری.مثلا کسی که میخواد فاصله بین دو تا شهر رو با ماشین ;یک ساعته بره؛باید خطرات حرکت با سرعت 100 کیلومتر بر ساعت رو هم بپذیره؛ و گرنه میتونه پیاده یا با الاغ بره که ریسک خطرات یه حداقل برسه!!

از نظر من این جمله ای رو که بولد هم کردید دقیقا برابر با ضرب المثل ره یکساله رو در یک شب طی کردن هستش که در پشت بی قانونی قرار گرفته!!!!هر چند شما باز میاد میگید که اقا قانون یک امر نسبیتی هستش.عزیز من شما اصلا فرض کن تو یک جامعه عریان رفتن از کنار یکیدگه افتخار هستش.واقعا چه اتفاقی پیش میاد؟؟ایا می تونند زندگی خوبی داشته باشند؟؟؟؟من که فکر نمیکنم!!!!

چرا فکر میکنید جهان اولی ها فرهنگ استفاده از علم رو ندارن و ما داریم؟؟میشه مصداق بیارید؟

من هیچ وقت نگفتم که جهان اولی ها فرهنگ استفاده از علم رو ندارند.بلکه مصرف گراها هم فرهنگ استفاده از علم رو ندارند.من با تاکید گفتم که علم چیز خوبیه و اگه نبود که من و شما الان این قدر راحت با هم تبادل نظر نمی کردیم!!!!!! اما فرهنگ استفاده از علم هم مهم هستش.بی فرهنگی در استفاده از علم مختص غرب نیست بلکه یک جور فرهنگ اجتماعی یک جامعه هستش.فیلم های مستهجن.قتل و غارت.دزدی کبد و کلیه. بردن ابرو از زندگی خصوصی از مردم با استفاده از علم.تکثیر مواد مخدر.و......عزیز من همه ی این بی فرهنگی بلا استثنا در تمام دنیا وجود داره!!!!!و من هیچ وقت نگفتم که هر کس در جهان اول زندگی می کنه ادم خیلی بی فرهنگی در استفاده از علم هستش!!!!!! استفاده بی فرهنگ در علم در تمام دنیا موج میزنه.

اما مجموعا به نظرم باید بهترین چیزهای اونا رو الگو برداری کنیم و مسائل اخلاقی رو بر اساس فرهنگ خودمون دخیل کنیم.یادمون نره که این ما هستیم که میخواهیم به جایگاه اونها برسیم نه اونا به ما..!!!چه از نظر علم، چه از نظر اقتصاد,ورزش؛نظم،صنعت؛و....

بهترین چیزهاشون.نه همه چیزشون رو.

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

تنها راهش اینه که بخوابیم !!! تا شاید در خواب ببینیم که جهان اولی شدیم .

[Iloveu-ALL]

تنها راهش اصلاح از طریق حاکم اصلی جامعست.
اگه جامعه ای اصلاح ناپذیر باشه و حاکم راه اصلاح کردن رو در پیش نگیره و همچنان انتقادناپذیر باشه، وضعیت درست نمیشه!
زمانی که اصلاح نشه و حکومت تمامیت خواه دیکتاتور و مطلق باشه چیزی درست نمیشه و کشور در جا میزنه.
ما خیلی بحث کردیم انتقاد کردیم که گاها این انتقاد سازنده بودن و راهکار دادیم ولی چرا درست نمیشه؟ چون مشکل از جای دیگه آب میخوره!
الان اگه ر.ئیس ج.مهور بخواد بیاد کاری و نمایندگان مجلس هم باهاش موافق باشن یکی هست که میگه فلان کار نباید انجام بشه و همینطور هم میشه!! اگه اینطوری باشه پس عملا حاکم مملکت رئیس جمهور نیست و یه نفر دیگست.
دلیل دیگش هم این هست که همه به فکر منافع شخصی هستن و هیچکس به فکر منافع ملی که مهم تره نیست! این دومی بخاطر سیستم آموزش پرورشه! اینا نظر من بودن

پ.ن: البته اگه اشتباه نکنم حاکم اصلی مس.لم.ون ها، خداست و همه باید در درجه اول از اون پیروی کنن و تنها فرمانبر اون باشن!

[بانو . ./]

.این فرایند از مردم شروع میشه باید ملتی داشت که از حقوق خودشون اگاه هستند و خواستار حقوق خودشون ازادی های فردی / مدنی / سیاسی هستند و از همه مهم تر من نگر نیستند بلکه نیازهای کل رو به شخص خودشون ارججیت میدهند تا جامعه پویا باشه ..قانون اساسی که جامع باشه .. اقتصادی که پویا باشه نه یک اقتصاد تک محصولی و اینکه گروهی اقتصاد دان ازاد ( فرای اط توجه به گرایش های سیاسی اقتصاددان ها و ... ) اون رو تدوین کرده باشند و در نهایت بالای هرم تمام اشخاص در جایگاه درست خودشون قرار گرفته باشند و با اجرای درست قوانین کشور رو به سمت جهان اولی شدن سوق بدند

[مهندس مسعود]

جهان اول یک فریب است که حاکمان غرب بوسیله آن سعی دارند کشورهای بافرهنگ و بامذهب را شبیه به کشورهای بی روح و بی دین خود بکنند. جهان اول برابر است با فقر و از بین رفتن اساس خانواده و بی دینی و همجنس بازی و بی حجابی و بی حیایی و از بین رفتن غیرت و دروغ هایی مانند فمینیسم و آزادی بیان. همان بهتر که تا ابد جهان سومی باشیم اگر جهان اولی بودن یعنی زندگی در بی دینی و بی اخلاقی.

[SON OF GOD]

جهان اول یک فریب است که حاکمان غرب بوسیله آن سعی دارند کشورهای بافرهنگ و بامذهب را شبیه به کشورهای بی روح و بی دین خود بکنند. جهان اول برابر است با فقر و از بین رفتن اساس خانواده و بی دینی و همجنس بازی و بی حجابی و بی حیایی و از بین رفتن غیرت و دروغ هایی مانند فمینیسم و آزادی بیان. همان بهتر که تا ابد جهان سومی باشیم اگر جهان اولی بودن یعنی زندگی در بی دینی و بی اخلاقی.

نمیشه جهان اولی باشیم و با دین هم باشیم؟ یا دین و ثروت باهم منافات داره؟