تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 4 از 6 اولاول 123456 آخرآخر
نمايش نتايج 31 به 40 از 59

نام تاپيک: سریال شوق پرواز

  1. #31
    حـــــرفـه ای poonel's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    زیـر خـط فـقـر
    پست ها
    4,167

    پيش فرض

    آغاز بازي الهام حميدي در نقش همسر شهيد بابايي



    با پخش قسمت پنجم سريال تلويزيوني «شوق پرواز»، بازي مهران رجبي در نقش حاج عبدالله و الهام حميدي در نقش مليحه حكمت آغاز خواهد شد.

    به گزارش روابط عمومي اين سريال تلويزيوني، در اين قسمت، داستان همچنان ميان زمان حال و گذشته در حركت است. در زمان حال مسعود با بازي كوروش تهامي همچنان با يافتن فيلم‌ها و دست‌نوشته‌هاي جديدي از همسرش ليلي، قصه زندگي شهيد بابايي را دنبال مي‌كند و در زمان گذشته نيز داستان از جايي آغاز مي‌شود كه عباس بابايي پس از بازگشت از آمريكا به ايران، تصميم به خواستگاري از دختردايي‌اش مليحه مي‌گيرد.
    خانواده مليحه پيش از اين يك بار به خواستگاري خانواده عباس پاسخ منفي داده‌اند، اما عباس همراه خانواده به خواستگاري مي‌رود تا شايد بتواند نظر مثبت دايي خود را جلب كند كه البته اين امر با مشكلاتي همراه مي‌شود. مقطع جواني نقش مليحه حكمت همسر عباس بابايي در اين سريال توسط الهام حميدي ايفا شده و افسانه بايگان نيز در زمان حال ايفاگر نقش اين شخصيت بوده است.«شوق پرواز» محصول مشترك گروه تلويزيوني شاهد بنياد شهيد و امور ايثارگران و گروه فيلم و سريال شبكه يك سيماست. اين سريال 24 قسمتي به كارگرداني يدالله صمدي و تهيه‌كنندگي جواد نوروزبيگي با موضوع زندگي خلبان شهيد عباس بابايي ساخته شده و پخش آن از جمعه 11 شهريور گذشته از شبكه يك سيما آغاز شده است.

  2. این کاربر از poonel بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #32
    حـــــرفـه ای poonel's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    زیـر خـط فـقـر
    پست ها
    4,167

    پيش فرض



    همسر شهید بابایی: ۵۰ درصد از سریال «شوق پرواز» راضی هستم

    هفته‌نامه سروش نوشت:

    صدیقه حکمت در 28 سالگی همسرش را از دست داد و بعد از آن با یاد و نام شهید بابایی زندگی‌اش را با سه فرزندش ادامه داد.

    با او در این گفت‌وگو از خاطرات شهید بابایی و نگاه او به زندگی دنیوی و اخروی حرف زدیم و از پیگیری‌اش برای به سرانجام رسیدن مجموعه «شوق پرواز» و حضور دو فرزندش سلما و حسین در این مجموعه که به زندگی شهید بزرگوار بابایی می‌پردازد. صدیقه حکمت در حال حاضر عضو شورای شهر قزوین است.

    بدون شک همه کسانی که شهید عباس بابایی را می‌شناسند و توجه ایشان به ارزش‌های معنوی و اعتقاد و ایمانش به خدا را می‌دانند، به خوبی واقفند که شما به‌عنوان همسری فداکار و دلسوز، در طول زندگی با ایشان و بعد از شهادت ایشان سعی کردید ارزش‌ها در نگاه شهید را زنده نگه دارید.
    بله الان بعد از گذشت 24 سال شاید بسیاری از گفته‌ها و جریانات مرتبط با شهید بابایی را بارها تکرار کرده باشم، اما هر چقدر هم که از بصیرت، آگاهی و ایمان او بگویم باز هم کم است. البته نمی‌خواهم عباس را از سایر شهدا تفکیک کنم. خدا را گواه می‌گیرم که هر وقت خواستم از ارزش والای شهدا بگویم نخست از همه شهدا گفتم و بعد از عباس...

    «شوق پرواز» عنوان مجموعه‌ای تلویزیونی است که این روزها شاهد پخش آن هستیم، در خبرهای پیش تولید و تولید این مجموعه همواره حضور شما به‌عنوان همسر شهید بابایی به چشم می‌خورد و حتی درخبرهایی انتخاب بازیگر نقش شهید بابایی یعنی شهاب حسینی از سوی شما بسیار جالب بود. از پروژه «شوق پرواز» بگویید و از خبرهایی که در مراحل مختلف تولید از شما و فرزندانتان شنیده می‌شد؟
    دو یا سه سال پس از گذشت شهادت عباس رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌‌ای تولید مجموعه‌ای از زندگی‌نامه شهید بابایی را در دستور کار سازمان صداوسیما قرار دادند و تأکید بسیاری هم روی ساخت آن داشتند ولی متأسفانه پروژه دو بار تا مرحله تولید رفت و بنا به دلایلی متوقف شد. پیش از همه‌چیز از همه عوامل این مجموعه سپاسگزاری می‌کنم و به آن‌ها دست مریزاد می‌گویم که در این راه خالصانه قدم برداشتند.

    همانطوری که شما هم اشاره کردید در اغلب سکانس‌ها و مراحل تولید این اثر ارزشمند به ایده‌آل‌ها و نزدیک و نزدیک‌تر شوند. در مورد نقش شهید بابایی هم کاملاً درست است که من شهاب حسینی را پیشنهاد دادم و با موافقت گروه سازنده همراه شد. این انتخاب به این دلیل بود که سیمای اشان شباهت‌های بسیار با سیمای عباس داشت و احساس کردم به لحاظ سیمای ظاهری نسبت به سایر بازیگران بهتر می‌تواند نقش را القا کند.

    حتی درمورد نقش جوانی و دوره بعد از جوانی خودم هم الهام حمیدی و افسانه بایگان را پیشنهاد دادم چراکه احساس کردم چهره‌های آنها به‌خصوص الهام حمیدی به جوانی من نزدیک است. البته این مسئله خدای ناکرده سوءتفاهمی برای سایر بازیگران و هنرمندان به‌وجود نیاورد که آن‌ها نمی‌توانستند. من فقط حسی که از چهره‌ها داشتم در مواجهه با بازیگران متعدد و هنرمند کشورمان پیشنهاد دادم.

    در حال حاضر که کار تمام شده و در حال پخش این مجموعه هستیم از کلیت کار راضی هستید؟
    بسیار زیاد. البته هر چقدر هم که بازیگران تلاش کنند هرگز به ایده‌آل صددرصدی و حقیقی نمی‌رسند، اما واقعاً بازیگران این مجموعه سنگ‌ تمام گذاشتند، شهاب حسینی بارها و طی جلساتی متعدد در مورد شخصیت عباس با من گفت‌وگو کرد و همه تلاشش را کرد تا به لحاظ حسی به او نزدیک شود، من بارها شاهد بودم این بازیگر ارزشمند اگر به حسی که می‌خواستند نمی رسیدند یا کار نمی‌کرد یا صحنه را دوباره و سه‌بار تکرار می‌کرد تا به دلش بنشیند.

    جلسات درمرحله پیش‌تولید بود، حضور شما باعث می‌شد تا اگر باری بازیگران شبهه‌ای هم پیش می‌آمد با شما در میان بگذارند؟
    بله. این اتفاق می‌افتاد و اگر لازم بود خاطره‌آی را نقل می‌کردم تا بازیگران با فضای ارتباطی من و عباس بیشتر نزدیک شوند.

    شهید بابایی در بین ما نیستند که به ناچار شهاب حسینی نقش ایشان را بازی کرد. اما شما به‌عنوان همسر ایشان حضور دارید و می‌توانستید همه آنچه که بود را واقعی‌تر به بیننده القا کنید، آیا به این فکر نیفتادید که خودتان نقش همسر شهید بابایی را بازی کنید؟ یا اینکه پیشنهاد این امر به شما نشد؟
    در ابتدا که آن رو را نداشتم که جلوی دوربین بروم، اما اگر آن رو را داشتم احساس می‌کنم نه عباس راضی باشد که جلوی دوربین بروم و نه خودم راضی می‌شوم چنین کاری را انجام دهم.

    با این حال از فرزندانتان حسین و سلما در این پروژه استفاده شد.
    بله با اصرار من، پسرم حسین و دخترم سلما نقش‌های کوچکی داشتند و دوست داشتم در این پروژه که برای پدرشان ساخته می‌شد پسرم محمد هم حضور پیدا می‌کرد که او موافقت نکرد.

    در مجموع از کل کار رضایت دارید و آن چیزی شده که انتظارش را داشتید، یعنی انتظار بالای 90 درصد شما را برآورده کرد؟
    همان‌طور که گفتم چنین آثاری هیچگاه صدردصد خواسته‌هایمان را برآورده نمی‌کند چراکه شاید همه جذابیت‌های زندگی بین من و عباس برای مخاطب جذاب نباشند از این رو لازم است که فیلم‌نامه و کارگردانی با چاشنی جذابیت‌های بصری در جهت جذب مخاطب به آن افزوده شود از این رو فکر می‌کنم پنجاه، پنجاه راضی‌ام...
    Last edited by poonel; 29-09-2011 at 02:16.

  4. #33
    داره خودمونی میشه sajjad kharrazi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2006
    محل سكونت
    Fifa Manager 2010
    پست ها
    133

    پيش فرض

    سلام
    توی قسمت امشبش
    وقتی که شهاب حسینی(شهید عباس بابایی) رفت تو مدرسه و پیش داییش که مدیرش هم بود
    نشست و داییش براش چایی آورد
    بد ازش پرسید که چیکار میکنی؟
    شهاب حسینی جواب داد که: به نگهبانی دل مشغولم و ...
    میخوام بدونم دقیق چی جواب داد و ادامه اش چی بود
    به نظرم شعر خیلی قشنگی بود
    اگه کسی میدونه خواهشا راهنمایی کنه

  5. #34
    WorkHard / P!ayHard pcforlife's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2009
    محل سكونت
    S t r e t f o r d   E n d
    پست ها
    4,095

    پيش فرض

    سلام
    توی قسمت امشبش
    وقتی که شهاب حسینی(شهید عباس بابایی) رفت تو مدرسه و پیش داییش که مدیرش هم بود
    نشست و داییش براش چایی آورد
    بد ازش پرسید که چیکار میکنی؟
    شهاب حسینی جواب داد که: به نگهبانی دل مشغولم و ...
    میخوام بدونم دقیق چی جواب داد و ادامه اش چی بود
    به نظرم شعر خیلی قشنگی بود
    اگه کسی میدونه خواهشا راهنمایی کنه
    نثر مورد نظر شما:
    به نگهبانی دل مشغولم تا غیر داخل نشود و دل از یار غافل... یار هموست/

    لیکی درباره این موضوع:
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  6. #35
    داره خودمونی میشه sajjad kharrazi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2006
    محل سكونت
    Fifa Manager 2010
    پست ها
    133

    پيش فرض

    نثر مورد نظر شما:
    به نگهبانی دل مشغولم تا غیر داخل نشود و دل از یار غافل... یار هموست/

    لیکی درباره این موضوع:
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    دستت درد نکنه
    من خودم جستجو کردم تو اینترنت و به همین رسیدم
    ولی به نظرم تو فیلم شعر خوند نه نثر

  7. #36
    حـــــرفـه ای poonel's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    زیـر خـط فـقـر
    پست ها
    4,167

    پيش فرض

    نمايش مستندي از شهيد بابايي در شوق پرواز
    روز جمعه 15 مهر و با پخش قسمت ششم سريال تلويزيوني «شوق پرواز»، تنها فيلم موجود از حضور عباس بابايي و دوستانش در پايگاه هوايي تگزاس آمريكا نمايش داده مي‌شود.



    به گزارش جام جم آنلاين به نقل از روابط عمومي رسانه ملي، اين فيلم مستند در سال 1351 توسط خلبان اكبر صياد بوراني با دوربين 8 ميلي‌متري فيلمبرداري شده و صحنه‌هايي از حضور عباس بابايي و ديگر خلبان‌هاي ايراني در پايگاه هوايي ايالت تگزاس را به نمايش مي‌گذارد.
    از ديگر اتفاق‌هاي قسمت ششم مي‌توان به حضور پُررنگ‌تر شهرام حقيقت‌دوست در داستان اشاره كرد. شهرام حقيقت‌دوست در اين سريال نقش «سعيد خجسته‌فر» دوست و همكلاسي عباس بابايي را ايفا كرده كه همزمان با او وارد ارتش شده و در رشته خلباني ثبت‌نام مي‌كند. در اين قسمت اتفاق‌هايي براي سعيد رخ مي‌دهد كه زندگي او را تحت‌الشعاع قرار مي‌دهد.
    همچنين در اين قسمت از سريال شوق پرواز بازي عليرضا كمالي‌نژاد در نقش خلبان اميري آغاز مي‌شود. اميري از همدوره‌اي‌هاي عباس و سعيد است كه با گريم‌هاي مختلف در چند مقطع ديده خواهد شد.

  8. #37
    حـــــرفـه ای poonel's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    زیـر خـط فـقـر
    پست ها
    4,167

    پيش فرض

    در باره «شوق پرواز»
    ظرفيت‌هاي ناشناخته درام
    «شوق پرواز» جايگزين مناسبي براي «مختارنامه» است.حتي مي‌توان آن را به نوعي ادامه قصه مختار در دوران معاصر دانست.



    اين بار هم قهرمان داستان يك مرد جنگاور و فرمانده‌اي است كه در جهاد با دشمن، داستان جذاب و شنيدني از رشادت‌ها و سلحشوري‌هاي خود به جاي مي‌گذارد كه از زبان تصوير روايت مي‌شود.
    شايد بتوان شوق پرواز را «عباس نامه»، ناميد كه ماهيت آن با قصه مختارنامه تفاوت چنداني ندارد.

    در هر دو مجموعه با قصه‌اي شخصيت‌محور مواجه هستيم كه بخشي از تاريخ را كه به جنگ و جهاد همراه است، روايت مي‌كنند و اختلافات و كشمكش‌هاي ايدئولوژيك و البته فزون‌خواهي و دنياطلبي، بهانه و دليل تنازع است.

    سريال شوق پرواز را مي‌توان در تاريخ معاصر نيز ژانربندي كرد. با اين‌‌كه قصه زندگي يك شخصيت جهادي را به تصوير مي‌كشد، درعين حال برشي از تاريخ معاصر ايران و مسائل اجتماعي ـ سياسي آن دوران را نيز در خود بازنمايي مي‌كند.
    به اين شاخصه‌ها مي‌توان مولفه‌هاي ديگري هم اضافه كرد، مثلا الگوسازي يا ترويج فرهنگ ايثار و شهادت كه با توجه به خلبان بودن شهيد بابايي، شوق پرواز نام بسيار مناسبي براي اين سريال است.
    شوق پرواز، روايتگر زندگي سرلشكر خلبان عباس بابايي، معاون عمليات نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران است كه هنگام بازگشت از يك مأموريت برون مرزي، هدف اصابت گلوله پدافند هوايي دشمن بعثي قرار گرفت و به درجه رفيع شهادت نايل آمد.
    اين مجموعه تلويزيوني كه در ۲۶ قسمت ۴۵ دقيقه‌اي آماده مي‌شود، محصول موسسه فرهنگي ـ هنري شاهد بوده و كارگرداني آن را يدالله صمدي به عهده دارد.
    اگرچه اين نخستين فيلم كارگردان با موضوع دفاع مقدس است، اما نشان داد با فضاي اين نوع از فيلم‌ها آشنا بوده و توانسته است اين فضا را بخوبي در دل يك ساختار دراماتيك به قصه‌اي شيرين بدل كند.
    انتخاب هوشمندانه شهاب حسيني در نقش شهيد بابايي و در واقع نقش اصلي سريال نه صرفا ازحيث شباهت‌ هاي ظاهري او در گريم با شهيد بابايي كه توانايي و ستاره بودن وي در عرصه بازيگري است.
    او ستاره‌اي است كه نقش يك قهرمان جنگ را بازي مي‌كند و جالب اين‌كه ايفاگر نقش ستاره‌اي است كه در آسمان‌ها پرواز مي‌كرد و درنهايت به آسمان رفت.
    قصه زندگي شهيد بابايي فارغ از وجوه حماسي و دراماتيكي كه از حيث نظامي و جنگاوري دارد، به‌واسطه فراز و نشيب‌ها و اتفاقات زيادي كه در عمر 37 ساله او رخ داده نيز واجد ظرفيت‌هاي نمايشي بالايي است.
    از كودكي او در قزوين گرفته تا تحصيل در آمريكا و رشادت‌هايش در پايگاه شكاري اصفهان كه هر كدام از اين مقاطع به واسطه يك ساختار روايت در روايت در سريال به تصوير كشيده مي‌شود كه هم ريتم مناسبي به قصه داده و هم بين دو مقطع تاريخي از جامعه ايران نسبتي معنادار برقرار مي‌كند.
    وي 14 آذر 1329 در خانواده‌اي متوسط و مذهبي در شهر قزوين به دنيا آمد. دوره ابتدايي را در دبستان دهخدا و دوره متوسطه را در دبيرستان نظام وفا گذراند.
    پس از گرفتن ديپلم، سال ۱۳۴۸ در رشته علوم پزشكي پذيرفته شد، اما به دليل علاقه به خلباني، رشته خلباني نيروي هوايي را انتخاب كرد و پس از گذراندن دوره مقدماتي براي تكميل تحصيلاتش در سال ۱۳۴۹ به آمريكا اعزام شد. پس از بازگشت به ايران در سال ۱۳۵۱ وي به عنوان خلبان جنگنده اف14 ـ تام‌كت در پايگاه شكاري اصفهان مستقر شد.
    پس از پيروزي انقلاب، سرپرستي انجمن اسلامي پايگاه هوايي اصفهان را به عهده گرفت. با شروع جنگ ايران و عراق، عباس بابايي به انجام عمليات جنگي هوايي مشغول شد.
    سرلشکر عباس بابایی پس از ۶۰ ماموريت جنگي موفق و پس از يك عمليات برون مرزي در منطقه عملياتي سردشت در تاريخ ۱۵ مرداد ۱۳۶۶ شهيد شد. پيكر وي در امامزاده شاهزاده حسين قزوين به خاك سپرده شد.

    روايت خاطره‌گونه از زندگي شهيد بابايي به واسطه قصه‌اي موازي در زمان معاصر كه با محوريت كورش تهامي و ستاره اسكندري پيش مي‌رود، ضمن ايجاد تعليق و نگاهي پرسشگر به زندگي وي، سريال را سويه مستندگونه هم مي‌دهد و وجوه رئاليستي آن را بيشتر مي‌كند.

    روايت رفت و برگشتي و استفاده از فلاش بك‌ها به تناسب و موازات موقعيت‌هاي معلقي كه در قصه اول رخ مي‌دهد ، ذهن مخاطب را براي درك بهتر موقعيت قهرمان داستان مواجه كرده و بهره‌گيري از فلاش بك‌هاي متناوب به ايجاد ريتمي مناسب با فضاي قصه كمك مي‌كند. بدون شك بازي خوب و چشمگير شهاب حسيني را در اين موفقيت نبايد دست‌كم گرفت.

    نخستين حضور وي در سريال تلويزيوني نيز در نقش يك پليس جوان با رفتارشناسي نظامي بود، اما حالا پس از سال‌ها تجربه و درخشش در بازيگري وقتي به ستاره‌اي در عالم بازيگري بدل شد، ايفاگر نقش ستاره‌اي انساني شد كه پختگي و قدرت وي در بازيگري درخشش اين ستاره را نيز برافروخته‌تر كرده است.

    جالب اين‌كه صديقه حكمت، همسر شهيد بابايي به‌واسطه شباهت شهاب حسيني به همسرش، او را براي ايفاي اين نقش پيشنهاد و جالب‌تر آن‌كه براي ايفاي نقش خودش در جواني و زمان حال نيز الهام حميدي و افسانه بايگان را معرفي كرد.

    تاثير نقش همسر شهيد بابايي در انتخاب بازيگران به واقعي‌تر و باورپذيرتر شدن سريال نيز كمك كرد و ظاهرا او از اين مجموعه تاكنون رضايت دارد.

    حضور سلما بابايي، دختر شهيد بابايي در نقش واقعي خود وجوه رئاليستي سريال را بيشتر كرده و اين تجربه خوبي براي ساخت مجموعه‌هاي تلويزيوني در ارتباط با شخصيت‌هاي تاريخ معاصر است.
    سيد رضا صائمي
    سایت جام جم 16 مهر 1390

  9. #38
    حـــــرفـه ای poonel's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    زیـر خـط فـقـر
    پست ها
    4,167

    پيش فرض

    گفت‌وگو با كورش تهامي بازيگر سريال شوق پرواز
    دوست ندارم جزئيات نقش به من ديكته شود
    داستان شوق پرواز با ماجراي زندگي زوجي هنرمند، محقق و نويسنده به نام مسعود و ليلي آغاز مي‌شود. در اين سريال كورش تهامي با بازي در نقش مسعود روايتگر زندگي پرفراز و نشيب شهيد بابايي دلاور مرد ارتش جمهوري اسلامي ايران مي‌شود.



    كورش تهامي حضور پررنگي در سريال‌هاي تلويزيوني دارد. او سال گذشته نيز در سريال «تبريز در مه» در نقش محوري عباس ميرزا ظاهر شد. سريال‌هاي مشق عشق، زيرتيغ، ساعت شني، خسته‌دلان و ملكوت ديگر كارهايي است كه او در آنها بازي كرده است.
    در كارنامه حرفه‌اي اين بازيگر 40 ساله همچنين فيلم‌هاي سينمايي برف روي شيرواني داغ، اين زن حرف نمي‌زند، شبانه، به رنگ ارغوان، از دوردست، سرگيجه، نسل جادويي، شراره و دفتري از آسمان به چشم مي‌خورد. با او به بهانه ايفاي نقشش در سريال شوق پرواز همصحبت شديم.
    در حال حاضر سريال‌هاي زيادي از شبكه‌هاي مختلف در حال پخش است. آيا تعدد سريال‌ها باعث نمي‌شود كه برخي كارها كمتر ديده شوند؟‌
    چند سالي است كه صدا و سيما به خاطر مبارزه با ماجراي تهاجم فرهنگي تلاش مي‌كند براي سليقه‌هاي مختلف برنامه‌هاي سرگرم‌كننده و آموزشي مختلف تهيه كند. اين‌كه در طول هفته سريال‌هاي مختلف پخش مي‌شود به خاطر تفاوت سليقه‌هاي مردم است. مخاطبان تلويزيون تعدادشان خيلي زياد است و سليقه‌هاي مختلفي دارند. مخاطبان هم به لحاظ سني و هم به لحاظ فرهنگي و نوع نگاه تفاوت‌هاي زيادي دارند. اين تفاوت‌ها در همه جوامع وجود دارد.
    معمولا هركدام از سريال‌ها مخاطبان خودشان را پيدا مي‌كنند. البته من خودم خيلي فرصت ديدن همه فيلم‌ها و سريال‌هاي پخش شده را ندارم. اما فكر مي‌كنم ساعت پخش اين كارها يك جوري تنظيم مي‌شود كه با هم تداخل نداشته باشد. اين سريال‌ها تلاش مي‌كنند سلائق مختلف را پوشش بدهند. نكته مهم اين است كه سريال‌هاي باكيفيتي توليد بشوند و بتوانند سطح سليقه بينندگان را ارتقا بدهند.
    وقتي پيشنهاد بازي در شوق پرواز را پذيرفتيد كدام جنبه از كار برايتان جذاب‌تر بود؟ كارگرداني صمدي،‌ محوريت شهيد بابايي يا خود فيلمنامه؟
    همه اينها به نوعي دخيل بودند. آقاي صمدي كارگردان باتجربه‌اي هستند. از سينما به تلويزيون آمده‌اند. جذاب‌ترين بخش فيلمنامه براي من اين بود كه دو تا داستان به موازات هم پيش مي‌رفت. در بدو ورودم به دفتر آقاي نوروز بيگي براي من نكاتي درباره شهيد بابايي گفته شد. ما براي بازگو كردن يك داستان واقعي يك داستان تخيلي هم داريم. مي‌توانيم بگوييم داستان مسعود و ليلي يك داستان اجتماعي و عاشقانه است. ماجرايي را شاهديم كه در دل خودش يك داستان اصلي را روايت مي‌كند.
    فكر مي‌كنم عنوان مدخل براي داستان ما درست‌تر باشد. قصه ما مدخلي بود براي وارد شدن به داستان زندگي شهيد بابايي. يعني داستان اصلي در دل ماجراي يك نويسنده بازگو مي‌شود.
    اما در عين حال داستان شما هم مي‌تواند به عنوان يك داستان مستقل دستمايه كار قرار گيرد. يعني داستان زن و شوهر نويسنده و روشنفكري كه مرد به دلايلي به زنش بدبين مي‌شود و...
    دقيقا. اين سريال دو تا زمان دارد. زمان حال و زمان گذشته. هر كدام از اين زمان‌ها به تنهايي مي‌تواند موضوع يك فيلم يا سريال باشد. اينجا با زيركي نويسندگان دو تا داستان به شكل موازي با هم پيش مي‌روند.
    شخصيت مسعود تا چند قسمت ديگر در داستان حضور دارد؟‌
    مسعود تا آخر داستان در قصه هست. اين شخصيت خواسته يا ناخواسته از يك جايي ادامه تحقيق را انجام مي‌دهد. تحقيق ليلي نيمه تمام است. با كمك آدم‌هايي كه ليلي با آنها در ارتباط بوده تحقيق نيمه تمام به پايان مي‌رسد. مسعود به اين آدم‌ها رجوع مي‌كند.
    يكي از جذابيت‌هاي شخصيت همين است كه او خودش براي تحقيق دست به كار مي‌شود. اگر يك آدمي حضور داشت و مي‌خواست فقط دستنوشته‌هايي را بخواند دچار انفعال مي‌شد، اما الان شخصا وارد قضيه مي‌شود. در حال حاضر 6 قسمت از سريال پخش شده است. كم‌كم مي‌بينيم كه مسعود وارد چه جرياناتي مي‌شود.
    آيا در راه اين تحقيق با موانعي هم مواجه مي‌شود؟‌
    مانع به اين معنا كه كسي بخواهد سد راهش بشود نه. اما مسعود با واقعيت‌هايي روبه‌رو مي‌شود كه تا قبلش هيچ آشنايي با آن نداشته است.
    شخصيت مسعود تا انتهاي داستان دچار چه تحولي مي‌شود؟
    مسعود دچار تحول عميقي نمي‌شود. او با يك منش و شخصيت جديدي آشنا مي‌شود.
    مسعودي كه الان مي‌بينيم چه صفات برجسته‌اي دارد؟ تا الان بينندگان مسعود را به عنوان شخصيتي بدبين و دوستدار همسرش شناخته‌اند. شما در بازي خود سعي كرديد چه ويژگي‌هايي را از اين شخصيت ارائه بدهيد؟
    تهامي: من هميشه وقتي فيلمنامه را مي‌خوانم يك تصوير كلي از نقش در ذهنم طراحي مي‌كنم. از كارگردان خواهش مي‌كنم اتودهاي خودم را ببيند و اگر لازم مي‌داند چيزي به آن كم يا زياد كند

    مسعود به معناي عاميانه‌اش حس بدبيني ندارد. او همسرش را دوست دارد. مسعود مدتي خارج از كشور زندگي كرده است. از آنجا كه رفتن ليلي مدام از طرف خود او به تعويق مي‌افتد. مسعود مقداري دچار شك مي‌شود. كم‌كم كه داستان جلو برود مي‌فهميم چرا ليلي واقعيت را به همسرش نگفته است. مسعود به معناي عاميانه‌اش يك آدم غيرتي است. او نسبت به زندگي خصوصي‌اش تعصب دارد. او در پي اين است كه تكليف اين قضيه را روشن كند و ببيند در اين مدت با چه آدمي طرف بوده است. دوستانش هم از راه دور چيزهايي را ديده‌اند و به او گفته‌اند. اين شنيده‌ها هم حس مسعود را بيشتر جريحه‌دار كرده است.
    من با گفت‌وگو‌هايي كه با خود كارگردان داشتم به برخي نكات رسيدم. گاهي وقت‌ها كه خودم داشتم متن را در منزل مطالعه مي‌كردم، يادداشت‌هايي در حاشيه متن مي‌نوشتم و به خود آقاي صمدي مي‌گفتم.
    من معمولا دنبال علت و دليل هستم. با خودم مي‌گويم چه اتفاقي افتاده كه اين شخصيت دارد اين جوري رفتار مي‌كند يا اين جوري نگاه مي‌كند. اينها ممكن است در خود فيلمنامه نباشد، اما من سعي مي‌كنم برايش دليلي بتراشم.
    انگيزه شخصي مسعود از اين كه راه همسرش را ادامه بدهد، چيست؟
    مسعود دنبال پيدا كردن شخصي خاص است. يعني شخصي كه به او شك دارد، اما وقتي جلو مي‌رود با واقعيت‌ها و آدم‌هايي آشنا مي‌شود. اين وضعيت جديد منجر به يك تصميم مي‌شود.
    من سعي مي‌كنم جزئيات داستان را لو ندهم. درباره شخصيت‌هاي جنگ و دفاع مقدس كارهاي نمايشي زيادي ساخته شده است، اما فكر مي‌كنم در ساختار اين سريال تفاوت‌هايي با كارهاي مشابه وجود دارد.
    شما به عنوان يك بازيگر براي رسيدن به جزئيات نقش چه تلاش‌هايي را انجام داديد؟‌
    من هميشه وقتي فيلمنامه را مي‌خوانم يك تصوير كلي از نقش در ذهنم طراحي مي‌كنم. از كارگردان خواهش مي‌كنم اتودهاي خودم را ببيند و اگر لازم مي‌داند چيزي به آن كم يا زياد كند. هيچ‌وقت از كارگردان نمي‌خواهم كه به من بگويد اين نقش را اين طوري بازي كن. يعني دوست ندارم جزئيات نقش به من ديكته شود.
    بتدريج كه جلو مي‌رويم جزئيات بيشتري به نقش اضافه مي‌شود. ايفاي نقش مسعود هم از همين قاعده پيروي مي‌كرد. البته مسعود شخصيت پيچيده و چند لايه‌اي ندارد، شخصيتي است كه بيرون و داخلش براي ما كاملا روشن است. او براي خودش ديدگاه خاصي دارد و بر مبناي آن زندگي مي‌كند. در ابتدا او نسبت به موضوع زندگي شهيد بابايي هيچ‌شناختي ندارد، اما هر چقدر جلوتر مي‌رود نگاهش نسبت به قبل تغيير مي‌كند. در مجموع مي‌توانم بگويم مسعود شخصيت خيلي پيچيده‌اي ندارد كه يك بازيگر بخواهد براي رسيدن به آن خيلي تلاش بكند.
    از اين كه در اين سريالي با محوريت زندگي شهيد بابايي حضور يافته‌ايد چه احساسي داريد؟‌
    نسبت به اين سريال حس خاصي دارم. من در اين سريال با اطرافيان شهيد بابايي در ارتباط بودم. افرادي مثل همسرشان،‌ مادرشان، فرزندانشان، همكارانشان و... از نزديك با همه اينها برخورد داشتم. با حسين ـ پسر ايشان ـ در چند سكانس مشترك بازي دارم. حسين در نقش خودش ظاهر شده است. پيش از اين يك شناخت كلي نسبت به شهيد بابايي داشتم. اين امكان به وجود نيامده بود كه اين‌قدر دقيق راجع به اين شخصيت فكر كنم. اين شناخت وقتي حاصل مي‌شود كه آدم تحقيق كند، فيلمي در اين زمينه ببيند يا كتابي بخواند. اينها در دسترس من نبود.
    ولي مهم‌ترين چيزي كه در جلسات اوليه راجع به آن صحبت مي‌شد، تعهد اين آدم بود. او بسيار آدم متعهدي بوده است. اين تعهد بي‌نظير در هر فردي وجود ندارد. ايشان در زمان جنگ فرمانده نيروي هوايي بوده‌اند. فرمانده‌ها اجازه نداشته‌اند در عمليات شركت كنند. شهيد بابايي مدتي معاون مي‌شوند و از فرمانده بودن فاصله مي‌گيرند تا بتوانند در عمليات هم شركت كنند. در زمان جنگ براي بازديد از پادگان‌ها با هلي‌كوپتر فواصل را طي نمي‌كرده‌اند. چون مي‌گفته‌اند بنزين هلي‌كوپتر مي‌تواند در ميدان جنگ كارساز باشد. از وسايل نقليه ديگري استفاده مي‌كرده‌اند. هر كسي اينقدر تعهد ندارد. مهم‌ترين نكته‌اي كه من به آن علاقه‌مند شدم، حس تعهد ايشان در زمان جنگ به كشور و مردم كشورشان بود.
    در آينده چه فيلم‌ها و سريال‌هايي را از شما خواهيم ديد؟
    اخيرا تله‌فيلم شكار با بازي من از تلويزيون پخش شد. در فصل بهار يك تله‌فيلم به كارگرداني مصطفي رزاق كريمي با عنوان مرگ در مي‌زند بازي كردم. چند روز است بازي‌ام در فيلم سينمايي بي‌خداحافظي (احمد اميني) تمام شده است. نقشم در اين فيلم، يك مقدار خاص است و دوست ندارم درباره آن صحبت كنم چون مايلم خودتان آن را ببينيد.
    احسان رحيم‌زاده‌ /‌ گروه راديو و تلويزيون
    روزنامه جام جم
    Last edited by poonel; 09-10-2011 at 02:13.

  10. #39
    حـــــرفـه ای poonel's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    زیـر خـط فـقـر
    پست ها
    4,167

    پيش فرض

    ماجرای پیدا شدن فیلم عباس بابایی در تگزاس / قسمت به قسمت با خاطرات پشت صحنه «شوق پرواز»



    خبر آنلاین - فیلم مستند حضور شهید بابایی در دانشگاه تگزاس کاملا اتفاقی به دست عوامل تولید «سریال شوق» پرواز رسید.

    مهری توکلیان : در قسمت ششم سریال شوق پرواز فیلمی از حضور عباس بابایی در پایگاه هوایی تگزاس نمایش داده شد. با وجود نگارش نسخه کاملی از فیلمنامه و تحقیقات کامل درخصوص زندگی عباس بابایی، صمدی هنگام ساخت سریال و در مرحله پیش تولید، خود نیز دست به کار شد و تحقیق گسترده​ای درخصوص زندگی عباس بابایی انجام داد. صمدی دوست خلبانی به نام امیر سرتیپ جمشید اوشال داشت که سال​ها در اسارت نیروهای عراقی بود.
    در مرحله پیش تولید او افراد مختلفی را به صمدی معرفی کرد که یکی از آن​ها امیر سرتیپ اکبر صیادبورانی بود. این خلبان آزاده در مرحله پیش تولید از محل زندگی​اش بندرانزلی به تهران آمد و با کارگردان دیدار و گفت و گو کرد و اطلاعاتی درخصوص عباس بابایی به وی داد. این دیدار در همین مرحله به پایان رسید. هنگام آغاز فیلمبرداری کارگردان بار دیگر با او تماس گرفت و به شکل اتفاقی از وی پرسید:« آیا فیلم یا عکسی از عباس بابایی دارد؟» اکبر صیاد بورانی بی مقدمه گفت: «بله! فیلمی هشت میلی متری دارم که در پایگاه تگزاس از عباس و دیگر همدوره​ای ها گرفته​ام.»
    اینگونه بود که به طور اتفاقی این فیلم از آرشیو شخصی امیر بورانی بیرون آمد و برای اولین بار در اختیار گروه توليد قرار گرفت. نکته جالب توجه این که خانواده عباس بابایی نیز پیش از این از وجود چنین فیلمی بی خبر بودند و برای اولین بار تصاویر مربوط به این شهید قهرمان را همراه گروه فیلمسازی تماشا کردند.
    نکته قابل ذکر دیگر درباره این قسمت، به صحنه​هایی از سریال مربوط است که در شهر قزوین مقابل دوربین رفت.از قسمت ششم سریال «شوق پرواز» داستان تمرکز بیشتری در شهر قزوین دارد. شهری که زادگاه عباس بابایی بوده و بخش​های مهمی از روایت سریال را به خود اختصاص داده​است.
    يدالله صمدی پیش از ساخت سریال شوق پرواز فضاهای بومی و تاریخی را در ساخته​های دیگر خود تجربه کرده بود و به طور مشخص درخصوص دوره تاریخی گورکانیان و تیموریان فیلم «شهر آشوب» را ساخته بود، اما ساخت سریال «شوق پرواز» که قصه آن در دهه های 30 ـ 40 ـ 50 ـ 60 ـ 80 و 90 اتفاق می​افتاد، به قول خودش سخت​تر از فیلم تاریخی «شهر آشوب» بود. علت بر مي​گشت به اين​که مخاطبان از 800 سال قبل چیزی در ذهن و به خاطر ندارند که مثلا مردم چگونه لباس می پوشیدند؟ ساختمان​ها چگونه بود؟ معماری چه سر و شکلی داشت و.... ولی از تاریخی که بخش​های مختلف داستان «شوق پرواز» در آن اتفاق می​افتد، اغلب مخاطبان اطلاعات دقیقی دارند. به همین دلیل رعایت شرایط اجتماعی آن زمان در ظاهر و فرم کاری مهم و پیچیده بود که بخش مهمی از آن با کمک همشهریان عباس بابایی رخ داد. کوچه پس کوچه​های قزوین هم مانند دیگر شهرهای کشور در سال​های اخیر دچار تغییرات جدی شده و نمای اغلب خانه​ها از کاهگل، به سنگ های گرانیت و مرمر تبدیل شده است. بخش مهمی از تغییراتی که در کوچه​های قزوین و در قسمت​های آینده مشاهده خواهید کرد، با تغییر پلاک خانه​ها و دیوارهای کوچه​ها و نیز تغییر رنگ دیوارها رخ داد.
    برای این بخش از کار، لته هایی آجری ساخته و روی دیوارها چسبانده شد تا ظاهر کوچه​ها به مقطع تاریخی مورد نظر داستان نزدیک شود. گاهی هم ستون​های مقابل خانه​ها که فرمی امروزی داشت، با فعالیت​های گروه دکور به شکل بناهای قدیمی درمی​آمد. این اتفاق گه​گاه باعث می​شد تا وضعیت عادی یک محله کاملا به هم بریزد، اتوموبیل​ها امکان پارک در کوچه و خیابان را نداشته باشند، رفت و آمد عادی مردم در محله مختل شود و محله در قرق دوچرخه سوارهای قدیمی، فروشندگان دوره گردی مثل لحاف دوز و لبو فروش و... درآید اما اهالی قزوین با صبر و تحمل فراوان این وضعیت را تحمل کردند و هرکمکی می​توانستند به عوامل «شوق پرواز» کردند تا این سریال ساخته شود.

  11. #40
    حـــــرفـه ای poonel's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    زیـر خـط فـقـر
    پست ها
    4,167

    پيش فرض

    وجود سرمايه هاي مادي و معنوي در سريال شوق پرواز انگيزه‌اي كافي براي دنبال كردن آن است
    عاشقانه‌اي براي پرنده
    براي اين كه يك سريال بتواند مخاطب خود را پيدا كند، جذب كند و براي چندين قسمت با خود همراه كند، عوامل تاثيرگذار بسياري بايد دست به دست هم دهند. يكي از اين عوامل كه از اهميت بسياري برخوردار است، وجود يك داستان جذاب و پركشش است كه در قالب يك فيلمنامه خوب پرورش يافته باشد.



    شايد داستاني كه فرازونشيب زيادي داشته باشد، يا شخصيت‌ها و داستانك‌هايي كه تك‌بعدي بودن داستان اصلي را از بين ببرند و اين انتظار را در بيننده ايجاد كنند كه هر لحظه اتفاقي غيرقابل پيش‌بيني رخ دهد، اما هميشه اين طور نيست كه حادثه باعث جذابيت سريال شود، گاهي مخاطب از همان اول، آخر داستان را مي‌داند. مثل فيلم‌هايي كه آخر يك ماجرا را نشان مي‌دهند و بعد با يك فلاش‌بك (سفر به گذشته)‌ طولاني، روندي را كه منجر به اتفاق نهايي شده، شرح مي‌دهند.
    در اين شرايط ديگر شوق رسيدن به آخر داستان نيست كه مخاطب را جذب مي‌كند، بلكه خود درام است. سريال‌ها و فيلم‌هايي كه براساس زندگي واقعي يك شخصيت شناخته شده ساخته مي‌شوند نيز همين طور هستند. مثلا مخاطب مي‌داند كه عاقبت مختار چيست، اما «مختارنامه» را مي‌بيند چون مي‌خواهد مسيري كه منجر به حادثه شده است را ببيند.سريال «شوق پرواز» به كارگرداني يدالله صمدي براساس زندگي شهيد عباس بابايي ساخته شده است. پس از ابتدا مي‌دانيم كه عباس كوچك سريال، بعدها خلبان هواپيماي جنگي شده و طي عملياتي شهيد مي‌شود. مي‌دانيم كه اين اطلاعات نمي‌تواند تغيير كند، چون در صورت تغيير، تحريف محسوب مي‌شود و براي سريال يك ضعف بزرگ به شمار مي‌رود. بزرگ‌ترين مشكل پرداختن به چنين داستان‌هايي همين است كه سريال به جز آنچه كه واقعيت دارد، نمي‌تواند فرازونشيبي به قصه بدهد. مثلا اگر در جايي از سريال، مرگ يكي از شخصيت‌ها بتواند به جذابيت درام كمك كند ولي اين اتفاق در واقعيت نيفتاده باشد، نمي‌توان آن را در قصه گنجاند. اين نكته هم واقعيت دارد كه اگر داستاني بالقوه داراي زواياي جذاب زيادي باشد، اما خوب دراماتيزه نشده باشد، مخاطب نمي‌تواند آن را دوست داشته باشد. شايد به خاطر همين است كه در «شوق پرواز» 2 داستان به صورت موازي پيش مي‌روند، داستان مسعود و ليلي و داستان شهيد بابايي. سريال با شرح زندگي مسعود و ليلي شروع مي‌شود. ليلي طي حادثه‌اي به كما مي‌رود و مسعود، نامزدش، در نتيجه سوءظني كه به ليلي پيدا مي‌كند، نوشته‌هايش را مي‌خواند.
    نوشته‌هاي ليلي در مورد زندگي شهيد بابايي است و به اين صورت است كه داستان به زندگي اين شهيد مرتبط مي‌شود. بعد از يكي دو قسمتي كه زندگي ليلي و مسعود به بيننده معرفي مي‌شود، فلاش‌بك ممتدي ما را به كودكي شهيد بابايي مي‌رساند. در بازگشت به گذشته، با تكيه بر خاطراتي كه اطرافيان از كودكي عباس تعريف مي‌كنند، در فضا و محيطي كه او در آن رشد كرده و طرز فكري كه او را به آن نقطه پايان هدايت كرده آشنا مي‌شويم. از دوران نوجواني عباس حرفي به ميان نمي‌آيد و داستان به جواني او، وقتي كه براي تحصيل به آمريكا سفر مي‌كند، وصل مي‌شود.
    در اينجا با توجه به اين كه تأكيد زيادي روي كودكي عباس صورت گرفته، كمي عجيب به نظر مي‌آيد كه دوره نوجواني او مسكوت مانده، اما با توجه به نوع روايت، مي‌توان انتظار داشت كه در قسمت‌هاي بعدي، حرفي از نوجواني هم به ميان بيايد. شايد اگر كارگردان بخش‌هايي از روايت كودكي را مختصرتر برگزار مي‌كرد، هم فرصت بيشتري براي پرداختن به نكات ديگر وجود داشت و هم ريتم تندتري به سريال داده مي‌شد. براي مثال شايد بهتر بود زمان كمتري به بخش‌هايي كه به بازي عباس در نمايش قرباني شدن حضرت اسماعيل مي‌پرداخت، اختصاص داده شود تا در زمان باقي مانده ماجراهاي متفاوت بيشتري شرح داده شود و به اصطلاح مايه داستان بيشتر شود؛ البته بايد به اين نكته هم توجه كنيم كه مرز بين يك داستان براساس زندگينامه و يك مستند درباره زندگي يك شخصيت بسيار باريك است. شايد كارگردان تصميم داشته كه با كم‌حجم‌تر كردن جزئيات كودكي و نوجواني، بيشتر به اصل داستان بپردازد تا سريال از شكل يك مستند خارج شود. البته اصلا منظور اين نيست كه كاش چند قسمت ديگر هم طول مي‌كشيد تا به اين جايي كه سريال هست برسيم، چراكه بعد از گذشتن سه چهار هفته، ديگر وقتش بود كه قهرمان اصلي داستان وارد شود.
    با حضور شهاب حسيني در نقش شهيد بابايي، به يكباره حجم زيادي از انرژي وارد سريال شد، خون گرمي در كار جريان گرفت و عيار آن تغيير كرد. اين خاصيت بازي شهاب حسيني است كه حتي اگر حضوري گذرا داشته باشد، تاثيرش را مي‌گذارد و مي‌رود، مثل خاصيتي كه از پرويز پرستويي سراغ داريم. شهاب حسيني هم مانند پرستويي بدون تكيه ـ يا تأكيد ـ بر جذابيت‌هاي ظاهري، بدون ساختن حاشيه‌هاي جنجالي و بدون تن دادن به هر نقش پيش پاافتاده‌اي، براي يك فيلم يا سريال يك برگ برنده محسوب مي‌شود. وجود اسم او در ميان فهرست بازيگران يك سريال، مي‌تواند نظر بسياري از مخاطبان را جلب كند چون مخاطب مي‌داند كه حضور او، يعني وجود بالقوه يك بازي ديدني و در ادامه يك سريال مطلوب، اما اين كه اين «بالقوه» به فعليت در بيايد يا نه، به كارگرداني مربوط مي‌شود.
    يدالله صمدي چقدر از توانايي بازيگري كه تقريبا تمام بازي‌هايش ـ خصوصا در فيلم‌هاي اخير ـ درجه يك بوده را به كار مي‌گيرد؟ شهاب حسيني مي‌تواند شيريني، گرما و ظرافتي را كه در اكثر بازي‌هاي قبلي اش به نمايش گذاشته، به لحن نسبتا سرد سريال تزريق كند؟ آيا داستان طوري پيش خواهد رفت تا حسيني و بازيگران ديگر سريال بتوانند يك بازي متفاوت از خود به نمايش بگذارند؟ براي گرفتن پاسخ اين سوال‌ها هنوز كمي زود است.«شوق پرواز» سريالي است كه بايد آن را ديد. چون اسم كارگرداني ماهر و باتجربه پشت آن است، بازيگراني كاركشته و شناخته شده دارد و تا اين جاي كار نشان داده كه از ساختاري قابل دفاع برخوردار است. همين طور جزو سريال‌هاي الف ويژه است، يعني هم هزينه زيادي برايش انجام شده و هم زحمت زيادي براي ساخته شدنش كشيده شده است. وجود اين همه سرمايه مادي و معنوي پشت يك سريال، مي‌تواند دليل خوبي براي دنبال كردن آن باشد.
    شروينه شجري‌كهن / جام‌جم آنلاین

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •